یکی از آموزگاران بزرگ، تربیتِ شاهزاده اى را بر عهده داشت، اما در تربیت او بسیار جدی بود به حدی که او را کتک میزد و رنج مى داد. شاهزاده تاب نياورد و نزد پدر شكایت كرد. پادشاه آموزگار را طلبيد و به او گفت: پسران مردم عادی را آنقدر تنبیه و توبیخ نمی کنی كه پسرم را، علتش چيست؟
آموزگار گفت: به اين علت كه همه مردم به طور عموم، بايد سنجيده و پخته سخن گويند و كار شايسته كنند، اما در خصوص پادشاهان متفاوت است. رفتار شاهان دهان به دهان گفته مى شود و همه از آن آگاه مى گردند و براى سخن شاهان اعتبار مى دهند و از آن پيروى مى كنند اما در مورد مردم عادی اینگونه نیست و به كار و سخن ساير مردم، اعتبار نمى دهند.
#گلستان_سعدی
👳♂️ @mollanasreddin
#یک_فنجان_تفکر ☕️
دانشجویی بین ادامه دادن رشته کامپیوتر یا ادبیات مردد است او هر دوی آن ها را دوست دارد به همین خاطر در کلاس های هر دو شرکت می کند و وقتش را بین هر دو تقسیم می کند.او احساس می کند اینطوری هر دو گزینه را خواهد داشت و اینطور برایش بهتر است.
مادری فرزندش را به کلاس شنا، پیانو، نقاشی و زبان می فرستند. حتی خود مادر هم می داند که امکان ندارد فرزندش در همه موفق شود اما فکر می کند شاید روزی به کارش آمد.
همه ما سعی میکنیم تا جایی که ممکن است تمام گزینه ها را باز باقی بگذاریم. اما متاسفانه معمولا هیچ کدام را به نتیجه نمی رسانیم و مقدار زیادی وقت و انرژی هدر می دهیم. به همین خاطر است که امروزه با این همه گزینه های زیادی که داریم معمولا از قدیمی ها عقب تر هستیم.
روانشناسان نتیجه گرفتند دلیل اصلی باز نگه داشتنِ در این است که افراد نمی خواهند سختی و دردِ بسته شدن یک در را تحمل کنند.
ما همواره می خواهیم در آنِ واحد کارهای زیادی را بکنیم، از هیچ امکانی نمی گذریم و می خواهیم همه گزینه ها را با هم داشته باشیم. این امر به سادگی می تواند موفقیت ما را نابود کند. باید یاد بگیریم درها را ببندیم حتی اگر اینکار برایمان سخت باشد.
کارهایی که در زندگی نباید بکنی را بنویس.
به بیان دیگر تصمیم های حساب شده ای بگیر تا برخي چیز ها را کلا نادیده بگیری.
یک بار خوب فکر کن و تصمیمت را بگیر که سراغ چه چیزهایی، حتی اگر فرصتش بود، نروی. بیشتر درها ارزش وارد شدن ندارند، حتی اگر به نظر برسد چرخاندن دسته در بسیار ساده است
👳 @mollanasreddin 👳
سلطان محمود غزنوی به وزیرش گفت آیا کسی هست که فالوده نخورده باشد؟
وزیر گفت بلی، بسیارند.
قبول نکرد و مبلغی بین ایشان شرط شد.
سربازها از دروازه شهر، مسافر ژنده پوشی را آوردند.
سلطان محمود، فالوده را نشان داد و پرسید این چیست؟
مسافر گفت من ندانم، اما در زادگاه من مردی هست که هر ساله یک مرتبه به شهر می رود.
او می گفت در شهر، حمام های خوب ساخته می شود، به گمانم این حمام است.
پادشاه بسیار بخندید.
وزیر گفت پادشاه دو برابر باید سکه بدهند، چون این مرد نه فالوده دیده نه حمام.
موش و گربه، شیخ بهایی
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فقط به خدا دل ببنديد
سخنرانی کوتاه و شنیدنی آیت الله ناصری
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
👳 @mollanasreddin 👳
اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم، کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم.
دوستانم را برای صرف غذا به خانه ام دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده بود.
درسالن پذیرایی ام، ذرت بوداده می خوردم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند، نگران کثیفی خانه ام نمی شدم.
پای صحبت های پدربزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی، پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد.
شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدت ها روی میز جا خوش کرده اند را روشن میکردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم. با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند. با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی، بیشتر می خندیدم.
هر وقت که احساس کسالت می کردم، در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم، فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است.
اگر شانس یک بار زندگی دوباره به من داده می شد، هر دقیقه ی آنرا متوقف می کردم، آن را به دقت می دیدم، به آن حیات می دادم و هرگز آنرا پس نمی دادم..
اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم...
#ارما_بومبک
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨#ســـــــــلام✋🏻
روز بـخیــــر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️🍃وقتی از همهجا و همهکس ناامید شدی، تازه
خالص شدی برایِ صدا کردنِ خدا ...❤️
🌿وقتی صداش میزنی، وقتی خالصانه باهاش حرف میزنی،
وقتی با تموم وجودت حس میکنی که غیر از اون
از دست هیچکس کاری برنمیاد،
پس چرا این همه ناامیدی؟! ...
🌹وقتی خدا تمامِ امیدته،
وقتی که تمامِ تلاشش رو میکنه تا بهت بگه خودم مواظبتم،
حواسم به دلت هست، به لحظههایی که اذیت میشی
و تمامِ درد و دلهات رو تو دلت میریزی...💔
🌿اگه به خدا اعتقاد داری پس مطمئن باش اگه باهاش
حرف بزنی و ازش کمک بخوای نمیذاره دست خالی بمونی...🌹
🌸ببین هر چیزی که اذیتت میکنه رو رها کن،
و بگو "خدایا خودت درستش کن چون تو
قدرتــشو داری و من ضعیفــترینم"😔
🌿اونوقت آروم باش و ببین که
چطوری همهچی درست میشه 👌
👳 @mollanasreddin 👳
🌸🍃🌸🍃
مردی ثروتمند که زن و فرزند
نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار میکردند برای صرف شام دعوت کرد و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد سؤال کرد گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلاً مال را انتخاب میکنم بعد از آن سؤال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب میکنید پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر میگزینم و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی میدانم که تو حتماً مال را انتخاب میکنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب میکنم چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمیکند
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
چند تا ضرب المثل با معنی.
▪️درخت هر چه پر بارتر باشد شاخه هایش پایین تر می آید !
معنی :
یک انسان واقعی هر چه از نظر مقام و معنا بالاتر برود متواضع تر میشود .
▪️سر بزرگ، بلای بزرگ داره
معنی :
مانند هرکه بامش بیش برفش بیشتر
▪️گرگِ دهن آلوده ی یوسف ندریده
معنی :
کسی که کاری نکرده و مردم او را فاعل آن کار می شناسند و بد نامش می کنند
▪️کور خود و بینای مردم
معنی :
عیب خود را نمی بیند ولی عیب دیگران را می بیند
👳 @mollanasreddin 👳
در مسير زندگی بجای شناور بودن، شناگر باش
اين فقط يك جمله نيست، ديدگاهى بزرگ است...🍂🌸
افکار از چنان قدرتی برخور دارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در اهداف خود به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم.
مى بايست حركت كرد،
اگر بخواهيم جايى در انتظار معجزه اى بايستيم و صبر كنيم هرگز موفق نخواهيم شد...🍂🌸
معجزه حركت ماست
معجزه اراده و تلاش و پشتكار ماست
معجزه روحيه شكست ناپذيرى ماست
معجزه افكار مُثبت و رو به رُشد ماست
معجزه برنامه ريزى براى رسيدن به
اهداف كوچك يا بزرگ ماست
پس مى بايست حركت كرد و شناگر بود؛
نه شناور 🍂🌸
👳 @mollanasreddin 👳
امـیدوارم
در ایــن روز پاییزی 💞
کلبه دلتون گرم باشه💞
چراغ امیدتون روشن 💞
وجودتون سبزو سلامت💞
و دعای خـیر همراه زندگیتون💞
ســلام صبح پاییزیتون بخیرونیکی💞
👳 @mollanasreddin 👳
بچه که بودیم
بهتر میدانستیم چطور باید از
داشته هایمان مواظبت کنیم و برایشان بجنگیم
بهتر بلد بودیم دوست داشتن واقعی را
شاید اندازه ی سن مان نبود اما عشق و وفاداری را خوب می شناختیم
فرقی نمیکرد آنچه داشتیم
پدر و مادر باشد
دوست باشد، دوچرخه یا عروسک
توپ یا مداد رنگی
هر چه بود سهم ما بود
دوست داشتنی بود
و با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکردیم
آن روزها نمیدانستیم خستگی یعنی چه،
دلزده گی یعنی چه
نه اهل رها کردن بودیم
نه تنهایی ترجیح مان بود و نه فرار راه نجات
حالا اما،
ما همان بچه ها هستیم
که حتی روزی فکرش را هم نمیکردیم
کمی قد کشیدن و بزرگ شدن
اینهمه دنیای مان را عوض کند...
👳 @mollanasreddin 👳
خواجه نصیر
کل فلسفه رو
تو سه کلمہ گفتہ : 🌼🍂
" با حكیم ستیزگی مكن "
"با لجوج مباحثه منمای "
" با اهل تهمت مصاحبه مجوی "
👳 @mollanasreddin 👳
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_24809603.jpg
79.9K
واحد اندازه گیری انسانیت
دست هایی است
که گرفتیم..
گره هایی است
که از مشکلات دیگران باز کردیم
دلهایی است که
به دست آوردیم....
👳 @mollanasreddin 👳
توصیف خارق العاده دنیا
بیشترین ضربه هارو خوبترین
آدمها میخورند ؛
برای خوبیهاتون حد تعیین کنید
و هر کس را به اندازه لیاقتش
بها دهید نه به اندازه مرامتان ؛
زندگی کردن با مردم این دنیا
همچون دویدن در گله اسب است !
تا میتازی با تو میتازند ؛
زمین که خوردی ؛ آنهایی که
جلوتر بودند ؛ هرگز برای تو
به عقب باز نمیگردند !
و آنهایی که عقب بودند ؛
به داغ روزهایی که میتاختی
تو را لگد مال خواهند کرد !
در عجبم از مردمی که بدنبال
دنيايی هستند که روز به روز
از آن دورتر ميشوند ؛
و غافلند از آخرتی که
روز به روز به آن نزديکتر ميشوند
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از 🇮🇷مثل هانیه🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌اینجا مترو تهرانه
دهه نودی هامون رو ببینید و لذت ببرید 🥰😍
✅شما هم اگر #بی_تفاوت و بی دغدغه نیستید با گروه دانشجویی «مثل هانیه» همراه شوید #خبرهای_خوبی در راهه 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2196177079C8c0a08e6b5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خانه ای گرم است
یعنی خورشیدی در آسمان
آن خانه میدرخشد
وآن خورشید برمدار انگشتان
زنی می چرخد،
اصلا زن خودِ خورشید است
وقتی خانه ای روشن است
یعنی در آسمان آن خانه ماه
روشن است و بر مدار
روشنایی چشم مردی میچرخد
این یعنی مرد خود مهتاب است
زن ومرد دوخط موازی اند
که درهیچ نقطه ای همدیگر
راقطع نخواهند کرد
این یعنی جاده ی طولانی زندگی
که پایانش فقط مرگ است...
وقتی پشت مردی گرم این خورشید باشد
وپشت تمام تاریکیها ی یک زن
چنین روشنایی باشد
زندگی در گروِ خوبیها بر مدار خوشبختی میچرخد
راستی جغرافیا چه معنایی دارد...؟
👳 @mollanasreddin 👳
●●هر چه را که به دیگری بدهی ، میچرخد و به خودت برمی گردد:
•دیگران را مسخره میکنی ، خودت دلقک تر جلوه میکنی.
•گوش نمی کنی ، شنیده نمی شوی.
•دیگران را نمی بینی ، نادیده گرفته خواهی شد.
•به بدنت توجه نمیکنی، بدنت به تو بی توجهی می کند و بیمار می شوی.
•به دیگری بی احترامی میکنی، در واقع نشان می دهی که خودت قابل احترام نیستی.
•حقوق شهروندی را رعایت نمی کنی،خود ، در جایی بدون فرهنگ و تمدن زندگی خواهی کرد.
•دیگران را نمی بخشی،خودت در تب و تاب خواهی بود.
•به دیگری خشم میگیری ، قبل از آن خودت در خشمت خواهی سوخت چون از تو برخاسته
•سکوت نمی کنی ، خودت در ازدحام خواهی بود.
•از دیگری و شرایط نفرت داری ، اما این خودت هستی که مسموم از سم نفرت درون خودت میشوی.
•صبور نیستی ، آرامش و نتیجه مطلوب را از دست میدهی.
•دوست نمی داری، دوست داشتنی نمی شوی.
●●خود را دریاب.
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شکرت
به خاطر اینکه بارها دقیقا همان جایی دستم را گرفتی
که میتوانستی مچم رو بگیری
👳 @mollanasreddin 👳
واقعا قشنگه♥️🌹
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ " : ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ "
ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ !
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ...
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ
ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ !
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ...!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ" : ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺪ؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ
ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ"!!!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
👳 @mollanasreddin 👳
بهترین آرزویی
که میتونم امروز براتون داشته باشم
اینه که
خدا انقدر عاشقانه نگاهتون کنه
که حس کنین
مهم ترین و خوشبخت ترین
موجود کائنات هستین ...
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییز ثانیہ ثانیہ
به آخر می رسد
یادت نرود
این جا کسی هست
کہ بہ اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز
برایت آرزوهـاے خوب دارد
آخرین روزهاے
پاییزےتون لبریـــز
از شـــــادی و آرامش🍂
👳 @mollanasreddin 👳
کوچههای قدیمی را
باریک میساختند
تا آدما به هم نزدیکتر شوند
حتی در یک گذر
اما اکنون چقدر آوارهایم
در این همه اتوبان سرد
👳 @mollanasreddin 👳
مادربزرگ تعریف میکرد:
نمک، سنگ بود.
برنجِ چلو را ساعتی با نمکسنگ می خواباندیم تا کمکم شوری بگیرد.
عکسِ یادگاریِ توی دوربین را هفتهای، ماهی به انتظار می نشستیم تا فیلم به آخر برسد و ظاهر شود.
قلک داشتیم؛
با سکهها حرف می زدیم تا حسابِ اندوخته دستمان بیاید.هر روز سر می زدیم به پستخانه،
به جست و جویِ خط و خبری عاشقانه،
مگر که برسد.
«انتظار» معنا داشت.دقایق «سرشار» بود.
هرچیز یک صبوری می خواست تاپیش بیاید.
زمانش برسد.جا بیفتد.قوام بیاید…
"انتظار" قدردانمان ساخته بود .
صبوری را از یاد نبریم . . .
👳 @mollanasreddin 👳
مادربزرگ تعریف میکرد:
نمک، سنگ بود.
برنجِ چلو را ساعتی با نمکسنگ می خواباندیم تا کمکم شوری بگیرد.
عکسِ یادگاریِ توی دوربین را هفتهای، ماهی به انتظار می نشستیم تا فیلم به آخر برسد و ظاهر شود.
قلک داشتیم؛
با سکهها حرف می زدیم تا حسابِ اندوخته دستمان بیاید.هر روز سر می زدیم به پستخانه،
به جست و جویِ خط و خبری عاشقانه،
مگر که برسد.
«انتظار» معنا داشت.دقایق «سرشار» بود.
هرچیز یک صبوری می خواست تاپیش بیاید.
زمانش برسد.جا بیفتد.قوام بیاید…
"انتظار" قدردانمان ساخته بود .
صبوری را از یاد نبریم . . .
👳 @mollanasreddin 👳