namayesh zan zendegi azadi 2 j.mp3
زمان:
حجم:
23.6M
📢 #قسمت_دوم | نمایش رادیویی «زن زندگی آزادی »
💢 روایتی #شنیدنی از اتفاقات این روزهای کف #دانشگاه و #خیابون....
💢 برای #خواهرم_خواهرت_خواهرامون
💢 شعارهایی از بسیجی های ساندیس خور
💢 تا چوب تو آستین کردن آزادیخواهان...
💢 اعتراض نخبهی از آمریکا برگشته!
💢 از آزادی دنیا خبر داری؟!
💢 بالاترین نرخ تجاوز! باورت میشه ؟!
💢 هر ۹۲ ثانیه یک تجاوز!
💢 نیروهای سپاه مستقر در مرکز آمار سازمان ملل!!
♨️ شما هم #دعوتید به شنیدن این نمایش
🔴 #منتظر_باشید
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔@soada_ir
🔮معصومه_زهرا
#قسمت_دوم
داشتن حجاب آن هم در گرمای تابستان برای شما مشکل نیست؟
نه حجاب و پوشش را دوست دارم. من فکر میکنم اگر این حجاب سخت باشد و در سختی بسر ببریم خداوند برایمان راحتی به ارمغان میآورد شاید فقط چند دقیقه احساس سختی داریم ولی بعد خوب میشود البته در هند زنان روسریهای بلندی سر میکنند اما مانند حجاب زنان مسلمان ایرانی کامل نیست برای همین چون دوست دارم محجبه و پوشیده باشم احساس ناراحتی نمیکنم حجاب به من آرامش و احساس امنیت خاطر میدهد واین خیلی خوب است.
قبل از این چه دینی داشتید؟
ما دینمان هندو بود و من تنها مسلمان خانواده هستم.
بعد از اینکه به اسلام تشرف پیدا کردید برخورد خانواده و اطرافیان با شما چگونه بود؟
برخوردشان خیلی زیاد تغییر کرد برای اینکه از مسلمان شدنم میترسیدند در هند بهخاطر تبلیغات منفی رسانههای آمریکایی و غربی از اسلام تصویر بدی در اذهان عمومی ایجاد کردهاند و خوب پدر و مادرم هم وقتی فهمیدند من مسلمان شدهام ترسیدند
مگر چه تصویری از اسلام نشان میدهند؟
خانواده برای ما هندیها خیلی اهمیت دارد ولی میگفتند در اسلام، خانواده هیچ امنیت ندارد و زن کاملا تابع مرد است از خودش هیچ آزادی ندارد حقوق زنان رعایت نمیشود و مجبورهستند حجاب داشته باشند. مسئله دیگر اینکه در اسلام تنها به فرزندآوری و ازدواج مردان با چند زن میاندیشند و مردان مقید به خانواده نیستند برای همین خانواده من را منع میکردند میگفتند این دینی که انتخاب کردی عاقبت خوبی برای تو ندارد.
#رهیافتگان
@koocheyehsas
علی ظهریبانماجرای شب عاشورا.mp3
زمان:
حجم:
12.27M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟢 ماجراهای همراهی حضرت زینب(س) از مدینه تا کربلا
🟠 حضرت زینب(س) با گریه😭 به برادرشون گفتن: برادرم این چه حرف هایی است که میزنی،قلبم❤️🔥 را آتش زدی با حرف رفتن.
#حضرت_زینب_کبری
#قسمت_دوم
🔹قصه قهرمان ها🔸
@ghese_ghahremanha
4.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_علی_تقوی
پاسخ به #شبهه
#قسمت_دوم #جهاد_تبیین
🔴 آیا همچنان روی چرایی حجاب کار کنیم⁉️😳
💎 مرڪز تخصصـی آمـوزش و احیـاء واجـب فرامـوش شـده ...
🆔️ @aamerin_ir
#تجربه_برگزیده ۱۷۲
#مادری
#فرزندآوری
#قسمت_دوم
ادامه طرح تو اون شرایط برام ممکن نبود، بهم فشار اومد و درخواست انتقالی دادم به اورژانس. چون کشیک میدادی و میتونستی برگردی خونه.
اما باردار باشی، ٢۴ ساعت مداوم به عنوان تنها پزشک شهر کشیک بدی، شبی ۲۰۰_۲۵٠ تا مریض هم داشته باشی... تازه، بیشتر کشیک های ما ۴۸ ساعته بود! یکبارم شد ۷۲ ساعت!
له میشدم تو کشیک ها. دم در اتاقم غلغلهی مریض...
یکبارهم، با این که واضح بود باردارم، از یک همراه مریض که میخواست تو اون شلوغی تمام توجه من به مریض ایشون باشه، کتک خوردم... خیلی سخت بود. غذا و پانسیون هم افتضاح...
گذشت و دختر دومم به دنیا اومد...
نمیخواستن مرخصی زایمان بدن اما طلبکارانه و محکم واستادم گفتم طبق قانون حقمه...
۹ ماه آخر طرح رو رفتم خونه... این بار هم چون شوهرم آخر هفتهها میومد خونه، باز دو تا بچه رو تقریباً تنها بزرگ کردم... با کولیک دختر کوچیکه و سن لجبازی دختر بزرگه ...
۲ ماهی خیییلی سخت گذشت اما بعد... شیرینی ها شروع شد و زیاد شد و زیادتر و بی نهایت، عاشق دخترام بودم و به معنای واقعی لذت میبردم از مادری...
خانواده هم دیگه هیچ ناراحتی ای نداشتن بلکه بچههام شده بودن نور دل شون...
تصمیم گرفتیم تهران یه خونه رهن کنیم، چون با پول خونه شهرستان احتمالاً چیزی تهران گیر نمیومد. اما از برکت حضور دخترام به طور عجیبی یک خونه تمیز و مناسب تو یه محله خوب با همسایههای عالی گیرمون اومد.
ولی خلاصه با ۲ تا بچه و بعد ۴ سال از ازدواج، انگار تازه زندگی مداوم زیر یک سقف رو با همسرم آغاز کردم!😅
حقیقتاً حس جهازکِشون داشتم! برام خیلی تازگی داشت این زندگی😅
بچهداری با کمک شوهر، مگه داریم؟! 😉
بگذریم... هنوزم نمیدونم اون ما به التفاوت پول خونه چطور جور شد!! ماشینمون رو هم ارتقاء دادیم. همهش رزقی بود که بچهها با خودشون آورده بودن...
خلاصه همه میگفتن دیگه دوتا پشت هم آورده، میخواد بشینه پای درس و تخصصش دیگه
اما برنامهی من، سومی رو هم پشت سر این دوتا داشت...
برنامه ریختیم و ۲۰ ماهگی دخترم، بعدی رو باردار شدم. از قبل بارداری کلاس ورزش میرفتم و تا ماه ۷ بارداری هم ادامه دادم.
من ۲۹ ساله، دختر بزرگم ۵ ساله و کوچیکی ۲/۵ ساله بود که پسرم به دنیا اومد.
سختی های سومی به مراتب کمتر از دومی و غیرقابل قیاس با اولی بود. تجربه و تسلط مادر خیلی بیشتره. دختر بزرگم مادرانه مراقب خواهر و برادرشه... حتی اگر خرید و کار نیم ساعته داشته باشم، دوتا کوچیکی رو مسپرم به بزرگی و میدوم انجام میدم و برمیگردم.
با برکت اومدن پسرم، بعد از ۶ سال کار استخدام شوهرم جور شد. سرمایه کوچیکی هم دستمون اومده که میخوایم باهاش خونه رو بزرگتر کنیم.
همکلاسی هام امسال دورهی تخصص شون رو تموم میکنن... و من پزشک عمومی موندم؛ اونم توی خونه و بدون مطب رفتن و کار کردن... با افتخار خانه دارم (فعلاً)؛ همنشین سه تا فرشته کوچولوی نازنین...
ده بارم برگردم عقب دقیقاً همین مسیر رو انتخاب میکنم. از اول هم از انتخابم مطمئن بودم و در تمام مدت آرامش و غرور داشتم. خانواده م هم به تصمیمم افتخار میکنن. هرگز احساس عقب موندن از هم رده هام ندارم. هیچ وقت از اینکه سه تا دارم و دو تا دیگه هم میخوام احساس خجالت نداشتم. بلکه افتخارمه؛ اینکه در قالب های فرهنگی و اجتماعی ای که دیگرانی برای ما درست کردن اسیر نیستم. ما خودمون تصميم میگیریم کِی و چندتا بچه داشته باشیم و مَنِ مادر کِی درس بخونم و کی کار کنم...
الان به فعالیت های اجتماعی م میرسم. با سه تاییشون میرم بیرون دنبال کارهام. تو خونه کار هنری شخصی میکنم، مطالعه میکنم، کلاس تربیت فرزند میرم.
برای تخصص هم انشاءالله برای سال آینده میخونم و امتحان میدم و وقتی پسر کوچکم ۲ ساله شد وارد دوره میشم و شاخ غول تخصص رو میشکنم💪
بعد چهارسال تخصص هم انشاءالله ۲ تای بعدی رو میارم (اگر سزارینی نبودم شاید تا ۷ تا هم میرفتم)
فعلاً که دارم لذت دنیا رو میبرم
تماشای بازیهای خواهرانه دو تا دخترم یک دنیا شیرینی داره...
تماشای محبت دوتا خواهر به برادر و خندههای پسرک به اداهای خواهراش
مشاهدهی انتقال همهی چیزهایی که ذره به ذره به دختر بزرگم یاد دادم توسط فرزند بزرگ به خواهر برادر کوچکتر...
تلاش بچهها برای سازگاری هرچه بیشتر باهم
تلاش بچهها برای گرفتن حق خود در مواقع لازم...
از تمام آنچه گذشت نه خسته ام نه شکسته...
و نه حس هدر رفتن و پوسیدن در کنج خانه دارم
فرزندانم برام دستاوردی بزرگن و شرافت شغل مادری برام با شرافت شغل پزشکی برابری، نه، برتری داره...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ناشنیدهها #قسمت_دوم
🎙 صوت عجیب
🔻هیچ چیز اتفاقی نیست!
♻️ ادامه دارد...
@Nashenideha1401