📌 #شهادت_با_زبان_روزه
حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین(ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من روسیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم.
🌼 روزه مان را با یاد شهدا افطار کنیم...
🆔 @mokhlesein
می گفت :
فردا هر جا بودیم،فقط نان می خوریم.
و فقط هم نان می خوردیم ،سیر هم می شدیم .
گاهی می گفت :
روزه بگیریم برویم کوه . هـم ورزش است ، هم عبادت.
او می خواسـت عنان اراده اش را در دسـت بگیرد و نفس خود را زیر پا له کند.
ماه رمضان یک تومان یخ می خریدیم و برای افطار هم نـان و انـگور می خوردیم.
زمستان آن سال ،نفت نداشتیم ،می گفت:می ســازیم، یعنی باید بسازیم.
تا سال 57 اصلا گوشت نخریدیم ،نه اینکه نمی توانستیم ،نمی خواستیم.
📚 کتاب "نمی توانست زنده بماند"
📝 خاطـراتی از زندگی #شهید_مهدی_بـاکـری
🆔 @mokhlesein
«علمدار» همرزم #شهید_اسداله_پازوکی در مورد وی چنین می گوید:
💠لقب او در بین دوستان و همرزمانش « #حاجی» بود. همواره در صف اول نماز او را می دیدم. به یاد دارم روزی که سرگرم صحبت کردن با رزمندگان گردان بود، از بلندگو نوحه آهنگران به گوش رسید که با محتوای زیارت کربلا بود. لحظه ای بعد اسدالله سکوت کرد و به دور دستهای بیابان خیره شد.
💠در عملیات والفجر یک از ناحیه دست مجروح شد و چون شدت جراحاتش زیاد بود، مجبور شدند که دستش را قطع کنند.
#اسدالله قبل از این اتفاق همواره در ماه محرم میان دار هیئت حضرت عباس (ع) بود و به آن حضرت ارادت خاصی داشت. هر وقت دو دستش را بلند می کرد و به سینه فرود می آورد، شور و حالش همه را منقلب می کرد. هرگاه می خواست نامه ای برای خانواده اش بنویسد به همسرش تاکید می کرد که پسرانش را به هیئت های #عزاداری_امام_حسین (ع) ببرد تا از همان بچگی با امام حسین (ع) و واقعه عاشورا آشنا شوند.
#رزمندگان بسیار به او احترام می گذاشتند، چون که با یک دستش دوست داشت در جبهه باشد و تاجان دارد با تجاوزگران بجنگد.
💠بعد از عملیات والفجر هشت که از خط مقدم به عقب برگشتم سراغش را گرفتم که در داخل چادر بچه ها به من گفتند که دو روز پیش در جریان همین عملیات با اصابت گلوله به #شهادت نائل آمده است. از چادر بیرون زدم، درحالی که به پرچم علمدار حسین (ع) خیره شده بودم.
#شهید_اسداله_پازوکی
🌷هدیه به روحشون #صلوات🌷
🆔 @mokhlesein
شهید«پازوکی» #قهرمان عملیات ولفجر یک🌹
#شهید «اسدالله پازوکی» در عملیات والفجر یک از ناحیه دست مجروح شد و چون شدت جراحاتش زیاد بود، مجبور شدند دستش را قطع کنند.
🆔 @mokhlesein
📌 #شهادت_با_زبان_روزه
داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم، یکی از دوستان گفت: به حق همین #مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو پیدا می کنیم.
آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان شهیدمون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده.
رسیدیم به ماشینها، من بین ماشین سوخته و دیوار، یک #جسد_سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده میشد. وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این عباس است، چون دوتا انگشترهای عباس را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من #شهید میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن، ولی عباس از همه جلو زد. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش شهید شده و تو باید یادش کنی."
🌼 روزه مان را با یاد شهدا افطار کنیم...
🆔 @mokhlesein
🌹اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید
🔻رهبرانقلاب: در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و خواستهها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابیحمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان #دعا کنید؛ خودتان با #خدا حرف بزنید.۱۳۸۷/۰۶/۳۰
🌟در سحرگاه ایام ماه مبارک رمضان، یک نکتهی اخلاقی از حضرت آیتالله خامنهای 🌹
🆔 @mokhlesein
#ولایت
✨عقیل سراج رئیس نهضت العلمای اندونزی
✅یقین داریم دلیل پیشرفت ها و موفقیت های جمهوری اسلامی ایران، رهبری شایسته آیت الله خامنه ای است.
🆔 @mokhlesein
#خاطرات_سرداربےسر🔻
#همرزم_شهید:
🌷دائم القرآن
ایشان همواره در حال خواندن #قرآن بود و هیچگاه #نماز_اول وقتش ترک نمیشد و پیشنماز میشدند زیرا آداب و قرائت را بهدرستی بلد بودند.
هر زمان که به گلستان شهدای اصفهان میرفتیم، شهید حججی بر سر مزار شهید خرازی و بابایی بود. شهید حججی بهعنوان یک شخصیت متعهد و متخصص تأثیر عجیبی روی همکاران داشت...
🆔 @mokhlesein
✳️ سه تا خاصیت مهم #شهیدمصطفی_صدرزاده :
1⃣یکی این که اصلا غیبت نمیکرد...
2⃣ دوم این که دست و دل باز بود،...
3⃣و سوم این که دو به هم زن نبود...
🆔 @mokhlesein
🌸شهید مدافع حرم مهدی ذاکرحسینی
🔹شهادت : 20 خرداد 95
🌷 مصادف با 3 رمضان 1437
🆔 @mokhlesein
📌 #شهادت_با_زبان_روزه
با دور شدن 20 نفری که به سلامت از تیررس دشمن در امان مانده بودند، مهدی تحت محاصره قرار گرفت. آنها در ابتدا با گلولهباران ساختمان، آن را ویران میکنند. رزمندگان ایرانی از دور مهدی را میبینند که در زیر آوار دست تکان میدهد. اما دشمن در آخرین لحظات ساختمانی را که مهدی در آن مستقر بود، موشکباران میکند.
و اینگونه بود که مهدی ذاکر حسینی به امام حسین(ع) پیوست، بیآنکه پیکر مطهرش به دست خانوادهاش برسد. او شاید میدانست که جاویدالاثر میشود. به این خاطر با دیگران تفاوت داشت. شاید مهدی میدانست که با جاویدالاثر شدن روزیخوار درگاه خدایی میشود که حی و باقی است.
🌼 روزه مان را با یاد شهدا افطار کنیم...
🆔 @mokhlesein
سقا شده ای این دم افطار
یادی بکن از ما کنار حضرت ارباب
🌷شهید مدافع حرم مهدی ایمانی
🆔 @mokhlesein
مخلصین
شهید«پازوکی» #قهرمان عملیات ولفجر یک🌹 #شهید «اسدالله پازوکی» در عملیات والفجر یک از ناحیه دست مجروح
#فرمانده_مخلص_ما : شهید اسدالله پازوکی...
ساعت 2 نصف شب بود . پادگان دوکوهه خیر سرم داشتم میرفتم نماز شب بخونم
رفتم سمت دست شویی برای تجدید وضودیدم صدای خس خس میاد ...
4 تا توالت از حدود 25 تا رو شسته بود رفته بود سراغ پنجمی ...کنجکاو شدم که این
آدم مخلص کیه ...پشت دیواری قایم شدم... اومد بیرون رو چند لحظه ای سرش رو گرفت رو به آسمان ور ماه افتاد رو صورتش ... تعجب کردم . باورم نمیشد....
اسدالله بود ... #فرمانده_گردان
با #یه_دست داشت دست شویی هارو می شست...
تا سحردرگیر بودم با خودم فرمانده 2 تا گردان با یه دست داشت دست شویی های پادگان دوکوهه رو تمیز میکرد ...
(شادی روح شهید اسدالله پازوکی #صلوات🌹
🆔 @mokhlesein
🌸شهید مدافع حرم سردار سید علی منصوری
🔹شهادت : 20 خرداد 95 مصادف با 3 رمضان 1437
🆔 @mokhlesein
📌 #شهادت_با_زبان_روزه
شهید منصوری در حادثه منای در میان حجاج حضور داشت و مجروح شد. او پس از بازگشت از حج در سال 1394 و مصدومیتش در آن واقعه تأسفبار، تاب حرمت شکنیها و تعرضهای بیحد و مرز تکفیریها را نیاورد و به جمع رزمندگان مدافعین حرم در سوریه پیوست. ایشان در 20 خرداد 95 در منطقه کفر حمره «شهرک حمیره» در نزدیکی منطقه خان طومان سوریه به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. بخاطر علاقه ی زیادی که به جده ی خود حضرت فاطمه زهرا (س) وفرزندشان امام حسین (ع) داشتند از ناحیه ی پهلو و گردن مورد اصابت گلوله واقع شدند. و اینک در گلزار شهدای شهرستان نیشابور در کنار سایر همرزمان خود آرام گرفته اند او پنجمین شهید مدافع حرم نیشابور است.
🌼 روزه مان را با یاد شهدا افطار کنیم...
🆔 @mokhlesein
#ماه_رمضان بود، رفتیم وسط 12 متری کهنز یه بوق📢 گذاشتیم ، با زبون #روزه کلی داد و فریاد کردیم. کلی هم پول جمع شد...👇👇👇
#شهیدمصطفیصدرزاده(سیدابراهیم)
#راوی: دوست شهید
🆔 @mokhlesein