eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
851 دنبال‌کننده
404 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
امتداد حکمت‌ و فلسفه
#بررسی‌دیدگاه_1 #گزارش_3 ☑ خلاصه مصاحبه با حجت‌الاسلام‌‌و‌المسلمین امینی نژاد 💢بخش 3 🔺یکی از بحث‌
✅ ناظر بر مطالب آقای امینی‌نژاد در بخش 3 نکاتی وجود دارد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، ایشان به یکی از موانع امتدادحکمت که همانا عدم ورود فلسفه به ساحت جزئیات است، اشاره می‌کند و ادعای ایشان بر این است که، اندیشه‌های بنیادین ذاتاً قابلیت ورود در جزئیات را دارند. 1⃣ یکی از ابهامات این مطالب این است که، تعریف دقیق و مشخصی از ارائه نشده است - شاید در مباحث دیگر ذکر شود- تبیین دقیق امرجزئی به مثابه غایت امتداد حکمت به تصویری که ما از مسئله داریم کمک خواهد کرد. آیا مقصود از جزئیات، امور متشخص خارجی است؟ اگر چنین است، آیا در تعریف جزئیات به همین وصف اکتفا می‌کنید یا اینکه، ویژگی اصلی امر جزئی که همانا و است برایتان مهم می‌باشد؟ نکته این است که، اگر در تعریف امر جزئی کمیت‌دار بودن و کیفیت‌داری آن را لحاظ کنید، باید فلسفه را به گونه‌ای امتداد دهید که بتواند به و متبدل شود تا در امور جزئی نیز امتداد یابد. و در غیر این صورت، نهایت زحمت فلسفه آن خواهد بود که، ناظر بر یک امر متشخص خارجی توصیفی ارائه نماید همانگونه که به الهیات بالمعنی الاخص مثال زدند. و می‌دانید که توصیف به معنای امتداد حکمت نیست. امتداد حکمت یعنی در عینیت جاری شود نه آنکه درباره عینیت سخن بگوید. 2⃣ در فرازی از سخنان آقای امینی نژاد نکته خوبی طرح شده است و آن اینکه، ایشان به یک میان کلیات فلسفی و جزئیات تفطن پیدا کرده‌اند. توصیف ایشان از این حدواسط چیست در این بخش نیامده است. با این وصف، سوالی که باید طرح شود این است که، در دیدگاه شما آیا میان کلیات فلسفی و جزئیات عینی، نسبتی برقرار است؟ اگر شما کلیات فلسفی را اموری مجرد بدانید و جزئیات عینی را نیز حسی و مادی، با چه بیان فلسفی می.خواهید حدواسط میان این دو عرصه را طرح کنید؟ حال آن حد واسط نیز نسبتی با این دو سرطیف دارد یا اینکه بیگانه از کلیات فلسفی و جزئیات عینی است و فقط برای ایجاد اتصال میان این دو نقطه طرح می‌شود؟ خلاصه اینکه، از کلیات فلسفی تا جزئیات عینی را که امتداد حکمت می‌دانید، به چه بیان فلسفی می‌خواهید شرح دهید؟ آیا اصالت وجود چنین توانمندی را دارد؟ 3⃣ فلسفه علمی است که، توان ورود در جزئیات را ندارد چرا که، روش آن برهانی است و برهان هم کلی‌گوی است زیرا «الجزئی لایکون کاسباً و لا مکتسباً». مثالی که درباره الهیات بالمعنی الاخص زده شده است، اصلاً مثال درستی نیست. زیرا موضوع الهیات بالمعنی الاخص خداوند متعال و یک موجود متشخص است و این ربطی به ظرفیت مفاهیم فلسفی ندارد. براهینی که در این بخش اقامه می‌شود همه براهین کلی هستند که نه بر خداوند متعال بلکه موضوع آنها است و بعد از اقامه برهان درباره واجب الوجود، تطبیق بر خداوند متعال می‌شود، پس براهین این بخش هم جزئی نیست بلکه کلی است، زیرا موضوعشان امر کلی یعنی واجب الوجود است. @monir_ol_din