🔘 قحط انسان، قحط دین!
• این جنازه خشک و تراشیده #یزن_الکفارنه نیست ، که از گرسنگی جان داده؛ جنازه انسانیت است، نحیف و بی روح، مهیای دفن است!
• او یکی از هزار کودک غزه بود که این روزها علف می خورند و با "گرسنگیِ اسرائیلی" می جنگند و می میرند!
با او اسلامِ مواسات و مساوات بود که رنجور و علیل می شد و جایش اسلامِ مرفهین بی درد بود که فربه تر می شد!
• "چشمان" بازتر از معمولش، هنوز "به راه" اعراب است! و دهان بازمانده اش، نه از ما که از خدایش طلبِ: 《لكُلِّ ذي رَمَقٍ قُوتٌ》برای هر جانداری خوراکی هست .
• "اهتمام" و "مُسلم" در نبویِ: "مَنْ أَصْبَحَ و لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ"، هم دچار قحطی شد: "قحط معنی در میان نامها"!
• علی جان! _ای که بر درد و ناله زنِ ذمی هم می خواستی دق کنی_ تو بجای بعض #شیعه_قالتاق ات، که تعصب نامت (فقط نامت!) را دعوای فرقه ها می کنند و تخم "برائت از مسلمان( ِسنی)" در حسینیه ها می کارند، اما از درد تو خالی و بر رنج انسان ساکت اند، سخن بگو!
دوباره نهیب بزن: كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً ۲!
"دیده بگشا رنج انسان بین و سیل اشک و آه…
کبر پَستان بین و جام جهل و فرجام گناه!
دیده بگشا بر ستم؛ در این #فریبستان، علی
شمع شبهای دژم؛ ماه غریبستان، علی
دیده بگشا نقش انسان ماند با جامی تهی…
سوخت لاله، مُرد لیلی! خشک شد سرو سهی…