حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیدادِ لطیفان همه لطف است و کرامت
👤حافظ جــــــــــــــــــــــــــــــــــــان ❤️
💛🎼 ⌈
👳 @mollanasreddin 👳
.
زندگی چیست ؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آنکه عشق میورزد
دل و جانش به عشق میارزد …
صبح بخیر و شادی 🙏🌹
#هوشنگ_ابتهاج
👳 @mollanasreddin 👳
#پندانه
بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم
مادرم میگفت " اشکال نداره حالا
چیکار کنیم تا درست بشه"
اما مادر دوستم بهش میگفت
"خاک برسرت یه کار درست
نمی تونی انجام بدی"
امروز هر دو بزرگسال و بالغیم.
وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری
که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟"
و با حداقل اضطراب و عصبانیت
مشکل رو حل میکنم.
اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات
بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر
من که نمی تونم یه کار درست انجام
بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟"
حرفای امروز ما و احساسی که به
فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای
درونی فرزندمان خواهد شد.
مراقب باشیم چه پیامی برای همه
عمر به فرزندانمان می دهیم.
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنین که غرق در آیینهای به خودبینی
مرا که مات نگاه توام، نمیبینی!
اگر چه لحظهای از غم جدا نبوده دلم
پر است چهرهام از خندههای تزئینی
بگو تو را چه بنامم که جمع اضدادی
شراب تلخی و مثل گلاب شیرینی
عذاب میدهی اما نمیتوانم آه
دعا کنم که به خاک سیاه بنشینی
گداخت جان من اما عجب گداختنی
شکست بغض من اما چه بغض سنگینی
حقیقت همهی شعرها تبسم توست
چه عاشقانهی نابی، عجب مضامینی...
#نفیسهسادات_موسوی
👳 @mollanasreddin 👳
🌸
چه جان سختم كه بعد از رفتن تو، باز جان دارم!
ولى از تو چه پنهان، روح و جسمى ناتوان دارم
كسى از ظاهر يك كوه، حالش را نمى فهمد
به ظاهر ساكتم؛ در سينه ام آتشفشان دارم
پس از تو باختم خورشيد خوش رنگ زمينم را!
پس از تو نفرتِ ديرينه اى از آسمان دارم
پُر از دلشوره بودم در كلاس گرمِ آغوشت
و باور كرده بودم پاى عشقت امتحان دارم!
چه حسّ نادرى؛ با فتحِ الماسِ حضور تو
تمام لحظه ها احساس مى كردم جهاندارم!
اگرچه لحظه هاى خوب، عمر كمترى دارند
ولى نامِ عزيزت را هميشه بر زبان دارم
نفس هاى تو را آن روزها در شيشه پر كردم
هواى روزهاى بودنت را همچنان دارم
👤 #اميد_صباغ
👳 @mollanasreddin 👳
🌸
چنان تنهای تنهایم، که حتّی نیستم با خود
نمی دانم که عُمری را چگونه زیستم با خود!
👤 #مهدی_اخوان_ثالث
👳 @mollanasreddin 👳
🔅 #پندانه
✍ بدان که سفرت در این دنیا کوتاه است
🔹شخص جوانی در اتوبوس نشسته بود.
🔸در ایستگاه بعدی شخصی مسن با ترشرویی و سروصدا وارد اتوبوس شد و کنار او نشست و خود را بههمراه کیفهایش با فشار و زور بر روی صندلی نشاند.
🔹کسی که در طرف دیگر آن جوان نشسته بود، از او پرسید که چرا چیزی نمیگوید.
🔸جوان با لبخندی پاسخ داد:
سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است، من ایستگاه بعدی پیاده میشوم.
🔹اگر تکتک ما این موضوع را درک میکردیم که وقت ما بسیار کم است، آنوقت متوجه میشدیم که پرخاشگری، بحث و جدلهای بینتیجه، نبخشیدن دیگران، ناراضیبودن و عیبجوییکردن، تلفکردن وقت و انرژی است.
👳 @mollanasreddin 👳
خیلی قشنگہ :
در معبدی گربه ای زندگی
می کرد که هنگام عبادت راهب ها
مزاحم تمرکز آن ها می شد.
بنابراین استاد بزرگ دستور داد
هر وقت زمان مراقبه می رسد
یک نفر گربه را گرفته و به
ته باغ ببرد و به درختی ببندد.
این روال سال ها ادامه پیدا کرد
و یکی از اصول کار آن مذهب شد.
سال ها بعد استاد بزرگ درگذشت.
گربه هم مرد.راهبان آن معبد
گربه ای خریدند و به معبد آوردند
تا هنگام عبادت به درخت ببندند
تا اصول عبادت را
درست به جا آورده باشند.
سال ها بعد استاد بزرگ
دیگری رساله ای نوشت درباره ی
اهمیت بستن گربه هنگام عبادت!!
بسیاری از باورهای ما اینگونه
به اصل و قانون تبدیل می شوند. اگر
نتوانی روی زمین بهشت را پیدا کنی ،
در آسمانها نیز نمی توانی آن را بیابی …
خانه خدا همین نزدیکی است
و تنها اثاث آن مهربانی است .... ♡
👤حسین پناهی
👳 @mollanasreddin 👳
#داستان_آموزنده
✍ کور خود و بینای مردم
🔹روزی از روزهای بهاری باران بهشدت در حال باریدن بود. خب در این حالت هرکسی دوست دارد، زودتر خود را به جایی برساند که کمتر خیس شود.
🔸رندی از پنجره به بیرون نگاه کرد و همسایه خودش را دید. او میدوید تا زودتر خودش را به خانه برساند.
🔹رند پنجره را باز کرد و فریاد زد:
آهای همسایه! چیکار میکنی؟ خجالت نمیکشی از رحمت خدا فرار میکنی؟
🔸مرد همسایه وقتی این حرف رند را شنید، دست از دویدن کشید و آرامآرام بهسمت خانه رفت. در حالی که کاملا موش آبکشیده شده بود.
🔹چند روز گذشت. این بار رند خود در میانه باران گرفتار شد.
🔸بهسرعت در حال دویدن بهسوی خانه بود که همسایه سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت:
آهای! خجالت نمیکشی از رحمت خدا فرار میکنی!؟ چند روز قبل را یادت هست به من میگفتی چرا از رحمت خدا فرار میکنی؟ حال خودت همان کار را میکنی؟
🔹رند در حالی که سرعت خودش را زیادتر کرده بود، گفت:
چرا یادم هست. به همین خاطر تندتر میدوم که زیادتر رحمت خدا را زیر پایم نکنم.
🔸هستند کسانی که از زمین و زمان ایراد میگیرند، اما برای رفتارهای خودشان هزار و صد توجیه ذکر میکنند.
👳 @mollanasreddin 👳
❖
می ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺷﺨﺼﯽ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ .
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ،
ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ
ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺗﮑﻠﯿﻒ ﻣﻨﺰﻝ
ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﺁﻥ ﺷﺐ
ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ
ﻫﯿﭽﯿﮏ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ
ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﮑﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ، ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ك
ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ك
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁﻧﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ
ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻥ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﯾﺎﻓﺖ
ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻛﺴﻲ ﺟﺰ
ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ ...
ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ
👳 @mollanasreddin 👳
.
چنان ترسد دل از هجر تو گویی
شب هجران تو روز وفاتست 🍃
#انوری
👳 @mollanasreddin 👳