*🟡 صلوات به صورت زيبا*
*✍شيخ احمد نجفى پس از ذكر فوايد بسيارى براى صلوات بر محمد و آلش گويد* طرفه تر چيزى كه در روزگار نوشتن فضل صلوات برايم رخ داد اين بود كه برخى از آن را براى يك دوست باتقوا و خوب خواندم و بسيار شاد شد و پيش آمد كه روز جمعه به ديدن او رفتم و ديدم بسيار شاد است ، سبب شاديش را پرسيدم گفت : من در روز بسيار صلوات بر محمد و آلش مى فرستادم و شب جمعه بر آن مداومت كردم تا چرتم گرفت . در خواب ديدم پيغمبر و امير و زهرا و همه امامان از آسمان به زير آمدند و گردم نشستند و پيغمبر (ص) با من هم سخن و همدم شد مانند يك خودمانى ، از او پرسش كردم و جواب داد و مژده خوشى به من داد كه دلم خنك شد و آن گاه خواب طولانى خود را كه داراى انواع شادى بخش ها و مژده ها بود نقل كرد تا گفت : شخصى كه از دوستان قديمى و خصوصى من بود و او را در خواب شناختم در خواب و او در نورانيت و زيبايى شبيه ترين افراد به پيغمبر (ص ) بود چون بيدار شدم او را نشناختم و به صلوات ادامه دادم تا خوابم برد و در خواب تعبير خوابم را ديدم كه آن عمل من است كه صلوات را خدا به آن صورت زيبا در مى آورد.
شب دوم باز پيغمبر - صلى الله عليه و آله - و ائمه - عليهم السلام - همه را در خواب ديدم و كسى به من گفت : سر بلند كن و نگاه كن .
سر بلند كردم و پيغمبر و ائمه معصومين - عليهم السلام - ذكر خدا مى گفتند و آن شخص به من گفت : مى دانى چه ذكرى مى گويند براى خدا تعالى .
گفتم : نه . گفت : همان ذكر صلوات تو است . از آن شاد شدم و خدا را بر توفيق خود سپاس گفتم .
*📚صلوات کلید بهشت*
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 لطفا قرآن را مصرف کنید!
🎆یک راه حل موثر برای این که بتوانیم قدرت خدا را باور کنیم و به او تکیه کنیم
بخشی از مبحث چگونه به خدا و #امام_زمان(عج) مقرب شویم؟
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
05 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
17.87M
🔉#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه پنجم
* معنای سلام در نماز را به من القا کردند.
* نورانی ترین قطعه سلام در نماز
* سلام آخر نماز خطاب به چه کسانی است؟
* به من گفتند:هرچه به مضجع اهل بیت نزدیک تر شوی بیشتر در معرض نوری.
* شهداء عند ربهم یرزقون هستند تا آخر
* نور شما را طاهر میکند.
* با روضه خانههایتان را نورانی کنید.
* محل ریختن خون شهدا و مزار آن ها نورانی تر است.
* چرا نور کربلا از همه بیشتر است؟
* کربلا، اوج نور افشانی خدا
* چگونه به نور برسیم؟
* ادامه داستان: واقعه چهارم
* حقایقی که از بیمارستان بعثت شروع شد.
* حیوانات وحشی به من حمله کردند.
* با ذکر یا زهرا قفل زبانم باز شد.
* با ذکر لا حول و لا قوه الا بالله حیوانات وحشی از من دور شدند.
* از زنبور میترسیدم، شیطان در قالب همون حشره ظاهر شد.
* فعالیت شدید شیطان در واپسین ساعات عمر
* تمثیل شیطان در قالب چهره یک زن در بالین پیرمرد روحانی
* دیدن زن نقابدار شیطانی توسط برادرم
* فریاد کشیدن زن شیطانی با هر دفعه که ذکر میگفتم.
* تلاش شیطان برای دور کردن من از بخش آی سیو و پیرمرد روحانی
* تاثیر شیطان در تصمیمگیری دکترها برای انتقال من به بخش زنان
* رعایت نکردن خط قرمزها در بیمارستان
* شوخی و خندههای پرستاران با نامحرم باعث آزار بیماران میشد.
* بیمارستان، بدترین مکان برای جان دادن!!
⏰ مدت زمان: ۴۴:۰۴
📆 1401/03/09
#نور
#اذکار
#کربلا
#شنود
❗️ برای دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حکم خدا
✍رهبر معظم انقلاب: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند. اگر چه به گفتهی یک عزیزی، کفش پای [شهید] سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیهی کفش سلیمانی هم نمیشود.
🔺 هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن باید انتقامشان را پس بدهند.
☫
💠 #مهمترین ویژگىهاى یاران #حضرت_مهدى عجّ
♻️👈1- بینش عمیق
یاران امام مهدی(علیه السلام) از بینشی عمیق و ژرف، نسبت به خداوند، امام، انسان و هستی برخوردارند:
🔶الف) بینش عمیق نسبت به #حق_تعالی
این معرفت آن چنان استوار است که نه شبهات در آن خللی ایجاد می کند و نه تردید ها و شکست ها در حریمش راه می یابد. امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
«مردانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناخته اند، و آنان یاوران مهدی(علیه السلام) در آخر الزمان اند.» (1) همچنین امام صادق(علیه السلام) در وصف یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند: «آنان مردانی اند که گویا دل هایشان پاره های آهن است و از سنگ سخت ترند و هیچ تردیدی در ذات خداوند ندارند.» (2)
🔶ب) بینش عمیق نسبت به #امام
یاران امام مهدی(علیه اسلام)، امام خود را می شناسند و به او اعتقاد دارند. امام سجاد(علیه السلام) در این خصوص فرموده اند: «آنان به امامت امام مهدی (علیه السلام) اعتقاد راسخ دارند.» (3) این معرفت، معرفت به «حق ولایت» است. یعنی، فهم این حقیقت که ایشان از من، به من نزدیک تر و سزاوارترند. نتیجه ی این بینش عمیق، محبت و اطاعت است.
یاران حضرت در اهداف بلند پایه و حرکت فراگیرشان، آرمان های کم ارزش و اهداف کم مایه را دنبال نمی کنند. با تأمل در خویشتن و استعدادهای شگفت انگیزشان، قدر و عظمت خو را می یابند و مسیر بودن دنیا و سالک بودن خویش را می فهمند. آنان با این نگاه به معبودی پیوند می خورند که از تمام کاستی ها و زشتی ها مبرا است و می تواند آنان را سرشار و ظرفیت هایشان را تکمیل کند.
🔶ج) بینش عمیق نسبت به #انسان و #هستی
یاران حضرت در اهداف بلند پایه و حرکت فراگیرشان، آرمان های کم ارزش و اهداف کم مایه را دنبال نمی کنند. با تأمل در خویشتن و استعدادهای شگفت انگیزشان، قدر و عظمت خو را می یابند و مسیر بودن دنیا و سالک بودن خویش را می فهمند. آنان با این نگاه به معبودی پیوند می خورند که از تمام کاستی ها و زشتی ها مبرا است و می تواند آنان را سرشار و ظرفیت هایشان را تکمیل کند.
📚1)علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 57، ص 229؛صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 611,
📚2)همان، ج 52، ص 308,
📚3) صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 224؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 386,
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
☘- امام صادق (ع)
خطاب به #افراد_با_ایمان_درآخرالزمان فرمودند:
🍃 آیا می دانید آنان که با ایمان راسخ در انتظار حضرت مهدی (عج) هستند و در بدترین شرایط #صبر می کنند از آزار ها و سختی ها و ترس و ناملایمات بسیاری می بینند ،
آنها روز قیامت از پیروان راستین ما هستند و به ما نزدیکترند.(10)
🍃- امیرالمؤمنین علی علیه السلام
می فرمایند: در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند.
✳️ امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
🔅در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند.
🔅در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.(11)
✅- در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های #مؤمن_ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند.
در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.(12)
💫- امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که:
☘در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند.(13)
📚پی نوشت:
10. احمد، مسند، ج2، ص390.
11. بحارالانوار، ج 52، ص 256
12. الزام الناصب، ص 195
13. بشارة الاسلام، ص132
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
#اسرار_حج ۱
🕋 حج، قصد وجودي است كه در اوج عظمت قرار دارد.
▫️ديدار معشوقي است كه عاشق، سالها انتظار وصالش را در سر داشته است،
▫️هجرتي ملكوتي است كه مهاجر را از تمام تعلقاتش رها ميكند.
▫️ضيافتي است كه انسان را تا مقام ضيفاللهي ارتقاء ميبخشد و فضايي است آماده تا حقايق عالم، آشكارا جلوهگر شود.
🕋 حج عبادتي است كه جميع عبادتها وطاعتها در آن ظهور دارد؛ ازهمين رو آن را «عبادت جامع» ناميدهاند.
🕋 حج چون دريايي است كه ديگر رودهاي عبادات و طاعات به آن فرو ميريزند.
🕋 حج تجليگاه تمام عبادات فردي و اجتماعي است.
هر مسلماني چون عزم اين سفر کند بايد علاوه بر فراگيري آداب ظاهري اين عبادت عظيم، به شناخت مقاصد باطني آداب و اعمال آن بپردازد تا حقيقت اين زيارت درسرِّ ضميرش زنده شود.
◻️▫️حج معاني متعددي دارد كه تنها به دو معناي آن اشاره ميشود:
▫️۱. تكرار قصد
▫️ ۲. فلاح
✍🏼 یکی از مفسرین عرفانی درباره معناي اول حج گفته است:
🍃 *حج تكرار قصد است نه خود قصد؛ زيرا خداوند مدام در حال جلوهگري است و بنده تجلي دائم خداوند سبحان را هر لحظه احساس ميكند و لحظه به لحظه درمنزل و جايگاه تازهای قرار ميگيرد*.
🍃 *قلب حج، شناخت تجليات خداوند سبحان است كه اين تجليات در وجود مقدس بقيةالله ارواحنا له الفداء جلوهگر ميشود*.
✍🏼 مرحوم سبزواري ميگويد: حج باطني دارد كه عقل در آن شاهد حق است و در اين مسير، انسان نيازمند جلوداري است كه بلدِ راه باشد.
🍃 قافلهای ميخواهد كه توسط آن به حج برود وهمراهاني كه از عالم ماده رسته باشند و زاد و توشهاي كه مزين به علم و تقوي باشد.
🕋 *حج در معناي دوم فلاح و روييدن است*.
▫️ فلاح در لغت به معناي رستگاري است، *حج از آن جهت كه مايۀ رستگاري است حج ناميده ميشود*.
*حج، جستن و رهایی از قفس عالم ماده است*.
📚 «كتاب جرعهای از بيكرانههاي حج
https://chat.whatsapp.com/EiUZxUywFDv0vEBuX4UT0N
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️☝️پاسخ به شبهه
چرا حج میرویم پول آن را به فقرا بدهیم
🌹 منتظران ظهور 🌹
روایت دلدادگی قسمت ۸۰🎬: روح انگیز با شنیدن این سخن فرهاد که به آرامی در گوش پدرش گفت ، رنگ از رخش
روایت دلدادگی
قسمت ۸۱🎬:
سهراب بی خبر از آنچه که در پشت سرش در خراسان بزرگ می گذشت، همراه کاروان کوچکشان پیش می رفت و الحمدالله تا اینجای کار ،خطری آنان را تهدید نکرده بود .
سهراب دل داده بود به سخنان درویش رحیم و از آن طرف هر روز که میگذشت عزمش جزم تر می شد تا گنجینه را از آنِ خود نماید و به سرعت راه رفته را برگردد و خود را با مالی زیاد به طلب آن یار زیبا رو به قصر حاکم برساند.
با گذشت چندین هفته از همراهی درویش رحیم ، سهراب اندکی رفتار او را الگو قرار داده بود و به یک جوان دائم الوضو و سحر خیز تبدیل شده بود ، دیگر نمازهایش مانند قبل از سر عادت نبود ، بلکه دل میداد به راز و نیاز با پروردگار و این راز و نیاز وقتی با شب زنده داری همراه می شد ، عجیب بر جانش می نشست.
حالا او خوب میدانست که قرآن سخن خداست که احکامش را در آن بیان کرده ، درویش رحیم قدم به قدم با او راه میرفت و آیه به آیه را برای سهراب تفسیر می کرد .
حال او می دانست که در پس این دنیای زیبا ، خالقی یکتا قرار گرفته که مهر و عطومت عامش بر سر تمام موجودات جاری ست و اگر عبد باشی و بندگی کنی و بندگی کردن را یاد بگیری ، مهربانی خاصِ خداوند را نصیب خود می نمایی...
درویش رحیم برای سهراب گفته بود اگر تو تمام کارهایت را بر مدار رضایت خداوند بچرخانی ، بی شک خدا برایت آن می کند که در اندیشه ات نمی گنجد و به چنان جایگاهی خواهی رسید که در رؤیاهم نخواهی دید.
درویش رحیم آنقدر گفت و گفت و گفت که دل سهراب را به هوس انداخت تا بنده باشد و اوج عطوفت خدا را به چشم خود ببیند ، او تمام کارهایش را طوری انجام میداد که فکر می کرد رضایت خداوند در آن است ، فقط از فکر وخیال آن نقشه نمی توانست خارج شود.
صبح زود بود و کاروان پس از صرف ناشتایی در گرگ و میش صبح به راه افتادند، هنوز راه زیادی تا مقصد مانده بود ، به گردنه ای رسیدند بسیار باریک که گاری و بارش به سختی از آن رد می شد ، با سختی و کمک هم ، گاری را رد کردند و یکی یکی از آن گردنه گذشتند، و به جایی تقریبا مسطح در پشت کوه رسیدند، ناگاه باران تیر که معلوم نبود از کجاست ،بر سرشان باریدن گرفت...
سهراب که عمری راهزنی کرده بود ، دانست که در تلهٔ راهزنان گرفتار شده...
ادامه دارد
📝به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨💦
🌹 منتظران ظهور 🌹
روایت دلدادگی قسمت ۸۱🎬: سهراب بی خبر از آنچه که در پشت سرش در خراسان بزرگ می گذشت، همراه کاروان کوچ
🌨💦🌨💦🌨💦
روایت دلدادگی
قسمت ۸۲ 🎬:
کاروان کوچک قصه ما ، کاملاً غافلگیر شده بود ،یارعلی با دیدن تیرهایی که به سمت آنان کمانه کرده بود گاری را متوقف کرد و سریع پایین پرید و در پناه دیواره های چوبی گاری پنهان شد.
احمد و مسعود و جعفر هم به تبعیت از او خود را به پشت گاری رساندند.
سهراب بی مهابا ،شمشیر به دست بر گرد شتر درویش رحیم می گشت تا مبادا گزندی به او برسد و شمشیر را در هوا می چرخاند و با آن تیرها را دور می کرد.
بعد از لحظاتی سخت و نفس گیر ،سهراب بانگ برآورد : آهای کیستید؟ که به کاروان کوچک زارعین و کشاورزانی فقیر حمله نمودید ،بدانید به کاهدان زده اید و از این حملهٔ نابخردانه، چیزی نصیب شما نخواهد شد.
بعد از گذشت دقایقی از رجز خوانی سهراب، تعدادی سوار از پشت تپه ای در نزدیکی آنها بیرون آمدند، سواران همه روی پوشیده بودند.
جمع راهزنان نزدیک و نزدیک تر می شدند و سهراب در پی نقشه ای بود که با یک حمله ، تمام آنان را از پا بیاندازد ، او به مهارت جنگی خودش و همراهانش اعتماد داشت و می دانست که احتمالا تاجر علوی زبده ترین جنگاوران را همراه گنجینهٔ ارزشمندش کرده.
پس همانطور که به مهاجمان چشم دوخته بود ، آرام آرام خود را به پشت گاری رساند تا نقشه ای را که در سر میپروراند به یارانش بگوید و با هم و هماهنگ حمله کنند.
وقتی به پشت گاری رسید ،هیچ اثری از همراهانش نبود، گویی آب شده بودند و به زمین رفته بودند.
نگاهی به درویش رحیم کرد که با طمأنینه در دنیای خودش و قرآن در دستش ،غرق شده بود.
ناگهان فکری از ذهن سهراب گذشت....
وای که چه بی عقل بود این مأموریت را پذیرفت ، باید همان اول راه میدانست که کاسه ای زیر نیم کاسهٔ حسن آقا و آن تاجرعلوی که حتی خود را به سهراب نشان نداد بوده است.
درست است ، انگار تاجرعلوی قصد تصرف این گنجینه را داشته و این سفر هم نقشه ای بوده برای تصاحب آن....
سهراب با خود می گفت :چه آدم ساده لوحی بودم من و چه راحت خودم را به نقشه ای حیله گرانه سپردم...
براستی که کارشان حساب شده بود و حیله ای در بین است ،وگرنه چرا می بایست تمام همراهان من که ادعای جنگاوری می کردند ، با حملهٔ راهزنان ،به یک باره غیب شوند؟!
سهراب در همین افکار بود که متوجه شد دستهٔ راهزنان که تعدادشان هم زیاد بود ،دور او و گاری و درویش ،حلقه زده اند.
سهراب می خواست لب به سخن بگشاید و بگوید که می داند این نقشه ای ست از جانب تاجر علوی...اما جلوتر از آن ، سردستهٔ راهزنان چیزی گفت که سهراب را کلاً گیج و سردرگم کرد...
ادامه دارد....
📝به قلم : ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨