مثل یک کودکِ تنهای به دور از مادر
لحظه ای گر بشوم از تو جدا میترسم
من نه از درد، نه از مرگ و نه از آدمها
بلکه از رفتن بی چون و چرا میترسم
بحثِ نامحرم و دنیای مجازات به کنار
از همین بوسه که دادی به خطا میترسم
هم نشینی سخن، با گل و بلبل خوش است
صحبت از بلبل غمگین به صبا میترسم
سر دوست داشتن تو با من و خالق دعواست
من از آن شب که شوم دست به دعا میترسم
بعد از آن روز که گفتی《خداخافظ تو》
گاه و بیگاه من از اسم خدا میترسم...
#حسین_وصال_پور
👳 @mollanasreddin 👳
در شهر خفتگان عقل ،جای اراده نیست
خاموش بگیر اینجا کسی آزاده نیست
در خود بریز تمام حرف های دلت
هنوز جهان برای شنیدنت آماده نیست
چه سود از های و هوی فریادهای ما
وقتی که پشت دادمان کسی ایستاده نیست
بر شاخه های غرور لانه کن که قیمتی
اینجا برای مرده های افتاده نیست
باخود به گور ببر تمام عاشقانه ات
دل را بکش در جهانی که دلداده نیست
این زندگیست که به سوی هیچ می رود
از این قطار مرگ هیچ کسی پیاده نیست
وقتی جوانی شاد کن روح و روان خود
در وقت پیری فرصت ناز و افاده نیست
از دردی که بر شانه ات نشست لحظه ای نرنج
دنیا به جز لبخند و خوشی های ساده نیست...
#حسین_وصال_پور
👳 @mollanasreddin 👳
بی حاصل است دیگر،گفتن های تکراری
رنج است این بیدار و خفتن های تکراری ...
از تارو پود ما حتی یک رشته پیدا نیست
حاصل چه بود از نقش بافتن های تکراری
دنیا معمایی است کز هر سمت بن بست است
گیجم از این راز و نهفتن های تکراری...
پایان ما معلوم است ،گم کردن و رفتن
شوقی ندارد باز یافتن های تکراری...
رفتی و باز هم آمدی تا من بدانم عشق
پیچیده است با ترس رفتن های تکراری...
#حسین_وصال_پور
👳 @mollanasreddin 👳
می روی دور شوی ،بند دلم را بکنی !
می روی سوی دگر قید دلم را بزنی!
مثل یک حسرت جانکاه به تو می اندیشم
همچو آهی که برآید ز لب پیرزنی
وطن آنجاست کز آن میل رهایی ات نیست
غیر آغوش تو هرگز ندارم وطنی !
گذر از کوی تو کافیست برایم ای دوست
لب می بندم و خاموش نگویم "ارنی"!
من حسودم همانقدر به لباس تن تو!
نکند عطر تنت را ببرد پیرهنی!
شب را با تو به سرکردم و هرصبح تو را...
تو همان دلخوشی هر شب و هر روز منی!
#حسین_وصال_پور
❤❤❤
👳 @mollanasreddin 👳
این زندگی و زنده ماندن بر چه قیمت است!
وقتی که بر ما هر قدم راهش مصیبت است!
دنیا فقط دارد سرم را شیره میمالد
خوشا کسی که در پی کشف حقیقت است ...
با چشم بسته می توان دید و شنید و گفت!
شاید تمامِ مشکل دنیا بصیرت است!
از کرده و نا کرده ی ما هم فراری نیست
حتما که دادستان ما دست طبیعت است
روزی اگر به سر خیال خوش گزیده ای
یک روز دیگر نوبت فسخ عزیمت است
بگیر تقاصت را از این دنیا به خنده ای
"یک موی از خرس کندن هم غنیمت است"
#حسین_وصال_پور
👳 @mollanasreddin 👳
چاره ای نیست ،بساطی است که بر شانه ماست
غم و دلتنگی و تنهایی و پیمانه ی ماست
ای که با خنده و طعن حالت ما می گویی!
این پریشانی ما حالت رندانه ی ماست
خوش نشستیم به خیالی که ز در بازایی
دیربازی است که اُمید هم افسانه ی ماست
نیست انصاف همانی که ز جان می خواهی
یار است با همه اغیار و بیگانه ی ماست
باعث روز پریشانی و شب بیداری
سالهاست قهوه ی چشمان تو میخانه ی ماست
گفته بودی که غم انگیز تراز مردن چیست!
گفته بودم که همه شب دل ویرانه ی ماست...
#حسین_وصال_پور
👳 @mollanasreddin 👳
با تو چه بگوید تن دلمرده تنها...
یا با تو چه کارش ,منِ سر خورده تنها
خشکیده گلی را به سرش دست کشیدی!
احوال چه پرسی تو ز پژمرده تنها...
هرگز نبودی تو مترسک که ببینی ؛
غرق است به حال خودش افسرده تنها
باران نبودی ,نکشیدی غم بارش
از گوشه ی چشم منِ آزرده تنها
پیچیده به جانم,نفسِ بوی شرابت
چون پیچک تا خرخره غم برده تنها
من اهلی یک گوشه ی پرتم به خیالی؛
در خیل خرابات تو نشمرده تنها
#حسین_وصال_پور
❤❤❤
👳 @mollanasreddin 👳
بایدش نوعی دگر آورد و تمثالی دگر
زندگی شوری دگر دارد و احوالی دگر
روزهایم بس که تکراری است دارم می کشم
عمر خود را بی هدف از سال تا سالی دگر
زندگی تنها همین پرواز های ساده بود
مرغ شاید می پرد از بال تا بالی دگر
حال احوالم چنان آشفته است ،اینجا فقط
معجزی باید بیاید تا شود حالی دگر...
خسته ام از این همه آمال سردرگم مگر
طرح نو باید بیندازم و امیالی دگر
قطره ای هستم که از رودخانه دریا می روم
سرنوشتم شد جنجالی به جنجالی دگر ...
نعمت و اقبال این دنیا اگر این بود پس ؛
ای خوشا جایی به غیر از این و اقبالی دگر...
#حسین_وصال_پور
❤❤❤
👳 @mollanasreddin 👳