فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم این صحنه چقدر برایم آشناست، نگو که تاریخ در حال تکرار است...
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
📡انتشار حداکثری با شما
✅ @montazar
💫 إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا...
✍ هر روز...
زخمهای مکرر را
به مرحمِ "نراه قریبا" آرام میکنیم!
دردِ غریبیات اما، همچنان باقیست . . .
کاش میفهمیدیم، تو همان نقطهی آغازی،
که دنبالش میگردیم.
🌤 #اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج اَلــــــسٰاعة🌤
✅ @montazar
🔴حوادث و نشانه های قبل از ظهور امام زمان عج
✅ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ ﻗﺪﺱ ﺳﺮﻩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺍﺭﺷﺎﺩ» ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﺪ: ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﻰ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻭﻗﺖ ﻇﻬﻮﺭ ﻗﺎﺋﻢ (ﺍﺭﻭﺍﺣﻨﺎ ﻓﺪﺍﻩ) ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ #ﺣﻮﺍﺩﺛﻰ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻗﻴﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ، ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺫﻛﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ:
1⃣ #ﺳﻔﻴﺎﻧﻰ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺣﺴﻨﻰ ﻛﺸﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻨﻰ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻭ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺩﻧﻴﻮﻯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺪ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ، ﻭ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻠﺎﻑ ﺭﻭﺵ ﻋﺎﺩﻯ ﮔﺮﻓﺘﮕﻰ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺯﻣﻴﻦ ﺩﺭ ﺑﻴﺪﺍﺀ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻣﺸﺮﻕ ﻓﺮﻭﺭﻓﺘﮕﻰ ﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻇﻬﺮ ﺗﺎ ﻋﺼﺮ ﺑﻰ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﻣﻐﺮﺏ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.
2⃣ #ﻧﻔﺲ_ﺯﻛﻴﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻛﻮﻓﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺻﺎﻟﺢ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﻣﺮﺩﻯ ﻫﺎﺷﻤﻰ ﺑﻴﻦ ﺭﻛﻦ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ
3⃣ #ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻛﻮﻓﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ، ﭘﺮﭼﻤﻬﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ، ﺳﻴﺪ ﻳﻤﺎﻧﻰ ﺧﺮﻭﺝ ﻛﻨﺪ , ﻣﻐﺮﺑﻰ ﺑﺮ ﻣﺼﺮ ﭼﻴﺮﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺷﺎﻣﺎﺕ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ، ﻟﺸﻜﺮ ﺗﺮﻙ ﺩﺭ ﺟﺰﻳﺮﻩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮ ﺭﻭﻡ (ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ) ﺩﺭ ﺭﻣﻠﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ.
4⃣ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻯ ﺩﺭ ﻣﺸﺮﻕ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﻭ ﺳﺮ ﺁﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻫﻢ ﺭﺳﻨﺪ، ﺳﺮﺧﻰ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﻮﺩ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺁﻥ ﭘﺨﺶ ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺷﻮﺩ، ﺁﺗﺶ #ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﻣﺸﺮﻕ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻳﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﺑﺎﻗﻰ ﺑﻤﺎﻧﺪ، #ﻋﺮﺏ ﻋﻨﺎﻥ ﮔﺴﻴﺨﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺼﺮﻑ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻋﺠﻢ ﺧﺎﺭﺝ ﮔﺮﺩﺩ، ﺍﻫﻞ ﻣﺼﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍ ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ.
5⃣ ﺷﻬﺮ #ﺷﺎﻡ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﮔﺮﺩﺩ، ﻭ ﺳﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭘﺮﭼﻢ ﻫﺎﻯ #ﻗﻴﺲ ﻭ ﻋﺮﺏ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺼﺮ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﻫﺎﻯ #ﻛﻨﺪﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﻣﻐﺮﺏ ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﻰ ﺣﻴﺮﻩ
ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﻨﺪ، ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﻫﺎﻯ #ﺳﻴﺎﻫﻰ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻄﺮﻑ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻭﻯ ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﺭﻭﺩ #ﻓﺮﺍﺕ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺏ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎﻯ ﻛﻮﻓﻪ ﺭﻭﺍﻥ ﮔﺮﺩﺩ.
6⃣ #ﺷﺼﺖ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ #ﺍﺩﻋﺎﻯ_ﺩﺭﻭﻏﻴﻦ ﻧﺒﻮﺕ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﺑﺎ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺧﺮﻭﺝ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﻯ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺑﻨﻰ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻴﻦ ﺟﻮﻟﺎﺀ ﻭ ﺧﺎﻧﻘﻴﻦ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﭘﻠﻰ ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﻛﺮﺥ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﺩ ﺳﻴﺎﻫﻰ ﺩﺭ ﺍﻭﻝ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﭙﺎ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺍﻯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﺮﻭ ﺭﻭﻧﺪ، ﺗﺮﺳﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﻫﻞ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﻴﺮﺩ، #ﻣﺮﮒ ﻫﺎﻯ ﺳﺮﻳﻊ، ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﻮﺩ، ﻣﻠﺦ ﻫﺎﻳﻰ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﺧﻮﺩﺵ ﻭ ﺩﺭ ﻏﻴﺮ ﻓﺼﻞ ﺁﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻛﺸﺖ ﻭ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ.
7⃣ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺯﻳﺎﺩ ﻧﺪﻫﺪ ﻭ ﻓﺰﻭﻧﻰ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﻨﺪ، ﺩﻭ ﺻﻨﻒ ﺍﺯ ﻋﺠﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺷﻮﺩ، ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺳﺮﻭﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ، ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺑﺪﻋﺖ ﮔﺰﺍﺭ ﻣﺴﺦ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻭ ﺧﻮﻙ ﺩﺭﺁﻳﻨﺪ، ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺳﺮﻭﺭﺍﻥ ﻏﻠﺒﻪ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺼﺮﻑ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﻛﻨﻨﺪ.
8⃣ #ﻧﺪﺍﻳﻰ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻫﺮ ﺯﺑﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﻨﻨﺪ، #ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﻣﺮﺩﮔﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻗﺒﺮﻫﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪ، ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻫﻢ ﺭﻭﻧﺪ.
☑️ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻄﻮﺭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺁﻳﺪ، ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺳﺮﺳﺒﺰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻰﻫﺎ ﻭ ﺁﻓﺖﻫﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﺣﻖ ﻳﻌﻨﻰ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻯ ﺍﺭﻭﺍﺣﻨﺎ ﻓﺪﺍﻩ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺒﺮ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﺎﺭﻳﺶ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
#ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﺎﺋﻢ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
✍ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﺎﻣﺘﻬﺎ ﻭ ﺣﺎﺩﺛﻪﻫﺎ ﻭﻗﻮﻉ ﺁﻥ #ﺣﺘﻤﻰ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﺮﺧﻰ #ﻣﺸﺮﻭﻃﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ #ﺷﺮﺍﻳﻂ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ.
🔴منابع
📙ﺍﻟﺈﺭﺷﺎﺩ: ص۳۳۶
📙ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ: ج۵۲ص۲۱۹ح۸۲
📙ﻛﺸﻒ ﺍﻟﻐﻤّﺔ: ج۲ص۴۵۷
📙ﺇﻟﺰﺍﻡ ﺍﻟﻨﺎﺻﺐ: ج۲ص۱۴۸
#علامتهای_ظهور_امام_عصر_علیه_السلام_
📡لطفا نشر دهید
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فایل_تصویری
🔹 سختیهای ازدواج در آخرالزمان
🎙 با صدای دلنشین شهید حاج شیخ احمد کافی
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #اهتزاز پرچم #یااباالفضل(ع) توسط #شهیدبیضایی در حلب سوریه؛ ساعاتی قبل از شهادت
→ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود #کلیپ
🔺 مهدویتِ انگلیسی
👤 استاد #رائفی_پور : یکی از اصلیترین دلایلِ غیبت این است که ترس از کشته شدن حضرت وجود داره. انقدر شیعه باید قدرتمند بشه که اگه خواستن بزنن، بتونی دنیاشونو خراب کنی!
✅ @montazar
🌷 #امام_سجاد علیه السلام :
سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى های صحراى محشر در امان است :
✅ اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
✅ دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آن است يا مورد غضب و خشم او مى باشد.
✅ سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيب هاى خود را برطرف نمايد.
📗بحارالا نوار: ج۷۵ ص۱۴۱
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پست حسین سلیمانی فرزند سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به کسی که چند شب پیش بر بالای بنر رفته و لگد به تصویر سردار میزند:
#جوان_مواظب_خودت_باش
لگدهایت را به تصویر مردی، بعد از تکه تکه شدنش میزنی که حتی حالا که رفته ای آن بالا نگران توست که نیفتی! محکم تر هم که بزنی او دلگیر نمیشود فقط مواظب باش نیفتی نه از اسب و نه از اصل
بعضی دیگران که آنجا برایت سوت و کف می زنند را حاج قاسم بچه های خودش می داند.
حاج قاسم تو را با امریکا و اسرائیل اشتباه نمیگیرد!
شاید خوشحال هم باشد که تو چه دل و جگری پیدا کرده ای!
حاج قاسم شاگرد مردی و سرباز است که به دوستانش سپرده بود از پاره پاره شدن عکسش نرنجند و این هردو مرید امامی هستند که فرموده بود به جای روح منی خمینی اگر مردم بگویند مرگ برخمینی برایش تفاوتی ندارد!
بزن جوان فقط مواظب باش نیفتی
حاج قاسم حالا دستش در ملکوت عالم بیشتر از قبل باز شده است
ای بسا #دست توراهم بگیرد
فقط برای جوابی که به #نگاه مهربانش باید بدهی حرفی داشته
باش.
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_میگیریم
✅ @montazar
#یاصاحب_الزمان_عج💚
خون پاڪ شهـدا منتظر توست بیا
سرِ مصباحِ هدے منتظر توست بیا
وارثـــ خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توستـــ بیا
صبح هم منتظر صبح ظهـور تو بوَد
روز ما و شبـــ ما منتظر توستـــ بیا
بر سر گنبد زرّین حسـین بن علـے
پرچم ڪرب و بلا منتظر تو استـــ بیا
عَلَم و مَشڪ و لبـــ خشڪ جگرسوختگان
دستـِــ افتاده جدا منتظر توستـــ بیا😔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#التماس_دعاےفرج_وشهادت🌹
✅ @montazar
#شهید_سید_حمید_میرافضلی ❤️🌷
#صفحه_یک
بزن بهادری که پابرهنه میجنگید
#حر_زمانه_خود
سال 1335 در قریهای کوچک به نام قطب آباد از توابع رفسنجان به دنیا آمد. پدر نامش را غلامرضا نهاد ولی بیبی مخالف بود. آخر سید را هیچگاه غلام صدا نمیکنند. همیشه حمید صداش میزدند. هیچ وقت غلام صداش نمیزدند. از آن پس همه او را با نام حمید شناختند. سیدحمید پنجمین فرزند آسید جلال و بیبی فاطمه بود و آخرین آنها یعنی تهتغاری. ولی حمید از کودکی ناآرام بود. گوش به حرف کسی نمیداد. اهل هرچیز بود جز درس. میگفت دوست دارم کار کنم ولی کار بهانهای بود برای فرار از دیوارهای تنگ مدرسه و کلاس. از هر آنچه او را محدود میکرد گریزان بود. دوست داشت آزاد باشد؛ آزاد و رها از هر قید و محدودیتی. سرکش شده بود. از هر کس که قصد نصیحتش را داشت بیزار بود و برادر بزرگتر آسیداحمد هر چه کرد نتوانست آرامش کند. بالاخره خسته شد و رهایش کرد.
حمید موقعی که بچه بود یه عالمی داشت که اگر یه چیزی رو میخواست، میرفت تا آخر برسد بهش. وقتی حمید بزرگ شد دیگر قلدری او محدود به چهار دیواری خانه و مدرسه نبود. از هرکس خوشش نمیآمد پاپیچش میشد. اهل محله همه از او گریزان بودند. از رودررویی با او واهمه داشتند. همه نگران بودند و ناامید. فقط دعا میکردند.
همه نذر کرده بودند که روضه پنجتن برا سیدحمید بخونن تا سید خوب بشه. بالاخره سید بودند و تو شهر آبرویی داشتند.
خیلی ناراحت بودند از اینکه بچهشان سربهراه نبود. کلمه اهلیت برای حمید مصادف بود با محدودیت. قصد داشت برای خودش کسی شود و به خیال خودش شده بود. دوست داشت دیده شود. فکر میکرد با دیده شدن و نیش چاقو نشان دادن میتواند احترام را بفهمد. همه پول توی جیبش را خرج کفش و لباس و ظاهر خودش میکرد تا شاید با آراستن ظاهر، همه او را صاحب کمالات بدانند، ولی نتیجه برعکس شد.
مادر ما اون موقع رو پا بود. یه روز گفته بود: حمید، برادرت گفته اگه مدرسه نری میزنتت. حمید گفته بود نه. مادر ما هم بلندش کرده بود و پیراهنش رو درآورده بود، شلوارش را هم درآورده بود و از خانه بیرونش انداخته بود و گفته بود حالا هرجا میخوای بری برو. گفته بود: نه، ننه من مدرسه میرم، هرجا که میگی میرم، فقط آبروی منو نبر. حمید برای همه قلدر بود به جز بیبی. خشم مادر او را به وحشت میانداخت. از عاق شدن میترسید.
به بیبی قول داد درس بخواند و خواند. بعد از دیپلم ادامه داد و فوق دیپلم مکانیک را گرفت. ولی در همه این سالها ناآرام بود. قُد بود، سرکش بود، خودش نمیدانست به دنبال چیست. از آنچه بود ناراضی بود. گمگشتهای داشت که تا آن را نمییافت آرام نمیگرفت. در سالهای 56 و 57 قریة کوچک آنها شکل و شمایل دیگری به خود گرفت. همة اهل محل از زن و مرد خود را به رفسنجان میرساندند که در شلوغی شهر شریک شوند. مردم فریاد میکشیدند، درهای ادارات را میشکستند و خیابانها را به آتش میکشیدند و در مقابل نیروهای شاه میایستادند و حتی برادر آرام و سربهراه او شده بود سردسته همه. گاه حمید هم در مقابل شلوغیها دیده میشد؛ البته نه از سر همراهی، بلکه از سر کنجکاوی و از درک و حال مردم بیخبر بود.
یکروز وقتی به خانه برمیگشت. جسد غرق در خون سیدرضا را در حیاط منزل دید. به جای پدر و بیبی دیگران را گریان و عزادار دید. آنچه در مقابل چشمانش بود باور نمیکرد. به یک کابوس بیشتر شباهت داشت تا حقیقت. طاقت نیاورد، نعره کشید و بر سر و صورت خود کوبید. هیچکس نتوانست او را آرام کند، جز بیبی.
بیبی خود آرام بود و راضی. حمید از رفتار بیبی متعجب بود. آخر برادرش رضا کشته شده بود. بیبی آرام گفته بود کشته نه، شهید شده. حمید قادر به تحلیل اتفاقات دور و برش نبود. خود را درماندهتر از گذشته یافت گاه ساعتها در گوشهای مینشست و خیره میشد. شهادت رضا و رفتار بیبی در قبال شهادت فرزند، حمید را به شدت تکان داده بود. او در مقابل یک سؤال بیجواب قرار گرفته بود: به راستی چه باوری در اعماق دل بیبی نهفته بود که او را در قبال مرگ فرزند جوانش به آرامش دعوت میکند؟!
حمید دانست بیبی صاحب معرفتی است که او فاقد آن است. این آگاهی سرآغاز فروریختن همه باورهای حمید شد. دانست که شناختش از خود و حوادث پیرامونش آنقدر کم است که دیگر نمیتواند مثل گذشته در مقابل انتقادهایی که از او میشد دفاع کند. حمید میدانست دچار بحران شده است. همین بحران او را به تنهایی و انزوا کشاند. سیدحمید که فکر میکرد بزنبهادر محله است، دنیا را در همین محله میدید؛ حالا درمانده و حیران شاهد شجاعت کسانی بود که همواره آنها را بزدل و ترسو میدانست؛ کسانی که از نزدیک شدن به او تردید داشتند و حمید تردید آنها را از ترس آنها میدانست.
ادامه دارد ...
#ارسالی_اعضا
✅ @montazar
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📖🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی سوره کوثر به مناسبت شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها در کانال برگزار میشود
✅ تعدادثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آماردرحرم مطهر
🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂
ازطرف شما عزیزان ثبت میشودو نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️ فرصت تا آخر روز یکشنبه ۶ / ۱۱/ ۱۳۹۸
✳️به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به مادر بزرگوارشان فاطمه زهرا ( س ) و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده
📣لطفا تعداد سوره کوثر را که می خوانید،به آیدی زیر بفرمایید تا جمع آماردر حرم مطهرامام رضا ( ع ) مطهر ثبت شود و
تشکروعاقبت بخیری ازحضور پر رنگتون 🌹
⬅️آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد تلاوت سوره کوثر در ختم دسته جمعی 👇👇
🆔@ZZ3362
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 لوح | رهبر انقلاب: فریاد انتقام ملت ایران، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد. ۹۸/۱۰/۲۷
💻 @Khamenei_ir
4_5841563067711752389.mp3
1.96M
🎧🎧
⏰ 7 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ رفاقت با مهدی فاطمه(عج)
🔺بسیار زیبا و شنیدنی
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_عالی
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج عج
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مذهبی
💽 آیا مصیبتی از مصیبت امام حسین بالاتر هست❓
🎤 #استاد_دارستانی
🏴 فاطمیه ۱۳۹۸ کرمان
🖥 ببینید و نشر دهید📡
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپی تکان دهنده درباره ی اوضاع روز دنیا
💽 یه خبریه آماده ای...❗️
#نشر_حداکثری
🎤 #استاد_پناهیان
✅ @montazar
⭕️ نقل مستقیم خاطرهای شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی:
یک بار از ماموریت برمیگشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد.
به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟
باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خالهی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم.
جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکارهایم شما میخواهی مرا رنگ کنی؟
خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم.
باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی!
گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟
حرفی نزد.
گفتم: زندگیت چطوره؟ با گرانی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم
📲 #منتشرکنید
☑️ @montazar