👈 همانا خداوند، اسلام را بر هفت بخش قرار داده: صبر و راستگویى و یقین و راضى بودن و وفا و علم و حلم، سپس آنها را میان مردم تقسیم کرده، کسى که همه این هفت بخش را دارد او داراى ایمان کامل است و تحمل دارد، و سپس خداوند تقسیم کرد و به برخى از مردم یک سهم و به برخى دو سهم و به برخى سه سهم و به برخى چهار سهم و به برخى پنج سهم و به برخى شش سهم و به برخى همه هفت سهم را داده است. پس شما به کسى که یک سهم دارد، دو سهم را تحمیل نکنید و به کسى که دو سهم دارد، سه سهم را تحمیل نکنید و به کسى که سه سهم دارد چهار سهم را تحمیل نکنید و به کسى که چهار سهم را دارد پنج سهم را تحمیل نکنید و به کسى که پنج سهم دارد شش سهم را تحمیل نکنید و به کسى که شش سهم را دارد هفت سهم را تحمیل نکنید که در این صورت بار آنان را سنگین مى‌کنید و آنها را دچار نفرت مى‌سازید، ولى با آنان با مهربانى رفتار کنید و بر آنان کار را آسان بگیرید. به زودى براى تو مثلى مى‌زنم تا با آن پند گیرى: مرد مسلمانى همسایه کافرى‌ داشت، کافر با آن مؤمن مهربانى مى‌کرد، مؤمن دوست مى‌داشت که کافر مسلمان شود و همواره اسلام را نزد وى جلوه مى‌داد و محبت آن را به کافر القا مى‌کرد، تا اینکه کافر مسلمان شد و صبحدم مؤمن به سراغ او رفت و او را از منزل بیرون برد و با او به مسجد رفت تا نماز صبح را به جماعت بخوانند، چون نماز خوانده شد به او گفت: بهتر است که بنشینیم و تا طلوع آفتاب خدا را یاد کنیم، او نشست، پس به او گفت: بهتر است که تو قرآن یاد بگیرى تا ظهر شود و امروز را روزه بگیرى او نشست و روزه گرفت، تا اینکه نماز ظهر و عصر را خواندند، مؤمن گفت: بهتر است که صبر کنى تا نماز مغرب و عشا را هم بخوانیم، پس نشست و نماز مغرب و عشاء را هم خواند، سپس برخاستند در حالى که به پایان طاقت خود رسیده بود و مرد مؤمن چیزى را که از توانایى او بیرون بود به او تحمیل کرده بود، چون صبح دیگر فرا رسید باز در خانه‌اش آمد و مى‌خواست همان کار دیروز را انجام دهد. در زد و گفت: بیرون شو که به مسجد برویم، او پاسخ داد که از من درگذر این دین سخت است و من طاقت آن را ندارم. (امام پس از ذکر این داستان ادامه داد:) پس شما با آنان سخت نگیرید. آیا نمى‌دانى که حکومت بنى امیه با شمشیر و خشونت و جور بود ولى حکومت ما با مهربانى و دلجویى و وقار و تقیّه و خوش برخوردى و پرهیزگارى و کوشش بود، پس شما مردم را به دین خود و راهى که در آن هستید، راغب سازید. ✍ پس طبق متن کامل حدیث متوجه می‌شویم که امام معصوم میخواهد بفهماند که همه ی مردم را در ( مستحبات ) و آن درجه ی اخلاص و ایمان کامل در دین اجبار نکنید که ممکن است جواب معکوس دهد. و این حدیث هیچ ربطی به #حجاب ندارد که یک لازمه ی مسلمانیت و حکم قرآن کریم است. پس حجاب جزو مستحبات نیست که اختیارش دست فرد باشد. بلکه جزو واجبات دین و حکومت اسلامیست. 👈 منظور امام در این حدیث همانطور که خود امام هم مثالی میزنند، این است که تمام مردم به درجه ی اعلا در شناخت ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نخواهند رسید، همینکه امام علی ( ع ) را دوست دارند کافیست پس اجبار نکن که همه آنها باید به اندازه شما ولایت امیرالمؤمنین را بفهمند و علی را آنطور که شما شناخته اید، بشناسند.. به آنها در این قضیه، سخت نگیرید. ✔️ پس هیچ حرفی درباره « آزاد گذاشتن پوشش مرد و زن » در این حدیث وجود ندارد. و نویسنده این عکس نوشته، برای اینکه هدف شومش را به نتیجه برساند ، این دروغ را به امام معصوم نسبت داده است. 🔎منبع : 📕 الخصال ج‌2 354 #جعل_حدیث #تلبیس #خیانت_به_کلام_معصوم ◼️ منادی زمان ⬛️ @Monadizaman