eitaa logo
🟢توشه راه✅️
279 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
7.6هزار ویدیو
36 فایل
مطالب نابببب بروززززوعکس زیبامفهومی وودلنوشته هاووو فروشگاه !! پاسخ گویی @montazarmohbby110 ⭕جهت ثبت سفارش ☝️☝️☝️ بزن روپیوستن کانال وگم نکنی😍 https://eitaa.com/montazarr1401 https://eitaa.com/ganbrynanwamahsolatorganek لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍❤️💖💝 به همسر... 🌺🍀💐🌷🍀🌺
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالَ الحُسَینُ (ع) : أَفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَرَوْا مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِق‏ . امام حسین (ع) : رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد. بحارالانوار ، جلد ۴۴ ، صفحه ۳۸۳ . https://eitaa.com/montazarr1401
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮ 🔴 برکات_عذرخواهی 💠 قبول کردن اشتباه یکی از روشهای پایداری بنیان خانواده است. با گوش دادن به صحبتهای همسرتان، میتوانید او را آرام کنید و با قبول_کردن اشتباه‌تان و گفتنِ کلمه‌ی "ببخشید"، یک بار دیگر ❣ را به زندگی‌ خود هدیه کنید. 💠 کلمه‌ی "ببخشید" را با لحن نرم و مهربانانه و بدون گارد بگویید تا اثرگذاری عالی داشته باشد. 💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما می‌خواهید رابطه_گرم خانواده‌تان ادامه داشته باشد. معنایش این است که در برابر مشکلات، فرد منطقی و بدون تعصّب هستید. 💠 علاوه بر اینکه کوتاه آمدن و پا گذاشتن روی هوای نفس، سکوی پرشی به سمت محبوبیت و عزّت است. ┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄ 💠 اندیشکده «خانواده، تربیت و اصلاح سبک زندگی» ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مگر من الف‌با بَلَد بودم... که نامِ تو را یاد گرفتم؟! مگر از چیزی می‌دانستم... که یک دل نه، صددل، وابسته‌ات شدم؟! مگر می‌دانستم کیست... که به من یاد دادند... تو داری؟! مگر من خبر داشتم که... زاده، فقط تو را دوست دارد؟! خودت دلداه‌ی‌مان کردی... نانِ حلال و شیرِ پاک نصیب‌مان کردی... و اجازه دادی در هوایت نَفَس بکشیم! حضرت صاحب‌دلم؛ این کودکِ دیروز... این دوستدارِ امروز... چیزی نمی‌خواهد؛ جز... یک جرعه ! تا مَست شود با خوشه‌های انگورِ ضریحَ‌ت... تا با دیدنِ گلدسته‌هایت... سرش زیرِبارِ مِنَّتِ اَحَدی خَم نشود... تا یادَش نرود، اَصل و نَسَبَ‌ش از غدیر است و... خانه‌ی پدری‌اش؛ ! تو که سائل را به کرشمه‌ی نگاه‌ت... می‌کنی! تو که با نان و ... عام را می‌کنی... تو که با دست‌هایت... افتاده را، دستگیری می‌کنی... عاقبت ما... با تو بخیر می‌شود! عاقبت بخیرمان کن؛ با نگاهِ کریمانه‌ات!
زمان: حجم: 481.1K
دیگه لعن نمیفرستمسوال 👇🏿 علیه السلام کینه‌ ای از کسی نداره و دست او را هم میگیره و رو هم می‌بخشه. میگه همه آدما رو باید دوست داشته باشید این معنی است 🔸با توجه به این نکات دلیل فرستادن رو نمی فهمم و چند سالی هم هست که با توجه به این مطلب فقط به امام حسین میدهم با توجه به اینکه میگند هر چه برای بقیه بخواهید خدا از همان برایتان فراهم میکند ایا صحیح است که در لعن میفرستیم؟!! 📣استاد محمدی شاهرودی @PasokhWorld ı👆پاسخ80شبهه‌مُحرم
🍁 ✳ خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» .. برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب | داستانی بر اساس زندگی https://eitaa.com/montazarr1401
یعنی ... تپشِ قلبِ زمان درهوسِ دیدنِ تــو کہ و زمین، گلشنِ اسرار شود.... 💚
💞 🎀محبت کلامی فراموش نشود 💖حتما در طول روز و در طول هفته، به او یادآوری کنید که چقدر دوستش دارید و بودنش چقدر برایتان ارزشمند است. 💖ابراز از جانب همسر، برای زن ها مثل دو بال پرواز است. 💖 کلامی را از زندگی تان حذف نکنید. ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏 https://eitaa.com/montazarr1401
💢خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» ... برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب کهکشان نیستی https://eitaa.com/montazarr1401