eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
184 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#گفتار_حكيمانه #حکمت_بیستم ✔️از لغزش‌هاى افراد با شخصيت (و جوانمرد) چشم‌پوشى كنيد، چرا كه هيچ كس
✔️ترس (نابجا) با نااميدى مقرون است و كم‌رويى با محروميت همراه، فرصت‌ها همچون ابر در گذرند؛ ازاين‌رو، فرصت‌هاى نيك را غنيمت بشماريد (و پيش از آنكه از دست برود، از آن استفاده كنيد). 💠نتيجۀ ترس و كم‌رويى 🔹بدون شك ترس از عوامل و اشياى خطرناك، حالتى است كه خداوند در انسان براى حفظ‍‌ او آفريده است. هنگامى كه حادثۀ خطرناكى رخ مى‌دهد يا موجود خطرناكى به انسان حمله مى‌كند و خود را قادر بر دفاع نمى‌بيند ترس بر او غالب مى‌شود و خود را به سرعت از صحنه دور مى‌سازد اين‌گونه ترس منطقى و موهبت الهى براى حفظ‍‌ انسان از خطرات است. ترس بجا سپرى است در برابر اين‌گونه حوادث. ولى ترس نابجا كه ناشى از توهم يا ضعف نفس يا عدم مقاومت در مقابل مشكلات باشد به يقين مذموم و نكوهيده است و اين‌گونه ترس‌هاست كه انسان را از رسيدن به مقاصد عاليه باز مى‌دارد. به همين دليل از قديم گفته‌اند: شجاعان اند كه به موفقيت‌هاى بزرگ دست مى‌يابند. 🔹حياء مانند هيبت دو معناى باارزش و ضد ارزش دارد؛ حياى ارزشمند آن است كه انسان از هر كار زشت و گناه و آنچه مخالف عقل و شرع است بپرهيزد و حياى ضد ارزش آن است كه انسان از فراگرفتن علوم و دانش‌ها و يا سؤال كردن از چيزهايى كه نمى‌داند يا احقاق حق در نزد قاضى و جز او اجتناب كند، همان چيزى كه در عرف، از آن به كم‌رويىِ‌ ناشى از ضعف نفس تعبير مى‌شود. منظور امام عليه السلام در گفتار بالا همان معناى دوم است كه انسان را گرفتار محروميت‌ها مى‌سازد. 🔹رسول خدا(ص): «شرم و حيا دو گونه است حياى عاقلانه و حياى احمقانه؛ حياى عاقلانه از علم سرچشمه مى‌گيرد و حياى احمقانه از جهل»‌؛ (كافى، ج 2، ص 106، ح 6.) 🔹منظور از فرصت، آماده شدن كامل اسباب كار خوب است مثل اين‌كه تمام مقدمات جهت تحصيل علم براى كسى فراهم گردد؛ هم تن سالم دارد، هم هوش و استعداد، هم استاد لايقى آمادۀ تدريس او و هم فضاى آموزشى خوبى در اختيار اوست كه در عرف نام آن را فرصت مى‌گذارند و از آنجايى كه فرصت‌ها تركيبى از عوامل متعددى است و هر كدام از اين عوامل ممكن است بر اثر تغييراتى زايل شود از اين رو فرصت‌ها زودگذرند. 🌐تمام مواهب الهى كه در دنيا نصيب انسان مى‌شود فرصت‌هاى زودگذرند؛ جوانى، تندرستى، امنيت، آمادگى روح و فكر، بلكه عمر و حيات انسان همگى فرصت‌هاى زودگذرى هستند كه اگر آنها را غنيمت نشمريم و بهرۀ كافى نگيريم نتيجه‌اى اندوهبار خواهد داشت. 📘پیام امام؛ آیت الله مکارم شیرزای @mola_amiralmomenin_as
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو اول 🔘فلسفه خداشناسى ♻️مشرق حمد فاطمى (3) حضرت فاطمه عليها السلا
✔️پرتو دوم ♻️و لَهُ‌ الشُّكْرُ عَلى مَا أَلْهَم فاطمه عليها السلام پس از حمد و ستايش خداوند، زبان به شكر خداى سبحان مى‌گشايد و مى‌گويد: «وَ لَهُ‌ الشُّكْرُ عَلى مَا ألْهَمَ‌». اگر چه ميان واژه حمد و شكر تفاوت‌هايى موجود است، از اين رو كه: شكر به معناى سپاسگزارى در مقابل كفران است و چنان كه كفران صحيح نيست مگر از كسى كه استفاده از نعمت نموده و از آن بهره‌مند شده است و در مقابل نافرمانى كرده و از آن قدردانى نكرده است، شكر و سپاس نيز بر نعمتى صحيح است كه به شخص سپاسگزار رسيده باشد برخلاف حمد كه ستايشى است در برابر مطلق نيكويى. بنابراين به جاى «أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌» الشكر للّه نمى‌توان گفت، چون شكر، سپاس نعمتى بود كه به خود سپاسگزار رسيده است، فاطمه عليها السلام با بيان شكر، پس از حمد مى‌خواهد بيان كند از نعمتى مى‌گويم كه همه در آن شناوريم و پرتو آن بر همه‌ى ما تابيده است. تفاوت ديگرى نيز در ميان اين دو واژه مشهود است و آن اين كه حمد مختص ذات حضرت حق است، محمود حقيقى، فقط‍‌ خداى سبحان است. ♻️و اگر خداوند، حمد مقام صالحان كرده و در بيان على عليه السلام اين فروغ مى‌درخشد آن حضرت مى‌گويد: «فَرَضِىَ‌ سَعْيَهُمْ‌ وَ حَمِدَ مَقَامَهُمْ‌» . على عليه السلام چشم‌اندازى را فرا روى درك و خرد مردمش مى‌گشايد و گرنه در يك تحليل و جمع‌بندى نهايى غير خداوند سهمى در حمد نداشته بلكه خداى سبحان حامد و ستايش‌گر كمال خويش است. او با فعلى از افعال خود ستايشگر فعل ديگرى است. بارى براساس توحيد افعالى و ربوبيت مطلق خداى متعال، اعمال صالح و سعى مشكور بندگان خدا چيزى جز ظهور و تجلّى فعل خدا نمى‌باشد و حمد نسبت به آن در حقيقت حمد و ستايش فعل خداست. از سوى ديگر حمد خدا از مقام صالحان، نيز نعمتى از خداوند است كه در برابر آن حمد خدا لازم است. بنابراين، كسى كه در ديد و نظر ابتدايى محمود خداست، به نگاه نهايى به خاطر اين كه محمود خدا بوده، بايد حامد خدا باشد و خدا را ستايش كند. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبحان الله اگر DNA تمام سلول‌های بدن ما رو از هم باز کنیم و پشت‌سرهم بذاریم، طولش می‌شه 2 برابر فاصله زمین تا خورشید! یعنی حدود 300 میلیون کیلومتر DNA توی بدن مونه! قلبِ ما در طول زندگی به اندازه‌ای خون پمپاژ می‌کنه که می‌تونه 200 تا استخر المپیک رو پر کنه! اگر تمام رگ‌های خونی بدن انسان رو پشت سر هم بذاریم، طول اون‌ها به حدود 100,000 کیلومتر می‌رسه؛ این یعنی 2.5 برابر دورِ کره زمین!!! _بعد چجوری میشه فکر کرد که خدا حواسش به نظم زندگی ما نبوده و نیست... @mola_amiralmomenin_as
🍂🍁طريق انسان به سوى خداوند همان نَفْسِ انسان است كه به منتهاى مسير مى‌رسد (وَ أَنَّ إِلىٰ رَبِّكَ اَلْمُنْتَهىٰ‌) @mola_amiralmomenin_as
نفس مؤمن همان طريقى است كه بايد آن را سلوك نمايد، بنا بر اين نفس مؤمن طريق و خط سيرى است كه منتهى به پروردگار ميشود، نفس مؤمن راه هدايت اوست، راهى است كه او را به سعادتش مى‌رساند. " عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ‌" [اختلاف مردم در مقام "تذكر" و درك اين حقيقت كه در طريق و مسير "الى اللّٰه" هستند] 🖋تفسير المیزان @mola_amiralmomenin_as
كسانى كه تنبه دارند و متذكرند به تذكرى كه هرگز دستخوش نسيان نشود با كسانى كه غفلت دارند، و واقعيتى را كه هيچ آنى از آن جدا نيستند (يعنى اينكه در زندگى در حال پيمودن راهى هستند كه يك قدم نمى‌توانند از آن تخطى كرده يا يك لحظه آن را ترك گفته پا از آن بيرون نهند) را درك نمى‌كنند يكسان نيستند،... 🖋تفسير المیزان @mola_amiralmomenin_as
✔️«اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ؛ خداوندا! امور را آن گونه که هست، به من نشان بده.» [بحارالانوار، ج 14، ص 10 و 11.] این دعا و مناجات در بیان رسول گرامی و بیان بعضی از ائمه علیهم السلام با کمی تفاوت آمده است: امام سجاد علیه السلام. دریکی دعاها: «اللهم‌ ارنی‌ الاشیاء کما هی‌، ثم‌ ارنی‌ الحق‌ حقاً و ارزقنی‌ اتباعه‌ و ارنی‌ الباطل‌ باطلا و ارزقنی‌ اجتنابه‌. خدایا چیزها را همانگونه‌ که‌ هستند، به‌ من‌ بنما. پس‌ حقیقت‌ را نشانم‌ بده‌ و آنگاه‌ (توفیق‌) پیروی‌ از آن‌ و باطل‌ را بر من‌ بنما و سپس‌ دوری‌ از آن‌ رانصیبم‌ کن»‌. و در قسمتی از دعای بعد از نماز عشاء نیز که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، چنین آمده، «اللَّهُمَّ ... أَرِنِی الْحَقَّ حَقّا حَتَّی أَتَّبِعَهُ وَ أَرِنِی الْبَاطِلَ بَاطِلًا حَتَّی أَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُمَا عَلَیَّ مُتَشَابِهَیْنِ فَأَتَّبِعَ هَوَایَ بِغَیْرِ هُدًی مِنْکَ؛ [بحارالانوار،ج 86، ص 120.] خداوندا! واقعیت و حق را به من نشان بده تا از آن پیروی کنم و باطل را به من بنمایان تا از آن دوری کنم و حق و باطل را برای من مبهم و نامشخص نکن که در نتیجه از هوای نفس خود به دور از راه هدایت تو پیروی کنم.» @mola_amiralmomenin_as
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُم أَنفُسَکُم» .[مائده: 105] چون انسان باید در جان خود سفر کند؛ اگر همه راه را پیمود، «صراط الله» و اگر در مراحل پایین تر بود، «سبیل الله» می شود. با این نگرش دقیق و عمیق، روشن می شود که اگر کسی سراسر دین را به خوبی فهمید و به دانسته هایش درست عمل کرد، خودش «صراط مستقیم» است: والله نَحنُ الصِّراطُ المُستَقِیم؛ [تفسیر نور الثّقلین، ج1، ص21] علی هُو الصِّراطُ المُستَقِیمُ. [پیشین، ج4، ص591.] بر همین مبنا، طاغیانِ معاندِ دین نیز خود «سبیل غَیّ» و «سبیل طاغوت» می شوند و در قیامت هویدا خواهد شد که اینان «طغیان ممثّل»اند. از این رو قرآن حکیم, قاسطان را هیزم جهنّم می داند: « وَأمّا القَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا » .[جنّ: 15] برخلاف هیزم های دنیا که با افروختن و سوختن خاکستر می شود، ظالم که با راهِ خود متّحد شده، خود هیزم افروخته و نسوز جهنّم است. به همین دلیل خدای متعالی مصیر(صیرورت و شدن) آنان را جهنّم می داند؛ یعنی خودشان جهنّم می شوند و در ولایت آتش در می آیند: « فَالیَومَ لا یُؤخَذُ مِنکُم فِدیَةٌ وَلا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأوَاکُمُ النٰارُ هِىَ مَولاکُم وَبِئسَ المَصِیر » .[حدید: 15] آنان با آتشی متّحد شده اند که همواره می سوزاند؛ بلکه درون و بیرونشان آتش شده و این است معنای «صیرورت جهنّم». در جای دیگر می فرماید: آنان فرزند آتش اند و هاویه (آتش) مادر آنان است: « وَأمّا مَن خَفَّت مَوَازِینُه٭ فَأُمُّهُ هَاوِیَة » .[قارعه: 8-9] 🖋 آیت الله جوادی آملی حفظه الله، کتاب :ادب فنای مقربان جلد 7 شماره صفحه : 248 @mola_amiralmomenin_as