رفتم . . دیدم رو طاقچه از این سر تا اون سر عکساش بود : ))))))))))))))))))

ته دلم خالی شد :)))) و باز قلبم مچاله یِ مچاله :)))))

انگاری حس میکنم هستی . . اصلا نمیشه که نباشی و داری دورانِ درمان رو میگذرونی واسِ همین دوری . ولی وقتی یهو یادم میفته و یکی انگار با پوتک میزنه تو سرم که نه نگا کن حواست نیست ؛ اون دیگه نیست نیست :))))))) باورم نمیشه . .

بهش می‌‌ارزه . یه بار سرد میشی و دیگه هیچی مثل قبل نمیشه .

وسطِ بازی کردنش و شلوغی اومد وایساد جلوم گفت چرا چشمات قرمزه ؟ گفتم هیچی گفت چیشده ؟ به من بگو :)))))))))))

کاش داشتمت . . کاش بودی . . دلم برات تنگ که نه مچاله شده : )

دارم خفه میشم .

شده از شدتِ دلتنگی و از سوزِ فراق در نگاهِ همه دیوانه تجسم بشوی؟ رازِ عاشق شدنت را به دلت گویی و بس صبحِ فردا نشده قصه ی مردم بشوی؟

:))))

آخرین باری که رفتی مشهد و غرقِ ذوق دخترونه بودی :)))

جذابیتِ کلامِ بچگونه تو تک‌تک حرفاش >>>>>>>>>>

تو چشای من نگاه کن بگو تو کِی آدم سرد شدن با اطرافیانت بودی که ایندفه دوم باشه؟ کلمات خجالت کشیدن ازین تظاهر سید . آیه*