‏در واقع ما سرمون شلوغ نیست فقط حوصله اطرافیانو نداریم .

باشه ولی اگه فردا صبح دیگه پا نشدم پیش خودت نمیگی کاش بیشتر پیشش می‌بودم ؟ بیشتر بغلش می‌کردم ، بیشتر باهاش می‌رفتم بیرون ، بیشتر صداشو می‌شنیدم ، بیشتر ازش عکس و فیلم می‌گرفتم ، بیشتر باهاش حرف می‌زدم ، بیشتر نگاش می‌کردم [؟!]

بیشتر بهش اهمیت میدادم بیشتر حواسم بهش بود بیشتر لبخندشو میدیدم بیشتر به حرفاش گوش میدادم ؟

- یه روزی دیر میشه ، خیلی دیر ..

چه گویم ای که می‌پرسی ز حال ِ من ؟! که ماضی رفت و حال این است و مستقبل؟ نمیدانم . .

راستی شیرین خانوم ، یه مطلبی .. - چه مطلبی ؟! + من دیگه می‌خوام اصلا به شما فکر نکنم ! - خوب‌تر ! خوب‌تر از خوب‌تر . + من دیگه فقط می‌خوام به درس‌خوندن فکر کنم . - پس چرا الان باز دارین فکر می‌کنین ؟! + من که‌ الان درس ندارم تا سیزده‌به‌در درس ندارم . تا آخر سیزده به در به شما فکر می‌کنم بعد از سیزده به در دیگه به شما فکر نمی‌کنم چون درسام شروع می‌شه‌ .. - اه ، بسه دیگه ، اوهام اوهام اوهام .. همه‌ش اوهام ! - وضعیت سفید

-

بدونِ تو ؛ بدونِ خودمم . انگار دیگه فقط خدا اینجاست .. اشکال نداره دوباره شمارت میگیرم ؛ شمارت اول‌ش چند بود ؟! پادکست آریـانفر

- ‏از آدمایی که به تک تک قسمتای پیامت جواب می‌دن خیلی خوشم میاد . لطفا اینشکلی باشین در غیر این صورت یعنی اهمیتی نداره واستون .

- دیگه هیچی برام مهم نیست .

كاش‌ فردا خبرم‌ را برسانند به‌ تو هم‌ تو آرام‌ شوی‌ هم‌دلِ‌سر گشته‌‌ من ..

- چرا کشتیش؟ + آقای قاضی شصت‌تا پیام میدادم بهش با دوتا کلمه جوابمو میداد .