eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
243.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
65 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
به باد حادثه بالم اگر شکست، چه باک خوشا پریدن با این شکسته‌بالی‌ها 👳 @mollanasreddin 👳
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و هر روز صبح زندگی را دوباره از سَر بگیر بی خیالِ هر چیز که تا امروز نشد... صبح بخیر 💗🌸 👳 @mollanasreddin 👳
می روی دور شوی ،بند دلم را بکنی ! می روی سوی دگر قید دلم را بزنی! مثل یک حسرت جانکاه به تو می اندیشم همچو آهی که برآید ز لب پیرزنی وطن آنجاست کز آن میل رهایی ات نیست غیر آغوش تو هرگز ندارم وطنی ! گذر از کوی تو کافیست برایم ای دوست لب می بندم و خاموش نگویم "ارنی"! من حسودم همانقدر به لباس تن تو! نکند عطر تنت را ببرد پیرهنی! شب را با تو به سرکردم و هرصبح تو را... تو همان دلخوشی هر شب و هر روز منی! ❤❤❤ 👳 @mollanasreddin 👳
آتش به آب و یار به اغیار و گل به خار کردند صلح و بخت به ما آشتی نکرد 👳 @mollanasreddin 👳
یاﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﺎﺩﺭ ...؟؟؟😌 ﺍﺳﻢ ﻗﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻰ ... ﻗﻄﺎﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻛﺸﺘﻰ ... ﺗﺎ ﻳﻚ ﻟﻘﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺷﺪﻯ خلبان،ﻣﻠﻮﺍﻥ،ﻟﻮﻛﻮﻣﻮﺗﻴﻮﺭﺍﻥ ... ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻰ : ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭ ﺗﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﺰﺭگ شی ... ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ... ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻗﻮﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺿﻌﻴﻒ ... ﻛﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻰ ... ﻛﺎﺵ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻗﻮﻯ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ، ﻛﻪ ﺍﻻﻥ ﺿﻌﻒ رﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺒﺎﺕ ﻧﺒﻴﻨﻢ ... ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ خوﺏ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺩ آﻭﺭﻡ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻪ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ...💝 👳 @mollanasreddin 👳
میان این همه آدم که ادعا دارند فقط منم که تو را صادقانه می‌خواهم و عشق به دو سه تا بوسه نیست، باور کن قسم به عشق تو را عاشقانه می‌خواهم 👳 @mollanasreddin 👳
هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت. یک لاک پشت حسود... او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت : ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای 228 را بلند می کنید و بعد پای شماره 59 را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره 499 آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت. هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد. سخنان بیهوده دیگران ازروی بدخواهی وحسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود . 👳 @mollanasreddin 👳
⚜ مرد دانا به هر چه در نگرد ⚜ عیب بگذارد و هنر نگرد 👳 @mollanasreddin 👳
✍️داستان ضرب المثل شکم را پهنش کنی دشت است، جمعش کنی مشت است روزی بود روزگاری بود. روزگار اسکندر بود. کار لشگر کشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. امابر خلاف انتظار او نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرمانده ای به جنگش آمد. خاقان چین که فرمانده بزرگ مردم چین بود،دستور داد اسکندر ولشگریانش را با احترام به پایتخت چین ببرند. اسکندر و سربازانش خوشحال بودند که بدون جنگ وخونریزی چین را هم فتح کرده اند،اما نمی دانستند که در پشت پرده حکایت هایی است... وقتی اسکندر به پایتخت چین رسید،خاقان چین به استقبالش رفت واو را با عزت واحترام وارد قصر کرد. شب خاقان چین مهمانی بزرگی راه انداخت وهمه ی بزرگان چین را به آن مهمانی دعوت کرد. از اسکندر و فرماندهان سپاه او هم خواست که در آن مهمانی شرکت کنند.مهمانان که آمدند وجمع شدند،بساط شام چیده شد.جلوی هرکدام از مهمانان ظرف سرپوشیده ای بودکه غذای خوشمزه ای در ان گذاشته بودند.وقت خوردن شام شد.همه ی مهمانان سرپوش های غذا را برداشتند و مشغول خوردن غذا شدند.اسکندر وفرماندهان او هم سرپوش های ظرف خود را برداشتند،اما در ظرف آنها غذا نبود تعجب کردند. در ظرف غذای آنها به جای غذا،طلا وجواهرات گران قیمت گذاشته بودند.اسکندر با دیدن طلاها وجواهرات شگفت زده شد و روکرد به خاقان چین و با خنده گفت:متشکرم که به من و فرماندهانم احترام گذاشتید و این جواهرات گران بها را به ما هدیه دادید اما من انتظار داشتم که مثل بقیه برای ما هم شام بیاورند،دلیل این کارتان چیست؟ خاقان چین با آرامش جواب اسکندر را داد و گفت:من فکر می کردم که اسکندر وفرماندهانش به جای غذا طلا وجواهرات می خوردند،به همین دلیل برای شما چنین چیز هایی را به عنوان شام گذاشته ام. اسکندر کمی ناراحت شد و گفت: این چه حرفی است که می زنی.تا حالا چه کسی به جای غذا طلا وجاهرات خورده است؟ خاقان چین گفت:اگر طلا وجواهرات نمی خورید،این همه کشور گشایی وجنگ وخونریزی برای چیست؟ اگر پادشاه یک کشور کوچک هم باشید،بهترین غذاها را می توانید بخورید. شکم را پهن کنی از دشت هم بزرگتر است وجمعش کنی اندازه ی یک مشت است. از آن به بعد برای این که بگویند برای یک لقمه غذا نباید به درو دیوار زد و با قناعت هم میشود زندگی کرد،این مثل را به زبان می آورند. ✍️شکم را پهنش کنی دشت است جمعش کنی مشت است 👳 @mollanasreddin 👳
🌿🍁🌿🍁 قلبم از اعتنای کَمَت سکته می کند حتی غزل به یادِ غَمَت سکته می‌ کند یکباره، بارِ هر دو جهان را به من نده ابلیس از این همه کَرَمت سکته می‌کند 👳 @mollanasreddin 👳
🌿🌹🌿🌹🌿 برای رفتن از قفس، دل به پرنده میدهم به روی دشت خاطره سایه‌ی وهم میدهم پرنده‌ی خیال من شوق سفر به سر بزن برو به بام دلخوشی‌که دل‌به لحظه میدهم مراببر به ناکجا به دشت بی کرانه ها خیال از سرم ببر دل به ترانه میدهم من از زمین خسته‌ام مرابه اوج پر بده زمین دیار من نبود سر به سماء میدهم دل از خودم گسسته‌ام ببر مرا ازاین جهان روح مرا جلا بده روان به سجده میدهم تنگی دل بهانه است برای یک قفس نشین پرنده نغمه سر بده که دل به باد میدهم به روی شاخه‌ی امید کمی نشین نفس بکش سپس ببر به آن جهان، جان پی وصل میدهم 👳 @mollanasreddin 👳
. 💜 آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس 💜 آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس 👳 @mollanasreddin 👳