هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
قسمت هشتم
خطاب به اهالی بصره (همانهایی که همراه طلحه و زبیر، جنگ جمل را به راه انداختند): «عقلهایتان سبک و افکارتان سفيهانه است! به همین دلیل، هدفِ خوبى براى تيراندازان، لقمهی چربى براى مفت خواران، و شکارِ خوبى براى صيّادان و درندگان هستید» (نهجالبلاغه، خطبه۱۴)
شرح:
افراد کمفکر و ناآگاه، به سادگی در دام دینفروشان، قدرتطلبان و سیاستبازان میافتند. از این رو، بهترین راه برای بیمهکردن جامعه در برابر چنین افرادی، «ارتقای سطح فکری» و «افزایش آگاهی مردم نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی» است؛ همان موضوعی که در اسلام بسیار بر آن تأکید شده و یکی از اهداف اصلی «خطبههای نماز جمعه» نیز ارائهی مستمر این نوع آگاهی است.
اگر مردم «بصره» قدری در امور خود تأمل میکردند و از اوضاع زمانه آگاه بودند، هرگز بازیچهی دست افرادی چون «طلحه» و «زبیر» نمیشدند، تا بیعت با امامشان را بشکنند و علیه او شورش کنند، که نتیجهاش آن همه کشته و رسوایی باشد.
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت سی و هفتم)
«اى مردم! ما در روزگارى کينه توز و زمانى پر از ناسپاسی و کُفران نعمت، واقع شدهایم که در آن نيکوکار، بدکردار شمرده مى شود و پيوسته ستمگر بر تجاوز و سركشى خود میافزاید. نه از آنچه میدانیم بهره میگیریم، و نه از آنچه نمیدانیم، سؤال میکنیم!! و از حوادث کوبنده تا بر ما فرود نيايد، نمیترسیم» ( نهجالبلاغه، خطبه ۳۲)
شرح:
حضرت در این خطبه، وضعیت ناگوار جامعهی زمانِ خود را توصیف میکنند و به موانعی اشاره میکنند که پیشروی نیکوکاران قرار داشته است. باید توجه داشت که زمان بهخودیخود، مفهومی کاملاً طبیعی دارد و این انسانها هستند که با اعمال خود، به زمان زشتی یا زیبایی میبخشند.
امام در دورانی زندگی میکردند که تنها عدهای اندک از مردم، به ارزشهای انسانی و امکانِ اصلاحِ محیط واقف بودند. در آن زمان، نظام ارزشی جامعه بهگونهای تغییر یافته بود که نیکوکاران، متهم و ستمگران، مورد تشویق قرار میگرفتند. شکل جامعه دگرگون شده بود؛ بهطوریکه ضدارزشها، جایگزین ارزشها شده و ظالمان بر خودکامگی خود میافزودند. این شرایط باعث میشد نیکوکاران از نقاطِ حساسِ جامعه دور شوند. نتیجه این وضعیت ناگوار، غفلت مردم از علم و دانش بود؛ بهنحویکه آنچه را نمیدانستند، از کسی نمیپرسیدند و بهرهای از دانستههای خود برای حلِ مشکلات نمیگرفتند. این حالت موجب غوطهور شدن در جهل و بزهکاری میشود. این وضعیت، حال افرادی است که در برابر مفاسد جامعه بیتفاوت هستند و هیچ حس مسئولیتی نسبت به تغییر آن از خود نشان نمیدهند، چه از روی یأس و نومیدی از اصلاح و چه بهخاطر انس گرفتن به فساد و سنگدلی. نتیجه چنین تفکری آن است که جامعه را به سوی تباهی میکشاند.
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت چهل و دوم)
این خطبه توسط امام علی (علیه السلام) پس از پایان جنگ نهروان ایراد شده است.
به نظر میرسد که امام این خطبه را در همین سرزمین نهروان بیان کرده، اما برخی گزارشها نیز اشاره دارند که امام بعد از بازگشت به کوفه و مشاهده بیمیلی سپاهیان برای جنگ با شامیان، آن را ایراد کرده است.
ایشان در نهروان بر ضرورت آمادگی سریع لشکر برای حرکت به سوی شام تأکید داشتند تا دیگران هم به آنها ملحق شوند. امام میدانست که اگر سپاهیان به کوفه بروند و از لباس جنگ خارج شوند، آمادهسازی مجدد آنها دشوار خواهد بود.
اما سپاهیان به بهانههایی چون سردی هوا، وجود مجروحین و کمبود تسلیحات از اطاعت امام سر باز زدند.
امام ناچار به کوفه آمد و بر لزوم آمادگی برای جهاد تأکید کرد، اما متأسفانه آنان همچنان تعلل کردند و این موضوع باعث ناراحتی امام شد و ایشان این خطبه را ایراد کردند؛
«نفرين بر شما! از بس شما را سرزنش کردم خسته شدم! آيا زندگى پست دنيا را به جاى حيات (سعادت بخش و جاويدان) آخرت پذیرفتهاید؟ و در برابر عزت و سربلندى، بدبختى و ذلّت را برگزیدهاید؟ هنگامى که شما را به سوى جهاد با دشمن فرا مى خوانم، چشمانتان از ترس بى اختيار در حدقه ها دور میزند، گويى وحشتِ از مرگ، هوش را از سرتان برده و مانند مستانى از خود بى خود شدهاید! سخنان مکرّر من به گوش شما فرو نمیرود (و در پيدا کردن راه صحيح زندگى) سرگردان گشتهاید و گويى عقلهای شما از دست رفته و چيزى درک نمى کنيد.
شما هرگز مورد اعتماد من نيستيد و شما هيچ گاه تکيه گاه مطمئنّى نمیباشید، تا (در برابر دشمنان خونخوار و حيله گر) بتوان بر شما اعتماد کرد؛ و نه ياران قدرتمندى هستيد که در نيازها بتوان رو به سوى شما آورد.
شما مثل شتران بدونِ ساربان هستید که هرگاه از يک طرف گردآورى شوند، از سوى ديگر، پراکنده میگردند.
به خدا سوگند! شما وسیلهی بدى براى افروختن آتش جنگ (ضدّ دشمنان) هستيد. نقشه هاى شوم و خطرناکى ضدّ شما کشيده مى شود، امّا شما طرح و نقشهای در برابر آن نداريد، و پيوسته اطراف شما کم میشود، (شهرهاى اطراف شما را میگیرند و انسان ها را از بين میبرند) و شما به خشم نمیآیید ، دیدهی دشمن (براى ضربه زدن به شما) به خواب نمیرود، در حالى که شما در غفلت و بیخبری به سر میبرید.
به خدا قسم! شکست براى کسانى که دست از يارىِ یکدیگر بردارند حتمى است.
به خدا قسم! من گمان مى کنم، اگر جنگ سختى درگيرد و حرارت و سوزشِ مرگ به شما نزديک شود، از فرزند ابوطالب جدا میشوید؛ مانند جدا شدن سر از بدن، که التيامى در آن نيست»
(نهجالبلاغه، خطبه ۳۴)
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت هشتاد و دوم)
«پروردگارا! نسبت به اموری که تو - از خودم - به آن آگاهتری، من را ببخش، و اگر بار دیگر به آن سمت کشیده شدم، تو نیز آمرزش خود را به سوی من بازگردان. ای خدا! نسبت به اعمال نیکی که برای انجامِ آن تصمیم گرفتم و عهد بستم، اما نتوانستم به آن عهد وفا کنم، من را عفو کن و ببخش. خداوندا! آنچه را با گفتار به تو نزدیک شدم (به زبان آوردم)، ولی قلبم با آن همراهی نکرد، از من بپذیر. پروردگارا! نگاههای ناخواسته (و زیانآور)، گفتارهای بیهوده، تمایلات نادرست دل و خطاهای زبانم را ببخش»
(نهجالبلاغه، خطبه ۷۸)
شرح:
امیرالمؤمنین (ع) در این سخنان نورانی، به طلب بخشش چهار موضوع مهم - که از مشکلات اخلاقی و معنوی انسان محسوب میشوند -، اشاره کردهاند. هر انسانی که بتواند این چهار مورد را از خود دور کند، به سعادت نزدیکتر شده است:
۱. فراموشی گناهان: انسان فراموشکار، گناهان زیادی مرتکب میشود و با گذشت زمان آنها را به یاد نمیآورد، در نتیجه نه تنها درخواست بخشش نمیکند، بلکه ممکن است دوباره به سمت همان گناهان کشیده شود. در این حالت، باید از خدا که بر اعمال ما آگاهتر است، طلب بخشش کرد، حتی برای گناهان فراموش شده. این فراموشی، دشمن سعادت انسان است و باید از آن به خدا پناه برد.
۲. پیمانشکنی: انسان با خدا یا با خود پیمانهایی میبندد، اما هنگام آسایش، آنها را فراموش میکند. بسیاری در سختیها با خدا عهد میبندند که اگر گشایش یابند، انفاق کرده و صالح خواهند شد، اما پس از رفع مشکلات، از پیمان خود سرپیچی میکنند.
۳. تظاهر و ریاکاری: انجام اعمال نیک به صورت نمایشی (ریا)، یکی از خطرناکترین شعبههای شرک است. این رفتار، که در آیات و روایات مورد نهی قرار گرفته، زیانهای جبرانناپذیری به بار میآورد. ریاکار، توحید افعالی خداوند را نپذیرفته و عزت و ذلت را در دست مردم میبیند.
۴. لغزشهای رفتاری و گفتاری: نگاههای تحقیرآمیز به مؤمنان، اشارات غرورآمیز، سخنان بیملاحظه که باعث کینه و هتک آبرو میشود، تمایلات نفسانی و شهوانی، و لغزشهای زبانی که منشأ فسادهای بزرگ است، همگی از موانع سعادت محسوب میشوند.
📌 #فوری_سراسری
به بزرگترین کانال ایتا بپیوندید👇
@fori_sarasari
هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت نود و ششم)
ادامهی خطبه هشتاد و هفتم:
«آن دیگری، خود را عالم میخواند، در حالی که عالم نیست. او مجموعهای از نادانیها را از جمعی جاهل و نادان اقتباس کرده و مطالب گمراهکنندهای، از گمراهان آموخته است و دامهایی از طنابهای فریب و سخنان باطل، بر سر راه مردم نصب کرده است (تا ناآگاهان را به دام بیندازد). قرآن را با امیال و خواستههای خود تطبیق، و حق را مطابق هوسهایِ خویش، تفسیر کرده است. مردم را در برابر گناهانِ بزرگ ایمن میکند و جرایم سنگین را در نظرها سبُک جلوه میدهد. ادعا میکند که از شبهات اجتناب میکند، در حالی که در آنها غوطهور است. میگوید از بدعتها دوری میکند، در حالی که در میان آنها آرمیده است. بنابراین، چهرهی او چهره انسان، اما قلبش قلبِ حیوان است. راه هدایت را نمیشناسد، تا از آن پیروی کند و راه گمراهی را درک نمیکند، تا از آن پرهیز کند. در واقع، او مُردهای است در میان زندگان»
شرح:
در عبارات گذشته، امیرالمؤمنین (ع) صفات عالِمان حقیقی را بیان کرد و در این بخش به بیان ویژگیهای عالِم نمایان میپردازد:
۱- خود عالِمپنداری:
او خویش را عالم میداند و با ادعاهای دروغین و جمع آوری مطالب باطل، گروهی از جاهلان را به دنبال خود میکشاند و برای شهرت و منافع شخصیِ خویش میتافت.
۲- جمع مطالبِ اهل باطل:
این عالمنما رازهای گمراهسازی را از افراد با تجربه میآموخت و به جای صرف انرژی در علم و دانش، در مسیر انحرافی به کار میبست؛ و این بزرگترین بدبختی اوست.
۳- صیاد دینفروش:
او مانند صیادی است که دانه میپاشد تا پرندگان ناآگاه را گرفتار کند و آنان را بفروشد یا از گوشتشان بهره ببرد؛ این رفتار به فریب مردم سادهلوح و تأمین منافع مادیاش منجر میشود.
۴- تفسیر به رأیِ قرآن:
برخلاف عالم مخلص که تسلیم قرآن است و با آن حرکت میکند، این فرد خود را پیشواى قرآن مینامد و با تفسیر به رأی و توجیهات باطل، قرآن را مطابق خواستههای دلش میرساند.
۵- ایمنیبخشی به گنهکاران:
او مردم را از گناهان بزرگ ایمن مینماید و جرایم سنگین را سبک جلوه میدهد؛ در نتیجه گنهکاران به او ایمان میآورند و به آرا و حمایت او تکیه میکنند.
۶- خودنمایی و ریاکاری:
این ریاکار در برابر تودهها ادعا میکند از حرام و شبهات پرهیز دارد، در حالی که زندگیاش آکنده از شبهات و محرمات آشکار است و با ظاهر تقوا فریب میدهد.
۷- استفاده از ابزار بدعت و ترک سنتها:
ابزار کار او لکهدار کردن با بدعتها و ترک سنتهاست تا هوای نفس و هوسهای شیطانی را در پوست دین به خورد مردم بدهد.
۸- ظاهر انسانی، باطن حیوانی:
چهرهاش انسان است، اما قلبش همچون قلب حیوان است؛ او با ظاهر دین بازی میکند اما در باطن از بصیرت و فهم حقیقت خالی است و گمراه میماند.
۹- دور ماندن از هدایت:
راه هدایت را نمیشناسد تا پیروی کند و از ضلالت آگاه نیست تا از آن بپرهد؛ به دلیل جهل و گناه، نه هدایت را میشناسد و نه میتواند از گمراهی دوری بجوید.
۱۰- مُردهای در میان زندگان:
او حقیقتاً مانند مردهای است که در میان زندگان بهسر میبرد؛ سخن او به گوش مردگان نمیرسد و کسانی که چشم و گوششان بسته است، حقیقت را درک نمیکنند.
📌 #فوری_سراسری
به بزرگترین کانال ایتا بپیوندید👇
@fori_sarasari