eitaa logo
حسینیه حضرت امام حجة بن الحسن العسکری (علیهما السلام تکاب)
266 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
218 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵درآمد نجومی دولت از اقدامات 🔴 قضائیه سال گذشته حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان از معوق افراد پردرآمد را برای دولت زنده کرد؛ که می‌شود معادل ۲۸ میلیون بشکه نفت. قوه قضائیه همچنین ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار از صادراتی معادل ۸۵ هزار میلیارد تومان (حدود یک‌پنجم بودجه عمومی در سال ۹۹) را به کشور بازگرداند، ۳۰ هزار میلیارد تومان از وام‌هایی که افراد به پس نداده بودند را به چرخه بانکی وارد کرد. 🔹 بیش از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از افرادی که سپرده‌هایشان توسط مالی غیرمجاز از دست رفته بود را به آن‌ها بازگرداند؛ معادل ۲۳۷ هزار میلیارد تومان. 🔸در سال گذشته ۱۳ هزار و ۳۰۰ هکتار از اراضی تصرف شده توسط قوه قضائیه به بیت‌المال برگردانده شد و ۳۷ هزار و ۹۷۰ هکتار از اراضی آزاد شد.
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 سر پول دعوا نکنید! علیه السلام یک کیسه پول به مفضل داد گفت مفضل، این دستت باشه، اگر شیعیان ما سر با هم دعوا کردند، با این پول کاری کن بگو مگویشان تمام شود! 💬 شیخ حسین انصاریان @kanoontakab
هدایت شده از سیاسی
♨️ ♨️ تو باید حواست به باشه چیه توباید نگران بالا رفتن بشی ، گرفتن چیه اینجوری مردم رو میکنند 🔥 داره بشدت تو ما میره و بغیر از هیچی نمیبینن حالا میفهمید اون خود زده ها واسه چی بود اون های برای چی بود مردم، بخدا دارن بهتون میگن دارن تون میدن ها هنوز نمیتونن و کشورشون رو کنند اومد سه ماه اونجا نرفت و خودشون رو دادن اینجا دو روز بود اومده بود و بچه ها پای کار بودن اونوقت یکی مثل و نژاد احمق میگن پای کار نرفته 🔴 بیشترین ها داره تو و انجام میشه روزی نیست که یک تو آمریکا توسط نشه ولی تو ما یه دختر کرد و مرد رو چندین ماه بردن تو 🔴 اینهمه داره تو میشه یکی درنمیاد ولی برای همه میکشن 🔴 تو و و بمب میترکه صد نفر میمیرن عین خیال هیچکس نیست ولی تا تو از کسی خون بیاد یه میشن میرن جلوی شمع روشن میکنه اینه بدبختی ما 🔴 آمار مال و و است اونوقت تا توی یکی میکنه جوری بهش میدن تا مردم فکر کنن مملکت 🔥جوری با های مردم رو میکنند که مردم حتی متوجه نمیشن تو چه افتادن 😳الان نگاه کنید دارن مینالن میناله میناله دار مینالنه میناله دار میناله دارن مینالن همه و همه دارن مینالن 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 بعد نگاه میکنی میبینی همشون هر روز تو زندگیشون دارن یه کار بزرگ میکنند میخرن میخرن شون رو بهترین میگذارن و بهترین رو میرن ،بهترین رو میرن همه شلوغ تا یه تعطیلی میخوره همه میبرن 😵‍💫چرا یکی نیست به اینا بگه تو و اگه ماهی دو هزار حقوق بهت میدن باید برای یه پنجاه متری ماهی هزار و صد دلار پول بدی یکی نیست به اینها بگه رو تو و و از مردم میگیرن 🤔 میان به منو تو دو هزار دلاری رو میگن ولی نمیگن تو دمای خونه از ١٨ درجه نباید بالا بره هشتاد درصد خونه ها کشی گاز ندارن ندارن پول و و سر به میکشه 🤔 چون ندارن برن ، میرن خونه رو پیدا میکنند و به -نگهداری از اونها میرن با یه و زندگی میکنند تا 🤔 رو با حال نشون میدن و میکنن و ولی وقتی میری نزدیکش از و انسان میشی 🤔اونا از و میرن میارن خونه شون نگهداری میکنند اونوقت یه زده فکر میکنند تو خونه نگه دارن داره ❌اینا با ای که دستشونه فقط به مردم نشون میدن تو تو رو میکنند تا و ما هم براشون بشه برو ببین تو چقدر زیاده ببین چند تا خانواده پیدا میکنی # والله همون بلا رو دارن میارن ✅ما باید بتونیم از این بشیم ول و رها شده ، زده بلای مردمه از بس هر روز میشنویم دیگه حتی اگر خبر خوش هم بشنویم باز هم 💸 هم مشخصه امیدوارم یکسری رو داشته باشیم و وارد فاز نشه که اگر جوری تو دقیقه ٩٠ بازی رو میبازیم که دیگه وقتی برای تا میاد هم شروع میکنه به و برای رفتن طعنه بزنید ایرادی نداره یه روزی که خیلی دور نیست ما هم ✅بلاشک 🔴کاری کردن که دیگه و نتونن حرف بزنن اینه کردن ما به و بعد از اون میشه برای 👈و -ما چه زیبا فرمود که از این و است که و و است 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/1689911500Cd13a981aaf
2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 مهمترین فیلمی که باید پخش کنید: سخنان بسیار مهم شهید سیدحسن نصرالله درباره ! ❗️ کل امکانات ما، موشک ما، حتی خورد و خوراک ما آن از ایران تامین می‌شود ✅ تا ایران دارد ما هم داریم! شفافیت از این بالاتر؟! ❗️ وقتی سید شهید ما اینطور می‌گوید و رهبر حکیم ما می‌گوید بر مردم واجب است با تمام امکانات به لبنان کمک کنند، مهمترین کمک ما کمک است؛ آن‌هم به نحوی که بگوییم بیش از این در توان ما نبود. بهترین و مطمئن‌ترین جایی که می‌توان کمک‌ کرد، دفتر رهبری است: https://www.leader.ir/fa/monies خیلی‌ها نصف درامد این ماهشان را مجاهدانه کمک کردند. سرمایه آخرت: درآمدم برای مقاومت #نشرحداکثریhttps://eitaa.com/mokeb_javanan_takab
📜 وقتی پیرمرد یهودی در قیامت به‌خاطر حق‌الناس آشیخ علی زاهد را بازخواست کرد! 🔻مرحوم آیت‌الله یکی از بزرگان بود، ایشان از شاگردان مرحوم آیت‌الله بود، جایگاهی که ایشان در میان علمای نجف داشت، مانند جایگاه مرحوم در بین علمای بود، علمای نجف در نمازهای جماعت ایشان حاضر می‌شدند و با افتخار به ایشان اقتدا می‌کردند. 🔹یک از به زیارت (ع) در نجف مشرف شد، در نجف پول او را دزدیدند، دست این تاجر که از افراد آبرومند بود، خالی شد، حیران مانده بود که چه کند، خجالت می‌کشید موضوع را به کسی بگوید، وقتی به حرم مشرف شد با امیرالمؤمنین (ع) درددل کرد که آقا! من زائر شما هستم، آبرویم را حفظ کن، من نمی‌توانم برای پول به کسی رو بیندازم. 🔸شب وقتی خوابید، در خوابش امیرالمؤمنین (ع) را دید، حضرت به ایشان فرمود فردا ظهر به مسجد آشیخ علی زاهد برو و پولت را از او بگیر، این تاجر از خواب بیدار شد و چون اصلاً چنین اسمی به گوشش نخورده بود، از اطرافیان پرسید که شیخ علی زاهد کیست؟ به او گفتند ایشان از علمای نجف است، رفت و مسجد ایشان را پیدا کرد، اما خجالت کشید ماجرا را برایشان تعریف کند. ▫️باز هم به حرم امیرالمؤمنین (ع) رفت و درخواستش را به حضرت گفت، شب دوم نیز همان خواب را دید و حضرت به او فرمود برو پولت را از شیخ علی زاهد بگیر، باز هم از خواب بیدار شد و به رفت و باز خجالت کشید ماجرا را برای شیخ علی زاهد تعریف کند. 🔻روز بعد باز هم به حرم رفت و شب مجددا همان خواب شب‌های گذشته را دید، دیگر مطمئن شد که باید به محضر شیخ علی زاهد برود و حرفش را بزند، پس از نماز جماعت وقتی اطراف شیخ علی زاهد خلوت شد، نزد او رفت و داستان را تعریف کرد، شیخ علی زاهد به او گفت برو فردا بیا. 🔹 تاجر رفت و فردا آمد، فردا بین‌الصلاتین مرحوم آشیخ علی زاهد رو به نمازگزاران کرد و از اهمیت گفت، سپس گفت ای مردم می‌خواهم حکایتی از خودم برایتان تعریف کنم، من بیست سال قبل به مشرف شده بودم، در آنجا کفشم خراب شد و نیاز به تعمیر داشت، سراغ کفاشی را گرفتم، یک مغازه‌ای را به من نشان دادند که یک در آن کفاشی می‌کرد. رفتم و کفشم را دادم و برایم تعمیر کرد، وقتی خواستم حساب کنم درشت دادم و او پول خرد نداشت که بقیه پولم را به من برگرداند و به من گفت برو پولت را خرد کن و بعدا برایم بیاور، من رفتم و فردا پولم را خرد کردم و گفتم بروم آن کفاش را بدهم. 🔸به رفتم و دیدم کرکره مغازه پایین است، از همسایه‌ها پرسیدم این پیرمرد چه ساعتی مغازه‌اش را باز می‌کند؟ گفتند او دیشب از دنیا رفته است، با خودم گفتم حالا چه کنم؟ به ذهنم رسید پول را از زیر کرکره به داخل مغازه بیندازم تا ورثه آن را بردارند، همین کار را کردم. ▫️شب در دیدم که به پا شده و به حساب و کتاب ما رسیدگی کردند و من در مجموع اهل شدم، دو را مأمور کردند تا مرا به بهشت ببرند، با خوشحالی داشتم به سمت بهشت می‌رفتم، یک مرتبه دیدم یک آدمی که سرتاپایش است، از روبرو به سمت من می‌آید، ترس وجود مرا فرا گرفت. 🔻وقتی این مرد به من نزدیک شد، گفت آشیخ علی زاهد کجا می‌روی؟ گفتم به بهشت می‌روم، گفت مرا می‌شناسی؟ گفتم نه، گفت من همان پیرمرد یهودی هستم که به من بدهکار بودی، پولت به دست من نرسید، گفتم حالا چکار کنم، من که اینجا پولی ندارم، گفت پول می‌خواهم چکار؟ گفتم حالا چه کنم؟ 🔹گفت باید اجازه بدهی من دستم را به سینه تو بزنم تا قدری از حرارت و آتش من کاسته شود، گفتم نه من تحمل ندارم، خلاصه قدری با هم بحث کردیم و نهایتا راضی شدم به اینکه او نوک انگشتش را به سینه من بزند تا قدری از آتش او به من منتقل شود و دست از سرم بردارد. 🔸به محض اینکه او انگشتش را به سینه من زد، من از سوز آتش فریاد کشیدم و از خواب بیدار شدم، دیدم سینه‌ام واقعا می‌سوزد، پیراهنم را کنار زدم و دیدم زخم سوختگی روی سینه‌ام هست؛ بیست سال است که این زخم روی سینه من مانده و خوب نشده است، این حکایت من است، پولی را که باید به می‌رساندم کوتاهی کردم و از کرکره مغازه به داخل انداختم و این بلا بر سرم آمد. ▫️آشیخ علی زاهد سپس به مردم گفت این تاجری که امروز در جمع ماست، می‌گوید کیسه پولش را در نجف دزدیده‌اند و درمانده شده است، اگر کسی که پول ایشان را دزدیده، در جمع ماست، خطاب به او می‌گویم که پول را به صاحبش برسان، حق دیگران را ضایع نکن. 🔻آشیخ علی زاهد این را گفت و نماز عصر را خواند، بعد که جمعیت متفرق شدند، یک آقایی این تاجر را به کناری کشید و کیسه پولی را در دستش گذاشت و گفت پولت را بگیر. 📝 | ۲۷ مردادماه ۱۴۰۴ ✅ https://eitaa.com/mokeb_javanan_takab