مراقب خود باشید!
در این
فضای
بی در و پیکر
#مجازی!
در #جبهه اگر روی #مین میرفتی!
#جانباز می شدی و سربلند،
یا شهید و رستگار
اما!
اگر تن به مین های این وادی دهی؛
معلوم نیست!
به #نا_کجا_آباد ها خواهی رسید...
اینجا #فقط باید؛
دل به #شهدا داد...
راه را با این ستاره ها می توان پیدا کرد
شادی روح #شهدا #صلوات
@montazar
🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋
قبل از #اذان صبح برگشت.
پیکر #شهید هم روی دوشش بود.
#خسته بود و #خوشحال.
می گفت:
یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز #عملیات داشتیم.
فقط همین شهید جا مانده بود.
پیرمردی جلو آمد.
#پدرشهید بود.
همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود.
سلام کردیم و جواب داد.
همه ساکت بودند.
انگار می خواهد چیزی بگوید اما!
لحظاتی بعد سکوتش را شکست:
آقا ابراهیم ممنون!
زحمت کشیدی!
اما پسرم...!
پیرمرد مکثی کرد و گفت:
پسرم از دست شما #ناراحت است!
#لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت.
چشمانش گرد شده بود از تعجب!
#بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود.
چشمانش خیس از #اشک بود.
صدایش هم لرزان و خسته:
دیشب پسرم را در خواب دیدم.
می گفت:
در مدتی که ما #گمنام و بی نشان بر خاک #جبهه افتاده بودیم،
هر شب مادر سادات #حضرت_زهرا(س) به ما سر می زد.
اما حالا،
دیگر چنین خبری برای ما نیست...!
می گویند #شهدای_گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) هستند!
پیرمرد دیگر ادامه نداد.
سکوت جمع ما را گرفته بود.
به ابراهیم هادی نگاه کردم.
دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط میخورد و پایین می آمد.
می توانستم فکرش را بخوانم.
ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود!
#گمنامی...
#شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم
🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋🍃🎋
💞 @montazar
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان یادش برای همیشه بخیر, چه روزها و شبها که با این مداحی شور و شعفی در بچهها زبانه میکشید, که تا ماه بعد از عملیات اگه سالم برمیگشتی زیر لبت زمزمه اش میکردی ووقتی تنها میشدی یاد رفقات بودی که توی عملیات شهید شدند و دیگه در کنارت نیستند و یه جوری اسمشونو توی این نوحه میگذاشتی و براش اشک عاشقی می ریختی, الان هم هر وقت تنها میشی به یاد آنروزها قطره اشکی از گوشه چشمت سرازیر میشه وباز میگی یادش بخیر, یاد کربلایی شریعت هم بخیر, خدا رحمتش کنه, چه روزهایی ساخت, چه شوری با نوحه اش میداد, برای شادی روحش و شادی روح تمامی شهدا که رفیق بیریای دوران جوانیمان بوده اند, ویادگارانی از آن شهدا برامون مونده که به اونا هم افتخار میکنیم, الفاتحه مع الصلوات,
#کربلایی شریعت #جبهه #جنگ تحمیلی
#شهدا #جانبازان #رفقا#شب عملیات #خداحافظی #حنابندون#مردان, مرد, ایران اسلامی
#نویدکیا
@montazar 👈
#اولین_و_آخرین_نماز_شهید
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا شهید چمران دیدش، دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم #جبهه.
🍁به #غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
🍁رضا شروع میڪنه به #فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید ڪه شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!
🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه #سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرڪی #بدی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
🍁شهید چمران: اشتباه فڪر میڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی میڪنم، نه تنها بدی نمیڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی #آبـرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. #یکم_مثل_اون_بشم.
🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار #گریه میکرد. اذان شد، رضا #اولین_نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود، وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!🕊
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
#خاطره
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷 @montazar
.
⭕️ صفر آزادی نژاد با ۷۹ سال قدیمی ترین #غسال بهشت زهرا است. کسی که به غسال شهدا معروف است.یکی از عجیب ترین خاطرات او خاطره #غسل دادن شهید پلارک است:
⭕️ من آن موقع به عنوان ناظر #غسالخانه خدمت میكردم و خودم كمتر جنازهای را میشستم،اما وقتی پیكر شهید پلارك را آوردند خودم دستبه كار شدم،نه اینكه فكر كنید خواستم این اتفاق بیفتد،چون بعضی وقتها كار در دست ما نبود،انگار یك نیرویی مرا میكشید به سمت پیكری كه تازه آورده بودند.
⭕️ وقتی پیكر #شهید_پلارك را آوردند،واقعا یك عطر خوشی تمام فضا را پركرده بود. حتی یادم است كه وقتی داشتم لباسهای شهید را در میآوردم بوی عطر و گلاب میآمد
⭕️ حتی موقعی كه داشتم شهید را كفن میكردم باز هم بوی عطر و گلاب میآمد و آنقدر تحتتاثیر قرار گرفته بودم كه موقع شستن و غسل شهید مدام گریه میكردم.بعد كه سرم را بالا آوردم دیدم همه آنهایی هم كه در غسالخانه هستند در حال خودشان نیستند و گریه میكنند.
منبع: #روزنامه_جام_جم
#شهید #شهدا #شهیدی_که_حاجت_میدهد
#شهید_عطری #شهادت #جبهه #جنگ #عطر #شهیدی_که_مزارش_آکنده_از_بوی_عطر_است
#اللهم_عجل_لولیکل_الفرج #اللهم_الرزقنا_شهادت
✅ @montazar