eitaa logo
گروه فرهنگی _ تبلیغی منادیان حق
93 دنبال‌کننده
485 عکس
295 ویدیو
12 فایل
گروه فوق الذکربامجوز از سوی دفتر تبلیعات حوزه علمیه توسط تعدادی از طلاب بومی شهرستان کوهدشت تاسیس شده وماهیت کاملا فرهنگی تبلیغی داردومحتوای ان توسط اعضای گروه بارگذاری میشود آدرس ما در تلگرام monadianehag98@
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عقل و جهل 🔹 همه ما چه ظهور حضرت را درک بکنیم و چه ظهور حضرت را درک نکردیم یا اگر با همین بدن در رجعت درک بکنیم، مهم ‌ترین آن حضرت عقل است. در قرآن کریم را هم مکرّر بیان فرمود و ائمه (علیهم السلام) هم عقل را مشخص کردند. 🔹 مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در مقدمه کتاب کافی یک چند صفحه‌ای به عنوان خطبه مرقوم فرمودند که خیلی مفصل نیست. کلینی با دیگر [بزرگان] یک مقدار فرق دارد؛ گرچه همه این ذوات جزء نائبان ائمه (علیهم السلام) هستند؛ ولی عقل ‌گرایی کلینی ستودنی است! حتماً سعی بفرمایید این مقدمه را مطالعه کنید، چون خیلی مفصل نیست؛ منتها خیلی دقیق و لطیف است. مرحوم میرداماد (رضوان الله علیه) در کتاب شریف الرواشح السماویة این مقدمه را از بس لطیف و سودمند است جداگانه شرح کرده است.[1] آخرین خط مرحوم کلینی در این مقدمه این است: «إِذْ كَانَ‏ الْعَقْلُ‏ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ وَ بِهِ یحْتَجُّ وَ لَهُ الثَّوَابُ وَ عَلیهِ الْعِقَابُ»؛[2] قطب تمدن و فرهنگ یک ملت، عقل آن ملت است. بعد از عبارت‌ های معصومین (علیهم السلام) عبارتی به این لطیف ‌تری و شایسته ‌تری کمتر یافت می ‌شود. فرمود قطب مسلمان‌ ها در بخش فرهنگی عقل آنهاست: «إِذْ كَانَ‏ الْعَقْلُ‏ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ»؛ و ترقّی عقل آن ملت است، احتجاج الهی بر مدار عقل آن ملت است، ثواب الهی براساس عقل آن ملت است و اگر ـ معاذالله ـ عقابی باشد بر اثر مخالفت عقل آن ملت است. 🔹 مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در کتاب «عقل و جهل»[3] که اولین کتاب است ایشان تقسیم کردند که علم مقابل جهل نیست، بلکه عقل مقابل جهل است. آنکه در برابر جهل می ‌ایستد است، آنکه سنگر تشکیل می ‌دهد است، وگرنه خیلی از موارد خود علم جزء سپاه جهل است؛ یعنی علم است به حمل اولی، جهل است به حمل شایع، برای اینکه با این علم دارد گناه می‌ کند و خلاف می ‌کند. 🔹 ایشان کتاب علم را در مقابل جهل ننوشتند، چون جهل دو قسم است: یک وقتی با تحقیقات علمی است و یک وقتی با تلبیس‌ های عملی است، همین! جاهل دو قسم است: یا درس خوانده است یا درس نخوانده است. جهنمی دو قسم است: یا درس خوانده است یا درس نخوانده است. علم مقابل جهل نیست، چون با خود جهل جمع می ‌شود؛ آنکه در برابر جهل است و موضع می ‌گیرد و با آن جمع نمی ‌شود است؛ لذا شما کتاب شریف کافی را وقتی بررسی می ‌کنید می ‌بینید اولین کتاب «کتاب العقل و الجهل» است، دومین کتاب «کتاب العلم» است.[4] او از کجا یاد گرفته؟ از همان بررسی‌ هایی که امام کاظم[5] و سایر ائمه (علیهم السلام) فرمودند که نه «جنود العلم و الجهل»، براساس آن تنظیم کتاب را به نام «کتاب العقل و الجهل» نامگذاری کردند. [1]. الرواشح السماویة فی شرح الأحادیث الإمامیة(میر داماد)، ص39. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص9. [3]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص10. [4]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص30. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص13. 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 347 تاریخ: 1397/02/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 کالای ابدی 🔹 گرچه این تشبیه گویای تام نیست، اما می ‌توان به عنوان تقریب ذهن گفت، اگر گفتند دو دو تا چهارتا چند سالش است؟ می‌ گوییم این ثابت است نه ساکن! چون ساکن نیست، نه متزمّن است، نه متمکّن. زمان و زمین ندارد، خسته نمی ‌شود، چون ثابت است. ما به دارالقرار بار می ‌یابیم و قرار می ‌گیریم و ثابت می‌ شویم، نه ساکن! لذا در ما خستگی نیست. این تعبیر دل پذیر قرآن که ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[1] ما را می‌ رساند به اینکه هرگز نمی ‌میریم، نه «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»،[2] آنها یک زندگی برتر و والاتری دارند. 🔹 طبق بیانی که مرحوم کلینی (رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَی عَلَیه‏) در جلد دوم اصول کافی از معصوم (سَلامُ الله عَلَیه) نقل می ‌کند، می ‌فرماید کسی که خدا را عبادت کند، این فاضل ترین و برجسته ‌ترین و بزرگوارترین مردم است، امام معصوم فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا»؛[3] فاضل ‌ترین مردم کسی است که به نماز ، به عبادت که خدمت خلق است، عشق بورزد، با او معانقه کند، دست به گردن باشند، مباشرت کنند. از این بیان نورانی امام که کلینی نقل کرد، خیام و امثال خیام تربیت شدند که می ‌گوید: خاطر خیاط عقل گرچه بسی بخیه زد ٭٭٭ هیچ قبایی ندوخت لایق بالای عشق[4] عقل هر چه بخواهد حکیمانه و فیلسوفانه بیندیشد و خیاطی کند، قبایی که به اندام رسای عشق باشد نمی ‌تواند بدوزد. این بیان نورانی امام است که فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا». 🔹 سخن خدای عالم و این است که انسان مرگ را می ‌میراند. ما هستیم و مرگ نیست و برای أبد می‌مانیم و ثابت هستیم. یک موجود ثابت أبدی، می‌ خواهد. آن کالای أبدی سالم است و سالم است و سالم است و سالم است و سالم است و سالم است. چقدر امام باقر(سَلامُهُ اللَّهِ وَ صَلَوَاتُ عَلَیه‏) سخنان زیبا فرمود که «لَا عِلْمَ كَطَلَبِ السَّلَامَةِ وَ لَا سَلَامَةَ كَسَلَامَةِ الْقَلْبِ وَ لَا عَقَلَ كَمُخَالَفَةِ الْهَوَی ... وَ لَا مَعْرِفَةَ كَمَعْرِفَتِكَ بِنَفْسِك‏»![5] این بیان ‌ها نشان می‌ دهد که معرفت ‌شناسی و عترت ‌شناسی و معادشناسی در دامنه توحید و وحی و نبوت‌ شناسی از هستند که هم دنیای ما را تأمین می ‌کنند هم آخرت ما را. هرگز نگوییم فلان شخص چنین کرد، فلان شخص چنین می‌گوید. همواره بگوییم ، پیامبر او چنین آورد، ائمه چنین گفتند، علی و اولاد علی (صَلَوَات اللَّهِ وَ سَلامُه عَلَیهِمْ أَجْمَعِین) چنین گفتند. [1]. سوره آل عمران، آیه185؛ سوره انبیا، آیه35. [2]. غزلیات حافظ، غزل شماره11؛ «هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ٭٭٭ ثبت است بر جریده عالم دوام ما». [3]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص83. [4]. دیوان اشعار عطار، غزل شماره449. [5]. تحف العقول، ص286. 📚 پیام موضوعی تاریخ: 1396/09/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 آزادی عقل و علم 🔹 مستحضرید که مرحوم صدر المتألهین گذشته از آن بحث ‌های عقلی که در اسفار و سایر نوشته ‌ها دارند، اصول کافی مرحوم کلینی را شرح کردند. سرّ انتخاب اصول کافی آن است که مرحوم کلینی در خطبه پُر برکتی که در جلد اول اصول کافی چاپ شده است، در آخرین سطر این خطبه دارد: «إِذْ كَانَ الْعَقْلُ هُوَ الْقُطْبَ الَّذِی عَلَیهِ الْمَدَارُ وَ بِهِ یحْتَجُّ وَ لَهُ الثَّوَابُ وَ عَلیهِ الْعِقَابُ»؛[1] یعنی عقل است. قطب خردورزی و دانش ‌ورزی و دانشمندی اسلام است. 🔹 اگر در زیارت «جامعه کبیره» ائمه (علیهم السلام) به ما آموختند، وجود مبارک دستور داد وقتی به بارگاه ائمه (علیهم السلام) رسیدید بعد از عرض حاجت‌ های عمومی در بارگاه آنها عرض کنید: «أَنِّی ...‏ مُحَقِّقٌ‏ لِمَا حَقَّقْتُمْ‏ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ»[2] که من محققانه با شما سخن می ‌گویم، من با ابطال هر سخن باطل با شما سخن می ‌گویم، این را افراد عادی نیاموختند و نیندوختند، این را شاگردان ویژه ائمه (علیهم السلام) مثل کلینی که می ‌گوید یک ملت آن ملت است آموخت و مرحوم صدر المتألهین که این را باز کرد. 🔹 اگر قطب به اسارت برود و به بند کشیده شود نه آن ملت طعم آزادی را دارد و نه آن مملکت از فیض و فوز آزادی طَرْفی می ‌بندد. مرحوم صدر المتألهین# قطب_بودن_عقل_و_علم را با تلاش و کوشش، از یک سو؛ با پذیرش تبعید، از سوی دیگر؛ با تحمل ناملایمات از دوست و آشنا، از سوی سوم؛ دست و پای را باز کرد دست و پای را باز کرد. [1]. الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص9. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص614 . 📚 . پیام به همایش حکیم صدر المتألهین تاریخ: 1399/02/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
علامه جوادی آملی حفظه الله 💠 نقطه عطف بشریت ▪️ طبیعت را با نباید اشتباه كرد؛ طبیعت اختلاف ‌پذیر است، فطرت سالم است و اختلاف ‌پذیر نیست. فطرت فراطبیعت است، مربوط به جان آدم است، مربوط به روح آدم است. در شرق و غرب یكسان است، در شمال و جنوب یكسان است. فطرت یكسان است، می ‌تواند منبع باشد و آن اصول مشترك می ‌تواند مبدأ و ریشه برای مواد مشترك باشد. الآن شما می ‌بینید كشتن مردم بی‌ گناه فلسطین را عدل می ‌دانند، نه اینكه ظلم بدانند و بگویند ما ظالم و رهزنیم، این را عدل می ‌دانند و این را به محاكم قانونی می‌ برند! [آنها] تفسیر عدل را كه از عقل نمی ‌گیرند، از فطرت نمی ‌گیرند، از وحی نمی‌ گیرند، [بلكه] از خواسته برخاسته از جهلشان می ‌گیرند، از خواسته سیاسی خود‌شان می ‌گیرند، اینها منبع اساسی ندارند، وقتی منبع نداشتند این اصول ارزشی بی ‌منبع می ‌شود. این اصولی كه فعلاً در رسانه‌ های بین ‌المللی رایج است، همه اینها مورد احترام ماست، ولی باید از یك منبعی گرفت؛ مبارزه با تروریسم، حقوق بشر، مساوات، مواسات، عدالت، آزادی، استقلال اینها همه است؛ امّا وقتی بخواهید تفسیر بكنید می ‌بینید او عدل را طوری تفسیر می ‌كند كه صهیونیست می ‌شود عادل، فلسطینی مظلوم می ‌شود ظالم! تروریست را طرزی معنا می‌ كنند كه فلسطینی مدافع می‌ شود تروریست و صهیونیست مهاجم اشغالگر می ‌شود عادل! العدل ما هو؟ العقل ما هو؟ حریت ما هی؟ امنیت ما هی؟ اینها را باید از گرفت، اینها چون منبع مشترك ندارند حقوق مشترك هم نخواهند داشت. مبانی مشترك كه نبود حقوق مشتركی هم ندارند. ▪️ علی بن ابی ‌طالب (سلام الله علیه) عدل را به استناد وحی الهی تفسیر كرده است، عقل را مشابه همان عدل تفسیر كرد، قهراً این معانی نزدیك هم می ‌شوند؛ یعنی عدل، عقل، حق، صدق، حُسن و حَسن اینها یكسان خواهند بود؛ ظلم، باطل، كذب، منكر، قبیح، جهل اینها هم كنار هم قرار می‌ گیرند. هر كاری كه شده باشد عدل است و عقل، هر كاری كه معماری نشده باشد ظلم است و قبیح. تعبیر قرآن كریم این است كه اینها ﴿فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ﴾[1]، اینها در زندگی می ‌كنند؛ یعنی چیزی را در جای خود قرار نمی ‌دهند. اگر اصول از یك منابع گرفته نشود، می‌شود هرج و مرج. وجود مبارك امیر بیان علی بن ابی‌طالب (سلام الله علیه) همین معنا را به عنوان پوستین وارونه معرفی كرد فرمود: اینها اسلام را یا آن معارف را وارونه پوشیدند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»؛[2] یعنی پوستین وارونه. ▪️ انبیا (سلام الله علیهم) آمدند تا هم را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند. سالیان متمادی زحمت انبیا (علیهم‌السلام) این بود كه بگویند عدالت یعنی چه. وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در سورهٴ «شوریٰ» آمده است فرمود: ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾[3] من مأموریت یافتم كه عدالت را اجرا كنم همه بشر ‌هستند. ▪️ پیام نهضت حسینی (سلام الله علیه) این است كه ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾، نهضت آن حضرت از اینجا شروع شده كه فرمود: «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یتَناهى عَنهُ»[4] مگر نمی ‌بینید به حق عمل نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید از باطل صرف نظر نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید عدل دفن شده؟ مگر نمی ‌بینید ظلم حاكم است؟ من مأمورم كه عدل را معنا كنم و احیا كنم، مأمورم كه حق را معنا كنم و احیا كنم. ▪️ آنهایی كه مأموریت ویژه دارند نقطه عطفی در تاریخ ایجاد می ‌كنند. این یعنی ورق را بر می ‌گردانند؛ عده‌ ای كه بیراهه می ‌روند را منعطف می ‌كنند [و] سر راه می ‌آورند. وجود مبارك ولی ‌عصر و تاریخ است. تعبیر نورانی علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) دربارهٴ ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این است كه «یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»؛[5] فرمود وقتی ولی‌ عصر (ارواحنا فداه) ظهور كرد آن است؛ یعنی اوراق را بر می ‌گرداند جامعه ‌ای كه بیراهه رفتند و هوامدار شدند آنها را می ‌كند آنها را بر می ‌گرداند. جامعه آمدند هدایت را بر هوا و هوس منعطف كردند، ولی ولی‌ّ عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور می ‌كند هوای مردم را منعطف می ‌كند به . [1]. سوره ق، آیه 5 . [2]. نهج البلاغه ، خطبه 108 . [3]. سوره شوریٰ، آیه 15. [4]. تحف العقول، ص245. [5]. نهج‌البلاغه، خطبه 138. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/11
کلام گوهر بار علامه جوادی املی حفظه الله 💠 تعالی عقل و عدل 🔹 زمان ظهور حضرت، زمان است. آنچه در سوره مباركه «حدید» آمده است: ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾ گفتند وقتی حضرت ظهور كرد زمین زنده می ‌شود؛ حیات زمین به داشتن است؛ جامعه به عقل و عدل می‌ رسد، وقتی جامعه به عقل و عدل رسید زنده می‌ شود [و] جامعه زنده باعث خواهد بود. 🔹 ما برای اینكه آن حضرت باشیم باید بر عقلمان بیفزاییم و بر عدلمان اضافه كنیم. عدل عبارت از آن است كه انسان هر چیزی را در جای خود قرار بدهد اما مهندسی این اشیاء به عهده چه كسی است، هر چیزی جایش كجاست و هر چیزی حدّش كجاست، آن را باید عقل بفهمد. عقل، چراغ است نه راه؛ عقل كارش در برابر وحی نیست، عقل كارش هدایت است چراغ است؛ از چراغ و سراج، كارِ صراط ساخته نیست. عقل می ‌فهمد كه راهی هست، راهنمایی هست، راه‌ آفرین هم هست، راهنماآفرین هم هست و آن توحید و نبوّت است و دین. هم به وسیله صراط می فهمد كه اشیاء جایشان كجاست، هم با عقل عملی كه «عُبِدَ به الرحمٰن و اكْتُسِبَ به الجِنان» اهل عزم می‌ شود. 🔹 ما بعد از اینكه با چراغ عقل و نقل فهمیدیم صراط ـ یعنی دین ـ برای اشیاء چه حدّی مشخص كرده است و اهل عزم شدیم شروع می ‌كنیم به كار كردن، این كار كردن ما می‌ شود ؛ اول حال است، بعد مَلكه است، بعد قوی ‌تر [كه] بالاتر از ملكه می ‌شود. این عدل محصول آن عقل است. 🔹 وجود مبارك حضرت كه ظهور كرد معجزه آن حضرت این است كه هم است هم علم 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1388/05/16 @monadianehag98