نمیدونم چیشد یهو به خودم که اومدم دیدم دیگه هیچی نیستم براش
هیچیِ هیچی ..
واسش جنگیدم ، هی سر خودمو شیره مالیدم ، هی الکی خندیدم گفتم نه اینجوری نیست ..
ولی خودمم خوب میدونستم اوضاع چقدر داغونه
چقدر دارم هرروز داغون تر از دیروز میشم :)
بی توجهی هاشو ، بی اهمیتاش نسبت بهم بغض میشد و وسط مهمونی ، وسط جشن
وسط حال خوب یدفعه یقمو میگرفت ..
خسته شدم .
خسته تر از هردفعه ای که باز بلند میشدم و خودمو میساختم
ی وقتایی دیگه نمیشه قوی بود ..
پشتِ جملهی مهم نیست عادت کردم قدِ یه عُمر زور زدن واسه درست شدنِ شرایط و نتیجه نگرفتن ، درد خوابیده .
هدایت شده از ناجـــــیِ خیــــــال🇮🇷
کاش میشد تا ابد یه گوشهی هیئت بشینم
فارغ از هر دغدغه ای ، دور از همهی آدما .
Sajad Afsharian40813832202515.mp3
زمان:
حجم:
4M
هرکسی یا روز میمیرد
یا شب ، من شبانه روز .
من به غروب های تنهایی
تهران معتاد شدم :)
سجاد افشاریان *
حسین جان . .
اشك ِمرا هر وقت میبینی تفضل کن ،
وقتی که گریه میکنم یعنی گرفتارم .
هدایت شده از جانـان۱۲۸ .
44.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*جشنمحفلقرآنیستارهها💗✨
[روزِدختر/۲۱اردیبهشت]