eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
Eghteshashat.mp3
13.07M
توضیحات بسیار مهم سردار چگینی درباره خطراتی که از بیخ گوش ملت ایران طی این روزها رد شده ✅ قدر امنیت رو بیشتر بدونیم ____🍃🌸🍃____
‌🍁🍁🍁گرفتاری و غصه ی امام زمان عجل الله فرجه🍁🍁🍁 🌾بُعد وسیعی از ناراحتی‌ها و رنج‌های امام زمان علیه السلام مربوط به گرفتاری‌های شیعیان ایشان می‌شود؛به خاطر عدم ‏همدلی و عدم خوش‌رفتاری ما با یکدیگر است. 🌾امام، درست مانند یک پدر دلسوز و مهربان که در گرفتاری فرزند خویش، ‏گرفتار می‌شوند، هستند؛ هیچ پدر و مادری علاقه مند به فرزندشان، وقتی ناراحتی و مشکلات او را می‌بینند، نمی‌توانند نسبت ‏به آنها بی تفاوت باشند؛ بلکه هرقدر، فهم و درایت آنها بیشتر از فرزندشان باشد، مسائل و مشکلات او را بهتر و عمیق تر ‏درک می‌کنند و به همین دلیل، بیش از خود او، نگران وضعیت او می‌شوند. 🌾در وادی محبت، قاعده‌ای وجود دارد که به ‏وسیله آن میتوان شدت و ضعف محبت را محک زد. آن قاعده این است که هر قدر محبت کسی در قلب انسان بیشتر و ‏شدیدتر باشد او خودش را بیشتر فراموش می کند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری پیدا می‌کند‎ ✍استاد انصاریان https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
aviny-22.mp3
340.7K
🎙 شیطان حکومت خویش را بر ضعف‌ها و ترس‌های ما بنا کرده‌ است! 🔰 با روایتگری شهید آوینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🛑چگونه افراد نجات یافته و کشتی حضرت نوح، باز فریب خوردن و گمراه شدن؟ 🌿داستان زیر را بخوانید: 🌹حضرت نوح وقتی با گروه باایمان از طوفان جان سالم به در برد تا مدتها مردم زندگی عالی ای داشتن وشکر خدارو میکردند. 🍂سالها گذشت و نسل جدید که زندگی قبل از طوفان نوح ندیده بود روی کار آمد 🍁قدیمی ها از دنیا رفتن.. و شیطان که بستر را مناسب دروغ میدید به شکل پیرمردی خیرخواه شروع به تعریف از جریانات دروغینی کرد که: زمانهای گذشته که چقدر همه چیز عالیتر از الان بوده و مردم چه عشق و حال هایی میکردن و مشکلی نبوده و ... 🍃 انقدر گفت تا نسل جوان هم که استناد به حرفهای جذاب این پیرمرد کرده بودن کم کم باورشون شد و فریب خوردن و دوباره به‌ فساد کشیده شدن.. 🛑و تاریخ همینجور ادامه پیدا کرده تا الان.. 🔥در هیچ دوره ای بیکار نمیمونه! ✍حتما شما هم بارها و به کرات شنیدید که همه چی زمان شاه و پهلوی گل و بلبل بوده و حالا زمان انقلاب انقدر گرونی اومده و.... ✍اما این وظیفه نسل امروز هست که هوشیار و اهل تحقیق باشد و بتواند تشخیص بدهد که: اگر زمان همه چیز انقدر عالی بود و گرسنگی و سختی نبود پس چرا تمام مردم ایران علیهش قیام کردن؟!
🔴نتیجه وحدت و اتحاد بین مردم!!(حتما بخونید) ✅خاطره ی یک مهندس نفت: ﺳﺎﻝ ۸۱ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﺷﺪﻡ ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺴﻠﻮﯾﻪ. 🔵ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻡ، ﻣﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ... ♦️ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻤﻮﻥ ﭘﺎ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ سوشی ﺑﺨﻮﺭﻡ، ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺷﻪﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺳﻮﺷﯽ ﻣﻬﻤﻮﻧﻢ ﺑﺎﺷﯽ. 🔷ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺼر ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﺎﻫﯽ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻭ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻦ. ﺧﻮنش ﯾﻪ ﮐﺎﻧﮑﺲ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻣﺠﻬﺰ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺍﺷﺖ، ﺣﻤﺎﻡ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ، ﮐﻮﻟﺮ ﺍﺳﭙﻠﯿﺖ و... ♻️ﯾﻪ ﻇﺮﻑ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺍﺯﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺭﻡ، ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻣﺰﻩ ﺑﻮﺩ ! ﺧﯿﻠﯽ ! ❗️ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ‏( ﮐﻮﺟﻮ ‏) ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﮑﻼﺗﯿﻪ؟ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻣﺰﻩ ﺍﺳﺖ! 💥گفت: ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﺁﻭﺭﺩﻡ. ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺐ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ ﺷﮑﻼﺕ خوشمزه نمیخری؟ 📗 گفت: ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺭﻭﺯﯼ ۱۶ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﺭﺩ،ﺑﺎﺑﺖ ۸ ساعتش ﻣﺰﺩ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ۸ﺳﺎﻋﺖ دیگشو ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﺗﺎ ﮐﺸﻮﺭﻣﻮﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﻪ... 🔆۲ﻧﺴﻞ ﺍﺯ ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﻓﺪﺍ ﮐﺮﺩ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﮊﺍﭘﻦ ﭘﺮﺩاﺧﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻢ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﻮﻇﻔﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪﻡ ﺭﻭ ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﻢ. ❎ﻣﻦ ﻧﯿﻮﻣﺪﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﮑﻼﺕ ﺑﺨﺮﻡ. من ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻟﻄﻒ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﺭﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻢ … ﻣﻦ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ مالیات و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺭﻭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﺧﺮﺝ کنم... 🔴ساکت شدم! ﺩﺭﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۱ﻣﺘﺮ ﻭ ۶۵ ﺳﺎﻧﺘﯽ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺮﻭﺯ ﺩﺍﺩ ﺭﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ. ☑️ﮐﺪﻭﻡ یکی از ﻧﺴﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﻧﺴﻠﻬﺎﯼ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﻓﺎﻩ ﺑﺮﺳﻦ؟ ☑️ﮐﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ تغییر رو از خودمون شروع کنیم، ﻧﮕﯿﻢ ﺍﻭﻝ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ؟ ♨️چرا تحت تاثیر شبکه ها و کانالهایی که از خارج کنترل میشن و چشم دیدن پیشرفت ایران شیعه و ایرانی رو ندارن،محصولات ایرانیمونو میکوبیم و بهشون میخندیم؟ 💠چرا از آلمان و ژاپن یاد نمیگیریم که بعد از جنگ از محصولات ضعیف خودشون حمایت میکردن، ولی از کشورهای دیگه حتی کفش نمیخریدن تا در پیشرفت کشورشون شریک باشن و الان پیشرفتشون در دنیا به کجا رسیده... ✅ از خودمون و اطرافیانمون شروع کنیم.. ❄️🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺❄️🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسهای اخلاقی زرنگی در دعا- ترس و تقوا ،قسمت اول نام استاد مجتهدی تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 (عشق سرخ)قسمت نوزدهم: زهرا بگو ببینم چی شده دیگه؟ زهرا:اولا فرهادخان,دانشجو تشریف دارند,دا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 عشق سرخ,قسمت بیست و یکم: خونه یک حال وهوایی دیگه به خودگرفته بود,درسته فصل سرما بود اما هوای داخل خانه,خبراز بهار وعطرگل سرخ میداد.مامان چون دفعه اولش بود که خواستگاری دختراش میامدند(البته خیلیا پیغام وپسغام برای خواستگاری داده بودند اما به خاطرمخالفت من به مرحله ی مهمانی و..نکشیده بود)برای همین ,خیلی استرس داشت ,مبلمان خونه راعوض کرد ویک دست مبل قالی خریدیم ومبل قبلیا هم داخل سه تا اتاق پخش کردند,گلدونهای شاه عباسی ولاله های جهاز مامان ازگنجینه شان جداشدند وزینت بخش هال شدند.به قول زهرا که میگفت:انگار مامان فکر کرده خودش نوعروسه که جهاز میخره ودکور عوض میکه خخخخ اما مامان معتقدبود چون شناختی ازخانواده علوی وخانمش نداره,باید خونه طوری باشه که جای هیچ عیب وایراد وحرف وحدیثی برای خانم دکتر باقی نمانه,اما بابا محمد اعتقادداشت,کسی که پسرای خاکی ومتواضعی مثل محمدوفرهاد تربیت کرده,به ظاهر ومال ومنال دنیا اهمیت نمیدهد. تاروز اومدن خانواده علوی,هرروز خدا, خونه تکانی داشتیم,درسته همیشه خانه مثل آیینه تمیز بود اما وسواس مامان زیاد شده بود ومیخواست همه چی عالی عالی باشد. امشب شب جمعه است وقراره تا ساعتی دیگه خانواده ی علوی تشریف فرما بشن,من وزهرا طبق قرار قبلی خودمان,سراپا سفید پوشیدیم ,یعنی یه پیراهن سفید ماکزی با پاپیونهای تور سرآستین ودورکمرشون,یه روسری سفید وروشون هم یک چادر سفید با پاپیونهای صورتی,به قول مامان ,اگه از قدمان بگذریم(چون من یه پنج سانتی از زهرا بلندترم)مثل دوقلو شده بودیم وبه گفته ی مامان تشخیصمان برای,فرهاد ومحمد که شاید چندنگاه کوتاه مارا دیده بودند,سخت خواهدبود. زهرا:مامااان,کشتیتم بس که دود اسفند به خوردم دادی وورد خوندی وفوت کردی بهم. مامان:اولا ورد نیست وچهارقل هست درثانی اینقد زیبا وخوردنی شدین که میترسم خودم چشمتان بزنم. درهمین حین,تلفن بابا زنگ زد. بابا:انیس,بچه ها,آماده باشین,رسیدن,سرخیابونن ,میرم جلوشون,حواستون باشه من باکلیددررابازنمیکنم ,زنگ میزنم. دلم قیلی ویلی میرفت,استرس داشتم,یه نگاه کردم به زهرا دیدم خیلی راحت وریلکسه,پیش خودم گفتم:خوش به حالش توعمرش اصلا نمیدونه استرس چی هست . زنگ دربه صدا درامد,مامان رفت کنار آیفون تا در رابازکنه,من پریدم چادرم سرکردم ومیخواستم برم پایین اوپن آشپزخونه کمین بگیرم وبشینم که زهرا دستم راگرفت وکشید طرف پنجره هال تااز پشت پرده خیلی نامحسوس,میهمانها را رصدکنیم😊 زهرا:این خوشتیپه که بابا محمد خودمه,اهان هووووو این تیپ مهندسه, فک کنم اقای دکترباشه😂,آهان این غول تشنه که چوپان گیوه دوز خودمانه چه دسته گلی هم دستشه,اوووف این نانازه هم که فرهادجاااانه وجعبه ی شیرینی رابه کول مبارک میکشه,پس مامانشون کو.دربسته شد هاااا,نکنه توماشین جاگذاشتنش؟؟نکنه راضی نشده که بیاد؟؟؟ گوشم به حرفهای,زهرا نبود,ازاسترس چشمام رابسته بودم,اروم چشام رابازکردم وتانگاه کردم,دقیقا پشت پنجره بودند,انگار سنگینی نگاهم راحس کرد سرش راگرفت بالا....خدای من چه خوشگل شده😍دوباره بوی گل سرخ پیچید تووجودم.... ادامه دارد..... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 عشق سرخ,قسمت بیست ودوم: سریع خودمون را رسوندیم تو آشپزخونه وزیر اوپن پناه گرفتیم,چون هم راحت تر حرفهای که میزدن رامیشنیدیم وهم کسی نمیتونست مارا ببینه. بابا تعارفشون کرد که بفرمایید بفرمایید ومشخص بود یکی یکی دارن میشینن. زهرا میخواست نامحسوس پاشه وموقعیت قرارگرفتنشان را ببینه,که محکم دستش راگرفتم وکشیدم وگفتم:نهههه پانشو ممکنه ببیننت زشته. اخه موقعیت پذیرایی وآشپزخانه ما طوری بود که یک طرف پذیرایی یعنی دو نفر میتونستن آشپزخونه را زیرنظر داشته باشند وما به مامان سفارش کرده بودیم که اون دوتا مبل راتعارف نکنن ,یعنی خودشون وبابا زودتر بشینن تا هیچ کس نتونه روبرو بشینه,تا مامان نیومده ومطمین نمیشدیم,خارج شدن از مخفیگاه,صلاح نیست. مامان اومد داخل آشپزخونه یه کم چهره اش گرفته بود,بدون اینکه نگاهی به ما بیاندازه مشغول ریختن چای شد تا مهمونا گلویی تازه کنن وباشیرینی نوش جان کنن. زهرا اهسته اشاره کرد:ماماااان,چه خبره؟چرا ناراحتی,نترس بابا دخترات راهمین الان نمیبرن که.... مامان یه چشم غره نامحسوس رفت وخیلی اهسته گفت:نمیدونم خانم دکتر چرا تشریفشون رانیاوردن,اگه بخوان طاقچه بالا بزارن همین امشب خودم جواب رد بهشون میدم.....سینی رابرداشت ورفت طرف پذیرایی. زهرا:وای زینب ,نپرسیدیم کی روبرو نشسته؟ولی راست میگه هااا چرا مامان جانشان نومدن؟ بزار فرهاد راببینم ,دماراز روزگارش میکشم من:😳چه فرهاد فرهاد میکنی هاا هرکی نفهمه فک میکنه ده ساله باهم زندگی میکنین... زهرا:هیس بزار ببینیم چی چی نطق میکنن. حرفاشون دور وبر ,راه وهوا و...دور میزد,محمدکه صداش درنمیامد اما فرهاد هرازگاهی نطقی میکرد ازجنس نطقهای زهرابود(خداییش دروتخته باهم جوربود) که مامان باتمام شدن حرف اقای دکتر،طاقتش طاق شده بود گفت:عذرمیخوام اقای دکتر,خانم دکتر چراتشریف نیاوردن؟خدای نکرده کسالتی,چیزی داشتن؟ دکتر آهی کشید وگفت:قضیه اش مفصله,خدمتتون عرض میکنم,فرهادجان.... نفهمیدیم منظور از فرهاد جان گفتن چی بود ,که باهمهمه بابا ومامان و...توکمینگاهمان محکم تر نشستیم وگوشامون را تیزتر کردیم,نکنه واقعا خانم دکتر راضی به این وصلت نشده؟ همونطور که من وزهرا تونگاه هم خیره شده بودیم وتمام بدنمان تبدیل به گوش شده بود تا ببینیم ,اقای علوی چی چی جواب میدن,یک دفعه قامت رعنای فرهاد رادیدیم که وسط آشپزخونه بود. واااای این بچه پررو اینجا چی میخواست؟ فرهاد به همه جا چشم انداخت وباخودش گفت:عه اینجا کسی نیست,پس این پریای دریایی کجان؟؟🤔 یکباره همینطور که دنبال چیزی میگشت چشمش افتاد به ما دوتا که زیراوپن کمین گرفته بودیم من😱 زهرا😁 فرهاد😂😊😳 بس که هول شده بودیم باهم گفتیم:سلام فرهاد:س س سلام عروس خانومها...ببخشید مزاحم استراق سمعتان شدم,یک لیوان اب برای بابا میخواستم.درضمن اوضاع امنه,روبرو آشپزخانه من ومحمدهستیم پاشین😃☺️ سریع ازجام پاشدم که اشاره کرد,نه نه زینب خانم,زهرا جان باید زحمتش رابکشن... زهرا روکرد به فرهاد وبایه لبخند گفت:چشم اقا فرهاد ,خودتون چیزی احتیاج ندارین... فرهاد:نه عزیزززز ,روی گلت را کم داشتم که جور شد خخخخ وای این دوتا رو از سنگ پای قزوین هم برده بودند,خداییش ازهمه لحاظ مثل هم بودند وبهم میومدند خخخخخ... فرهادکه لیوان اب رابرد ,خیلی بااحتیاط روم راکردم طرف پذیرایی که بالبخند زیبای محمد مواجه شدم. عطرگل سرخ پیچید تووجودم....... ادامه دارد.... باماهمراه باشید ,خبرهای خوش درراه است. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 عشق سرخ,قسمت بیست وسوم: اقای دکتر لیوان اب را که خورد شروع به نطق قبل از خواستگاری کردوگفت:من دلم میخواد همه چی برای دوتا خانواده عیان باشه,یعنی صاف صادق بودن رااصل یک زندگی پاک میدونم,من وفرشته همسرم,زمانی که تازه فارغ التحصیل شده بودیم باهم ازدواج کردیم,فرشته از هم دانشگاهی های بنده بود,اون موقع دربحبوبه ی جنگ تحمیلی بودیم وبرای خدمت درجبهه با هم به مناطق جنگ زده اعزام شدیم تا به مداوای مجروحان ومصدومان و...بپردازیم,فرشته واقعا یک فرشته بود واگه اغراق نکنم ازمن که یک مرد بودم ,بیشترتلاش میکرد ,چندماهی بود که طرفای آبادان خدمت میکردیم که محمد را پیدا کردیم ,یعنی خدا محمد رابه ما هدیه داد,پسربچه ی چهارساله وشیرین زبانی بود که کل خانواده اش را توجنگ از دست داده بود,فرشته آوردش پیش خودمان وقرارگذاشتیم هروقت که خواستیم مرخصی بیایم ,همراهمون بیاریمش اصفهان به فرزند خواندگی قبولش کنیم,فرشته ازاینکه صاحب یک پسربچه خوشگل وباهوش شده بود درپوست خودنمیگنجیدواین علاقه دوطرفه شده بود بین محمد ومامانش,یک روز صدام شیمیایی زد ,اونم درست وسط بیمارستان ,همونجایی که ما مشغول کاربودیم,هردوتامون آلوده شدیم,دیگه صلاح نمیدیدم که فرشته ومحمد تومناطق جنگی باشند,با هزارخواهش والتماس تهدید وارعاب فرستادمشون اصفهان,فرشته تا لحظه اخر میگفت حالم خوبه ,بذار کنارت باشم ,اما واقعا صلاح نبود.وقتی رفتند,هرروز زنگ میزد وتاکید میکرد حالش خوبه ونگران نباشم. یک ماه از رفتن فرشته ومحمد میگذشت که زنگ زد ,فرشته خیلی خوشحال بود,تمام صداش میلرزید وقتی میخواست خبر بارداریش را بدهد..... باورم نمیشد,خیلی خوشحال بودم وازطرفی نگران,میترسیدم عوارض تنفس مواد شیمیایی روی بچه اثربگذارد....اینجا که رسید یک اهی کشید,انگار دلش هوای اونروزها راکرده باشه,هوای صدای فرشته,روی فرشته.... ادامه دارد.... باماهمراه باشید 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 عشق سرخ قسمت بیست و چهارم: زهرا روکرد به من:آخی محمد بچه خودشون نیست,حالا معلوم فرشته خانم کجاست؟ من:هیس بذار ببینم چی چی میشه دوباره ادامه حرفای دکتر:خلاصه جناب اقای رحیمی خسته تان نکنم ,بعد از چهار ماه ازاون روزی که فرشته زنگ زد وخبربارداریش را داد موفق شدم بیام یک سر بزنم ,اخه هم حال خودم خوش نبود ومدام تنگی نفس داشتم وهم چند روزی بود فرشته زنگ نزده بود واز بابا ومامان هم هرچی سراغش رامیگرفتم جواب سربالا میدادند,وقتی رسیدم اصفهان کسی خونه خودمون نبود,رفتم خونه بابام ,اونجا هم جز داداش کوچکم کسی نبود ,داداش تا چشمش به من افتاد زد زیرگریه,انتظار نداشت من را ببینه اخه به کسی نگفته بودم که میام,گرفتمش محکم بغلم وگفتم:چی داداش,چی شده؟هیچ کس خونه مانبود,مامان وبابا کجان؟ داداشم با هق هق گفت:سه روز پیش حال زن داداش بهم خورد تا رسوندیمش دکتر وبیمارستان بیهوش شد,امروز میگن رفته توکما در اثر استنشاق مواد شیمیایی,ریه هاش اسیب جدی دیدن ویه جورمسمومیت هم دچارش شده,مسمومیت حاملگی هم همزمان.... دیگه تا تهش راخوندم,چشام سیاهی میرفت احساس میکردم دارم خفه میشم,داداش رضا من را تا بیمارستان برد وقتی رسیدم اونجا انگار صحرای کربلا بود...پدرومادرخودم وفرشته درحال گریه وزاری بودند,محمد هم همونجا بود ,تا چشمش به من افتاد انگار خدا رابهش داده باشند,بچه ام خودش را انداخت بغلم وشروع به گریه کرد وهمه اش فرشته را میخواست😭😭😭 اره من دیررسیدم,حال فرشته بدمیشه,درصدهوشیاریش میاد پایین ,دکترا تصمیم میگیرن ,بچه را باعمل سزارین خارج کنن,وقتی رسیدم,فرهاد تودستگاه بود وفرشته توسردخونه😭😭 خداااای من چه سخت,نگاه کردم زهراسرش راگذاشته بود روپاهاش وزار زار گریه میکرد خودمم دست کمی از زهرا نداشتم ,اما باید کسی کاری میکرد ,مطمین بودم فضای داخل پذیرایی هم دست کمی ازاینجا نداره,فوری پاشدم یه پارچ شربت گلاب درست کردم ,ریختم تولیوانهای خوشگل مامان وبردم پذیرایی,درست حدس زدم فضا نیازمند یک شوک بود که اونم من وارد کردم. من:سلام,خوش آمدید.... همه ی سرها باهم به طرف من چرخید ,محمد سریع جلو پام بلندشد,فرهاد هم تبعیت کرد ,دکتر بالبخند زیبایی نگام کرد وگفت:سلام دختر گلم ,ماشاالله .... نگام افتاد به محمد,اخی بچه ام معلوم بود استرس داره,سرش پایین وسرخ شده بوداما فرهاد ریلکس ریلکس دقیقا مثل زهرا,مامان وبابا با نگاهی مهربان اشاره کردند,طرف اقای دکتر,زینب جان تعارف کن عزیزم... سینی راگرفتم طرف دکتر:ممنون دخترگلم,مطمین بودم پسرای من ,بهترین دخترای زمین رامیپسندند وروکرد به بابا: بازم ببخشید اقای رحیمی,ناراحتتون کردم,ولی واقعیتهایی بود که باید گفته میشد,من این دوتا پسر,راباچنگ ودندان بزرگ کردم و... جلوی بابا ومامانم گرفتم ....وای دستام میلرزید اصلا توان روبرو شدن وتعارف به محمد را نداشتم . مادرم انگار حالم رامیفهمید اهسته گفت:آروم باش دخترم,بسم الله الرحمن الرحیم بگو بروتعارفش کن ادامه دارد.... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 (عشق سرخ)قسمت بیست وپنجم: دستام میلرزید ,سینی راگرفتم جلوی محمد,لرزش دستام به لیوانها هم منتقل شده بود وجریگ جریگ صدا میداد,محمد سرش پایین بود انگار اونم استرس داشت,فرهاد باپرویی تمام,بدون اینکه جلوش بگیرم دست کرد یه لیوان برداشت وگفت:بفرما محمد اقا.... محمد لیوان شربت رابرداشت وخیلی اهسته طوری که من بشنوم,گفت:ممنون,بوی بهشت به مشامم رسید😊 فرهاد سرش رااورد پایین وگفت:داداش مال گلابشه خخخخ😁 اوووف عجب شرری هست این فرهاد دقیقا مثل زهرا. اومدم تواشپزخونه .... زهرا:خیلی ناجنسی زینب,برای دیداردلبر عجب زرنگ شدی بلاااا😄 خنده ای کردم ونشستیم روصندلی ها حالا دیگه دلمون نمخواست از روبروی پذیرایی تکان بخوریم😊 اقای دکترادامه داد:اقای رحیمی,من برای این دوتا پسر هم پدربودم وهم مادر,هیچ کدامشان هم برام فرق ندارند هردوتاشون جان من هستند آرزو دارم خوشبخت بشن,اینجوری فرشته هم خوشحال میشه.محمد خلبانی خونده والان چندساله توسپاه خدمت میکنه وفرهاد هم سال اخر پزشکی هست.حالا اگه اجازه بدین ,عروس خانمها چای بیارن😊 زهرا:حالا کی چای ببره؟؟ مامان اومد داخل اشپزخانه وگفت:زینب جان شما شربت اوردی بزارزهرا چای ببره زهرا:ای به چشم باخودم فکردم,خوش به حال زهرا درهرشرایطی ریلکسه ,دقیقا مثل فرهاد😄 مامان:بریم بچه ها,زینب جان بالا چادرت راصاف کن,زهراااا چای رانریزی روملت... زهرا:خیالت رااااحت خخخخ باهم رفتیم پذیرایی ,من کنار مامان نشستم,اقای دکتر یک نگاه خریدارانه ای به هردومون کرد وگفت:به به,یک دختر اصیل وزیبای ایرانی,ان شاالله عاقبت به خیر بشن زهرا چای جلوی دکتر وبابا ومامان گرفت,سینی که جلوی محمد گرفت ,فرهاد دستش رابرد تا برداره ,زهرا اروم گفت:صب کن اقای علوی میام جلوخودتون... نگاه کردم هیچ اثری از هول شدن واسترس نه توچهره زهرابود ونه فرهاد,برعکس من ومحمد توچشم هم زل زده بودند ولبخند میزدند زهرا باطمانینه سینی چای راگرفت جلوی فرهاد واروم گفت:بفرمایید اقا فرهاد,دبش ترین چای عمرتون. فرهاد:به به عجب عطری... مامان باشوخی گفت:من دم کردم😊 آی قربون دهنتتت مامان,بعله کسی محمد راخیط میکنه باید خیط بشه خخخخخ اول ازهمه زهرا وفرهاد زدندزیرخنده وبعد همه مان خندیدیم. اقای دکترروبه بابا:اگر صلاح میدونید,چای که صرف شد,بچه ها برن چندلحظه باهم صحبت کنن... بابا:هرچی شما صلاح بدونید ... دوباره هول وولا برم داشت.... ادامه دارد.... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگرمجاهدت های حاج قاسم نبود،دشمن مقدسات را ویران می‌کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨ ❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤ 💕ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ💕 ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ✨ 🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🍃 🌸ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸 🌹ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ 💖ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ💖 🌷ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌷 🌺ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌺 💐ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎته💐 💕ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ💕 ✨ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ✨ 🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🍃 🌸ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸 🌺السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌺 ✨✨🍃🌹التماس دعا🌹🍃✨
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحيم 📢🍃از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده: ⛅️هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،از يـــــــاوران قائم‏ ما باشد،و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود،خدا او را از قــبـر بيرون آورد،كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى‏ بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است: 🌥دُعــــــای عـــَــهــــــد ❄️❄️❄️❄️❄️ *☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆* *♡دعای عهد♡* *💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠* *اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ* *الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠* *اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠* *فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ* *حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠* *☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ* *☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ* *☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆* ِ *♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡* *♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان‌ عج صلوات♢* ❄️❄️❄️❄️❄️ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
AUD-20220320-WA0016.mp3
1.82M
دعای عهد ⬅️ استاد فرهمند. 🦋🦋🦋
.: ‍ ✨ *«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»*✨ 🦋🏵 **🏵 🦋 تفسیر📗 *هرروز انس باقرآن*💚 *┄┅‌‏ﷻ❀‏موضوع❀‌‏ﷻ┅┄* ✍🏻 ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻬﻲ، ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺧﺮﺝ ﻛﻨﻴﺪ📋 🍃🌹🍃🌹📖🌹🍃🌹🍃 *«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»* «٣٦» ﻭَﺍﻟْﺒُﺪْﻥَ ﺟَﻌَﻠْﻨَﺎﻫَﺎ ﻟَﻜُﻢ ﻣِّﻦ ﺷَﻌَﺂﺋِﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻟَﻜُﻢْ ﻓِﻴﻬَﺎ ﺧَﻴْﺮٌ ﻓَﺎﺫْﻛُﺮُﻭﺍْ ﺍﺳْﻢَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻴْﻬَﺎ ﺻَﻮَﺁﻑَّ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﻭَﺟَﺒَﺖْ ﺟُﻨُﻮﺑُﻬَﺎ ﻓَﻜُﻠُﻮﺍْ ﻣِﻨْﻬَﺎ ﻭَﺃَﻃْﻌِﻤُﻮﺍْ ﺍﻟْﻘَﺎﻧِﻊَ ﻭَﺍﻟْﻤُﻌْﺘَﺮَّ ﻛَﺬَ ﻟِﻚَ ﺳَﺨَّﺮْﻧَﺎﻫَﺎ ﻟَﻜُﻢْ ﻟَﻌَﻠَّﻜُﻢْ ﺗَﺸْﻜُﺮُﻭﻥَ *┄┅‌‏🔹❀‏ حج/۳٦❀‌‏🔹┅┄* ﻭ (ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩﻥ) ﺷﺘﺮﻫﺎﻱ ﭼﺎﻕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻬﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ، ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ (ﻫﻨﮕﺎم ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ) ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺒﺮﻳﺪ، ﭘﺲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ (ﻭ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ) ﺍﺯ (ﮔﻮﺷﺖ) ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﻴﺮ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﻓﻘﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺳﺆﺍﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻃﻌﺎم ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﺪﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ (ﺭﺍم ﻭ) ﻣﺴﺨّﺮ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺷﻜﺮﮔﺰﺍﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ. 📚🌺تفسیرنور🌺📚 🌹🍃✍🏻 *ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ* ١- ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻬﻲ، ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺧﺮﺝ ﻛﻨﻴﺪ. «ﻭﺍﻟﺒُﺪﻥ» («ﺑُﺪﻥ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺷﺘﺮ ﭼﺎﻕ ﺍﺳﺖ) ٢- ﻋﺮﺏ ﺟﺎﻫﻠﻲ ﻣﻲ ﭘﻨﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﺪ. «ﻓﻜﻠﻮﺍ» ٣- ﺩﺭ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺩﻳﻨﻲ، ﻣﻬﻢ ﺗﻮﺟّﻪ ﻭﻋﻨﺎﻳﺖ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺍﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻮﺍﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻴﻮﺍﻥ. «ﺍِﻥّ ﺍﻟﺼﻔﺎ ﻭ ﺍﻟﻤﺮﻭﺓ ﻣﻦ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻠّﻪ»، «ﻭﺍﻟﺒُﺪﻥ... ﻣﻦ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻠّﻪ» ٤- ﺍﺣﻜﺎم ﺩﻳﻨﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻭﺣﻲ ﻣﻌﻴّﻦ ﺷﻮﺩ. «ﺟﻌﻠﻨﺎ» ٥ - ﺩﺭ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟﻬﻲ، ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ. «ﻟﻜﻢ» (ﺑﺮﺧﻠﺎﻑ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺖ ﻫﺎ ﻭ ﻳﺎ ﺭﻳﺨﺖ ﻭﭘﺎﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﺮﻓﺎﻧﻪ) ٦- ﺩﺭ ﻣﻜﺘﺐ ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﺍﺳﻠﺎم، ﺩﺭ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻧﻴﺰ ﺧﺪﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﺳﺖ. «ﻓﺎﺫﻛﺮﻭﺍ ﺍﺳﻢ ﺍﻟﻠّﻪ» ٧- ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵِ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲِ ﺷﺘﺮ، ﻧﺤﺮ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. «ﺻَﻮﺍﻑّ» ٨ - ﺗﺎ ﺟﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﻫﺴﺖ، ﻣﺼﺮﻑ ﮔﻮﺷﺘﺶ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ. «ﻓﺎﺫﺍ ﻭَﺟَﺒﺖ ﺟُﻨﻮﺑﻬﺎ ﻓﻜﻠﻮﺍ» ٩- ﮔﻮﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮﺩ. (ﺑﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ) «ﻛﻠﻮﺍ - ﺍﻃﻌﻤﻮﺍ» ١٠- ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺑﻀﺎﻋﺖ ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﻛﻨﻴﺪ. «ﺍﻟﻘﺎﻧﻊ - ﺍﻟﻤﻌﺘﺮّ» ١١- ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺍﻧﺠﺎم ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺤﻞ ﻋﺒﻮﺭ ﻓﻘﺮﺍ ﺑﺎﺷﺪ. «ﺍﻟﻤﻌﺘﺮّ» ١٢- ﺭﺍم ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻣﺴﺨّﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻭﺍﻃﻌﺎم ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ، ﺫِﺑﺢ ﻭﻧَﺤﺮ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺣﺞ ﻭﺍﺧﻠﺎﺹ ﻭﺭﻧﮓ ﺍﻟﻬﻲ ﺩﺍﺷﺘﻦ، ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻜﺮﮔﺰﺍﺭﻱ ﺷﻮﺩ. «ﻟﻌﻠّﻜﻢ ﺗﺸﻜﺮﻭﻥ» *┄••❀🔹 حدیث روز 🔹❀••┄* 💚پيامبر صلي الله عليه و آله اَلسَّخىُّ بِما مَلَـكَ وَ اَرادَ بِهِ وَجْهَ اللّه ِ، وَ اَمَّا السَّخىُّ فى مَعْصيَةِ اللّه ِ فَحَمّالُ سَخَطِ اللّه ِ وَ غَضَبِهِ، وَ هُوَ اَبْخَلُ النّاسِ عَلى نَفْسِهِ فَـكَيْفَ لِغَيْرِهِ! 🍃🌹🍃 سخاوتمند، كسى است كه مال خود را ببخشد و اين كار را براى رضاى خدا انجام دهد، امّا كسى كه در راه معصيت خدا، دست و دل باز باشد، باركش خشم و ناخشنودى خداست. چنين كسى بخيل ترينِ مردمانْ نسبت به خود است، چه رسد به ديگران! 📚✍🏻بحار الأنوار، ج 71، ص 355، ح 17. ⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️ 🚩✋🏻 *هرروزبه رسم ادب*🤚🏻🚩 *اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ* 🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒 🗓️ امروز:دوشنبہ ☀️۱۸/مهرماه/١٤٠۱/٠٧   🌙١۳/‌ربيع الأول/١٤٤٤/٠٣                      2022/10/Oct/10🌲  ⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹 🔹👈ذڪــــــــــرروز 📿 🕋 🕋 *یا قاضے الحاجات* *اے برآورنده حاجت‌ها* ✨🍃🌸🍃🌷🍃🌸🍃✨ 🔷🔸ذڪر روز دو شنبه موجب ڪثرت مال مے شود. ذڪر روز دوشنبه به اسم امام حسن(عليه‌السلام) و امام حسین(عليه‌السلام) است. روایت شده در این روز زیارت آن دو بزرگوار خوانده شود ⭐💫⭐💫⭐💫⭐ *اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ* ⭐💫⭐💫⭐💫⭐ 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
❣ چہ شود فرصٺ ديدار بہ ما هم بدهند؟ فيض هم صحبٺے يار بہ ما هم بدهند؟ آن قَدر بر در ايـن خانہ گدا مےمانيم لقب نوڪرِ دربـار بہ ما هم بدهند ! صبحت بخیر همه‌ی هستی‌ام💚 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت مهدی (عج) فرمودند: خدا با ما است و نيازمند ديگرى نيستيم، و حق با ما است و باكى نداريم كه كسى از ما روى‏بگرداند.✨ و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم هیچ روز جدیدی نیست مگر اینکه از ناحیۀ من روزی جدیدی به تو می‌رسد و هیچ شبی نیست مگر اینکه ملائکه من عمل قبیحی از ناحیۀ تو به من گزارش می‌کنند، رزق مرا می‌خوری و نافرمانی مرا می‌کنی و هر وقت مرا بخوانی درخواست تو را اجابت می‌کنم. خیر من به سوی تو سرازیر است و حال آنکه شرّ تو به سوی من بالا می‌آید. چه خوب مولائی هستم من و چه بد بنده‌ای هستی تو. (هرگاه) از من خواسته‌ای داشتی به تو عطا کردم و بدی‌های تو را یکی پس از دیگری می‌پوشانم، من از تو خجالت می‌کشم ولی تو از من حیا نمی‌کنی.
دعای روز دوشنبه 🌿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِ اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي لَمْ يُشْهِدْ اَحَداً حينَ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ وَ لاَاتَّخَذَ مُعيناً حينَ بَرَءَ النَّسَماتِ، لَمْ يُشارَكْ فِي الاِْلهِيَّةِ، وَ لَمْ يُظاهَرْ فِي الْوَحْدانِيَّةِ، كَلَّتِ الاَْلْسُنُ عَنْ غايَةِ صِفَتِهِ، وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ، وَ تَواضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ، وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ، وَ انْقادَ كُلُّ عَظيم لِعَظَمَتِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوالِياً مُسْتَوْسِقاً، ]ثِقاً[ وَصَلَواتُهُ عَلي رَسُولِهِ اَبَداً، وَ سَلامُهُ دآئِماً، سَرْمَداً اَللَّـهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ يَوْمي هذا صَلاحاً، وَ اَوْسَطَهُ فَلاحاً ، وَ آخِرَهُ نَجاحاً، وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْم اَوَّلُهُ فَزَعٌ، وَ اَوسَطُهُ جَزَعٌ، وَ آخِرُهُ وَجَعٌ اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْر نَذَرْتُهُ، وَ كُلِّ وَعْد وَعَدْتُهُ، وَ كُلِّ عَهْد عاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ، وَ اَسْئَلُكَ في مَظالِمِ عِبادِكَ عِنْدي، فَاَيُّما عَبْد مِنْ عَبيدِكَ اَوْ اَمَة مِنْ اِمآئِكَ، كانَتْ لَهُ قِبَلي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها اِيّاهُ في نَفْسِهِ، اَوْ في عِرْضِهِ اَوْ في مالِهِ، اَوْ في اَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ، اَوْ غيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها، اَوْ تَحامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْل اَوْ هَويً اَوْ اَنَفَة اَوْ حَمِيَّة، اَوْ رِيآء اَوْ عَصَبِيَّة، غآئِباً كانَ اَوْ شاهِداً، وَحَيّاً كانَ اَوْ مَيِّتاً فَقَصُرَتْ يَدي وَضاقَ وُسْعي عَنْ رَدِّها اِلَيْهِ وَالْتَحَلُّلِ مِنْهُ، فَاَسْئَلُكَ يا مَنْ يَمْلِكُ الْحاجاتِ، وَهِيَ مُسْتَجيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ، وَ مُسْرِعَةٌ اِلي اِرادَتِهِ، اَنْ تُصَلِيَّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تُرْضِيَهُ عَنّي بِما شِئْتَ، وَ تَهَبَ لي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً، اِنَّهُ لا تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ، وَ لا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، اَللَّـهُمَّ اَوْلِني في كُلِّ يَوْمِ اثْنَيْنِ نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ، سَعادَةً في اَوَّلِهِ بِطاعَتِكَ، وَ نِعْمَةً في اخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ، يا مَنْ هُوَ الاِْلهُ، وَ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِواهُ. 🌿 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام ، اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. مادران گرامی! غذای امروزتان را با وضو به نیت این دو امام معصوم و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف که سالروز امامت آن حضرت می باشد ، آماده نمایید تا خانواده تان نوش جان نمایند.قطعا به زودی اثرات آنرا در خود و خانواده تان خواهید دید. 💚🌷🥀🍃🌿🍃🥀🌷💚
روز دوشنبه روز امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) است. در زيـارت امام حـسن(عليه السلام) مـي گـويـي: 🌹 اَلـسَّلامُ عَـلَيْكَ يَـا بْـنَ رَسُـولِ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياحَبيبَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يانُورَاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياصِراطَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَيانَ حُكْمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دينِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّيِدُ الزَّكِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْقآئِمُ الاَْمينُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاالْعالِمُ بِالتَّأْويلِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاالْهادِي الْمَهْدِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الطّاهِرُ الزَّكِيُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقيقُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. 🌸🌸🌸🌸🌸 در زیارت امام حسین (ع) می گویی: 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ، اَشْهَدُ اَنـَّكَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكوةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً، وَجاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ، فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنّي ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَنَا يا مَوْلايَ مَوْليً لَكَ وَلاِلِ بَيْتِكَ، سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ، وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ، لَعَنَ اللهُ اَعْدآئَكُمْ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ، وَاَنـَا اَبْرَءُ اِلَي اللهِ تَعالي مِنْهُمْ، يا مَوْلايَ يا اَبا مُحَمَّد، يا مَوْلايَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ، هذا يَوْمُ الاِْثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما، وَاَنـَا فيهِ ضَيْفُكُما فَاَضيفاني، وَاَحْسِنا ضِيافَتي، فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضيفَ بِهِ اَنْتُما، وَاَنـَا فيهِ مِنْ جِوارِ كُما فَاَجيراني، فَاِنَّكُما مَأْمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَصَلَّي اللهُ عَلَيْكُما وَآلِكُمَا الطَّيِّبينَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۸ مهر ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 10 October 2022 قمری: الإثنين، 13 ربيع أول 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️21 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️25 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️27 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️51 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها