eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
851 دنبال‌کننده
404 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➕فرهنگستان علوم اسلامی برگزار می‌کند: 🔰دوره علمی بررسی عینیت جامعه در سنت اندیشمندان غربی و فیلسوفان مسلمان ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان غربی دورکیم، هگل، مارکس، دیلتای، وبر ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان علامه‌طباطبایی، استاد مطهری، علامه مصباح‌یزدی ؛ 🔻طرح نظریات اندیشمندان مسلمان استادسید منیرالدین حسینی الهاشمی : قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، فرهنگستان علوم اسلامی، ط۲ : پنج‌شنبه‌ها؛ ۱۳، ۲۰ و ۲۷ تیرماه، ساعت ۹ الی ۱۳ جهت و شرکت در دوره مشخصات خود را حداکثر تا تاریخ ۱۲ تیرماه به شماره ۰۹۱۹۸۵۲۳۴۴۲ پیامک کنید. (شرکت در دوره می‌باشد) @farhangestan_edu
🔸برادر عزیزم آقای دکتر جهانبخش(پژوهشگر گروه روش تحقیق فرهنگستان علوم اسلامی) لطف کردند و از کلمات استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره) مطلبی را که مرتبط با موضوع است برای بنده ارسال کردند. از ایشان کمال تشکر را دارم. 🙏 👇👇👇👇 🔅خب «توسعه‌ي تعبد» چه وقت «نياز» به آن پيدا مي شود؟ وقتي كه «فشار» از آن طرف باشد، بخواهد «انزواي تعبد»، «استحالة تعبد» انجام بگيرد. آن زماني كه «فشار» بيايد، محيط بخواهد يك چيزي را «از بين ببرد»، به قول معروف برسد به رگ شيرينش، به آخرش، اين «عكس العمل» نشان مي دهد ديگر، در «برابر محيط»! يعني اگر "زنده نباشد" كه "خورده مي شود" ديگر! وقتي كه «شرايط» آمد براي «منحل» كردن، اگر اين زنده نباشد، اين منحل مي شود؛ يعني چه؟ يعني «تغذيه» مي شود؛ مي رود مي شود «جزء يك چيز ديگر»، منحل مي شود؛ اگر «زنده» باشد تا وقتي كه حيات هست و «علامت حيات» هست، «دفاع» هست؛ اگر دفاع است، مي خواهد "نگذارد از بين برود"؛ وقتي "نخواهد از بين برود" معنايش اين است كه «توسعه»‌ي خودش را مي خواهد؛ توسعه‌ي خودش را بخواهد آن وقت مي گويد از جمله‌ي «ابزارها»يم «فلسفه‌ي چگونگي» است؛ و فلسفه‌ي چگونگي درست مي کند. 🔸منبع؛ جلسه ۵ دوره اول مباحث @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعدادی در کانال بارگذاری شده بود که برای آشنایی بیشتر با و مفید میباشد. @monir_ol_din
📖فهرست که در کانال نشر داده شده است. 📖 متون مذکور از بیانات استاد سیدمنیرالدین حسینی (ره) و برخی شاگردان ایشان استفاده شده است. 🔸🔸🔸 ۱ 📖موضوع کار فرهنگستان چیست؟ https://eitaa.com/monir_ol_din/9 ۲ 📖 به فلسفه چگونگی نیاز داریم. https://eitaa.com/monir_ol_din/14 ۳ 📖به روش چگونگی نیاز داریم. https://eitaa.com/monir_ol_din/29 ۴ 📖تبیین انکارناپذیری از کتاب "اصالت ربط https://eitaa.com/monir_ol_din/37 ۵ 📖تبیین "اصول انکارناپذیر" https://eitaa.com/monir_ol_din/70 ۶ 📖توضیح مبنای "اصالت شیء" و نقد آن https://eitaa.com/monir_ol_din/87 ۷ 📖توضیح مبنای "اصالت شرایط" و نقد آن https://eitaa.com/monir_ol_din/139 ۸ 📖تبیین حقیقت "اصالت ربط" https://eitaa.com/monir_ol_din/196 ۹ 📖تبیین حقیقت "اصالت تعلق" https://eitaa.com/monir_ol_din/290 📖مبانی فلسفی «نظام ولایت» https://eitaa.com/monir_ol_din/491
◾️آجرک الله يا بقية الله◾️ ◾️السلام عليك يا جعفر بن محمد أيها الصادق يابن رسول الله◾️ ◾️حضرت آیت الله خامنه ای: استمرارِ جهاد و مبارزه خستگی‌ناپذیر، اولین درس حضرت امام صادق علیه‌السلام برای ما‌ست. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فلسفه منطق.docx
19.7K
🔸 نویسنده؛ محمد متقیان 🔸عنوان؛ فلسفه منطق 🔸تاریخ نشر؛ 14 بهمن 1391 ✔ یادداشت پیش روی برای شرکت در همایشی منطقی به انجمن فلسفه و حکمت ایران ارسال شده بود که در اختیار عزیزان فرهیخته قرار می گیرد. مطالب دیگری پیرامون از حقیر موجود است که ان شاءالله به مقتضا و مناسبتی ارائه خواهم کرد. امیدوارم از نگاه نقادانه دوستان عزیز بهره مندگردم. 🙏 @monir_ol_din
✍ محمد متقیان 🔸موضوع؛ فلسفه منطق 🔸 نویسنده کتاب می گوید: 🔺 «به عقيده من، همان طور كه وظيفه فلسفه علم و فلسفه رياضي، بررسي مسائل فلسفي نشأت گرفته از علم و رياضي است، هدف فلسفه منطق نيز بررسي مسائل فلسفي ناشي از منطق است. يكي از اهداف اساسي منطق، تشخيص استدلال هاي معتبر از استدلال هاي نامعتبر است و هدف از نظام هاي صوري منطقي مانند منطق جمله ها و منطق محمولات، وضع قوانين دقيق اعتبار يا همان تعيين معيارهاي صوري محض آن است. بعضي از سوال هاي نوعاً فلسفي ناشي از منطق از اين قرارند: اعتبار يك استدلال به چه معناست؟ مراد از استنتاج يك گزاره از گزاره اي ديگر چيست؟ صدق منطقي يك گزاره چه معنا مي دهد؟ آيا اعتبار لزوما بايد در ارتباط با يك نظام صوري تبيين شود؟ يا مفهومي فراسيستمي وجود دارد که نظام هاي صوري در صدد ارائه آن اند؟ ارتباط بين استدلال معتبر و استدلال درست چيست؟ چگونه نظام هاي صوري منطقي فرد را براي ارزيابي استدلال هاي غيرصوري ياري مي دهند؟» هاک، سوزان، فلسفه منطق،۱۳۸۲،نشر طاها، ۲۷ 🔺 هاک و دیگران فلسفه منطق را برای منطق جدید تعریف و ترسیم نموده اند، و آقای عسگری سلیمانی از محققان حوزه منطق و فلسفه منطق نیز در پژوهشهای خود اصرار دارند که این دانش در منطق سنتی و قدیم نیز قابل تطبیق و ردیابی است. ایشان در کتاب خود "سرشت کلیت و ضرورت"مدلی از فلسفه منطق را ارائه نموده است و در مقالاتی چند نیز به معرفی روش و مسائل فلسفه منطق پرداخته است. این مطلب ادامه دارد.... @monir_ol_din
محمد متقیان 🔸موضوع؛ فلسفه منطق 1⃣ در نگاه پیشین، می توانستیم به زوایایی از منطق دست یابیم و احیاناً به تطور و تکامل در آن نیز توفیق یابیم واین امر لازمه هر پرسش و نگاه درجه دومی است. نگاه مختار، مرحله ای فراتر و عمیقتر از نگاه موجود است. در این تعریف، ، دانشی است که ابتدا با تأمل در مسائل و عناوین منطقی، آنها را نموده و حقیقت و واقعیت آنها را مورد سؤال قرار می دهد. این مرحله همانی است که با فلسفه منطق موجود اشتراک دارد و از سرمایه های تحقیقی آن هم می تواند بهره برداری نماید. 2⃣ در این مرحله پرسشهایی از این دست مطرح است که فی المثل؛ چیست؟ تقسیمات آن برچه اصل و مبنایی استوار است؟ چرا قضیه در اولین تقسیم دوگانه است و آیا امکان دارد که به صورتی غیر از حملیه و شرطیه دست یابیم؟ حقیقت قضیه شرطیه چیست و چگونه است که قضیه ای شرطیه صورت بندی می شود؟ و..... 3⃣ پاسخ هایی که به این پرسشها داده می شود، ما را به اصول عامی می رساند که پیکره های منطق برآنها بناگذاشته شده است مانند _امتناع_تناقض و _علیت و..... . فلسفه منطق در این رتبه همانی است که پیشتر پرداخته شد. استنباط ها و برداشتهای این مرحله می تواند مقدمه ای قرار بگیرد برای آنچه که تحت عنوان فلسفه منطق مختار از آن نام برده می شود. 4⃣ در نگاه مختار، فلسفه منطق دانشی است که میان تأملات درجه دوم ناظر بر علم منطق با اصالت ها و مبدأهای هستی شناختی ارتباط برقرار می کند و اینگونه تحلیل می کند که چه نسبتی میان بنیان های هستی شناختی و اصالت های عام فلسفی با اصول حاکم بر مسائل علم منطق برقرار است؟ 5⃣ به عنوان مثال، دانش منطق که در لایه پسین خود تکیه بر اصل عام این همانی دارد، به کدامین تفسیر از هستی و مکتب فلسفی و متافیزیکی ارجاع داده می شود؟ اصل این همانی که بنیان قضیه حملیه را سامان می بخشد با چه تفسیری از امور عام فلسفی هماهنگی دارد و از چه مبنای فلسفی (به معنای هستی شناسی) برمی خیزد؟ 6⃣ معتقدیم که منطق و روش، باید با که هستی را تفسیر می کند و نیز آن مفهوم مرکزی که محور تحلیل هستی ها و تعینات می گردد، هماهنگی داشته باشد و در غیر این صورت، دوپارگی در تحلیل و توصیف و نیز در مکانیزم تصرف که همان منطق است ایجاد خواهد شد. منطق در هر نگاهی، به عنوان علمی روشی و مکانیزم تصرف تعریف می گردد، به نظر می رسد که باید میان با مبنای عامی که تحلیلی عام از تعینات و کیفیت ها و هستومند ها ارائه می کند هماهنگی باشد. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 شروع دوره از امروز . 🔺 با ارائه: دکتر 🕘 جلسه اول؛ ساعت ۹ صبح https://eitaa.com/monir_ol_din/949
✨ گزارش تصویری دوره علمی با ارائه هفته اول دوره- پنج شنبه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۸ @monir_ol_din
👌 قابل توجه دوستداران 🔅به زودی دوره علمی با ارائه در کانال بارگذاری میشود. 🔸موضوع؛ نظریات اندیشمندان غربی؛ کنت_ دورکهایم هگل_مارکس دیلتای_وبر 👇👇👇 @monir_ol_din
دکتر قائمی نیک.mp3
28.96M
🔸استاد؛ دکتر 🔸موضوع؛ نظریات اندیشمندان غربی 🔸تاریخ؛ ۱۳/ ۴ / ۱۳۹۸ https://eitaa.com/monir_ol_din/957
دکترقائمی نیک-2.mp3
37.61M
🔸استاد؛دکتر 🔸موضوع؛ ادامه نظریات اندیشمندان غربی 🔸تاریخ؛ ۱۳ / ۴/ ۱۳۹۸ https://eitaa.com/monir_ol_din/958
خلاصه درسگفتار- قائمی نیک.docx
16.1K
🔸استاد؛ دکتر 🔸موضوع؛ نظریات اندیشمندان غربی 🔸تاریخ؛ 13 / 4/ 1398
🔸 استاد؛ بر اساس تقسیم بندیِ یورگن هابرماس می توان سه گرایش مهم جامعه شناسی در غرب را اینطور بررسی کرد: 1. گرایش پوزیتیویستی که در نگاه هابرماس بر اساس «علقۀ فنی-ابزاری شناخت» (technical cognitive interests) مطرح می شود و نظریه پردازان آن، آگوست کنت و امیل دورکیم هستند. با این حال پیدایش اصل این علقه را می توان تا دکارت و ریاضیات تحلیلیِ او پی گرفت. به دنبال معضلۀ منطقی ای که دکارت در آن گرفتار شد، کانت میان عقل نظری و عقل عملی تفکیک نمود. دورکیم، بنا بر آنچه در کتاب «صور بنیادین حیات دینی» و کتاب «جامعه شناسی و فلسفه» ذکر کرده، به دنبال بسط قواعد عقل نظری به قلمرو جامعه است. به تعبیر دیگر، کانت اگر سه مقولۀ مشهور را از قلمرو عقل نظری به قلمرو عقل عملی منتقل ساخت، دورکیم سعی دارد تا این سه مقوله را با منطق عقل نظری، با جعل قلمرو جدیدی به نام جامعه بشناسد. 2. گرایش دوم بر مبنای «علقۀ عملی شناخت» (practical cognitive interests) است که از میل بشر به افزایش فهم متقابلِ بیناذهنی سرچشمه می‌گیرد و موجب توسعه عرصه‌های مطالعاتی‌ای می‌گردد که با معنای زبان، نمادها، هنجارها و کنش‌ها ارتباط دارد یعنی همان دانش تفسیری و تأویلی. جامعه شناس این علقه، ماکس وبر است که البته در بررسی پیشینۀ بحث می توان به دیلتای نیز اشاره کرد. برای درک رابطۀ وبر با سنتِ اصلی فلسفۀ غرب، می توان به اقدامی است که دیلتای در تغییر ماهیت عقل کانتی انجام داد، توجه کرد. دیلتای عقل کانتی را از قلمرو سوژه به قلمرو جهان زندگی و تاریخ منتقل ساخت. وبر این قلمرو را قلمرو علوم فرهنگی نامید و علوم اجتماعی یکی از اقسام علوم فرهنگی دانست. از این رو برخلاف عقل نظری، ما در اینجا دیگر ضرورت علّیِ عقل نظری را شاهد نیستیم، بلکه حوادث اجتماعی را بر اساس اصل جهت کافی توضیح می دهیم. ابزار روشی وبر، نمونۀ آرمانی (Ideal Type) است. 3. گرایش سوم مبتنی بر «علقۀ رهایی‌بخش شناخت» (emancipatory cognitive interests) است که منبعث از توانایی انسان برای «استدلال انعکاسی یا بازاندیشانه» (reflective reasoning) است. نظریۀ انتقادی در اینجا بررسی می شود و نظریۀ پرداز مشهور کلاسیک آن، کارل مارکس است؛ هرچند به دلیل طرح بحث باید به هگل اشاره کرد. هگل برای حل تفکیک عقل نظری از عقل عملیِ کانت، اصل اثبات (ابتنای علم بر اثبات اصول موضوعه) را نقد کرده و فلسفه را مبتنی بر اصل نفی (سلب) می داند. نفی این امکان را به او می دهد که برخلاف متفکرین دورۀ کلاسیک و روشنگری، اصل تضاد را به عنوان مبنای فلسفه بپذیرد، هرچند آن را به تبعیت از کانت، در قلمرو ایده ها جاری می سازد. مارکس با اشاره به اینکه جهان ماده و نیروی اجتماعی متناسب با آن، یعنی پرولتاریا در فلسفۀ هگل به آزادی نمی رسند، موضوع فلسفۀ خود را از عمل (پراکسیس) پرولتاریا در قلمرو جامعه قرار می دهد و با معکوس ساختنِ دیالکتیک هگل، اصل تضاد را به قلمرو حیات اجتماعی منتقل می سازد. در جامعۀ سرمایه داری، پرولتاریا تحت ایدئولوژی های کاذب، امکان وحدت و تبدیل شدن به یک طبقه را ندارد، لذا علم اجتماعی موظف به نقد وضعیت سرمایه داری و آگاه کردنِ پرولتاریا نسبت به جایگاه تاریخی خود است. از این رو، نظریۀ اجتماعی، نظریۀ انتقادی است. @monir_ol_din
8425.jpg
42.8K
🔸کتاب؛ هستی شناسی اجتماعی 🔸نویسنده؛ آقای سیدعلی سیدی فرد ✔نکاتی درباره این کتاب قابل طرح است که، عرض خواهد شد. @monir_ol_din
امتداد حکمت‌ و فلسفه
#معرفی‌کتاب 🔸کتاب؛ هستی شناسی اجتماعی 🔸نویسنده؛ آقای سیدعلی سیدی فرد ✔نکاتی درباره این کتاب قابل ط
🔸کتاب: هستی شناسی اجتماعی 🔸نویسنده: آقای سیدعلی سیدی فرد ✔آقای سیدی فرد در یک نشست علمی به معرفی کتاب و نظریه نوآورانه خویش پرداختند که مورد نقد ناقدین هم قرار گرفت. خلاصه ای از کلام ایشان جهت آشنایی بیشتر با نظریه نهایی این کتاب ارائه می شود: 🔺 در ابتدا سیدی فرد، به عنوان ارائه‌کنندۀ نظریه، به ارائۀ بحث خود پرداختند و بیان کرد: هستی‌شناسی اجتماعی به دو پرسش عمده می‌پردازد: پرسش از «هستی و واقعیت امر اجتماعی» و پرسش از «چیستی و ماهیت امر اجتماعی». در یک تقسیم‌بندی، دیدگاه‌های اصلی ارائه‌شده در این حوزه را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دیدگاه‌های «کُل‌گرایانه» و دیدگاه‌های «فردگرایانه». 🔺وی ادامه داد: دیدگاه‌ حاضر- که بر اساس پاره‌ای از دستاوردهای دانش اصول الفقه و به ویژه با تکیه بر برخی نوآوری‌های اصولی شهید سید محمد باقر صدر (ره)، سامان یافته است- نظریه‌ای فردگرایانه محسوب می‌شود که لوازم گسترده‌ای را در حیطۀ روش فهم پدیده‌های اجتماعی در پی خواهد داشت. این دیدگاه قادر است به نحو بهتری شواهد ارائه‌شده از سوی کل‌گرایان- نظیر مسألۀ «فشارآوری واقعیت‌های اجتماعی»، «مقاومت‌پذیری واقعیت‌های اجتماعی» و «بقای واقعیت اجتماعی و زوال افراد تشکیل‌دهندۀ جامعه»- را تبیین کند. 🔺این پژوهشگر بیان کرد: به طور بسیار فشرده می‌توان این دیدگاه را به این صورت بیان کرد: «هر امر اجتماعی عبارت است از یک مرکب اعتباریِ متشکل از «نماد»، «عنوان خاص» و «مجموعه‌ای از گزاره‌های هنجاری» که با یکدیگر «تقارنی شدید» یافته‌اند و این مرکب اعتباری، منشأ دو گونه الزام می‌گردد: «الزام دلالت‌شناختی» و «الزام روان‌شناختی»». 🔺در ادامه سیدی فرد به توضیح عناصر مفهومی نظریۀ فوق، یعنی «نماد»، «عنوان»، «گزارۀ هنجاری»، «شباهت خانوادگی»، «نظریۀ تقارن شدید(قرن أکید)»، «مدلول تصوری»، «مدلول تصدیقی»، «ارادۀ جدیه»، «الزام دلالت‌شناختی» و «الزام روان‌شناختی» پرداختند و توضیح دادند که در میان عناصر فوق، «نظریۀ تقارن شدید (قرن أکید)» و دو مفهوم «الزام دلالت‌شناختی» و «الزام روان‌شناختی» که در امتداد آن قرار دارند، واجد جایگاهی محوری می‌باشند و با تأکید بر همین نظریه و دو مفهوم مذکور می‌توان شواهد اقامه‌شده از سوی کُل‌گرایان را به نحو بهتری تبیین کرد. نظریۀ تقارن شدید (قرن أکید) از سوی شهید محمد باقر صدر (ره) در مباحث وضع و الفاظ علم اصول و با انگیزۀ حل «پاردوکس وضع» مطرح شده است. نظریۀ تقارن شدید، زمینۀ طرح دو مفهوم «الزام دلالت‌شناختی» و «الزام روان‌شناختی» را مطرح می‌کند و بر اساس این دو مفهوم می‌توان بسیاری از پدیده‌های اجتماعی را که کل‌گرایان با قائل شدن به یک واقعیت اجتماعی غیرقابل تقلیل به افراد تبیین می‌کنند، بدون قائل شدن به چنین واقعیتی، به نحو بهتری تبیین کرد. ➖به نقل از: http://mana.sccsr.ac.ir @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا