eitaa logo
موکب محبین امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف
95 دنبال‌کننده
3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
11 فایل
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ عجل‌الله تعالی فرجه‌‌‌  پروردگارا! شهادت در راه خودت و در رکاب ولیّت، امام مهدی(عج) را روزیمان فرما. ✅ آدرس ما در پیام رسان تلگرام t.me/mokebmohbeenimamzaman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ڪــلام‌ شهـــید 🌷 شهـــید بابڪ نوری : به تو حسادتـــــ میڪنند تو مڪن ، تو را تڪذیبـــــ میڪنند آرام باش ، تو را می ستایند فریبـــــ مخور ، تو را نڪوهش میکنند شِڪوه مَڪُن ، مردم از تو بد میگویند اندوهگین مشو ، همه مردم تو را نیڪ میخوانند مسرور مباش ، آنگاه از ما خواهی بود ، حدیثی بود ڪه همیشه در قلبـــــ من وجود داشتـــــ از امام پنجم… 🌷 شهـــدا را یاد ڪنیم با ذڪر صلواتـــــ 🌷 اَللّٰهُــــمَّ صَـــــلِّ عَلـــیٰ مُحَمَّــــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــــدٍ وَ عَجِّــــلْ فَرَجَهُــــمْ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✅@mokebamiralmomenin
💠 روایت 💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری... 🔷️ عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! جوان کافر گفت: عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم. عموگفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! 🔷️ جوان کافر گفت: عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت : اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن ابیطالب می شناسند... 🔷️ جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها (مدینه) شد... به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. 🔷️ به نزدیک جوان عرب رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی...؟! جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌ کار است...؟! جوان کافر گفت : آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌ مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...! 🔷️ جوان عرب گفت: تو حریف علی نمی‌شوی...!!! جوان کافر گفت : مگر علی را می‌شناسی...؟! جوان عرب گفت : بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! 🔷️ جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم...؟! جوان عرب گفت: قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌ هیکل من...! جوان کافر گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! 🔷️ مرد عرب گفت: اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! جوان کافر گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان...!! جوان عرب گفت: پس آماده باش... 🔷️ جوان کافر خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی...؟! پس آماده باش... شمشیر را از نیام کشید. 🔷️ جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟! مرد جوان عرب جواب داد عبدالله(بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! گفت: فتاح ، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... 🔷️ عبدالله در یک چشم به‌ هم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشم‌های جوان کافر جاری شد... 🔷️ جوان عرب گفت: چرا گریه می‌کنی...؟! جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم... 🔷️ مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!!! جوان کافر گفت: مگر تو کی هستی ...؟! 🔷️ جوان عرب گفت منم اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!! 🔷️ جوان کافر بلند بلند شروع به گریستن کرد و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یا علی پس فتاح شد قنبر غلام علی‌ بن ابیطالب... 🌸 بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی علیه السّلام صلوات 🌸 اَللّٰهُــــمَّ صَـــــلِّ عَلـــیٰ مُحَمَّــــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــــدٍ وَ عَجِّــــلْ فَرَجَهُــــمْ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✅@mokebamiralmomenin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عاشق امیرالمؤمنین علیه‌السلام هستی؟ 💠 حکایت شیرین قنبر 🔷️ ببینید رفتار حضرت رو با عاشقانشون 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✅@mokebamiralmomenin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا