فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این دنیا همه رفتنی اند
هر کسی به نحوی
خوش به حال اونی که
رفتنش در راه خداست …
#شهید_جمهور
مناسب #ریلز و #استوری
@mollanasreddin
📚مرد ذاکـــر و ابلیس
مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .
اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود .
آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود .
مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود .
عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند .
مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است.
(برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری)
@mollanasreddin
بعضی وقتها عکس پروفایل چیزی بیشتر از یک عکسِ پروفایلِ عادی است...
حال خوب و بد آدمها را میشود از روی عکسِ پروفایلشان احساس کرد.
خستگی، دلمردگی، شادی و خوشبختیِ آدمها توی عکس پروفایلشان موج میزند،
کافیست اَدلیست تلگرامت را نگاه کنی تا بفهمی حالِ کدام دوستت خوب است و روبراه و حال کدام بد است و وخیم.
دوستی دارم که مادر است،
همیشه شیطنتهای دختربچهاش را عکس پروفایلش میکند.
عکسهایش را که ورق میزنم از روز اولی که سارا کوچولو بهدنیا آمده تا روزی که کمکم یاد میگیرد روی پاهای کوچکش بایستد را میبینم،
انگار همهی عشق و دغدغه و زندگیِ دوستم سارا کوچولو است.
خداروشکر میکنم که حالش خوب است.
دوستم مریم به تازگی عروس شده است،
عکسهای پروفایلش را که نگاه میکنم عشق و خوشبختی موج میزند،
مثل عکسی که امروز روی پروفایلش دیدم و نوشته بود "من عاشق این رابطم... به زندگیم خوش اومدی"
خدا رو شکر میکنم که حال مریم هم خوب است...
شاگرد درسخوان و اول کلاسمان عکس پروفایل ندارد، هیچ وقت نداشته است،انگار حال خنثی و بیتفاوتی دارد یا اینکه از بس مشغول درس خواندن است که یادش رفته عکس بگذارد. ولی حس میکنم حال او هم خوب است...
در ميانِ اَدليستم، یکی هست که چند روز یکبار عکس پروفایلش را عوض میکند...
میدانی!
” آدمهایی که زود به زود عکسِ پروفایل عوض میکنند نه بیکار هستند و نه ديوانه این آدمها فقط دلتنگِ یک آدمِ ممنوعه هستند. “
و تنها راه فریاد دلتنگیشان عکس پروفایلشان است.
انگار که میخواهند بگویند : هی فلانی که نمیدانم اسمم هنوز توی ادلیستت هست یا نیست. ببین حال و روزم را...
ببین که چه بر سرم آوردی؟
ببین که چطور دلشکستگی امانم را بریده است...
خوب میدانم که حال این دوستم هیچ خوب نیست،
یعنی اصلا خوب نیست و چقدر دلم میخواهد همین امشب به او پیامی بدهم و بگویم:
چه شعر قشنگی روی پروفایلت گذاشتی رفيق
باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم، باز دلم، باز دلم، دل بشود...
| سمیرا اسدالهی |
@mollanasreddin
دیروز به پدرم زنگ زدم، گاهی زنگ میزنم و حالش را میپرسم.
موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم...
گفت: «بنده نوازی کردی زنگ زدی».
وقتی که گوشی را قطع کردم هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.
دیشب خواهرم به خانهام آمده بود، شب ماند، صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی را برق انداخته.
گاز را شسته، قاشق و چنگالها و ظرفها را مرتب چیده و...
وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود.
و منو از نگاهها و کمکهای با توقع رها کرد...
امروز عصر با مادرم حرف میزدم
برایش عکس بستنی فرستادم. مادرم عاشق بستنیست
گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم.
برایم نوشت: «من همیشه به یادتم چه با بستنی چه بیبستنی».
و من
نشستهام و به کلمهی «خانواده» فکر میکنم،
که در کنار تمام نارفاقتیها،
پلیدیها و دوروییهای آدمها و روزگار،
تنها یک کلمه نیست، بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است.
قدر خانوادههاتون رو بدونید... ♥️
| کیومرث مرزبان |
@mollanasreddin
🪐پیش گویی حوادث و تاسیس رصد خانه خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصيرالدين طوسي در صدد بود تا بتواند رصدخانه اي را ايجاد كند . او از خان مغول درخواست كمك كرد وليكن هلاكوخان قبول نمي كرد .
روزي كه دوباره بحث در اين موضوع در گرفت هلاكوخان به خواجه گفت : چرا بايد اين همه پول صرف كار بي ارزشي مثل رصدخانه شود . مگر پيشگوئيهاي نجومي به چه درد مي خورد و آيا مي توان از وقوع حوادث جلوگيري كرد ؟
خواجه نصيرالدين گفت : حرف شما صحيح است با پيگويي حوادث نمي توان نقشي در وقوع يا عدم وقوع يك حادثه داشت .
خان گفت : حال كه بي تاثير است پس چرا اين همه پول خرج اين كار كنيم .
خواجه نصيرالدين گفت :
اگر شما اجازه فرماييد من نشان خواهم داد كه پيشگويي حوادث طبيعي چگونه مي تواند مفيد باشد
خواجه نصيرالدين بدنبال اثبات حرفش بود تا اينكه قرار شد شبي مهماني بزرگي در منزل خان با حضور بزرگان برپا شود . با اجازه خان و با دستور خواجه نصيرالدين تشت بزرگ مسي را مخفيانه به پشت بام بردند و به غلامان دستور داده شد كه در فرصتي مناسب تشت را از بالاي بام به حياط پرت كنند .
زماني كه مهماني در اوج خود بود و همه سرگرم جشن بودند به دستور خواجه نصيرالدن تشت بزرگ مسي را از پشت بام به پايين انداختند و صداي وحشتناكي بلند شد . صدا به قدري وحشتناك بود كه ترس همه را فرا گرفت تعدادي بيهوش شدند و عده اي شمشير كشيند و هركس عكس العملي نشان مي داد . عده اي داد و فرياد مي كشيدند و..
در آن حال هلاكوخان با قهقه مي خنديد . زيرا مي دانست كه اين صدا جز افتادن آن تشت نيست .
خواجه نصيرالدين گفت : همانطور كه خان شاهد هستند تنها ما دو نفر از اين صداي مهيب نترسيديم چون از وقوع آن خبر داشتيم . اگر ما در علم نجوم پيشرفت كنيم مي توانيم خيلي از حوادث طبيعي را پيش بيني كنيم و زمان حادثه دچار وحشت نمي شويم و حتي مي توانيم اقداماتي براي جلوگيري از تخريب و تلفات بيشتر انجام دهيم .
بدين ترتيب خان مغول به اهميت نجوم پي برد و فرمان تاسيس رصدخانه مراغه صادر شد . كه بتدريج به بزرگترين مركز تحقيقات رياضي و نجوم تبديل شد.
@mollanasreddin
24.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو علمدار .....
نماهنگ شهادت آیت الله رئیسی ....
@mollanasreddin
#داستان_کوتاه_فرگون
فرگون زیباترین زن زمانه خویش بود و همسر ملک شاه .
در مجلسی زنانه ، زنی از خاندان نزدیک همسرش گفت : فرگون خانم ! شنیده ایم هیچ خدمتکار ایرانی به کاخ خویش راه نمی دهی ؟
بانوی اول ایران پاسخ داد : ایرانی خدمتکار نمی شناسم !
آن زن سماجت کرد و گفت : چطور ؟ اعتماد نمی کنید ؟!
فرگون زیبا گفت : من نیازی به کمک دیگران ندارم هم نژادانم را هم برتر از آن می دانم که آن ها را به خدمت بگیرم . زنان رومی و چینی و یونانی را هم که می بینید پیشکش سرزمین های دیگرند به پادشاه ایران و من تنها مواظب آنانم تا آسیب بیش تری به آن ها نرسد .
زن دیگری می پرسد : مگر پیش تر چه آسیبی دیده اند ؟
فرگون زیبا می گوید دوری ! دوری از شهر و دیارشان ! این بزرگ ترین آسیب است .
آن زن دست به گیسوی فرگون می کشد و می گوید حالا می فهمم برای چه همه تو را دوست دارند .
نامداران ماندگار آنانی اند که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند.
@mollanasreddin
شخصی از خدا دو چیز خواست......
یک گل و یک پروانه......
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود......
غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را
دوست ندارد و به من توجهی ندارد......
چند روز گذشت......
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شد و
آن کرم تبدیل به پروانه ای شد......
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید
به او اعتماد کنید.........
خارهای امروز گلهای فردایند......
@mollanasreddin
هر صبح یک روز جدید با برکت است. تمام آنچه تو نیاز داری این است که خارج شوی و به آن ها برسی.
صبح بخیر
@mollanasreddin
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم
🍃 روزی حضرت موسی (علیه السلام) در کوه طور، هنگام مناجات عرض کرد:
ای پروردگار جهانیان!
جواب آمد: لبیک!
🍃 سپس عرض کرد: ای خدای اطاعت کنندگان!
جواب آمد: لبیک!
🍃 سپس عرض کرد: ای پروردگار گناه کاران! موسی (علیه السلام) شنید: لبیک، لبیک، لبیک!
🍃 حضرت موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! حکمتش چیست که تو را به بهترین اسامی صدا زدم، یک بار جواب دادی؛ اما تا گفتم: ای خدای گنهکاران، سه مرتبه جواب دادی؟
✨ خداوند فرمود: ای موسی! عارفان، به معرفت خود و نیکوکاران به کار نیک خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گنهکاران جز فصل من پناهی ندارند. اگر من هم آنها را از درگاه خود نا امید کنم، به درگاه چه کسی پناهنده شوند✨
📚 قصص التوابین، ص 198
@mollanasreddin