#فلسفهبعثتانبياء_درقرآن_و_نهجالبلاغه
در قرآنكريم، مواردى به عنوان هدف از بعثت انبياء و ارسال رسل بيان شده است كه برخى از مهمترين آنها عبارتند از:
دعوت به توحيد و يكتاپرستى،
برقرارى قسط و عدل در جامعه بشرى،
اتمام حجت بر بندگان،
رفع اختلاف ميان مردم،
تزكيه و تعليم ؛
اما نكته قابل توجه در اين خصوص آن است كه تمامى اين موارد را مىتوان در قالب يك هدف خلاصه كرد و آن دعوت به #توحيد است كه هدف اصلى تمامى انبياء است و از اين رو ديگر مواردى را كه به عنوان فلسفه و اهداف بعثت آنان مطرح مىشود، مىتوان از باب مقدمهاى متصل براى اين هدف بزرگ دانست.
♻️دعوت به توحيد و يكتاپرستى
اساساً محور دعوت تمامى پيامبران الهى در طول تاريخ، #توحيد بوده و همه تعليمات آنها به همين اصل اساسى بر مىگردد.
در قرآن كريم نيز اين مطلب در آيات متعددى مورد اشاره قرار گرفته است و هدف از بعثت انبياء را در هر جامعهاى، عبادت خداوند و پرهيز دادن مردم از عبادت طاغوت عنوان كرده است:
(وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّٰهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّٰاغُوتَ (نحل: 36) يعنى: و ما در هر امتى رسولى را مبعوث كرديم تا خدا را بپرستند و از طاغوت اجتناب كنند.
از اين رو در #نهجالبلاغه نيز دعوت به توحيد و يكتا پرستى كه همان هدف كلى از بعثت تمامى انبياء است، به عنوان عالىترين هدف بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلّم معرفى شده است:
«فَبَعَثَ اللهُ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله و سلّم بِالْحَقِّ لِيخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَى عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّيطَانِ إِلَى طَاعَتِهِ »
يعنى: خداوند محمد صلى الله عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد تا بندگانش را از عبادت بت سوى عبادت خود و از طاعت شيطان به طاعت خود بيرون برد.
🗞نهج البلاغه: خطبه 147
#ادامه_دارد
📚کتاب «ارتباط نهج البلاغه با قرآن»؛ نوشته دکتر مجید معارف
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
#فلسفهبعثتانبياء_درقرآن_و_نهجالبلاغه
♻️اقامهى قسط و عدل
هدف اصلى از بعثت انبياء دعوت به توحيد و يكتاپرستى است، ولى از آنجا كه برپايى #قسط و #عدالت در جوامع بشرى، گذشته از ارزش ذاتى و والايى كه دارد، مقدمه متّصله براى عبوديت و بهترين زمينه دستيابى به آن است ، اين امر در قرآن كريم به عنوان يكى ديگر از اهداف بعثت انبياء در آيات چندى (الأعراف/29؛ هود/85) مورد اشاره قرار گرفته و از جمله مىفرمايد:
(لَقَدْ أَرْسَلْنٰا رُسُلَنٰا بِالْبَيِّنٰاتِ وَ أَنْزَلْنٰا مَعَهُمُ الْكِتٰابَ وَ الْمِيزٰانَ لِيَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْطِ (حدید: 25)
يعنى: همانا فرستادگان خود را با نشانههاى روشن و آشكار فرستاديم و كتاب و ميزان را با ايشان نازل كرديم تا مردم به اقامه قسط اقدام كنند.
امام على عليه السلام نيز گرچه به صراحت در #نهجالبلاغه از اين امر به عنوان هدف بعثت انبياء ياد نكرده است، اما با توجه به نسبت عبوديت و عدالت، علاوه بر آنكه خداوند را به صفت قسط و عدل مىستايد و دادگرى عادل مىداند كه در هرآنچه حكم رانده، دادگرى كرده است
(وَ عَدَلَ فِي كُلِّ مَا قَضَى (نهجالبلاغه/ خطبه 191)،
از خاتم الأنبياء (ص) به عنوان جلوهى عدالت یاد كرده است كه سيرهى او ميانه روى در كار و شريعت او راه حق را نمودار، و سخنش جداكننده حق از باطل و داورى او عدالت است،
(سِيرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ كَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُكْمُهُ الْعَدْل (نهجالبلاغه/ خطبه 94)
حق را با برهان آشكار كرد و طغيان را فرونشاند و شوكت گمراهان را درهم كوبيد و زدود
(الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيل)(نهجالبلاغه/ خطبه 72)
و چون به #هدايت مردمان برانگيخته شد، به #عدالت برخاست و زمينه برپايى مردمان به #قسط را فراهم ساخت.
#ادامه_دارد
📚کتاب «ارتباط نهج البلاغه با قرآن»؛ نوشته دکتر مجید معارف
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
#صحیفه_سجادیه (نيايش دوم)
#زمانۀ_بعثت
وَ الْحَمُدللّٰهِ الَّذىٖ مَنَّ عَلَيْنٰا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ (ص) دوُنَ الاُمَمِ الْمٰاضِيَةِ وَ الْقُروُنِ السّٰالِفَةِ بِقُدْرَتِهِ الَّتىٖ لاٰ تَعْجِزُ عَنْ شَىٍ وَ انْ عَظُمَ وَ لاٰ يَفُوتُهٰا شَىءٌ وَ انْ لَطُفَ، فَخَتَمَ بِنَا عَلىٰ جَميِعِ مَنْ ذَرَأ وَ جَعَلَنٰا شُهَداءَ عَلىٰ مَنْ جَحَدَ وَ كَثَّرَنٰا بِمَنِّهِ عَلىٰ مَنْ قَلَّ.
سپاس و ستايش خداى راست كه نعمتِ وجود (بعثت) محمد (ص) پيامبر خويش را بر ما منّت نهاد [و ارزانى داشت]؛ نه بر امتهاى گذشته و روزگارانِ پيشين، [كه از آن بىبهره بودند.] با همان قدرتى كه از هيچ چيزى [و كارى] - هر چند سترگ - فرو نمىمانَد، و هيچ چيز [و كارى] - هر چند خُرد و ظريف - از نگاهِ تيز او بِدَر نمىشود. از اين رو، [او را سرآمد و پايان بخش پيامبران و] ما را سر آمد و پايان بخش همۀ آفريدگانش [از امتها] قرار داد و بر منكران گواه گرفت، و در پرتو فضل خويش بر ايشان كه شمارِشان اندك بود، فزونى بخشيد.
اين فراز از نيايش، اشاره است به كلام خداوند كه فرمود:
*لَقَدْ مَنَّ اللّٰهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيٰاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتٰابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كٰانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاٰلٍ مُبِينٍ.* (بقره: 262)
هر آينه خداى بر مؤمنان منّت نهاد كه در ميانشان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مىخوانَد و پاكشان مىسازد و كتاب و حكمتشان مىآموزد، در حالى كه پيش از آن - آمدن پيامبر - هر آينه در گمراهى آشكارى بودند.
#زمانۀ_بعثت، روزگارى كه گواهِ قدرتهاى بزرگ؛ امّا متزلزل، مذاهب بزرگ؛ امّا گرفتارِ خرافات و كژانديشىها و كشمكشها و كژ راههها و ستيزيدنهاى متولّيانِ فلسفههاى بر باد رفته، تمدّنهاى مشرِف به سقوط، قانونها و مقررّات ظالمانه، اختلافات عميق طبقاتى، جنگها و كشتارها و غارتگرىها و تعصّبهاى ناروا، آداب و عادات غلط، يورشهاى ضد دانش و دانايى و هزاران بدبختى و سيه روزىهاى ديگر بوده است.
قرآن كريم در دو جا از اين همه نابسامانى، تباهى و انحطاط، به «ضَلاٰلٍ مُبِينٍ» (سوره جمعه: آیه 2)، يعنى گمراهى آشكار، و به تعبير دقيقتر، گمراهى جدا كننده كه آنها را از هر سو از هدايت الهى دور كرده بود، تعبير كرده است.
📚 #اسرار_خاموشان (شرح صحیفه سجادیه): محمد تقی خلجی
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارۀ اهمیت این روز فرمودند:
«هر فضیلتی که در دنیا، ولو به طور غیرمستقیم وجود دارد، ناشی از آن بعثت و اقامۀ مکارم اخلاق به وسیله ی آن پیغمبر عظیمالشّأن است.»
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم:
أنَا شَفيعٌ لِكُلِّ رَجُلَينِ اتَّخَيا فِي اللّه ِ مِن مَبعَثي إلى يَومِ القِيامَةِ .
من از هنگام بعثتم تا روز قيامت، شفيع هر آن دو تنى هستم كه در راه خدا با يكديگر، دوستى و برادرى مى كنند .
📗حلية الأولياء : 1 / 368 عن سلمان ،
📗كنز العمّال : 9 / 4 / 24644 وفيه «أخوين تحابّا» بدل «رجلين اتخيا».
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🍃ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)
🍃سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)
♻️عید سعید مبعث مبارک♻️
کلیپ ساخته شده با #هوش_مصنوعی
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت امیرالمؤمنین علی (ع) در شب و روز مبعث
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
16.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید| شب و روز مبعث، قله ماه رجب و از شبهای قدر است.
#استاد_فیاضبخش
#ماه_رجب #عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#فلسفهبعثتانبياء_درقرآن_و_نهجالبلاغه ♻️اقامهى قسط و عدل هدف اصلى از بعثت انبياء دعوت به
#فلسفهبعثتانبياء_درقرآن_و_نهجالبلاغه
♻️اتمام حجت بر بندگان
يكى ديگر از اهداف بعثت انبياء از ديدگاه قرآن كريم، بستن راه هرگونه عذر و بهانه بر مردم است تا روز قيامت هنگامى كه از آنان سؤال شود كه چرا راه هدايت را انتخاب نكردند و گرفتار عذاب شدند، نگويند كه كسى براى ما نيامد تا راه هدايت را به ما نشان دهد.
اين مطلب در سورهى مباركهى نساء چنين آمده است:
(رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً) (نساء: 165)
يعنى: پيامبرانى كه بشارتگر و هشدار دهنده بودند تا براى مردم، پس از [فرستادن] پيامبران، در مقابل خدا [بهانه و] حجّتى نباشد و خدا توانا و حكيم است.
همچنين در سورهى مباركهى طه مىفرمايد:
(وَ لَوْ أَنّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى )(طه: 134)
يعنى: و اگر ما آنان را قبل از [آمدنِ قرآن] به عذابى هلاك مىكرديم، قطعاً مىگفتند: پروردگارا، چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم؟
امام على عليه السلام نيز به تبعيت از قرآن كريم اينگونه در نهجالبلاغه به اين مطلب اشاره دارند كه:
خدا پيامبرانش را برانگيخت و وحى خود را خاصّ ايشان فرمود و آنان را حجّت خود بر آفريدگانش نمود تا برهانى يا جاى عذرى نماند براى آفريدگان. (نهج البلاغه : خطبه 144)
و در جاى ديگرى پس از اشاره به هبوط آدم به زمين، هدف را از نبى قرار دادن او و نيز ارسال پيامبران ديگر از نسل وى تا پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلّم ، را اتمام حجت بر بندگان ذكر كرده و مىفرمايد:
از جانب خدا بر بندگانش حجّتى باشد و از پس آنكه جان او را گرفت، بندگان را وانگذاشت و رسولانى بر آنان گماشت تا حجّت خداوندى او را استوار كنند و واسطه شناخت پروردگار به مردمان باشند و تيمار بندگان را بداشت به برهان، بر زبان گزيده پيامبران، كه بردارنده بار امانتند و قرنى پس قرن، انگيخته به رسالت تا آنكه حجّت او با پيامبر ما صلى الله عليه و آله و سلّم ، تمام گرديد و به نهايت رسيد و دوران بيم دادن و بستن راه بهانه به غايت. (نهج البلاغه : خطبه 91)
همچنين امام على عليه السلام در فرازى ديگر از نهجالبلاغه، به چگونگى اين اتمام حجت از طريق يادآورى ميثاق فطرى و احياى گنجينههاى عقول بندگان اشاره كرده و مىفرمايد:
پس پيامبران را به ميانشان بفرستاد. پيامبران از پى يكديگر بيامدند تا از مردم بخواهند كه آن عهد را كه خلقتشان بر آن سرشته شده، به جاى آرند و نعمت او را كه از ياد بردهاند، فرا ياد آورند و از آنان حجّت گيرند كه رسالت حق به آنان رسيده است و خردهاشان را كه در پرده غفلت، مستور گشته، برانگيزند. (نهج البلاغه : خطبه 1)
#ادامه_دارد
📚کتاب «ارتباط نهج البلاغه با قرآن»؛ نوشته دکتر مجید معارف
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
#فلسفهبعثتانبياء_درقرآن_و_نهجالبلاغه
♻️بعثت پيامبر اسلام(ص)، پايانى بر دورهى فَترَت
بعثت پيامبر اسلام(ص) به فاصلهى چند قرن پس از بعثت حضرت عيسى عليه السلام به وقوع پيوست و در اين مدت پيامبر جديدى مبعوث نشد و مردم تنها همان تعاليم حضرت مسيح را در اختيار داشته و بدان معتقد بودند. در قرآن كريم از اين فاصله زمانى به «فترت» تعبير شده است و بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلّم را پايانى بر اين دوران مىداند:
(يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ ) (مائده: 19)
يعنى: اى اهل كتاب، پيامبر ما به سوى شما آمده كه در دوران فترت رسولان [حقايق را] براى شما بيان مىكند.
امام على عليه السلام نيز در تعبيرى مشابه با مضمون آيهى فوق در مورد بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلّم مىفرمايد:
«أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ» يعنى خداوند متعال پيغمبر اكرم را به رسالت مبعوث گردانيد، در زمانىكه هيچيك از انبياء باقى نمانده. (نهج البلاغه : خطبه 89 و 133)
اين دوران «فترت» نام گرفته، زيرا از زمان آدم تا عيسى عليه السلام پيوسته پيامبرانى براى هدايت خلق از جانب حقّ مبعوث مىشدند. اما از زمان حضرت عيسى تا بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم كه قريب پانصد سال طول كشيد، پيغمبرى نبود كه مردم علوم و معارف الهى را كه چراغ و روشنايى هدايت و رستگارى است از او اخذ كنند.
از اين رو طرفداران مذاهب گوناگون و صاحبان انديشههاى مختلف به نزاع با يكديگر پرداخته و به خواب رفتن مردم در تاريكى نادانى و گمراهى، طولانى شده بود و فتنهها در سر تا سر دنيا بر پا گرديده، كارها در هم و بر هم گشته، آتش جنگها افروخته و نور و روشنايى دنيا پنهان شده بود.
در اين هنگام بود كه خداوند، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم را در پى پيامبران فرستاد و وحى را با فرستادن او ختم فرمود و او با تمام مخالفانى كه به حق پشت كردند و از آن منحرف گشتند، به مبارزه پرداخت. (نهج البلاغه : خطبه 133)
#ادامه_دارد
📚کتاب «ارتباط نهج البلاغه با قرآن»؛ نوشته دکتر مجید معارف
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as
🔰ويژگىهاى پيامبر اسلام(ص) در قرآن و نهج البلاغه
در قرآنكريم، علاوه بر مقام رسالت پيامبر خاتم (ص) و مبشر و منذر بودن ايشان، به برخى ديگر از ويژگىهاى رسول خدا(ص) نيز اشاره شده است؛ ويژگىهايى از قبيل:
اسوه بودن، مظهر عطوفت و رحمت به مؤمنان، داراى شدت عمل با كافران، برخوردارى از اخلاق حسنه كه از آن به «خلق عظيم» تعبير شده، نرمخوئى و موارد ديگر كه در اينجا تنها به برخى از ويژگىهايى كه به طور مشترك در #قرآن_کریم و #نهجالبلاغه از آن ياد شده اشاره مىشود. 👇
♻️نرمخويى و دلسوزى براى مردم
خداوند متعال در سورهى مباركهى آل عمران، چنين از نرمخويى پيامبرش ياد كرده است:
(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ )
يعنى: پس به [بركت] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سخت دل بودى، قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند.(ال عمران: 159)
همچنين در آياتى ديگر از دلسوزى پيامبر نسبت به مردم و حرص بر هدايت ايشان و به طور خاص رأفت و رحمت او نسبت به مؤمنان يادكرده و مىفرمايد:
(لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ ) يعنى: هر آينه پيامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مىدهد بر او گران مىآيد. سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است (توبه: 128)
امام على عليه السلام نيز در وصف يكى از جنبههاى اين دلسوزى پيامبر (ص) نسبت به مردم، ايشان را طبيبى دورهگرد براى درمان دردهاى روحى و روانى مردم معرفى كرده و مىفرمايد:
«طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يضَعُ ذَلِكَ حَيثُ الْحَاجَةُ إِلَيهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْى وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيرَة»
يعنى طبيبى است كه در ميان بيماران مىگردد، تا دردشان را درمان كند. داروها و مرهمهاى خود را مهيا كرده است و ابزار جراحى خويش گداخته است. تا هر زمان كه نياز افتد آن را بر دلهاى نابينا و گوشهاى ناشنوا و زبانهاى ناگويا برنهد. با داروهاى خود در پى يافتن غفلت زدگان است يا سرگشتگان وادى ضلالت.(نهج البلاغه : خطبه 108)
#ادامه_دارد
#عید_مبعث
@mola_amiralmomenin_as