#تلنگر
اگر سر ظهر پدرت تو را صدا بزند
و تو همان موقع بگویی بله
می گوید : بیا پدرجان کارت دارم.
ولی اگر بعداز ظهر بروی بگویی : پدرجان ظهر مرا صدا کردید چه کار داشتید؟
پدر می گوید : الان جواب می دهی؟! من ظهر صدایت زدم
نماز هم، چنین است, یعنی خداوند اول ظهر صدا می زند
قد قامت الصلوه ولی تو بعد از ظهر بروی بگوئی الله اکبر!!
˝آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)˝
👳 @mollanasreddin 👳
از #صبر و #نماز کمک بخواهید
«یعنی هر وقت گرفتار شدید، دو رکعت نماز بخوانید، دستتان را بلند کنید و از خدا حاجت بخواهید.»
ما تنبل هستیم و حاجت نمےخواهیم،
خدا وعده اجابت داده🍃
📚آیت الله مجتهدی
👳 @mollanasreddin 👳
حکیم بزرگ ژاپنی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود.
مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت: برو یک سال بعد بیا!
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت: برو یک سال بعد بیا!
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمی دانم! و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید.
حکیم، خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت: حالا کوتاه شد!
این حکایت، یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد:
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند.
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده.
با کوتاه کردن دیگران ما بلند نمی شویم و برعکس؛ بازتاب رفتار ما باعث کوتاهی مان می شود...
👳 @mollanasreddin 👳
میلیونها انسان تصمیم گرفتهاند که دیگر عاشق انسانها نشوند. بهتر است که یک سگ را دوست داشته باشی، یک گربه را، یک طوطی را. بهتر است که عاشق یک اتومبیل بشوی! زیرا میتوانی بهخوبی بر آنها تسلط داشته باشی و آن دیگری هرگز نمیکوشد که بر تو چیره شود. این رابطهای ساده است، مانند رابطه با انسانها پیچیده نیست.
زن
اشو
مجله کاریکلماتور
👳 @mollanasreddin 👳
#طنز_جبهه
😜تشریف میبرم موقعیت ننه😜
🎈خاطرهای از احمد شیروانی جانباز ۷۰ درصد 🎈
🖍سال ۱۳۶۱ حدود ۲ ماه قبل از شروع عملیات محرم، من، حمید یزدی، سعید شوردزی و چند نفر از دیگر دوستانم به شهرک دارخوین آمدیم. 🚶♂🚶♂
🖌فرصت نشده بود به مرخصی برویم. هر چه به دفتر کارگزینی تیپ امام حسین(ع) میرفتیم تا مرخصی بگیریم، میگفتند:
فعلاً تمام مرخصیها لغو شده است.☹️
🖍از بس سماجت کردیم، مسؤول کارگزینی با مرخصی ۴۸ ساعته ما موافقت کرد و گفت:
مواظب باشید بقیه نیروها نفهمند شما دارید به مرخصی میروید. تا جایی که امکانش هست برگههای مرخصی را نشان کسی ندهید.🤫
🖌برگههای مرخصی را در جیبمان گذاشتیم و پیاده به سمت دژبانی حرکت کردیم.🚶♂🤩
🖍وانت تویوتایی به ما نزدیک میشد.
۲ نفر جلو و چندنفر هم در کابین عقب آن نشسته بودند.🛻
🖌 وقتی ماشین به ما نزدیک شد، از رانندهاش پرسیدم:
اخوی! این ماشین اهواز نمیرود؟🤨
🖍سرعتش را کم کرد و گفت:
چرا بپرید بالا.😉
🖌سوار شدیم.
دم در، دژبان که یک بسیجی کمسن و سال بود، جلوی ماشین را گرفت و پرسید: اخویها کجا تشریف میبرند؟🧐
🖍یکی از سرنشینان جلو گفت:
داریم میرویم موقعیت مهدی.🙂
🖌گویا دژبان از قبل او و دوستانش را میشناخت، ولی متوجه شد که ما پنج نفر با آنها نیستیم.🤭
🖍 با لهجه شیرین اصفهانی از راننده پرسید:
دادا، این برادرا هم با شوما هستن؟🤨
🖌ـ از خودشان بپرسید.😕
🖍از ما پرسید:
شوما چندنفر کوجا تشریف میبرین؟🤔
🖌همان لحظه شیطنتم گل کرد.
با قیافه کاملاً جدی گفتم:
من تشریف میبرم موقعیت ننه، بقیه را از خودشان بپرس.😌😆
🖍بغل دستیام از حرف من خندهاش گرفت.😅
🖌 همان طور که میخندید، گفت:
من هم میروم موقعیت ننه.😂
🖍حمید یزدی که متأهل بود، گفت:
من نمیروم موقعیت ننه، میخوام بروم موقعیت زنه!😉🤣🤣
🖌راننده گاز داد تا حرکت کند. 🚘
🖍دژبان با کف دست روی کاپوت ماشین کوبید. 🙌
اسلحهاش را مسلح کرد و گفت:
وایسا ببینم. این مسخره بازیا چی چیهس؟ موقعیت ننه دیگه کوجاس؟ پیاده بشین ببینم. من نمیذارم شما چند نفر از این در برین بیرون!😡
🖌ـ اخوی چی چی رو نمیذاری؟ ما باید بریم وَرِ دل ننههامون.😜
🖍ـ مگه الکیه، هر کی دلش خواست سرش رو بندازه پایین و از این در بره بیرون؟ فکر کردین من اینجا بوقم؟😠😤
🖌ـ برادر! ما حکم مأموریت داریم، باید بریم موقعیت ننه.😊
🖍ـ ببینم حکمتون رو.😕
🖌برگههای مرخصی را که نشانش دادیم، گفت:
خدا بگم شما بسیجیا رو چی کارتون نکنه که هر کدومتون یه جوری آدم رو میذارین سرکار! برین خدا پشت و پناهتون.😩😄
#باهم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
👳 @mollanasreddin 👳
#نقل_قول
وقتي بچه هستي براي اينكه پيرو جمع نباشي با اين جمله به تو حمله ميكنند" اگه همه از بالاي پل بپرن پايين، تو هم بايد بپري؟" ولي وقتي بزرگ ميشوي ناگهان متفاوت بودن با ديگران جرم به حساب مي آيد و مردم ميگويند" هي، همه دارن از روي پل ميپرن پايين، تو چرا نميپري؟"
#جزء_از_كل
#استیو_تولتز
👳 @mollanasreddin 👳
اصول چهارگانه زندگی :
صادق بودن هنگام فقر
ساده بودن هنگام ثروتمندی
مودب بودن هنگام قدرتمندی
سکوت هنگام عصبانیت ...
👳 @mollanasreddin 👳
358.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح زیبـای اول هفته تون بخیر🌸🍃
امیدوارم روزتـون بانشاط🌸🍃
لبتون پر از تبسم
قـلب تـون پـراز نـور 🌸🍃
روزگارتـون شـیرین 🌸🍃
و نعمت های
الـهـی نصیبتون بـاد 🌸🍃
هفتمین روز
خرداد ماهتون زیبـا🌸🍃
👳 @mollanasreddin 👳
آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت گرفت:
بچه شتر: «مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا میتونم ازت بپرسم؟»
شتر مادر: «حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟»
بچه شتر: «چرا ما کوهان داریم؟»
شتر مادر: «خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمیشود بتوانیم دوام بیاوریم.»
بچه شتر: «چرا پاهای ما دراز و کف پای ما گرد است؟»
شتر مادر: «پسرم، برای راه رفتن در صحرا داشتن این نوع دست و پا ضروری است.»
بچه شتر: «چرا مژههای بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقتها مژهها جلوی دید من را میگیرد.»
شتر مادر: «پسرم، این مژههای بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشمها ما را در مقابل باد و شنهای بیابان محافظت میکنند.»
بچه شتر: «فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژههایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شنهای بیابان است.»
بچه شتر: «فقط یک سوال دیگر دارم.»
شتر مادر: «بپرس عزیزم.»
بچه شتر: «پس ما در این باغ وحش چه غلطی میکنیم؟»
نتیجه: مهارتها، علوم، تواناییها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟
👳 @mollanasreddin 👳
🔴 چهار عمل مکروهی که روزی را کم میکند...
🔸امام سجّاد (علیه السلام) :
🔥 «مکروهاتی که روزی را از انسان دفع میکنند :
1️⃣ اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم؛
2️⃣ خواب دیرهنگام شب و بعد از نماز صبح؛
3️⃣ تحقیر و کمارزش شمردن نعمت های خدا؛
4️⃣ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال.»
📚 معانی الاخبار، ص ۲۷۱
👳 @mollanasreddin 👳
وقتی انسان آموخت که چگونه با رنجهایش تنها بماند؛ آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد ...
👤آلبر کامو
👳 @mollanasreddin 👳