eitaa logo
هیئت منتظران مهدی فاطمه(س)
55 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
320 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه یه روز خدا بهم یه دختر داد... 🌸عمرم صرفش میکنم تا یادش بدم که اوج زنونگی کنیز حضرت زهرا بودنه نه لباسای خوشگل پوشیدن برا نامحرم نه نگاه کردن به نامحرم... 🌸بهش یاد میدم از همون روز اول چادر سرش کنه و زیباییش رو به همه نشون نده ولی تو خونه موهاشو خوشگل میبندم و لباش خوشگل تنش میکنم تا بدونه جلو محارمش باید خوشگل بگرده ... 🌸بهش یاد میدم که خودشو پاک نگه داره بهش یاد میدم هیچوقت با نامحرم شوخی نکنه... 🌸اگه یه روز دختر دار شدم یه جوری تربیتش میکنم که لایق کنیزی امام زمانش باشه... 🌸بهش یاد میدم که مثل حضرت رقیه عاشق باباش باشه عاشق بهترین مرد زندگی... 🌸بهش میگم که خیلی دوستش دارم تا محبت رو از نامحرم ها گدایی نکنه... بهش میگم تا بدونه همیشه خدا کنارشه ❤تا همیشه پــــــــــاڪ بمونه❤ http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
🔴❄️نابود شدن حسنات❄️🔴 💭 پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: 🍃 روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش را به او مى دهند، اماحسنات خودرا در آن نمى بيند. 🔶 عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! 🍃 به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. 🔶 سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. 🍃 عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام! 🔶 گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. 📕 جامع الأخبار، ص 412 http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
هیئت منتظران مهدی فاطمه(س)
http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
ایام ۸۸ بود. با هم رفتیم مقابل درب . همون موقع جسارت به زیاد شد‼️ هادی از موتور پیاده شد. دیگه نتونست طاقت بیاره. چشماش پر اشك بود. به اعتقاداتش جسارت شده بود و نتونست تحمل كنه.😠 رفت سمت درب اصلی دانشگاه. من همينطور داد می زدم: هادی برگرد، تو تنهايی می خوای چيكار كنی؟ هادی ... هادی ... يكباره مورد آماج سنگ ها قرار گرفت.😱 همين كه به درب دانشگاه نزديك شد يك پاره آجر، محكم به صورت هادی و زير چشم او اصابت كرد.✋ از شدت ضربه ای كه به صورتش خورد، نمی تونست روی پاش وایسه. 😑هر طور بود در زير بارانی از و هادی رو به عقب آوردم. تمام صورت و لباسش غرق خون بود. سريع اون رو به منتقل کردیم. چند روزی بستری بود. شدت این ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان ، وقتی هادی لبخند می زد، جای این زخم بر صورت او قابل مشاهده بود.😔 🌸🍃 🌷🌷 http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
هیئت منتظران مهدی فاطمه(س)
«یک خط☝️ وصیت» از خـواهـران وبـرادرانم میـخواهم کہ غیـر از حـرف«آقـا»حـرف کس دیگرے را گـوش نـدهنـد🍃 آقـا تنهـاست ،پرچـم دیـن دست است✨ همہ ام میـخواهنـد آقا را زمین بزنند😓 «شهـید مدافع حرم محمدهادےذوالفقادی» ‌ http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
‌ 🆔 @clad_girls 🌸 !!!⛔️ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ.. ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ.🍻 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ. ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ!💃 ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺮﻗﺼﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮﻡ ﺷﻮﺩ.💃 ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ، ﺷﺐ ﺑﻮﺩ.👰 ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺐ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻣﻨﺪ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ..!😑 ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻮﺩ؛ ☝ ﺁﻫﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ... ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ...! ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﮐﻨﯿﺪ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺣﺘﯽ خان دایی ﻭ.… ﺍﻣﺎ… ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻤﺎﻥ نیز می آمد...😞 ﺣﻖ ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ما...👨👧👦 ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ!؟ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ...😍 ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ...!⛔️😓 ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ!❤️ ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎیم.…😞 ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ. ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ...😔 ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی خوشبختی ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﻋﺎ ﮐﺮد...🙏 ﭼﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ...😢 ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻔﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ، ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﻋﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﮑﻨﯽ! ﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ... ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ. ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ!😥 ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ. ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ.…😭 ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺕ میگذرانیم....😓 😓 💚 http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
. . 🍃کرامت به نقل از همسر: . چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک گداخته را برداشت و کف گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش هم است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش است. از آنروز به بعد ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید.» . بعد گفت در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آنروز نیستم. 🌷🌷 http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
🔴 چشماتو باز کن ببین قهرمانی بانوانی ایرانی رو http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا
⁉️ این خانم دکتر را می شناسید؟ http://eitaa.com/montazaranmahdey
♥️ ❁﷽❁ هر شنبه ڪه با عشق تو آغاز ڪنيم شـعر و غـزل و تـرانه را سـاز ڪنيم تا آخر هفته ڪاممان شيـرين است وقتى ڪه زبان به نـام تـو بازڪنيم
وقتی حجاب از جوامع غربی رفت ......