مرد اندوهگین شب ششم.mp3
زمان:
حجم:
6.17M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
#عنوان_قصه:حکیم سند باد
#قسمت_هفتم
#قصه_گو:لیلا رونقی
🌸🍂🍃🌸
@Montazer_koocholo
#قسمت_هفتم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
دیشب گفتم براتون، حضرت زینب مهربون☀️ صحبت می کردند و مردم همه حیرت زده بودند.
ناگهان مردی را دیدم که از راه رسید و گفت:
صدای امام علی(علیه السلام)☀️ می آید.
من پر زدم و نزدیک تر آمدم تا ببینم اون مرد وقتی می بیند که عمه زینب مهربان☀️ صحبت می کند، چه چیزی با خودش می گوید.
شنیدم گفت: من تا حالا ندیدم دختری به این زیبایی همانند پدرش صحبت کند.
عمه زینب مهربان و صبور☀️ صحبت هایشان را ادامه دادند و فرمودند: ای مردم، شما به خانواده پیامبر رحمت☀️ ظلم کردید. شما باعث ناراحتی خداوند شدید😔
شما خجالت نمی کشید⁉️
در این هنگام امام سجاد(علیه السلام)☀️ پسر امام حسین(علیه السلام)☀️ فرمودند:
✨یا عمهَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ✨ عمه جان، شما آنقدر علمتان زیاد است که عالمه بدون معلم هستید...
#اامه_دارد
@montazer_koocholo
#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨شوق دیدار_۷✨
#قسمت_هفتم
احمد به لب های امام عسکری علیه السلام ✨ چشم دوخته👁 بود تا نشانه ای که ثابت کند این پسر بچه امام دوازدهم است را از ایشان بشنود، اما از آن چه اتفاق افتاد تعجب کرد😳 آن پسربچه (امام مهدی ) لب به سخن گشود 😱 و در حالی که کاملا روان و زیبا سخن می گفت فرمود:
من تنها امامی هستم که در زمین 🌎 باقی خواهم ماند و از دشمنان خدا انتقام خواهم⚔ گرفت: ای احمد پسر اسحاق! حال که با چشم خود دیدی، پس دیگر در پی نشانه نباش.
احمد پس از شنیدن👂 این سخنان از حضرت مهدی علیه السلام✨ با امام عسکری علیه السلام ✨و فرزندشان خداحافظی کرد و با خوشحالی🤩 و سرور از خانه🏡 امام به قصد رفتن به قم بیرون آمد...
📚کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۳۸، ج ۱، ص ۸۰
#پایان_داستان_شوق_دیدار
@montazer_koocholo