هدایت شده از - مانگ -
اوج خفگی میدونی کجاست؟
همونجاست که کلی حرف داری برای گفتن و به شدت ناراحتی و خیلی چیزا رو اعصابت میرن ولی سکوت میکنی و به آخرین درجهی ناراحتی میرسی و ترجیح میدی که هیچی نگی فقط یه گوشه بشینی ببینی چی میشه :)
Sami Yusuf sami_yusuf_hasbi_rabbi 128.mp3
زمان:
حجم:
6.2M
من بچه که بودم با این میخوابیرم :)
- مخاطبِ خاص
ذات شعرند در فرم و معنا . .
بی دستانت نه شعر بود و نه نثر . .
- مخاطبِ خاص
بی دستانت نه شعر بود و نه نثر . .
نه چیزی که به آن ادبیات گویند : )!♥️'🗞
آدما که یه دفعه رها نمیکنن و برن؛
یه دفعه قاطی نمیکنن،
داد و بیداد نمیکنن و همه چیزو خراب نمیکنن این اتفاق طی یه دوره ی خیلی طولانی اتفاق میفته اینجوریه که یه نفر بخاطر از دست ندادن کسی که دوسش داره همه چیز رو تو خودش میریزه ولی یه دفعه؛
یه جایی دیگه نمیتونه تنهایی و با خودش همه ی اونارو حل کنه ؛)
جارو نکن عزیزِ من این خانهرا به زور
بر دامنت نگیر دو دردانه را به زور
بگذار موی دخترمان را چنانکه هست
دستت نگیر فاطمهجان شانهرا بهزور
بنشین کنار بیکسیام چون نمیشود
آباد کرد خانهی ویرانه را به زور ..
پژمردهای و از همهی اسمهای تو
یادآور است رویتو "ریحانھ" را به زور
مَردیکه کنده بود در قَلعهرا زِ جا
وا میکند پس از تو در خانهرا به زور
ساقی پُر است جامِ نفس بعد فاطمه
دیگر نزن تعارف پیمانهرا به زور :))