eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت ششم سه بار دیگر هم منصور را همراهِ بچّه‌های مدرسه به پیشبازِ شاه و ملکه👑 برده بودند. هر بار که شاه و ملکه از سفرِ اُروپا و امریکا و جاهای دیگر برمی‌گشتند،🛩 او و بچّه‌های دیگر را به زور به صف می‌کردند و به زور می‌بردند که ساعت‌ها کنارِ خیابان بایستند، جیغ بِکِشند، دست تکان بدهند، گل💐 بپرانند و «جاوید شاه» بِکِشند...😏 و همیشه، وقتی منصور، خَسته و دَرمانده به خانه برگشته بود و افتاده بود یک گوشه، پدرش، زیر لب، همان حرف‌های همیشگی را گفته بود: باشد! این جور که نمی‌ماند. یک روز، همچو فریاد بکشیم که دنیا بلرزد...‼️ *** حالا دیگر منصور می‌توانست فریاد بکشد؛ فریادی که دنیا را بلرزاند. می‌توانست نعره بکشد، گلوی خودش را پاره کند، و بگوید که شاه👑 را دوست ندارد، بچّه‌های شاه را دوست ندارد، مهمان‌های شاه را دوست ندارد. زور گفتن و زور شنیدن را دوست ندارد. و این را دوست ندارد که وقتی از پدرش حرف می‌زند، یک آدم بدبخت و بیکاره بگوید: می‌زنیم پسِ گردنِ پدرت..😒 منصور به خشم آمده بود.😠 تمامِ وجودش به یک تکّه آتش🔥 تبدیل شده بود. دلش می‌خواست هر طور شده جلوی دیگران قرار بگیرد، روبروی شاه، و فریاد بکشد: شاه! تو را می‌کُشیم! شاه! تو را می‌کُشیم!...✊ عاقبت،‌ آنقدر زور زد و آنقدر زحمت کشید و عرق ریخت تا خودش را جلوی دیگران دید ـ در صف اوّل،‌ کنار مردانِ بزرگی که صدایشان، زمین و آسمان را می‌لرزاند.😌 منصور، دیگر جایی را که با آن زحمت به دست ‌آورده بود از دست نداد. همانجا، در صفِ اول، فریادکشان جلو می‌رفت.😉 هنوز به میدان فوزیه نرسیده بودند که ناگهان، کامیون‌های سربازان 👮‍♂وارد خیابان شهناز شدند و به طرفِ مردم آمدند. یک لحظه، انگار که صداها برید. انگار که سکوت شد، سکوتِ کامل، انگار که کامیون‌ها هم صدا نداشتند.‼️ فقط یک لحظه. و بعد، بار دیگر، صدا بلند شد. منصور به نظرش رسید که صدای تازه، از گلوی خود او در آمده بود به نظرش رسید که اولین فریاد را او کشیده است؛ اما این لحظه آنقدر کوتاه بود که به حساب هم نیامد بعد، منصور سربازها را دید که از بالای کامیون‌هایشان مسلسل‌ها را به طرف مردم گرفته‌اند. او، پیش از این هم، این صحنه را دیده بود؛ اما هرگز خودش را روبروی مسلسل‌ها ندیده بود. یک کامیون، بیش از پنجاه قدم با او فاصله نداشت؛ فقط پنجاه قدم! 😟 او می‌توانست لوله‌ی مسلسل و نوار فشنگ‌ها را به خوبی ببیند. او می‌توانست صورت سربازی👮‍♂ را که پشت مسلسل نشسته بود هم ببیند. ... @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 منتظر کوچولو های عزیزم سلام🖐 روزتون بخیر😍 روز روز زیارتی عزیزمون هسته💚 پس بیایین سلام ویژه اقا رو بخونیم☺️ @montazer_koocholo
45.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تر_از_عسل 📚عنوان: زنبور لپ گلی 🐝 🌿‏ما وقتی میدونیم یکی هست که دوستمون♥️ داره 🌻 🍀توی دردسرا، ناراحتیا ، مریضیا و غصه ها حواسش بهمون هست 😓💕 وقت‌های بی‌کسی میشه بهش پناه برد، ❣🏝🏕 وقت‌های تنهایی میشه با او دردودل کرد،⛱ وقت‌های نیاز، از او طلب کرد🎆 چه حسسس خووووبیه!❄️✨❄️ 🌿 امام، پناه ما آدماست؛ هزاری هم که مثل خورشید پشت ابر باشد.🌤🌈 خدا را برای بودنش، برای داشتنش شکر. 🍃🌹🍃 🌱باهم داستان زنبور لپ گلی رو ببینیم؟ ☀️👁☀️ 🍃خدایا برسون اون روزرو 🤲💐🌷💐 💚💚💚 🎥تهیه و تنظیم: خانم شکرایی فر @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کی پادشاه میشه؟.m4a
7.67M
های_مهدوی 📚عنوان: کی پادشاه میشه؟ 🎤گوینده:خانم وفایی 🍒🥦🍒🥦🍒🥦 منتظر کوچولو های عزیزم😘 بازم یه جمعه ی قشنگ خدا💞 اومده و ماهم با قصه های زیبا مادرجون اومدیم پیشتون 🤗🤗 برای شنیدن قصه آماده این❓ 🌞نازنینا صلوات و دعا🤲 برای فرج و سلامتی امام زمانمون❤️ فراموش نشه 😉 🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🌺برای شنیدن قصه های زیبا و آموزنده مادرجون،روزهای جمعه ما رو دنبال کنید 🌺 -_🐌-_🌳-_🌴-_-🐿_- @montazer_koocholo
آش آشتی کنان.mp3
8.98M
🌹🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣قرائت:سوره 🎶تدوین : عمو قصه گو 📚منبع :کتاب آش آشتی کنان @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا