افشاگری حمید رسایی از اختصاص ۲۰۰ هزار میلیارد تومن به بانک آینده ، آن هم در شرایطی که دولت ادعا میکند پول حتی برای وام ازدواج و فرزند آوری ندارد !
🔰حمید رسایی:
مردم عزیز ایران در جریان باشند؛ درحالیکه تیم اقتصادی دولت میگوید پول نیست و به همین دلیل میخواهد قیمت ارز و بنزین و برق و غیره را گران کند و تولیدکنندگان نیز با مضیقه مالی مواجه هستند، بانک مرکزی حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده و به بانک خصوصی آینده داده تا به عملکرد خود ادامه دهد، عملکردی که جز ضر و زیان از جیب مردم نبوده. حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان از این رقم، در دوره ریاست آقای فرزین انجام شده است. آقای فرزین توضیح دهید!
🔸درد اینجاست که با این اوصاف، مشاهده میشود آقایان در تیم اقتصادی دولت، پول کافی دارند، اما آن را خرج زیادهخواهان و بانکها میکنند و به مردم و تولیدکنندگان که میرسند، میگویند پولی نیست. لذا صحبت از افزایش نرخ ارز و قیمت بنزین و آب و برق میکنند و در بودجه ۱۴۰۴ هم همینکار را کرده اند.
🔸چنانچه جلوی این ریخت و پاشها و بذل و بخششها به بانکها از جیب مردم، گرفته شود؛ پول برای پیشبرد امور مردم هست و نیاز خاصی به افزایش قیمت ارز و بنزین نیست.
#کلید_بنفش!
⭕️بیاید خوش بین باشیم، داماد و پسرش رو نجات داد
براشون اشتغال زایی کرد و نرخ بیکاری این دو جوان رو کاهش داد
بجای تشکر از پزشکیان چرا انتقاد میکنید ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡
بله اینها هم در حال آزادی قدس هستند.... اردوغان اخوانی و منافق هرچه تروریست ترک در جهان بوده را جمع کرده تا به جنگ اسرائیل برود... ببخشید به ارتش سوریه حمله کند
سوریه که در طول ۱۳ ماه گذشته بزرگترین تامین کننده تسلیحات حزب الله و مقاومت فلسطین در نبرد با تروریستهای یهودی بود اما از آنجایی که عررررردوغان همتایان یهودی خودش در جنگ با مقاومت شکست خورده اند، میخواهد به این شکل تلافی آن را کند اما نمیداند که بازی که شروع کرده است جز با هلاکت تمام فرزندان قاتل و آدمکشش به پایان نخواهد رسید.
یکی نیست بپرسد که اگر انقلاب به قول الجزیره و العربیه مردم سوریه است؛ این تروریستهای ترک تبار آسیای مرکزی و خود ترکیه در سوریه چه میخواهند؟!
مسیری که در طول ۱۳ سال گذشته عررررردوغان رفت بدون شک روزی مانند زلزله زیر پای خودش را خالی میکند و آتشی که به خانه همسایه انداخته دامن خودش را خواهد گرفت.
این ویدیو را گذاشتم تا بدانید آنچه که مینویسم و میگویم درست است و همه مستند و شما هم حق دارید صحت و سقم آن را بدانید.
💥📣
https://eitaa.com/joinchat/3863150799C9b3eee5045
وصیت نامه شهیدابراهیم آقایی جودکی
از دنیا ساده و پر از مهر و محبت خانواده و درس و کلاس دل کند و برای یاری رساندن به رزمندگان اسلام به خیل سپاهیان جهان برکف بسیج پیوست...
رزمنده بسیجی شهید والامقام ابراهیم آقایی جودکی، شمع فروزان محفل عاشقان، در خانواده ای روستایی پاک و صادق دیده به جهان گشود.
تحت تربیت والدین با ایمان، مخلص و زحمت کش خود درس تقوا، پرهیزگاری و ایثار و گذشت را بخوبی فرا گرفت و همراه با درس و تحصیل پا به پای آن بزرگواران در سرما و گرما کار و تلاش میکرد و روح توکل و شکر گذاری به درگاه خداوند بزرگ.
هر روز بیشتر از پیش در او تقویت می گردید. اخلاص، صداقت، شجاعت و ایمان راسخ از شاخصه های اخلاقی وی به شمار می رفت.
زیرا دوران رشد معنوی خویش را در بستری پاک و بی آلایش توام با صداقت و اخلاص بسیار سریع طی کرد و این همزمان با شروع جنگ تحمیلی از سوی جنایتکاران غاصب بعثی بر علیه مملکت و انقلاب اسلامی وطنش بود و آن جوان فرهیخته هدف خویش را یافته و راهش را انتخاب کرد و آن اطاعت از فرمان رهبرش بود.
لذا به ندای ملکوتی پیر فرزانه انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) جهت حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل و مقابله با دشمن از خدا بی خبر، عاشقانه لبیک گفت.
از دنیا ساده و پر از مهر و محبت خانواده و درس و کلاس دل کند و برای یاری رساندن به رزمندگان اسلام به خیل سپاهیان جهان برکف بسیج پیوست؛ و پس از طی آموزش های لازم دفاعی و نظامی به عنوان نیروی رزمی، عاشقانه و جان برکف در سنگرهای آغشته به عطر و بوی شهیدان، دلاورانه از دین و میهن خویش دفاع کرد تا اینکه سرانجام در کربلای شلمچه آنجا که نخلهای سبز قامتش بی سر، اما به استواری و استقامت شهیدان هنوز بر خویش می بالند؛ او نیز جرعه جرعه از کوثر شهادت نوشید، و به آرزوی ابدی خویش نائل آمد.
شهید ابراهیم آقایی جودکی ❤️🍃
فرزند : ولی
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : پلدختر
شانزدهم خرداد ۱۳۵۰، در شهرستان خرمآباد به دنیا آمد. پدرش ولی، کشاورز بود و مادرش خانم پری نام داشت. دانشجوی سال اول دانشسرا بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در روستای ریقان تابعه شهرستان پلدختر قرار دارد. برادر وی خیرالله نیز شهید شده است.
آخرین پایه تحصیلی: اول دبیرستان
آموزشگاه محل تحصیل: تربیت معلم شهدای معمولان
درود و رحمت الهی نثار روح پاکش و راهش پر رهرو باد.آمین یا رب العالمین
منبع: کتاب رمز و راز جلد 1
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شاید اگه تو این چند روز فقط همین یک کلیپ رو دیده باشید، کافی باشه.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
معاويه بعد از جريان حكميت (در صفين ، و تمام شدن كار به نفع معاويه ) به همنشينان گفت : چگونه مى توانيم عاقبت كارمان را بدانيم ؟
گفتند: راهى براى آن نمى دانيم .
گفت : پس من علم آن را از على (ع ) استخراج مى كنم ، چون كه او سخن باطل نمى گويد، و سه نفر از معتمدانش را خواست و گفت : تا يك منزلى كوفه برويد، و آن جا با هم توطئه و قرارداد كنيد كه در كوفه خبر مرگ مرا منتشر كنيد، و بايد سخن تان درباره شب و روز و وقت مرگ ، و جاى قبر، و كسى كه بر جنازه من نماز خوانده و ساير خصوصيات متفق باشد، تا در چيزى باهم مختلف نشويد، آن گاه اول يكى وارد شود و خبر مرگ مرا بدهد، و بعد دومى وارد شود و همان طور نقل كند، و سپس سومى و باز مثل آنها خبر دهد، و ببينيد على (ع ) چه مى گويد؟ سپس طبق دستور رفتند و يكى از آنها چاشتگاه با رنگ متغير سواره وارد شد، مردم گفتند: از كجا مى آيى ؟
گفت : از شام .
گفتند: چه خبر دارى ؟
گفت : معاويه مرد، خدمت على (ع ) آمدند و گفتند: شتر سوارى از شام آمده از مرگ معاويه خبر مى دهد، حضرت اعتنايى نكرد، آن گاه فردا صبح ، ديگرى وارد شد و مردم گفتند: چه خبر؟
گفت : معاويه مرد و همان طور كه رفيقش خبر داده بود خبر داد، و باز نزد على (ع ) آمدند و گفتند: شترسوارى از مرگ معاويه خبر مى دهد همان طور كه رفيقش خبر داد، بدون اختلاف ، على (ع ) باز اظهارى نكرد، و روز سوم ، ديگرى وارد شد و مردم گفتند: پشت سر چه دارى ؟ (يعنى شام چه خبر بود؟) گفت : معاويه مرد، و از آنچه مشاهده كرده پرسيدند، و با گفتار آن دو نفر مخالف درنيامد، و نزد على (ع ) آمده گفتند: يا اميرالمؤ منين ! خبرصحيح است ، اين شتر سوار سوم است و مثل آن دو نفر خبر داد، و چون زياد دنبال كردند فرمود: هرگز چنين نمى شود، تا اينكه اين از اين رنگين شود، يعنى محاسن مباركش از سر مقدسش ، و پسر آن زنى كه جگرها را مى جويد (يعنى هند كه جگر حمزه را جويد) با خلافت بازى كند، و اين خبر را براى معاويه بردند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
از اصبغ بن نباته روايت كرده كه گفت : اميرالمؤ منين (ع ) ما را به رفتن از كوفه به مداين امر فرمود، روز يكشنبه حركت كرديم ، عمروبن حريث با هفت نفر ديگر تخلف كرده رفتند در جايى در حيرة كه خورنق ناميده مى شد، گفتند: در اين بين تفريحى مى كنيم و روز چهارشنبه حركت مى كنيم ، و قبل از آن كه حضرت ، اقامه جمعه كند به او ملحق مى شويم ، پس در حين غذا خوردن بودند كه سوسمارى پيدا شد، و شكارش كردند و عمروبن حريث آن را گرفت و دستش را نگه داشت و گفت : بيعت كنيد، اين فرمانرواى مؤ منان است ، و آن را هفت نفر با او بيعت كردند و خود عمرو هشتم بود، و شب چهارشنبه حركت كردند، و روز جمعه هنگامى كه على (ع ) خطبه مى خواند به مداين وارد شدند و از يكديگر جدا نشده بودند و همه با هم بودند كه بر در مسجد فرود آمدند، و چون داخل شدند اميرالمؤ منين (ع ) نگاهى به آنها كرد و فرمود: ايهاالناس ، همانا پيغمبر(ص ) هزار حديث سرى به من فرمود كه در هر حديثى هزار در است ، و هر درى را هزار كليد است ، و من شنيدم خداى عزوجل مى فرمايد: ((روزى كه هر عده اى را به امامشان مى خوانيم ، سوره اسراء آيه 69)) و من براى شما به خدا قسم ياد مى كنم كه هشت نفر روز قيامت مبعوث مى شوند كه به امامشان كه سوسمارى است خوانده مى شوند، و اگر مى خواستم نامشان را مى بردم .
(اصبغ ) گفت : عمرو بن حريث را ديدم كه چون شاخه درخت خرما، از شرم و از ملامت اميرالمؤ منين (ع ) بر زمين افتاد.
سرلشکر سلامی ناکامی رژیم صهیونیستی در لبنان را به دبیرکل حزبالله تبریک گفت
🔹فرماندهکل سپاه در پیامی به شیخ نعیم قاسم نوشت: پیروزیِ بزرگ مقاومت اسلامی و سازمان سرافراز حزبالله لبنان که با ناکامساختن رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف اهریمنی در جبهۀ شمالیِ سرزمینهای اشغالی و تحمیل آتشبس به رژیم جعلی حاصل شد را به جنابعالی، دولت و ملت شریف لبنان بهویژه رزمندگان غیور و دلاور حزبالله قهرمان تبریک و تهنیت میگویم.
🔹آتشبس در جبهۀ لبنان شکستی راهبردی و خفتبار برای رژیم صهیونی است که به هیچیک از اهداف و آمال و آرزوهای شیطانی خود در جنگ علیه حزبالله حتی نزدیک هم نشد و حتی میتواند سرآغاز آتشبس و پایان جنگ در غزه را رقم زند.
🔹پذیرش آتشبس ازسوی صهیونیستها آن هم زیر موشکباران حزبالله و هدف قرارگرفتن اهداف راهبردی دشمن صهیونی در عمق سرزمینهای اشغالی حاوی عبرتهایی است که بهویژه به حامیان باند تبهکار صهیونی و سگ هار آمریکا در منطقه تأکید میکند که دوران زوال رژیم در حال سپریشدن است و آنها توشهای که بایستی برای مردم خود هزینه میکردند را در حمایت و همراهی با ظلم و جنایات جنگی صهیونیستها علیه مردم فلسطین، غزه و لبنان تباه کردند.
🔹سرانجام این ماجرا همان گونه که ولی امر مسلمین و مقتدای حکیم و آزاده و مقتدرمان حضرت امام خامنهای عزیز فرمودند «جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان برعکس خواست جنایتکاران باعث تقویت و تشدید مقاومت خواهد شد».
🔹خاضعانه بر صبر و مقاومت شکوهمند و تاریخساز ملت رشید لبنان و به روح بلند شهیدان سیدحسن نصرالله، سیدهاشم صفیالدین و سایر...
فرماندهان رشید حزبالله لبنان که در منظومۀ شهدای آرمان فلسطین و آزادی قدس شریف می درخشند، درود میفرستیم.
🔹به فضل الهی همراه با ملت آگاه و دشمنشناس ایران، حامی و پشتیبان مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان هستیم و در این راه مقدس از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نخواهیم کرد.
@Farsna
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم*
✍️ شخصی می گفت:
من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ،
به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت.
خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم .
یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید.
تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️
راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم.
بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم.
گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟
گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم.
مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد.
گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن.
گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم،
هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند.
از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران.
گفتم من خسته ام و نمی برم.
مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم.
با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم.
به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید.
ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو.
بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟
به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️
دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟
با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟
گفت:برو جمکران.
گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟
گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند.
گفتم به من چه؟
گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده.
به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم.
در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است.
آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد.
سوار ماشین شدم و رفتم جمکران.
دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند.
گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟
گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟
گفتم:شوهرتان کجاست؟
گفت:چرا سوال میکنی؟
گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟
گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است.
گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم.
به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟
زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم.
گفت شما کی باشید؟
کیف را در آوردم و به او دادم.
مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟
گفتم آقا به من گفت که بیایم.
چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟
گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند:
*"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"*
دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت
که این سجیه به جز در شما نمی بینم.
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم
تو در کنار منی و تو را نمی بینم.
مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج
*ان شاالله،*
*قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.*
💦ملتمس دعای فرج و❣️شهادة
✨﷽✨✨✨
*✨روزگارتان با یاد خدا خوش باد.*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سلام_امام_زمانم_
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ
فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631.
#امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🟢 بسمت خدا | #سیروسلوک
@s_solouk