eitaa logo
هیئت منتظران مهدی فاطمه(س)
55 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
320 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 💓 🌺خندید و گفت: (دیدی بالاخره به دلـــ❤️ــت نشستم!) زبانم بند آمده بود😅، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم. 🌺خودش جواب خودش را داد: (رفتم یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم. 🌺 نشسته بودم گوشه که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!) 🌺 حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست علیه السلام بود و دل من☺️😍... 📚 گزیده ای از زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر http://eitaa.com/montazaranmahdeyایتا 🌸🍃🌸🍃🌸
. یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودرروی باشم. طوری مینشینم که عکس هم در مقابلم باشه. حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت. شادی روحش
. یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودرروی باشم. طوری مینشینم که عکس هم در مقابلم باشه. حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت. http://eitaa.com/montazaranmahdey شادی روحش
🔰ماجرای جالب گفت‌وگوی شهید محمدخانی با تڪفیری‌ها یڪی از بی‌سیم‌های تڪفیری‌ها افتاد دست ما . سریع بی‌سیم را برداشتم . می‌خواستم بد و بیراه بگم . عمار (شهید محمدخانی) آمد و گفت ڪه دشمن را عصبانی نڪن . گفتم : پس چی بگم به اینا ؟! گفت : «بگو اگه شما مسلمونید ، ما هم مسلمونیم . این گلوله‌هایی ڪه شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد ...» سؤال ڪردند شما ڪی هستید و چرا با ما می‌جنگید ؟! گفت : «به اون‌ها بگو ما همون‌هایی هستیم ڪه صهیونیست‌ها رو از لبنان بیرون ڪردیم . ما همون هایی هستیم ڪه آمریڪایی ها رو از عراق بیرون ڪردیم . ما لشڪری هستیم از لشڪر رسول الله... هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست‌ ها و آزادی قبله اول مسلمون ها مسجدالاقصی است... بحث و جدل ما ادامه پیدا ڪرد تا وقت اذان . بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تڪفیری‌ها تسلیم ما شدند . می‌گفتند : «از شما در ذهن ما یڪ ڪافر ساخته اند .» http://eitaa.com/montazaranmahdey
❣️تصور نمی‌کردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که می‌دیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند. ❣️محمدحسین یک میز تنیس گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش وارد که می‌شدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع میشد. ❣️لذت میبردم از بودن کنارشان از شادی میترکیدی بدون ذره ای . http://eitaa.com/montazaranmahdey