✔️ ایشان زنده هستند....
شیخ راوندی از #امام_صادق علیه السلام روایت کرده است:
روزی همراه پدر بزرگوارم حضرت #امام_محمدباقر علیه السلام به باغ های ایشان رفتم ، در راه به صحرایی رسیدیم،
در آنجا پیرمرد ریش سفیدی را دیدیم، پدرم به احترام آن شخص از اسب پایین آمد و دست و پای آن شخص را بوسید. من خیلی تعجب کردم ، سپس با هم نشستند و شروع کردند به حرف زدن ، پدرم به آن شخص می گفت : فدایت شوم! فدایت شوم! سپس بعد از مدتی آن پیرمرد خداحافظی کرد و ناپدید شد.
من با تعجب به پدر بزرگوارم عرض کردم: ای پدر بزرگوارم ! این شخص چه کسی بود که دست و پایش را بوسیدی و به او گفتی فدایت شوم؟!
پدرم فرمودند : ای پسر بزرگوارم ! این شخص که دیدی جد بزرگوارت #امام_حسین علیه السلام بود.
📚 #مدینة _المعاجز : ح 102
#گوشه_ای_از_معجزات_امام_حسین_علیه_السلام
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
✔️ خشک شدن دست....
شیخ راوندی رحمة الله در کتابش روایت کرده است:
وقتی #امام_حسین علیه السلام کودک بودند به همراه مردی به جایی رفتند. آن مرد #لعین خواست به امام حسین علیه السلام سیلی بزند ولی در همان لحظه به اذن خدای تبارک و تعالی دست آن مرد لعین خشک شد و نتوانست دست خود را حرکت بدهد. آنگاه با التماس و خواهش از امام حسین علیه السلام خواست تا برای او دعا کند .
امام حسین علیه السلام به او فرمودند: هرگز آن کار را تکرار نکن. آن مرد گفت : به خدا قسم دیگر آن کار را انجام نخواهم داد.
آنگاه امام حسین علیه السلام برای آن مرد دعا کرد و در همان لحظه به اذن خدای تبارک و تعالی دست آن مرد به حالت اولش برگشت.
📚 #مدینة_المعاجز : ح 103
#گوشه_ای_از_معجزات_امام_حسین_علیه_السلام
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨