eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
853 دنبال‌کننده
401 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
〽 ملاحظه فرمودید که، حضرت استاد علیرغم تصریح به ایمانی بودن محتوای فلسفه اسلامی، منطق و روش فلسفه را از محتوا تفکیک نموده و درباره سؤال و نقدی را مطرح کرده اند. آیا فلسفه در ناحیه روش و منطق، متعبد است یا مستقل از تعبد و ایمان است؟ 〽 روشن است که، مقصود از دینی بودن روش، تلقی های سطحی و مبتذل نیست. بلکه مقصود از آن، و روش است که اساساً بنیان هم برای چنین دغدغه ای گذاشته شد. این موضوع نیازمند یک پرونده علمی مستقلی است و فقط دوستان را از اندیشیدن به معانی سطحی برحذر می دارم. @monir_ol_din
🔸همانطور که گذشت، استاد میرباقری با تفکیک محتوای فلسفه از روش تفلسف، نقدی بر روش وارد کرده اند که علیرغم ایمانی بودن محتوای فلسفه، روش آن غیردینی و غیراسلامی است. قبلاً هم عرض کردم که توضیح این مطلب نیاز به مباحثات حضوری دارد و شرح آن در این سطور مضیق نمی گنجد. در ادامه به فرازی دیگر از فرمایشات استاد توجه کنیم؛ 1⃣ عرض کردم؛ یعنی می‌خواهد جهان را تفسیر کند، در محتوا غیردینی نیست، ولی چون در روش، از اول قبول کرده که معرفت، است، کشف هم حق و باطل ندارد. کشفِ حق نیست بلکه کشفِ واقع است. در حالی که شما در کیفِ فهمِ جهان دخیل است؟! اگر کیفِ اختیار در کیفِ فهم دخیل است منطقِ کیفِ فهم نباید یک متغیره شود، نباید یک عاملی شود، نباید یک شاخصه بدهد، بگوید همین که تناسب با واقع را تمام کردی کار تمام است، بلکه باید بگوید تناسب با واقع با سه شاخصه تمام می شود؛ با شاخصه‌ی ایمان، با شاخصه‌ی تلائم نظری و شاخصه کارکرد عینی. فلسفه به این لحاظ غیردینی است. فرض نمی‌کند خدایی هست و من در باید بندگی کنم و کاری کنم که فهم‌ام در برا بر خدا حجّت باشد. 2⃣ یعنی اگر کسی در منطق و ، الهی و غیر الهی نکند و تعبد را نیاورد، نمی‌تواند تا آخر به صورت منظم، تعبد را بیاورد، و التقاطی می‌آورد، یک جا به اکتشاف و یک جا به وحی تکیه می‌کند، در حالی که اگر از اول تعبّد را می‌آورد و بعد تعبّد را هم به بیگانگی با واقع نمی دید می توانست بگوید ما «تعبّد» را می‌خواهیم، «تلائم نظری» و «کارآمدی عینی» را هم می‌خواهیم. این‌ها شاخصه‌ی تناسب علم با واقع‌اند. این‌ها چون معرفت‌شناسی را یک مؤلفه‌ای تعریف می‌کردند و معرفت شناسی‌شان دینی و غیر دینی نبوده، در محتوای فلسفه، ایمان‌شان آمده ولی در منطق‌شان نیامده، لذا نیامدند را بر فلسفه حاکم کنند که بگویند منطقاً باید منطقِ فهم، به تبعیت از وحی برگردد، بلکه گفتند منطقِ فهم به کشف برمی‌گردد. @monir_ol_din
💥 حجت‌الاسلام والمسلمین محمد جعفر حسينيان؛ عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی در نشست علمی كنگره‌ بين‌المللی علامه قطب‌الدين شيرازی - ۱۳۹۱ با ارائه مقاله ای با عنوان «فلسفه اشراق و گرايش به توحيد در عرصه فلسفه» پرداختند: 🔺 به‌معنای گشایش ابواب جديد معرفتی از زاويه‌ی روش‌شناسی معرفت است كه می‌تواند مشاهدات عرفانی را با نگرشی فلسفی معرفی كرده و با تعميم قواعد برهان از اصول متعارف ارسطويی، اشراقيات را به مسند قاعده مندی كشيده و از اسارت ذوق به ميدان تفاهم اجتماعی ارتقاء بخشد. 🔺 فلسفه اشراق نمایانگر به توحيد در عرصه فلسفه است كه برای تکامل اين فرایند معرفتی میتوان به شایستگی از نظريات علامه قطب‌الدين شیرازی استفاده نمود. http://www.isaq.ir/vdcfiydmaw6dc.giw.html @monir_ol_din
• | مکتب فرهنگستان | • یک مکتب است، مساله ای دارد و آن هم اداره اسلامی نظام است. اندیشه است، استدلال و برهان دارد پس نیست اما است و نقد میکند. @monir_ol_din
🏴 شهادت حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد ✅ از امام باقر علیه‌السلام روایت شده است: ✴️ خداى عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بندۀ بسیار دعاکننده را دوست دارد؛ پس بر شما باد دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب؛ زیرا این فاصله، هنگامى است که درهاى آسمان در آن باز شده، و روزی‌ها در آن تقسیم می‌شود، و حاجت‌هاى بزرگ برآورده می‌گردد. 📚 بهجت‌الدعاء، ص۴۴ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🔹 عنوان مقاله؛ نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی 🔹 نویسندگان؛ حجج اسلام مصطفی جمالی و رضا برنجکار. 🔸 آقای مصطفی جمالی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی قم می باشند. پایان نامه دکتری ایشان در زمینه نسبت اراده و معرفت از منظر فلاسفه مسلمان و فرهنگستان علوم اسلامی می باشد. 🔸 یکی از مهمترین موضوعات معرفت شناختی نقش اراده در معرفت است، به عنوان فتح بابی برای تحقیقات مفصلتر، مطالعه این مقاله را از دست ندهید. @monir_ol_din
نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی.docx
34.7K
🔹 عنوان مقاله؛ نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی 🔹 نویسندگان؛ حجج اسلام مصطفی جمالی و رضا برنجکار. @monir_ol_din
▪️صدای زنگ قافله ▪️ کاروان حسین به راه افتاد.... با حَرَم و جَوان و عَلَمدار و شِش ماهه و سه ساله تا تاریخ را جان دهد و هبوط آدم را به ظهور خاتم.... @monir_ol_din
هدایت شده از الفقه و الاصول
✨✨✨اسعدالله ایامکم‌✨✨✨ 🌸عید قربان را خدمت شما عزیزان تبریک عرض میکنم.🌸 @alfigh_alosul
🔸 استاد میرباقری(زیدعزه): 🔺 حتما ‌ اهل بیت را اصل قرار دهید. محور تفکر و اندیشه تان چیز دیگری نباشد و الا ضرر میکنید هم ضرر میکنید هم ضرر میزنید. 🔺 همه دانشهای دیگر بر محور معارف اهل بیت (فلسفه، عرفان، کلام) مفید است، مستقل از معارف اهل بیت مضر است،بلاشبهه. یعنی اگر کسی مستقلا تا آخر خط فلسفه را بخواند به جامعه ضرر خواهد زد. و الا اگر بر مدار معارف اهل بیت هم بشود و ببیند که فلاسفه بزرگ اسلامی چه گفتند، این نفع می برد، استفاده می کند و استفاده می رساند. عرفان هم همینطور. 🔺 اگر محور زبان و ادبیاتتان وحی شد از دانشهای دیگران می توانید استفاده کنید. آنها خوبهایشان . از انوارشان استفاده می کنید آنجایی هم که می بینید یک آدم غیرمعصومی حرفی زده که با وحی نمی سازد شما گرفتارش نمی شوید. این هم یک کلمه است اما همین روش می خواهد و قواعد می خواهد. @monir_ol_din
• | لاتری الجاهل الا ‌مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً | • همانطور که ایده فلسفه اسلامی افراطی است و سر از درمی آورد، ایده فلسفه اسلامی و تقدم آن بر هم جاهلانه است. @monir_ol_din
mirbaqeri افراط و تفریط در برخورد با فلسفه.mp3
2.07M
🔸استادمیرباقری: ملاصدرا را به جای امام صادق ننشانید، اما باب انکار صدرا را هم باز نکنید. @monir_ol_din
1⃣ اگر خداوند متعال به شما کمک کرد و کم کم ابواب فهم برایتان باز شد، را نکنید. با یک پشت دست اسفار ملاصدرا و شفای ابن سینا را زدن، این درست نیست. آنها هم بودند، آنها هم زحمت کشیدند، آنها هم معتقد به معارف اهل بیت بودند، اشکال به آنها دارید مطلب دیگری است، دو تا فقیه هم به همدیگر اشکال دارند. 2⃣ اینکه جایگاه ملاصدرا باید معین شود و بالاتر به آن حکم نکنید این معنایش این نیست که، پایینش بیاورید. بله، ملاصدرا را جای ننشانید این است. اسفار را جای توحید صدوق ننشانید این ظلم عظیم است. هم به علم هم به امام صادق این ظلم است. ولی این معنایش این نیست که اینها را انکار کنید. 3⃣ اگر باب انسان باب انکار باشد در خیلی موارد همان و مراء است. این همان مراء و مباهات است که، معارف اهل بیت را می خواهد برای مباهات با فیلسوفان و عرفا. فقها هم همینطور عمل می کنند. یک فقیه بزرگی مانند شیخ طوسی که از روایات فاصله می گیرد به ایشان نقد می کنند اینگونه انتقاد نسبت به حکما هم است و نسبت به عرفا هم است. معیارتان معارف اهل بیت باشد و این به معنای انکار دیگران نیست. 4⃣ گرچه عرض کردم این اتفاقی که در طول تاریخ شیعه افتاده است، که در خیلی موارد آن شأنی را که برای امیرالمؤمنین و ائمه اطهار باید قائل باشیم نیستیم، اینکه باید با همه وجود در خانه امیرالمؤمنین برویم و بگوییم؛ ، کمتر اتفاق می افتد. بله، این عیوب در ما باید اصلاح شود اما به معنای انکار نیست. @monir_ol_din
✨✨اسعدالله ایامکم✨✨ 🌸 به استقبال غدیر میرویم..... @monir_ol_din
🌸 أََلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ(سَلام‌ُاللهِ‌عَلَیهِم)🌸 ✨✨استادمیرباقری(زیدعزه): ولایت امیرالمومنین وادی بهشت است و کسی که همه قوایش تحت ولایت امیرالمومنین باشد در بهشت است....حضرت در می خواست که همه را به بهشت ببرد.....امیرالمومنین «نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض» است و فاطمه زهرا آن حقیقتی است که ما را به این بهشت و نور متصل می کند. ✨✨ http://mirbaqeri.ir @monir_ol_din
هدایت شده از الفقه و الاصول
🌸حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَن‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ. قَالَ فَقَالَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع.🌸 بصائر الدرجات، ج1 ص 72 🌺 امام صادق (سلام الله علیه) در تفسیر آیه شریفه «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» می فرمایند؛ شرح صدر رسول گرامی اسلام به واسطه ولایت امیرالمؤمنین علی(سلام الله علیه) است.🌺 @alfigh_alosul
۳ ✨✨اسعدالله ایامکم✨✨ 🌸🌸🌸 من ذکر بسم الله الرحمن الرحیمم تصویر اسماءِ خداوند کریمم من قل هو الله احد را رازدارم یعنی علیِ عالی ام، ذکر قدیمم من ذکر الله الصمد را عینِ معنام عینِ خداوندِ علیمم، من علیمم از کعبه راز لم یلد باید بپرسید لم یولَدَش، خود پاسخی از آن حریمم کفواً اَحد را فاطمه معنا نموده: خَلقاً و خُلقاً چون علی خَلقِ عظیمم همتای کوثر، کفوِ زهرای بتولم أبتر سزاوار است بر خصمِ عقیمم کِی زادگاه دیگران در کعبه باشد؟ من صاحب بیتُ اللَّهَم، رُکنم، حَطیمم من کعبه ام، من قبله ام، من عینِ ذاتم میزانِ دین،یعنی شریعت را حریمم من در رکوعِ خویش، مُحییِ زکاتم مجریِ احکام خداوند حکیمم آن حاکمِ شرعم که در وقت قضاوت حتی برای دشمنان خود حلیمم خود پادشاه عالمم، اما به زُهدم این بس، که فرش کُلبه اَم، تنها گِلیمم حتی برادرهای خود را منع کردم زانچه به بیت المال باشد زرّ و سیمم جانِ پیمبر هستم و نفسِ رسالت سلطان عالم هستم و عبدالکریمم من، آسمانِ بی ستون را آفریدم من حاکم و جبریل در جنّت ندیمم من سفره دار خلقت و کون و مکانم رزق سماوات و زمین، بارِ عَمیمم کوه و در و دشت و دَمن یک گوشه چشمم بر بادها فرش سلیمان، یک نسیمم موسی عصا انداخت، کردم اِژدهایش در طور سینا،یارِ موسای کلیمم عیسی نفَس زد، مُرده را من زنده کردم عالم شود إحیاء از عطرِ شمیمم آتش به ابراهیم اگر بَرد و سلام است نامِ مرا آورد، من قلب سلیمم راه زمین، راه سما، راه کُراتم تنها در عالم من صراط المستقیمم بر لشگر پیغمبران، مولا منم من بر احمد مختار چون سیبِ دونیمم من اولین مؤمن به اسلامِ رسولم خود در تمام کارها با او سهیمم با نَصِّ پیغمبر امیرالمومنینم تنها منم دارای این اسم عظیمم من جانشینِ حضرت ختمی مآبم داده ولایم را خداوند علیمم اولاد معصومم، امامانِ مبینند آری امامانِ مبین را هم زعیمم حتی ولایت بر همه کفّار دارم پس منکرانم را بخوان خصمِ لئیمم کی میتوان شاعر کِشد پَر در حریمم دستانِ من بنوشت ابیاتِ فخیمم حق«لافتی الا علی» در شأنِ من گفت در جبهه وحشت میکند دشمن ز بیمم من پهلوان خیبر و بدر و حنینم من قالعِ هر یل یلِ بازو ضخیمم با جاهلیَّیت در ستیزم تا به آخر من دشمنِ دیرینِ شیطان رجیمم چشمان اهل فتنه را من کور کردم آرامشِ مَردم در اوضاعِ وخیمم ابطالِ باطل میکنم، احقاقِ حق نیز فاروقم و در این سِمَت دُرِّ یتیمم هر منحرف را از رهِ خود بازدارم تحریفِ دین را بر نمیتابم، قَویمم هر روز با کفر و نفاق و شرک در جنگ هر شام، سفره دارِ أطفال یتیمم دست خدا، چشم خدا، گوش خدایم هر صحبتی باشد به هر جمعی، فهیمم من دستِ مهدی میشوم روز عدالت من قاسمِ کیفر ز جنّت تا جحیمم 🌸🌸🌸 : محمود ژولیده @monir_ol_din
• | مائده ولایت | • به همت جمعی از موالیان و محبین سفره غدیریه ای برپاشد و و بر سفره ولایت کنار هم نشستند. محور است. @monir_ol_din
🌸🌸 ولی امر مسلمین آیت الله خامنه ای(مدظله العالی): ماجرای تعیین غدیر، ماجرای است، تعیین قاعده است. یک قاعده‌ای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم در ماه‌های آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ ؛ قاعده‌ی ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومتها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومتها را، این نوع قدرتمندی‌ها و قدرت‌مداری‌ها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعده‌ی اسلام است؛ غدیر این را بیان میکند. مصداقش هم مشخّص است؛ کسی است که هیچ‌کس نه در آن زمان و نه در زمانهای بعد نتوانسته است کمترین خدشه‌ای به شخصیّت والای او و به نمایندگی او از مفاهیم و معارف قرآن خدشه کند. 🌸🌸 ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ @monir_ol_din
✔️‌ سلام و عرض ادب؛ بعد از استضائه از ایام‌مبارک‌ ادامه مباحث را پی میگیریم.... 👇👇👇
🔸استاد حسینی شیرازی(ره) بنیانگذار فلسفه چگونگی اسلامی هستند، اطلاع از دیدگاه ایشان درباره فلسفه اسلامی مهم می باشد: 🔺 فلسفه چگونگي اي که ما مي گوييم هماهنگ با فلسفه هستي شناسي است. فلسفه چگونگي ما قطع نشده که بگوييم کاري به خدا ندارد که مثل غربي ها بخواهيم بحث کنيم. آنچه را که در فلسفه هستي(فلسفه اسلامی) گفتيد، او هماهنگ با فلسفه چگونگي اي است که ما مي گوييم. 🔺 صحبت از اين است که تکميل مي کنيم ما فلسفه چرايي را با فلسفه چگونگي. در فلسفه چگونگي البته اثبات مي کنيم که کليه اشياء و تغييرشان و ذوات و اينها، در چگونگي که داريم صحبت مي کنيم، به تبع يک حرکت تکاملي است. آن وقت اتفاقاً اين مبنايي که دارم عرض مي کنم، با اصالت وجود بسيار نزديک است ساختنش، با اصالت ماهيت نمي سازد. يعني براي ذوات اشياء، خاصيت ذاتي منفصل قائل نمي شويم؛ ولي اگر در خاطر مبارکتان باشد در فلسفه اصالت وجود، چون خواص را مال ذوات ماهيات نمي دانند و ماهيت را انتزاع از مراتب وجود مي دانند، پس «وجود» متحرکي را که در اينجا بيان مي کنيم که بعداً مي شود تولي و ولايت، اين سازگار با آن هست. 🔺 ممکن است مباحث بعيده اصالت وجود را ما نپذيريم. يعني به عبارت ديگر اصل مطلب را بسيار نزديک با صحبت خودمان مي دانيم. اگر اينطوري بشود، بحث ما مي شود تکامل فلسفه وجود در مکانيزم هستي. . ر.ک. سلسله جلسات پژوهشی فلسفه حکومت جلسه 6 @monir_ol_din
با دقت در کلام استاد می توان به چند نکته تفطن یافت؛ 1- پرسشهایی که ناظر بر "واقعیت" می توان طرح کرد، چند دسته می باشند: الف- پرسشهایی که از "اصل هستی و چراییهای آن" می پرسند؛ آیا واقعیتی هست؟ ب- پرسشهایی که از "چیستی" می پرسند؛ واقعیت چیست؟ این دو دسته پرسش، قابل تأملند و نیازمند به پاسخ. و فلسفه اسلامی برای پاسخ تفصیلی به آنها سامان یافته است. 2- شکل گیری فلسفه اسلامی (سینوی، اشراقی و صدرایی) پیرامون آن دو پرسش، مانع از آن نیست که پرسش دیگری نیز طرح گردد و آن پرسش از "چگونگی" است؛ آیا متن واقعیت دارای "چگونگی" است؟ دامنه "چگونگی" تا کجاست، آیا تمام مراتب واقعیت را شامل می شود؟ قواعد و قوانین چگونگی واقعیت چیست؟ و اینگونه است که، بنیان گذاشته می شود و استاد علامه حسینی در مقام پاسخ به آن پرسشها برمی آیند. 3- حال سؤال این است که، آیا این سه دسته پرسش، هیچ ارتباطی با هم ندارند؟ به نظر می رسد، وجود ربط میان آنها غیرقابل انکار است، فلذا باید سعی نمود نسبت میان آنها را به دست آورد. دستیابی به نسبت میان سه پرسش (هستی و چرایی، چیستی، چگونگی) ما را به نسبت میان فلسفه اسلامی و فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی منتقل می سازد. 4- همینجاست که، استاد حسینی چنین پاسخ می دهند که؛ . این نظریه یکی از مهمترین است که می تواند را به گونه ای دیگر بنگارد. تفصیل این ماجرای فلسفی در زمانی دیگر ان شاءالله. @monir_ol_din
به فلسفه چگونگی نیاز داریم.docx
16.8K
🔸مطلب پیش روی، گزیده ای از مباحث استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره) است که با عنوان "معرفی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی" در دفتر تبلیغات اسلامی مشهد در دی ماه 1379 ارائه شده است. 🔸عنوان این مطلب؛ «به فلسفه چگونگی نیاز داریم»، است. ایشان در این مطلب کوتاه و مختصر، به ضرورت دستیابی به فلسفه چگونگی اشاره می کنند و در ضمن آن، پیرامون ظرفیت موجود فلسفی (چرایی، چیستی) حوزه نیز سخن می گویند. @monir_ol_din
؛ 🔸گزارشهایی از کلام دو استاد مکتب فرهنگستان علوم اسلامی قم، ارائه شد. از استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره) که بنیانگذار بودند و از استاد آیت الله میرباقری(زیدعزه)، ریاست کنونی فرهنگستان. 🔸نتیجه آنکه؛ فرهنگستان علوم اسلامی، یک است، ضدیت با فلسفه در آن راه ندارد و بیمعناست، مثل همه مدارس و مکاتب علمی است و نقد می کند. این مکتب به واسطه دغدغه ای که درباره در جامعه دارد را ناظر بر فلسفه اسلامی طرح می کند. 🔸البته که، می توانیم اندیشه فلسفی فرهنگستان را هم نقد کنیم، و این نیاز به خواندن دارد. باید آن را خواند و درباره مدعیاتش اندیشید. @monir_ol_din