eitaa logo
- مخاطبِ‌ خاص‌
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
4 فایل
من؟ دلم توی حرم جامونده. « دلتنگی اسم دومم شده و کربلا، نشونه‌ی اصلیمه » دلبر ما از نظر دور است ، از دل دور نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
با بغضی که سعی داشت پنهونش کنه ، گفت : میخواست منو از سر خودش واکنه و هی من نمیفهمیدم( :
به نام خدا فرزندم سلام حالت را نمیپرسم چون هیچ کدام از احوالت بر من پوشیده نیست واز تو نسبت به تو آگاه ترم همه ی حال و هوایت را میدانم، بهانه ی خنده هایت؛ دلخوشی های ریز و درشتت؛ دلبستگی ها و علاقه هایت؛ غم ها دلواپسی ها و نگرانی هایت دلیل آه کشیدن های گاه و بی گاهت؛ دغدغه ها و مشغله ها و خستگی هایت میدانم گاهی چقدر می رنجی؛ بی پناه می شوی؛ تنها میشوی اما بدان . . در جهان کسی هست که به تو فکر کند و نگران توست. دنیا کوچکتر از آن است که بخواهد احوال فرزند مرا برهم بریزد. درست است که رسمش بی وفایی است و مرامش فریب و در بساطش آرامشی نیست. اما . . آرام باش و بدان پدرت درکنار توست . . با غمت غمگین می شوم؛ با تبت تب میکنم؛ درد میکشی درد میکشم .. و اوضاع نابسامانت سامان مرا بر هم می زند. دعایت را آمین می گویم و برایت دعا میکنم. مگر نه این است که من پدرم؟ وحتی مهربان تر از پدر . . تنهایت نمی گذارم . . هر زمان گرفتار شدی صدایم کن من در کنار تو هستم به همین نزدیکی . . پدرت حجت ابن الحسن العسگری بر اساس نامه حضرت مهدی سلام الله علیه به شیخ مفید
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آمدنت مبدا تاریخِ تغزل . .
وقتی به ثانیه نکشیده پیاممو سین میکنه >>>>>
هدایت شده از - mahi
می‌روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست آنچنان که تارو پود من از هم گسست
بیشتر آدما اینجورین که تا وقتی طرف رو دارن ، قدرشو نمیدونن زمانی واسشون مهم میشه که دیگه دیره .
- مخاطبِ‌ خاص‌
گفتم : - اگه راست می‌گی برو تو روش بگو . . مَرد و مردونه وایستا بگو دوستت دارم . خندید ؛ عصبی ،
وسط داد و بیداد و دعوا یهو می‌گفت: منم راستش اونقدری سرم گرم گله و لجبازی بود که توجه نمی‌کردم توی جواب اون همه حرف فقط نوشته منم حواسم نبود بپرسم اصلا یعنی چی منم؟! منم چی؟! فحشه؟! بد و بیراهه؟! چیه این منم! بدتر حرصی می‌شدم و آتیش معرکه بالا می‌گرفت و کار می رسید به اونجایی که نباید یه بار اما وقتی گفت منم ، دیگه سکوت نکرد داد زد: " منم . اینی که داری باهاش می‌جنگی منم دشمن نیست، غریبه نیست، رهگذر کوچه و خیابونم نیست ، منم! نه شمشیر دستمه ، نه سنگر گرفتم جلوت ، نه قراره باهات بجنگم . ببین دستام بالاست؟! تسلیمم . نه از ترس و نه بخاطر ناحق بودنم ، فقط به حرمت عشقی که تو از یادت می‌بریش گاهی یه وقتایی اگه سکوت می‌کنم دربرابرت برای این نیست که حرفی واسه گفتن ندارم یا نمی تونم جواب حرفاتو بدم ؛ فقط برای اینه که حالیمه قرار نیست خراب کنیم چیزیو ، اگه بحثیم هست برای بهتر شدنمونه . یادم نمیره اینی که جلوم وایساده تویی . ولی تو انگار یادت میره اینی که داری زخم رو زخمش می‌زنی منم ، می‌فهمی؟! منم . بعد اون تلنگر انگار بزرگ تر شدم ، بزرگ تر شدیم جفتمون . حالا اونم خبط و خطایی اگه کنه بهش میگم ببین فهمیدما ، هرچند از نظر من درست نبود این کارت ولی چون تویی اشکال نداره ، فدای سرت! فقط دیگه تکرار نشه که کلاهمون میره توو هم :) - طاهره اباذری هریس
- مخاطبِ‌ خاص‌
-
در حسرت‌ِ تو خون‌ شده‌ چشم‌ِ نگارها ای‌ انتـظارِ آخـــرِ چشـــم‌ انتــظار ها . .