داستانی زیبا 🌸🖇
از خواب بیدار شدم به ساعت نگاه کردم نیمه
های شب بود دلم آشوب بود
دوباره برگشتم سر جایم بخوابم
ولی دلم هعی شور میزد
خواب بد دیده بودم ؟
نه خواب بد نبود .
منتظر کسی بودم ؟
نه کسیو نداشتم ک منتظرش باشم
پسرم چندین سال بود که شهید شده
بود . بلند شدم رفتم سراغ قاب عکس
محمد مهدی به چهره ای زیباش نگاه کردم
بازم آروم نشدم یعنی چم شده بود.
من که همیشه دلم آشوب میشد با پسرم
که حرف میزدم آروم میشدم .
دیدم اینطوری نمیشه رفتم سر سجاده
شروع کردم نماز خواندن چند ساعتی شده بود
نمیدانم ولی بازم ته دلم خالی بود
اشکام مثل سیل میرخت خدایا یعنی
چم شده؟
بلند شدم در خونه رو باز کردم یکم کوچه رو
جارو زدم تو همین دقیقه ها یکم هم کوچه رو آب پاشیدم تو حال هوای خودم بودم دیدم یه آقا از خم کوچه پیچید
از دور قیافه اش مشخص نبود
تعجب کردم آخه این موقعه صبح کی میتونه باشه
نکنه تو این شهر غریب باشه؟ جارو رو گوشه در گذاشتم به طرفش رفتم
صداش زدم مادر اینجا غریبی؟
برگشت نگام کرد صورتش مثل ماه بود
مهوش شده بودم با صدای زیبایی گفت:
مادر من الان خیلی ساله غریبم
لبخندی به صورتش زدم گفتم
خدا بزرگه پسرم بیا بریم چایی مهمون من باش
من اولین صبحه که اینقدر دلم آشوبه
همش فکر میکنم گمشده ای دارم
قرار است بیاید.
با لبخند زیبا گفت :مزاحم نیستم؟
سری گفتم نه پسرم چه مزاحمتی بیا منم تنهاییم
بعد از چند ساعتی حرف از پسرم برایش گفتم
که سالیان سال شهید شده ولی پیکرش هنوز برنگشته
و او هم از غریبیش گفت دلم برایش کباب شد
مگر او که بود اینقدر غریب تنها بود همین که بلند شد دلم باز آشوب شد بهش گفتم کجا پسرم
گفت مادر باید برم لبخندی بهش زدم گفتم
خدا خیرت بدهد قبل از آمدنت دلم مثل سیر سرکه میجوشید همین که دیدمت آروم شدم
با لبخندی عاقلانه کفش هایش را پایش کرد و گفت مادر فردا پسرت باز میگردد تعجب کردم
حتی دیگر یادم رفت خدافظی کنم ازش.
وقتی برگشتم
وسط های کوچه بود .ک یادم آمد اسمش را نپرسیدم
داد زدم آهای مادر اسمت چیست؟
لبخندی زد گفت مادر سید مهدی هستم از خم کوچه پیچید
اشک هایم سر چند دقیقه کل صورتم رو پوشوند دنبالش دویدم ولی او رفته بود
دم خونه های های گریه سر دادم چطور
مهدی فاطمه اینجا بود من نشناختمش
تا خود صبح خواب نرفتم برای غریبی اش
گریه کردم
ساعت ۷صبح بود که صدای در بلند شد
سری بلند شدم به طرف در رفتم حتی چادرم
راهم چپه پوشیدم کفش هایم را هم لنگه به لنگه فکر کردم شاید برگشته باشد همین که در را باز کردم دوتا مرد دیدم هرچه گشتم کسی مشابعه به او ندیدم غم عالم در دلم ریخت
صدای پسر جوانی که دم در بود بلند شد
گفت :حاج خانم حالتون خوبه
خودم را جمع جور کردم گفتم آری مادر
کاری داشتید ؟
گفت از بنیاد شهید مزاحم شدیم پیکر
پسرتون باز گشته.....
@bipelak1
www.madeh.ir-13-1583407866171.mp3
7.12M
شیعه رو دارن میکشن تو دنیا
مهدی بیا....
🙂
『 یابَلْسِمَ لِلجُروحٔ』
「📸🥀」 ای نجات دهنده ی قلب تیره و تاریک من:)💔 مَلـیکـه
از این عکس نوشته های ناب میخوای🙃
یه سر به اینجا بزن پشیمون نمیشی؛)
https://eitaa.com/joinchat/3685089411Cebb26ac644
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙂🍃
۲۱بهمن ماه بود ساعت حدود۹:۳۰ شب بود که زنگ زد منزل با همسرش صحبت کرد
گفت :چند هفته دیگه میایم خونه رو قشنگ تمیز کن که میخوام وقتی اومدم فقط بخوابم
مهدی از این عادت ها نداشت حتما خیلی خسته شده هست که همچین میگه
کسی چه می دانست مهدی قراره خیلی زودتر یعنی فردای
آن روز به خانه ابدی اش برگردد😔
و۲۲بهمن ۹۴ دقیقا روز تولدش به آغوش
پروردگارش رسید و تمام خستگی اش را جبران کرد
آخرین تصویر از شهید مهدی ثامنی راد ✨
#ماجرای_عجیب_یک_تولد
『 یابَلْسِمَ لِلجُروحٔ』
🙂🍃 ۲۱بهمن ماه بود ساعت حدود۹:۳۰ شب بود که زنگ زد منزل با همسرش صحبت کرد گفت :چند هفته دیگه میایم خ
وقتی عکس روی جلد کتاب رو دیدم گویا سالیان سال هست که این شهید بزرگوار رو میشناسم
این کتابو از دست ندین ....
❇️ بچه ها‼️
چقدر حضرت زهرا سلام الله علیها خیالشون از ما جمعه!؟
میتونن امام زمان رو به ما بسپارن!؟
❇️ هر دوشنبه و پنجشنبه که پروندمون میره زیر دست آقا، مثل اون شاگرد زرنگه روی ما حساب میکنن❗️⁉️
رفقا بیاید بریم تو تیم فرمانده✨تو تیم حضرت مادر✨
خلاصه کنم و بریم سراغ بحث اصلی.
باید از فرمانده یاد بگیریم که هیچ بهانه ای برای تنها گذاشتن امام زمان قبول نیست❌
باید از ولایت دفاع کنیم. نه اینکه بگیم
⚜ بابا ما فعلا جوونیم
⚜ من باردارم وضعیتم خاصه
⚜ من بیمارم از من ساقطه
و.... ⚜
بهانه نتراشیم. حضرت مادر با همه این شرایط پای دفاع از ولایت موندن تا پای جون🖤
میگفت:بعد از عاشورا آهنگ گوش بدم اشکال داره؟
گفتم:اشکال🙃
فقط یادت باشه امام حسین مارو اصحاب خودش میدونه؛
تو اگه یکی از اعضای خانوادت شهید بشن تا چند روز عزا داری؟
حسین نگاهش به منو توعه
نکنه تو دلش بگه:حواسش به غمم نیست؛
سیدالشهدا به ما نیاز نداره ما بهش نیاز داریم....
#لبیک_یاحسین
هواست به کارات باشه اقامون چشمش به ماهاست!:)
#شبتونامامحسینیع 🌱🖤
میدونستید امشب نامه اعمال ما به دست امام زمان میرسد
به این فکر کردی که شاید یکی یکی از گناهانمون دل آقا رو به درد بیاره
به این فکر کردی دلشکستن چقدر تاوان داره؟
ما باید تقاص هر اشکی که از چشم مهدی زهرا
میاد باید جواب بدیم
مراقب کارات باش ...
آقا دلش به ما خوشه مبادا ناامیدش کنی:)
🌼🍂دوشنبه هاوپنج شنبه ها نامه اعمال ما به دست آقا میرسد
#شبتون_بی_گناه
#بهرسمهروز📌
السلام علیک یا صاحب زمان
السلام علیک یا ابلفضل العباس
السلام علیک یا ابا عبدالله حسین
السلام علیک یا علی بن موسی
🎀...
#صبحتون_به_زیبایی_نگاه_خدا