🔹درخت گردو
🌱روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن
🌱مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
🌱ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!
👳 @mollanasreddin 👳
یک عمر پی دعوت بیگانه دویدم
هر بار مرا خواند و صدایش نشنیدم
دل برگردی بستم و هر بار شکستم
بگرفت خدا دستم و هر دفعه ندیدم
👳 @mollanasreddin 👳
🍃قیمت حاکم
🍃روزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟
🍃ملا گفت : بیست تومان.
🍃حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است.
🍃ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری😑😂😂😂
👳 @mollanasreddin 👳
🌳 دم خروس
🔹یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت.
🔹ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس تورا ندیده ام.
🔹ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.😂
👳 @mollanasreddin 👳
راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین
ملانصرالدین را گفتند : چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی ؟
او در پاسخ جماعت گفت : ما با هم عهدی بستیم و آن اینکه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام یک امری نیکو به جای جدل به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد ، و اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد !
و اینک من ، شکر خدا، چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می کنم...
👳 @mollanasreddin 👳
🌷چهارشنبه تون عالی
🌸خدایا امروز
🌷درهای رحمتت را
🌸به روی تک تک
🌷دوستانم بازکن
🌸فرصت های عالی
🌷لحظه های ناب
🌸پیشرفتهای پی در پی و
🌷زندگی آرام را نصیبشان کن
👳 @mollanasreddin 👳
« وای بر بازار ما »
شیر اَندر شیر شد بازار ما
کس نباشد فکر حالِ زار ما
قیمت اجناس کرده تیره گون
روز ما و حال ما و کار ما
کس نه بتْواندکنددرمان،چرا؟
اقتصادِ ناتوان ، بیمار ما
سهل می بینند، عالی مَنصبان
روزگار پر غم و دشوار ما
عُمر و روز ما تَبه گشت وسیَه
سرخ با سیلی بوَد رخسار ما
عاید ما گردد اَفزونتر ز پیش
بس جوانِ عاطل و بیکار ما
هیچ می دارندمسئولان خبر؟
از مرارت ها و از آزار ما
یاکه نبوَدعُرضه وتدبیروحَزم
در مقامات شِکر افکار ما !
ارتشاء و اختلاس و احتکار
گشت نَقل جعبهٔ اخبار ما
هر یکی با نردبان وعده ها
رفته اند بالاتر از دیوار ما
دردآن باشدکه بی دردان،بسا
پوزخندی می زنند افکار ما
خلق را خوانند پیوسته غیور
یا که می نازند بر ایثار ما
کُشت ما را این همه اَلقابشان
باد اَرزانی شان ، پیکار ما
جنگ بهر ما، غنیمت بهرشان
سیر کِی گردند از بسیار ما؟
گرچه دشمن کردتحریم وطن
لیک بارشان بُود سربار ما
اَلغرض،هشدار آیداز«حبیب»
نیست خائن را دگر، زنهار ما
👳 @mollanasreddin 👳
مردی مادرش را
کول کرده بود
وطواف کعبه میداد....
پیامبر رادید عرض کرد
آیا با ایـن کـار
حق مادرم را ادا کرده ام؟
پیامبر فرمود:
حتی جبران یکـی
ازنالههـای او را
در هنگام بارداری نکـرده ای
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔔 پذیرش حوزههای علمیه کشور آغاز شد
🔻معاون آموزش حوزههای علمیه:
◻️پذیرش حوزههای علمیه برادران از اول اسفند ۱۴۰۱ آغاز شده و تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ ادامه دارد.
◻️ پذیرش از سه مقطع هشتم، دوازدهم و دانشگاهیان صورت میگیرد.
◻️داوطلبان میتوانند در دو بخش برنامههای متداول یا سفیران هدایت ثبت نام کنند.
در بخش سفیران هدایت، رویکرد تبلیغی است.
➕ سایت پذیرش حوزههای علمیه: paziresh.ismc.ir
➕کانال پذیرش در ایتا: eitaa.com/pazireshhowzeh
💡مشاوره تحصیلی ویژه داوطلبان ورود به حوزه
eitaa.com/hawzahnews/45420
📎 بیشتر بخوانید
@HawzahNews| حوزهنیوز
خواهــر شــاه بــرای ازدواج بــا یکــی از شــاهزاده های اروپایی بــه خارج از کشــور ســفر کرده بود.این ازدواج برای ملت شیعه کسر شأن بودو سروصدای زیادی داشت.
در همــان ایــام آقــارفــت منبر.بعد بســم الله گفــت:»آهای مــردم، همه میداننــد حضرت صمصام مجرداســت و تاکنون کســی را به همســری انتخــاب نکرده اســت.از طرفی میبینیــم دختررضاخان بــرای ازدواج بـا اجنبیهــا عزم فرنگ کــرده.آخرانصاف کجاســت؟ازقدیم گفته اند
چراغــی کــه به خانه رواســت به مســجد حرام اســت.مگرمــن در ایران نبودم که ایشان برای ازدواج برود خارج از کشور؟«
مــردم زیرلب میخندیدند.از آنطرف هرلحظه میترســیدند ســاواک برای گرفتن سید بیاید و عده ای از پامنبریها را هم با خودببرد.
#صمصام
👳 @mollanasreddin 👳
در جنگ جهانی دوم، وقتی نیروهای شوروی به سمت برلین پیش میرفتند، یک سرباز آلمانی را که معلوم نبود چرا به تنهایی در مسیری پیش میرفت و گویا راه گم کرده بود، به اسارت گرفتند.
پیانویی در گوشهای افتاده بود.
به سرباز گفتند تا زمانی که پیانو بزند زنده میماند؛ و اگر از زدن پیانو دست بکشد او را بلافاصله خواهند کشت.
سرباز آلمانی بیست و دوساعت پیوسته پیانو نواخت و بعد به آرامی دستهایش را از روی پیانو برداشت و اشک ریخت.
نیروهای شوروی به او تبریک گفتند و سپس با گلولهای در سرش او را کشتند!
واقعیت همین است. واقعیت زندگی همین است. زشت و پلشت و بیفرجام!
ما همه داریم پیانوی خودمان را مینوازیم. ولی یادمان میرود که موجود خبیثی مثل مرگ دارد در اطرافمان مثل هوا میچرخد و هر لحظه ممکن است در کلهمان شلیک کند!
کاش کمی هشیار و به پوچی و بیاعتباری جهان آگاه شویم.
شاعر میگوید:
بنگر به جهان، چه طرف بربستم؟ هیچ
وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ
شمع طربم ولی چو بنشستم، هیچ
من جام جمم ولی چو بشکستم، هیچ!
👤شهرام گراوندی
👳 @mollanasreddin 👳
گفتمش : باید بَری نامم زیاد
گفت : آری می برم اما زِ یاد !
#فرصت_شیرازی
👳 @mollanasreddin 👳