فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم گرفته خدایا فقط برای "حسین"
بگو که کی برسم من به "کربلایحسین"
🎙سیدمجید بنیفاطمه
❣أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ؛
سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد...
📙زیارت ناحیه مقدسه
#امام_حسین
•••
غافلان تشديد مےخوانند و عشّاق تو تاج
اى بنازم " ميم " نامت با مشدد بودنش...
#من_محمد_را_دوست_دارم
#پیشنهاد_پروفایل
#نشر_حداکثری
#سلام_امام_زمانم
ا┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═┅ا
ای در تو زنده تا به ابد صبر فاطمه
آقا به حق ناله خیرالنسا بیا
دریاب با تصدقی این مستمند را
ای حضرت کریم ، عزیز خدا بیا
از فرط مصیبت شده ام تحبس الدعا
بنما خودت برای ظهورت دعا بیا
از قتلگاه ناله هل من معین رسد
ای وارث حسین سوی کربلا بیا
طفلان تشنه حسرت عباس می خورند
ای ساقی دوباره آن خیمه ها بیا
[ تعجیل در #ظهور ۳ صلوات ]
🌹السلام علیک یا بقیه الله🌹
💛🌱
و چه نَزدیک صدایِ قدمش می آیـد💐
حضرت مـآه شَمیـم نفسَش می آیـد🌸
♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥
#مولای_من!
•
جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش اند.
تنها هنگامی که به شما میرسم،
رو به روی #توام و به #تو سلام میکنم،
آن زمان جهان به تعادل میرسد.
جواب بدهی یا نه،
#تو جهان مرا متعادل میکنی.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#السلام_علی_المهـــــدی....💚
به امید روزی که
تویِ تقویـمای دنیـا ببینیم یھ روز
زیر یک جمعه نوشتن:
﴿ظهورِ بقیة الله :)♥️ ﴾
ان شاءالله🙏🏻
🏴 امسال تنها زائر پیاده اربعین ؛ امام مهربانیها ، امام زمان مهدی بقیة الله الاعظم است😭😭😭😭
بعد نمازت بگو :
آقاجان ما که رویمان نمیشود بگوییم ما را توی ثواب اربعین تان شریک کنید ، ما را قابل بدانید و دعایمان کنید آقاجان 😔.
به کربلا رسیدید سلام ما را به جد بزرگوارتان و عموی عزیزتان برسانید😭🙏🏻 و بفرمایید شیعه ها دلشون برای دور هم جمع شدن و زیارت عاشورا خواندن و روضه خواندن و العجل العجل گفتن واقعا تنگ شده.....😔😔😔😔
چاره ی کار ما فقط به دست شما باز میشود 😔، آقاجان یا صاحب الزمان
جان مادرت زهرا سلام الله علیها یاد ما هم باشید.... در طواف دور مرقد مطهر آقا.....در نماز و....ما را دعا و یاد کنید که ما جا مانده ایم و ما را یاد کنید و دعا...
در قدم ب قدمهای مبارکتان بسوی حسین فاطمه علیه السلام ما را بسیار دعا کنید آقاجان 😔😔
آقا حسرت خوردندگانیم در فراق و دیدن جمال پر نور شما ♥️
یــا صاحب الزمان ادرکنی 😭😭😭
التماس دعا 🤲
#اتفاقات بعد از #شهادت #اباعبداللهالحسین علیهالسلام. ..
#گوشت شتری از لشگرگاه امام #حسین علیه السلام را در قبیله ای تقسیم کردند ،
ولی دیگ #آتش گرفت...
چیزی از تَرَکه امام حسین (علیه السلام) را بر دیگی نهادند ، #دیگ به آتش بدل شد...
گوشت #شتری از لشگر امام که به #غارت رفته بود چون حنظل #تلخ گردید......
📚 منابع :
نظم دررالسمطین : ۲۲۰
المحاسن و المساوی : ۶۲
المعجم الکبیر : ۱۴۷
مجمع الزوائد : ۹/۱۹۶
تاریخ دمشق : ۴/۳۴۰
تاریخ الاسلام : ۲/۳۴۸
سیر اعلام و النبلاء : ۳/۲۱۱
تهذیب التهذیب : ۲/۳۵۳
الخصائص الکبری : ۲/۱۲۶
تاریخ الخلفاء : ۸۰
مقتل الحسین : ۲/۹۰
التذکرة : ۲۷۷
نورالأبصار : ۱۲۳
إحقاق الحقّ : ۵۱۰ــ۱۱/۵۰۶
⏮ادامه دارد ......
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
🍀 ↯↯ داســــتــان مـعـنـــوی ↯↯🍀
🌹امام حسین علیهالسلام
❤️و آرزوی بسیار زیبای شهید
❇️ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگوید:
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.
خیلی ناراحت شدم، رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم.
اونا رو چک کردم، دیدم درسته
رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم:
اشتباه شده، اشتباه شده،
این فرزند من نیست!
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟
کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده
هر چی گفتم باور نکردند.
کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد.
من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.
به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم.
اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم.
چهره آرام و زیبای آن جوان که نمیدانستم کدام خانواده انتظار او را میکشید، دلم را آتش زد.
خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحهای برایش خواندم و رفتم.
سالها از آن قضیه گذشت.
بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است!
اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد، به محض بازگشتش، ازش پرسیدم:
چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده.
وقتی بهش دادم، اصرار کرد که راضی باشم.
بهش گفتم در صورتی راضیام که بگی برای چی میخوای
اون بسیجی گفت:
من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم.
قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام دفن بشم،
میخوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید...
شهید آرزو میکند کنار اربابش حسین علیهالسلام دفن بشه،
اونوقت جاده آرزوهای ما ختم میشه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی، گناه و ...
⚜خدایا! ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون، جایی برای تو باز نکردیم...
✍منبع:
📗کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱،صفحه۵۴
#من_محمد_را_دوست_دارم