eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ قسمت پنجم چرا باید خشمت را ابراز کنی⁉️ اگر خشمت را از راه درست بیرون نریزی ممکن است در دلت خودت یا دیگران را سرزنش کنی و همچنان عصبانی بمانی ، این اصلا خوب نیست و کمکی هم به تو نمیکند 🙃 خشم میتواند مُسری باشد ، اگر هنگام عصبانیت😡 چیزی را پرت کنی یا کسی را بزنی، او را هم عصبانی😠 میکنی ، انوقت به جای اینکه اوضاع بهتر شود بدتر میشود😟 اما اگر بتوانی راه درستی برای بیرون ریختن انرژی خشم پیدا کنی ، احساس بهتری خواهی داشت 😊و حتی ممکن است بعدا خودت به اینکه در زمان عصبانیت چه شکلی شده بودی یا صدایت چطوری بود بخندی!😁 ... @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✂️کاردستی جا لوازم تحریری ساده کاغذی✏️ 🔰وسایل مورد نیاز : 🔖چند عدد کاغذ a4رنگی ⭐️توضیحات مربوط به ساخت این کاردستی زیبا مرحله به مرحله در فیلم نمایش داده شده است.⭐️ @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Audio_437938.mp3
6.75M
های خاله نبات. 📚عنوان: زرد 🎤گوینده: خانم ملیحه نظری ⚜قسمت دوم 🌈شبتون بخیر و شادی😍😃 🎀منتظر کوچولو های عزیزم بریم باهم قصه امشب که برگرفته از آیات قرآن کریم هست رو باهم بشنویم 🎀 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان این هفته: قسمت دوم پیرمرد یهودی باز به محله ما امد باز غُر زد و گفت: من یک دانشمند یهودی ام ، من از مسلمانان بالاترم، صبر کن تا روز موعود فرا برسد انوقت عصایم یک مار🐍 بزرگ خواهد شد و مسلمانان را خواهد خورد!🙃 او رفت و رفت تا به وسط بازار رسید ، ناگهان نگاهش به جمعیتی افتاد که وسط بازار ایستاده بودند . جلوتر رفت دید یک مرد اسب سوار🐴 جلوتر از بقیه حرکت میکند. چشم هایش را تیز کرد دید ان مرد اسب سوار هم جوان است ،هم زیبا و هم خوش لباس از یکی پرسید او کیست؟ _او حسن است، پسر علی ابن ابی طالب🌟 پیرمرد یهودی فوری عصایش را بر زمین کشید ، جلو رفت و داد زد: " ای عصا! بیدار شو! مار 🐍شو...! زود باش...!" بعد رسید به اسب اما عصا مار🐍 نشد. 🙄 پیرمرد یهودی جلو اسب امام حسن علیه السلام را گرفت و گفت: ای پسر علی انصافت کجا رفته ؟!😒 امام حسن محتبی علیه السلام خوش رو☺️ نگاهش کرد و گفت: برای چه؟ پیرمرد یهودی افسار اسبش را گرفت و گفت: روزی که پدربزرگت گفت: دنیای برای انسان مومن زندان است و برای ادم کافر بهشت. حالا تو مومن هستی ومن کافر.اما مثل اینکه تو با این سر و وضعت در بهشت هستی و دنیا برایت زندان نیست!😒 امام حسن علیه السلام لبخند معنا داری زد و گفت : ای پیرمرد! اگر می دیدی ان نعمت های بهشتی که خداوند برای مومنان فراهم ساخته و چشمی دیده و نه گوشی شنیده ، انوقت میفهمیدی من الان در زندان هستم ، و اگر نگاهت به شعله های اتش جهنم 🔥می افتاد و عذاب الهی که خداوند برای کافران فراهم ساخته ، میفهمیدی که اکنون پیش از اینکه بمیری، در بهشت پر نعمت هستی!‼️ پیرمرد یهودی لال شد . نه دیگر حرفی زد و نه دیگر حرفی شنید. او رفت و رفت تا جایی که کسی او را ندید. @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا