فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈•
حضرت آقا امیرالمؤمنین عـــــلـےبن ابی طالب (صلوات الله علیه) به جناب سلمان فارسی فرمودند :
آیا دانستی هنگامی که ابوبکر از منبر بالا رفت، اول کسی که با او بیعت کرد، که بود؟
جناب سلمان فرمودند : نه، ولی پیرمرد سالخورده ای که بر عصایش تکیه کرده بود دیدم، که بین دو چشمانش، جای سجده ای بود، که پینه ی آن بسیار بریده شده بود!
او به عنوان اولین نفر از منبر بالا رفت و تعظیمی کرد و در حالی که می گریست گفت : «سپاس خدایی را که مرا نمیرانید تا تو را در این مکان دیدم! دستت را برای بیعت باز کن». ابوبکر هم دستش را دراز کرد و با او بیعت کرد. سپس گفت : «روزی است مثل روز آدم»! و بعد از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.
امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) به سلمان فرمودند : ای سلمان، می دانی او که بود؟
جناب سلمان فرمودند :نه
ولی گفتارش مرا ناراحت کرد، گویی مرگ پیامبر (صلوات الله علیه) را با شماتت و مسخره یاد می کرد.
امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمودند : او ابلیس (شیطان) بود. خدا اورا لعنت کند.
📚منهاج الفاضلین (نسخه خطی) ص٢۵٩
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٣
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص۵۴
📚روضه کافی ص٣۴٣ ح۵۴١
📚احتجاج طبرسی ج١ ص١٠۵
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مظلوم_محسن_بن_علی صلوات الله علیه
#یامحسن_بن_علی صلوات الله علیه
#لعن_الله_قاتلیک_یامحسن_بن_علی صلوات الله علیه
🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: ای عمر، ما را با تو چه کار است؟ جواب داد: در را باز کن و گرنه خانه تان را به آتش میکشیم.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمودند: ای عمر، از خدا نمی ترسی که به خانه من هجوم می آوری ؟! ولی عمر ابا کرد از اینکه برگردد.
عمر آتش طلبید، و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد.....
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل او درآمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول الله! عمر شمشیر را در حالی که در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) زد.
آن حضرت ناله کرد: «یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد، آن حضرت صدا زد: یا رسول الله ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند.....
اميرالمؤمنين علی بنابیطالب (صلوات الله علیه) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد، ولی سخن پیامبر و وصیتی را که به او کرده بود به یاد آورد و فرمود: «ای پسر صهاک ، قسم به آنکه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است، می دانستی که تو نمیتوانی به خانه من داخل شوی.
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٣
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص۵۴
📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢۶١
📚بحارالانوار ج ۴٣ ص ١٩٧ ح٢٩
📚بحارالانوار ج ٩٢ ص۴٠
📚بحارالانوار ج٨١ ص٢۵۶ ح١٨
📚منهاج الفاضلین (نسخه خطی) ص٢۵٩
📚مدينة المعاجز ص١٣٢
📚کفایه الموحدین ج٢ ص٢٣٠
📚عوالم العلوم، جلد حضرت زهرا (سلام الله علیها) ص٢٢٠
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مظلوم_محسن_بن_علی صلوات الله علیه
#یامحسن_بن_علی صلوات الله علیه
#لعن_الله_قاتلیک_یامحسن_بن_علی صلوات الله علیه
🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c