eitaa logo
منتخب کانالهای مذهبی
293 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
117 فایل
منتخبی از مطالب شاخص کانالهای مذهبی مختلف که شما را از مراجعه به کانالهای مذهبی متعدد بی نیاز میکند.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رادار انقلاب
💢شبکه وهابی میگفت که امام جواد، امام شیعیان چطوری در به امامت رسیده؟ خودم هم شک کردم جوابش چیه؟ آیا امکان داره؟ های_وهابی با کلی دلیل میگن که امکان نداره و اعتقادات درست نیست لطفا پاسخ بدید 🔵حضرت (ع) قبل از امامت امام جواد به بیان پاسخ این سؤال می‌پرداختند. ✅عدّه‌ای در مورد امامت حضرت جواد در ، از حضرت رضا سؤال کردند، حضرت به آن ها که به قرآن معتقد بودند، ماجرای نبوّت حضرت عیسی(ع) را در خردسالی به عنوان شاهد ذکر کرد. می‌گوید: پدرم گفت در خراسان، در محضر حضرت رضا بودم، شخصی پرسید: «اگر برای شما پیشامدی رخ داد، پس از شما امام مردم کیست؟» امام فرمود: «پسرم ابوجعفر (حضرت جواد) است». گویی پرسش کننده از شنیدن این پاسخ: ـ از این رو که حضرت جواد کودک بود و حدود هفت سال داشت ـ قانع نشد، حضرت به او فرمود: «خداوند حضرت عیسی(ع) را در کمتر از سن ابوجعفر (حضرت جواد) به عنوان پیامبر شریعت تازه‌ای برگزید. بنابراین، چه مانعی دارد که خدا ابوجعفر را در خردسالی به امامت برساند؟». در آیه 30 سوره مریم به این مطلب تصریح شده که حضرت عیسی در گهواره با بیان گویا چنین گفت: «اِنّی عَبْدُاللّهِ آتانِی الْکتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّا؛ بنده خدایم، او کتاب آسمانی به من عنایت فرموده و مرا پیامبر قرار داده است.» بنابراین، وقتی حضرت عیسی در گهواره برای ابلاغ شریعت تازه به مقام پیامبری برسد، چه اشکالی دارد که به اراده خداوند، حضرت جواد در سالگی، به مقام رهبری، آن هم در مورد شریعت پیامبر که بیش از دو قرن از آغاز آن با داشتن چندین رهبر می‌گذرد. 🔵این که چگونه خُرد سال به می‌رسد، دو راه در پیش داریم: 1ـ به آنان که به خدای قادر و حکیم معتقدند، می‌گوییم: چه مانعی دارد خداوند با قدرت و حکمت مطلقه‌ای که دارد، بر اساس مصالحی، شخصی را در به مقام نبوّت یا امامت برساند، چنان که مطابق قرآن، خداوند حضرت عیسی و یحیی(ع) را در دوران کودکی به مقام نبوّت رسانید؛ به استناد عیسی(ع) در گهواره سخن گفت و فرمود: «بنده خدایم، خداوند به من کتاب آسمانی داد و مرا پیامبر نمود». ✅خداوند در مورد (ع) فرمود: «یا یحیی خُذ الْکتابَ بِقُوَّةٍ و آتیناهُ الْحُکمَ صَبِیا؛ ای یحیی! کتاب (خدا) را با قوّت بگیر، فرمان نبوّت را در کودکی به او دادیم». 🔵امام برای یکی از یاران خود به نام علی بن اسباط، به همین آیه استدلال کرد، و پس از ذکر آیه فرمود: «خداوند کاری را که در امامت کرده؛ همانند کاری است که در نبوت کرده ، همان گونه که ممکن است خداوند حکمت را در چهل سالگی به انسانی بدهد، ممکن است که حکمت را در کودکی به انسانی دیگر عطا فرماید». به لینک زیر مراجعه فرمایید: ✅امکان امامت در http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=27647&mid=323012 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢اگر علی(ع) پیامبر(ص) بود، پس چرا حضرت محمد(ص) یکبار، بر روی این مطلب را ننوشتند تا بعنوان بماند؟ ✅اعلان رسمی کم تر از نوشته نیست. آن هم اعلانی که در آن(غدیر) بیش از 120000 نفر حضور داشته و آن را مکتوب کنند. در صورت شدن، از بین بردن آن برای کاری نداشت. همانطور که: در ماجرای نیز ابوبکر سند رسمی ای که حضرت زهرا(س) از پیامبر داشتند را پاره کرد و فدک را کرد. حدود یک قرن منع حدیث بود و تمامی احادیث مکتوب سوزانده شد. ✅در هنگامی که قرآن ها برای تهیه بهترین جمع آوری شدند، قرآنی که امیرالمؤمنین(ع) به امر پیامبر جمع آوری کرده بودند را نپذیرفتند. کتاب های تاریخی(سنی و شیعه) امامت حضرت علی(ع) را تأیید کرده اند و این خود یک است. ✅با این حال پیامبر اکرم(ص) در زمان شهادت خود، هنگامی که در بستر بیماری بودند فرمودند: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم تا بعد از من اختلاف نکنید.» اما عمر گفت: «او تب دارد و هزیان می گوید.» و مانع آوردن کاغذ شد. ✅ماجرای غدیر آنقدر واضح بود که نیاز به اثبات آن نیست و در آن زمان مردمان نه به خاطر تردید در این امر، بلکه به خاطر کینه و حسادتی که نسبت به حضرت داشتند و یا ترس از حکومت وقت از زیر آن سر باز زدند. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 اگر طبق ادعای شیعیان بین علی(ع) و اختلاف و خصومت بود، پس چرا علی(ع) به ابوبکر اجازه داد تا بر پیکر نماز بخواند؟ در منابع اهل سنت پنج روایت آمده که بيانگر اين نكته هستند: ابو بكر بر پيكر حضرت زهرا (س) خوانده است. اما اين روايات از نظر ضعيف هستند و در نتيجه حجت نيستند. از طرف ديگر در مقابل اين روايات، روايات بخاري و مسلم قرار دارند كه تصريح مي‌كنند، حضرت زهرا (س) تا آخر عمر با ابو بكر قهر بودند و با او صحبت نكردند: ✅فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا  بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ ، و هنگامي‌كه از دنيا رفتند، امير مؤمنان عليه السلام در مراسم تجهيز و تشييع دختر رسول خدا (ص) آنها را با خبر نكردند و خود آن حضرت بر بدنش نماز خواند و دفن كردند: ✅ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها... اين روايت بر روايات ضعيف ديگر مقدم است و ثابت مي‌شود كه ابو بكر بر بدن ايشان نخوانده است و تا آخر عمر آن حضرت از دست وي ناراحت و ناراضي بوده اند. و از طرف سوم، بسياري از علماي بزرگ اهل سنت تصريح نموده اند كه ابو بكر بر بدن آن حضرت نماز نخوانده است. ✅دفن شبانه به خاطر نماز نخواندن ابو بكر بر بدن حضرت زهرا (س) عبد الرزاق كتاب «المصنف» روايت معتبر ديگري را نقل كرده است كه اميرمؤمنان عليه السلام حضرت زهرا (سلام الله عليها) را شبانه كردند، تا ابو بكر بر آن حضرت نماز نخواند:👇👇 حسن بن محمد خبر داده است كه فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله شبانه دفن شد، رواي مي‌گويد: علي [عليه السلام] اين كار را انجام داد تا ابو بكر بر پيكر ايشان نماز نخواند؛ زيرا ميان ابو بكر و فاطمه چيزي (ناراحتي) بود. 📚الصنعاني، المصنف، ج 3، ص521 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢شیعیان علی را شجاع و پهلوان عرب میدانند، پس چرا در غصب خلافت و حمله به خانه اش، از همسر خود نکرد؟ يكى از مهمترين كه وهابي‌ها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مى‌كنند، اين است كه اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاع‌ترين فرد زمان خود بود و... عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه‌ پاسخ‌هاى گوناگونى داده‌اند كه به اختصار به چند نكته بسنده مى‌كنيم. ✅عكس العمل حضرت در برابر عمر بن خطاب: اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مى‌خواست به آن‌ها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمى‌كرد كه اين فكر را حتى از مخيله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمان‌هاى الهى بوده است. سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مى‌نويسد: عمر طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مى‌كنند»! علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى» ✅تسليم وصيت پيامبر اكرم (ص): اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگي‌اش، مطيع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واكنش وامى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمى‌داد. آن حضرت از جانب و رسولش مأمور به صبر و شكيبائى در برابر اين مصيبت‌هاى عظيم بوده است و طبق همين فرمان بود كه دست به شمشير نبرد. امر دائر بود بين اين كه اميرمؤمنان عليه السلام اساس اسلام را حفظ نمايد و از حق خود بگذرد؛ يا اين كه بر آن عده اندك حمله نموده و آن‌ها را از دم تيغ بگذراند و در عوض دشمنان اسلام و منافقين با استفاده از اين فرصت اساس اسلام را به خطر بيندازند، اميرمؤمنان عليه السلام راه دوم را برگزيد و با اين فداكارى دين اسلام را براى هميشه حفظ و دشمنان اسلام را نا اميد كرد و به طور قطع اين تصميم عاقلانه‌تر بوده است. ✅در خطبه نهج البلاغه مى‌فرمايد: در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پر خفقان و تاريكيى كه پديد آوردهاند صبر كنم، محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا مىدارد. ✅(عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است؛ لذا شكيبائى ورزيدم؛ ولى به كسى مىماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود مىديدم، ميراثم را به غارت میبرند  كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568 خطبه سوم نهج البلاغه http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢اگر علی(ع) از سمت خدا برای خلافت انتخاب شده بود، پس چرا با ابوبکر کرد؟ چرا حق خودش را نگرفت؟ ✅نکته اول حضرت علی (ع) تا زمانی که فاطمه (س) در قید حیات بود بیعت نکرد  📚طبری، تاریخ الامم والملوک، 2/448 ✅نکته دوم هنوز پیامبر (ص) دفن نشده بود که واقعه سقیفه بنی ساعده شکل گرفت و عده ای با شخصی غیر از علی (ع) کردند در حالی که علی (ع) مشغول کفن و دفن رسول خدا (ص) بودند." اما عده ای  از اصحاب و بزرگان قوم از جمله عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار ین یاسر، البراء بن عازب و ابی بن کعب با وی بیعت نکردند و جانب امام علی (ع) را گرفتند." و به تصریح مسند احمد 1/555 و طبری 2/466 این عده در خانه حضرت زهرا (س) اجتماع کرده و از بیعت با ابوبکر سر باز زدند ✅نکته سوم بنا بر این امام علی (ع) و عده ای از اصحاب ایشان و بعضی از یاران پیامبر ابتداءً و تا مدتی بعد از رحلت پیامبر (ص) با ابوبکر بیعت نکردند و زمانی هم که با او بیعت کردند فقط به خاطر حفظ اسلام و مصالح حکومت اسلامی بود.   بلاذری در بیان علت بیعت امام علی (ع) می گوید: «بعد از وفات پیامبر(ص) که تعدادی از قبایل عرب مرتد شدند عثمان به نزد علی (ع) آمد و گفت: ای پسر عمو! تا تو بیعت نکنی کسی به جنگ این دشمنان نمی رود پیوسته چنین با علی (ع) تکلم می کرد تا بالاخره علی (ع) با ابوبکر بیعت کرد.»  اما پیوسته علی (ع) در دوران خلافت ابوبکر و بعد آن از این جریانات شکایت کرده و اعتراض می کرد. 📚انساب الاشراف 1/587. ✅نکته چهارم کلام امام👇👇 در همین زمینه امام علی (ع) می فرماید: " آگاه باشید به خدا سوگند ابابکر جامه ی خلافت را بر تن کرد در حالیکه می دانست جایگاه من به حکومت اسلامی چون محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت می کند... پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیری کردم و در اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود برخیزم؟ یا در این محیط خفقان زا صبر پیشه کنم؟... پس از ارزیابی درست صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود." 📚نهج البلاغه، خطبه 3، ص 45. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢چرا امیرالمومنین(ع) بعد از هجوم به خانه حضرت زهرا (س) دست به شمشیر نبرد؟ چرا هنگام از همسر خود دفاع نکرد؟ ✅ابن عبدالبر در کتاب الاستیعاب از زبان امیرالمؤمنین (ع) نقل میکند که فرمودند: قسم به خدای عالم، اگر ترس از ایجاد تفرقه و برگشتن کفر نداشتم، این حکومت را عوض میکردم ✅اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زماني كه آن ها قصد تعرض به را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايي كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلي الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مي خواست به آن ها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائي نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسي جرأت نمي كرد كه اين فكر را حتي از مخيله اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمان هاي الهي بوده است. ✅سليم بن قيس هلالي كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مي نويسد: عمر طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالي كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوي فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوي حضرت زد. آن حضرت صدا زد: يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مي كنند»! علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بيني و گردنش و خواست او را بكشد؛ ولي به ياد سخن پيامبر صلي الله عليه وآله و وصيتي كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اي پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبري مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهي و عهدي كه پيامبر با من بسته است، نبود، مي دانستي كه تو نمي تواني به خانه من داخل شوي» 📚الهلالي، سليم بن قيس، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568،  ✅ باتوجه به نزدیکی ایام فاطمیه به کلیه شبهات در این زمینه در کانال پاسخ داده میشود. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢علي که شير خدا و اسد الله الغالب بود و در قلعه خيبر را با يک دست بلند کرد، چگونه مى‌شود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند؛ اما هيچ واكنشى از خود نشان ندهد؟ ✅يكى از مهمترين كه وهابي‌ها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مى‌كنند، اين است كه اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاع‌ترين فرد زمان خود بود و... عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه‌ پاسخ‌هاى گوناگونى داده‌اند كه به اختصار به چند نكته بسنده مى‌كنيم. ✅عكس العمل حضرت در برابر عمر بن خطاب: اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مى‌خواست به آن‌ها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمى‌كرد كه اين فكر را حتى از مخيله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمان‌هاى الهى بوده است. سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مى‌نويسد: عمر طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مى‌كنند»! علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى» ✅تسليم وصيت پيامبر اكرم (ص): اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگي‌اش، مطيع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واكنش وامى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمى‌داد. آن حضرت از جانب و رسولش مأمور به صبر و شكيبائى در برابر اين مصيبت‌هاى عظيم بوده است و طبق همين فرمان بود كه دست به شمشير نبرد. امر دائر بود بين اين كه اميرمؤمنان عليه السلام اساس اسلام را حفظ نمايد و از حق خود بگذرد؛ يا اين كه بر آن عده اندك حمله نموده و آن‌ها را از دم تيغ بگذراند و در عوض دشمنان اسلام و منافقين با استفاده از اين فرصت اساس اسلام را به خطر بيندازند، اميرمؤمنان عليه السلام راه دوم را برگزيد و با اين فداكارى دين اسلام را براى هميشه حفظ و دشمنان اسلام را نا اميد كرد و به طور قطع اين تصميم عاقلانه‌تر بوده است. ✅در خطبه نهج البلاغه مى‌فرمايد: در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پر خفقان و تاريكى كه پديد آورده اند صبر كنم، محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا میدارد. ✅(عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است؛ لذا شكيبائى ورزيدم؛ ولى به كسى میماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود میديدم، ميراثم را به غارت میبرند 📚 كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568 📚خطبه سوم نهج البلاغه @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢در کتب اهل سنت آمده که علی قصد داشت با «جُوِيريه» دختر ازدواج کند که موجب ناراحتی فاطمه شد. به همین خاطر پیامبر فرمود: فاطمه پاره تن من است 🔵 در کتاب "صحيح بخاري" حدیث 3110 آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «فاطمة بضعة مني» یعنی: «فاطمه پاره تن من است». سپس به نقل از «مسور بن مخرمه» حدیثی جعلی نوشته است كه: علي(ع) ميخواست «جُوِيريه» دختر ابوجهل را کند و به اصطلاع عامیانه بر سر حضرت زهرا(س) هوو بياورد که پيامبر(ص) اين سخن را فرمودهاند و منظورشان این بود که: يا علي اگر بخواهي با دختر ابوجهل ازدواج كني بايد دختر مرا بدهي! ✅ طبق شهادت علمای رجال ـ مثل «ابن حجر» در جلد 6 کتاب "العصابة" ، ص 94 ـ «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ همانگونه که «ابوعلم» از علمای بزرگ دانشگاه الازهر نیز در ص 170 کتاب "فاطمة الزهراء" نوشته است ـ روایت جعلی خواستگاری علی(ع) از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است! ✅«جُوِيرية» تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است. ✅این دختر تا زمان حیات پیامبر(ص) ـ سال دهم هجرت ـ اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد. ✅ باتوجه به نزدیکی ایام فاطمیه به کلیه شبهات در این زمینه در کانال پاسخ داده میشود. @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 چرا با وجود حضرت علي(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟ در پیام قبلی اسناد تاریخی و موقعیت حضور حضرت زهرا(س) در نزدیکی خانه ذکر شد. ✅حضرت صديقه شكي نداشت كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد! و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ✅ خانه فاطمه، برتر از خانه پيامبران: و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد: اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود. و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل سنت ذيل آيه شريفه: در خانه هايي كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت ] آن ها رفعت يابد و نامش در آن ها ياد شود. در آن [خانه ] ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مي كنند. سيوطي و ديگران از قول ابوبكر از نبي مكرم (ص) نقل كرده اند كه خانه علي و زهرا عليهما السلام از با فضيلت ترين خانه هاي انبياء محسوب مي شود: رسول خدا (ص) اين آيه را تلاوت فرمود، شخصي پرسيد: اين كدام خانه ها است؟ فرمود: خانه هاي پيامبران. ابوبكر پرسيد: آيا خانه علي و فاطمه هم از همان خانه ها است؟ فرمود: بلي، از بر ترين آن است. 📚الدر المنثور، ج 6، ص 203،  ✅ افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم صلي الله عليه وآله مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با شنيدن صداي حضرت صديقه برگشتند.  همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚الامامه والسياسة، ج 1، ص 16، بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند  @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 اگر تربت كربلا شفا مي دهد، چرا شيعيان به مراجعه مي كنند و بيمارستان مي سازند؟ ✅ تفاوت بين شفا و دوا ترديدي نيست كه «شفا» به دست خداوند است؛ و اين خداوند است كه در برخي از چيزها شفا قرار داده است؛ از جمله در قرآن، عسل و... و از جمله در خاك كربلا. از نظر لغت ؛ يعني رسيدن و آمدن بهبودي است. و به نوعي معناي آن حاصل مصدري است. و مي توان گفت شفا امري است كه با آمدنش درد پايان مي يابد. چنانچه راغب اصفهاني در مفردات خود به همين قضيه اشاره كرده است. ترجمه مفردات راغب ج 2 337. اما «دوا» كه جمع آن «ادويه» مي شود، به هر چيزي كه بيماري را با آن درمان مي كنند گفته مي شود. دواء: مايتداوي به، و «دَاوَاهُ » عالجه: الدَّوَاء- جمع أَدْوِيَة: دارو، آنچه كه بيماري را با آن درمان كنند. فرهنگ ابجدي عربي- فارسي، متن 400. خلاصه اين كه شفا يافتن؛ يعني بهبودي از بيماري، حال گاهي بهبودي به وسيله مداوا و معالجه با دوا است و گاهي بدون مداوا و به وسيله معجزه و... است @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
#شبهات_وهابیت 💢آیا در منابع #اهل_سنت اشاره ای به هجوم و آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) شده است؟ @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 آيا بر پيكر حضرت زهرا (س) نماز خوانده است؟ پنج روایت در این زمینه در منابع اهل سنت وجود دارد در منابع اهل سنت پنج روایت آمده که بيانگر اين نكته هستند: ابو بكر بر پيكر حضرت زهرا (س) نماز خوانده است. اما اين روايات از نظر ضعيف هستند و در نتيجه حجت نيستند. از طرف ديگر در مقابل اين روايات، روايات بخاري و مسلم قرار دارند كه تصريح مي‌كنند، حضرت زهرا (س) تا آخر عمر با ابو بكر قهر بودند و با او صحبت نكردند: ✅فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا  بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ ، و هنگامي‌كه از دنيا رفتند، امير مؤمنان عليه السلام در مراسم تجهيز و تشييع دختر رسول خدا (ص) آنها را با خبر نكردند و خود آن حضرت بر بدنش نماز خواند و دفن كردند: ✅ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها... اين روايت بر روايات ضعيف ديگر مقدم است و ثابت مي‌شود كه ابو بكر بر بدن ايشان نماز نخوانده است و تا آخر عمر آن حضرت از دست وي ناراحت و ناراضي بوده اند. و از طرف سوم، بسياري از علماي بزرگ اهل سنت تصريح نموده اند كه ابو بكر بر بدن آن حضرت نماز نخوانده است. 🔵 دفن شبانه به خاطر نماز نخواندن ابو بكر بر بدن حضرت زهرا (س) عبد الرزاق صاحب كتاب «المصنف» روايت معتبر ديگري را نقل كرده است كه اميرمؤمنان عليه السلام حضرت زهرا (سلام الله عليها) را شبانه دفن كردند، تا ابو بكر بر آن حضرت نماز نخواند:👇👇 حسن بن محمد خبر داده است كه فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله شبانه دفن شد، رواي مي‌گويد: علي [عليه السلام] اين كار را انجام داد تا ابو بكر بر پيكر ايشان نماز نخواند؛ زيرا ميان ابو بكر و فاطمه چيزي (ناراحتي) بود. الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام، المصنف، ج 3، ص521 @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢شیعیان این همه بر روی تاکید دارند، پس چرا در به نام علی(ع) هیچ اشاره ای نشده است؟ اگر حضرت علی (ع) جانشین پیامبر (ص) است، چرا نامی از ایشان در قرآن نیامده است؟ این سوال زیاد پرسیده می شود اما باید گفت این سوال از اساس صحیح نبوده و نمی توان گفت که نام ایشان در قرآن نیامده است بلکه طبق راویت حفص از عاصم که قرآن مکتوب مطابق آن نگاشته شده، اندیشمندان و اهل تسنن یک آیه را روایت کردند که نام حضرت (ع) در آن عنوان شده است و سوای آن، روایات، روایات متعددی از بزرگانی مانند شیخ صدوق، ابن شهر آشوب و عده کثیر دیگری موجود است که در مقام نظر به این موضوع می کنند.  کدام است که نام حضرت علی (ع) در آن ذکر شده است؟👇👇 آیه 50 سوره مبارکه مریم:" وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و به آنان از رحمت خود [چیزها] بخشیدیم و بر ایشان نامی نیک و آوازه ای بلند بر جای گذاشتیم." اما ماجرا در این به این ترتیب است که حضرت ابراهیم (ع) از خداوند لسان صدقی را می خواهد که در آیه 84 سوره شعرا به آن اشاره شده است" وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ" و استجابت آن در آیه 50 سوره مریم ذکر می شود. استجابت این دعا نه تنها برای ابراهیم(ع) بلکه برای اسحاق(ع) و یعقوب(ع) و البته به نظر می رسد پیامبران صورت گرفت. اما روایت در این زمینه بسیار است و در منابع شیعه، چهارده روایت، در منابع اهل تسنن یک روایت و در زیدیه یک یا دو روایت پیرموان این موضوع به چشم می خورد. ✅جهت مطالعه بیشتر این لینک را باز کنید: https://goo.gl/5n8AM4 @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢آیا شدن کعبه هنگام ولادت حضرت علی(ع) سندیت تاریخی دارد؟ منبع معرفی کنید ✅به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی(ع) در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام‌الفیل در درون خانه کعبه روی داده است. ✅جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ که به آن حضرت بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی. ✅یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. برخاستیم که در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است. ✅پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد. ✅ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه‌ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: ! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»  📚روضة الواعظین، ج1، ص76. 📚کشف الغمه ج1، ص59. 📚امالی، ص80. 📚علل الشرایع، ص56. http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59