eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
3هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
320 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی نشر مطالب حلال باذکر صلوات برامام زمان عج. ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 منتظران ظهور 🏴
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و چهل و نهم: با مرگ عمربن خطاب هر کسی برای جانشینی او ، حدسی میزد ، عده
شاهزاده ای در خدمت قسمت صدو پنجاه: خلیفه دوم هم طعم مرگ را چشید و بازهم فراموش کاران ،فراموش کردند پیمانی را که پیامبر در حجة الوداع با آنان بسته بود و بیعتی را که از آنان گرفته بود، شکستند و همچنان هم بربیعت شکنی اصرار داشتند. عثمان بن عفان همان کسی که چندین بار پیامبر اسلام او را لعن کرده بود، به اشاره عمر که قبل از مرگش وصیت کرده بود و شورا تعیین نموده بود ، بر مسند خلافت مسلیمن تکیه داد، مسندی که از آن او نبود از آن ابوبکر و عمر هم نبود ، مسندی غصبی که از ازل تا به ابد، برای علی بن ابیطالب و اولاش برپا شده بود و اینک هر بار کسی بر آن می نشست و دست به دست میشد. هر کدام از خلفا راه و روشی در پیش گرفتند یکی مانند عمر در بحث تحریف دین اسبی تندرو سوار بود و یکی هم مانند عثمان ، محافظه کارانه تر عمل می نمود. اما راه ، همان بیراهه بود که امت را بدان می کشانیدند. جمع مجلس جمع بود و مسلمانان دور خلیفه سومشان را گرفته بودند . فضه در گوشه ای نشسته بود و این صحنه را می نگریست و با خود فکر می کرد ، براستی اگر این مردم دور ولیّ بر حق خداوند ،حیدر کرار را می گرفتند ، اینک نام اسلام واقعی، اسلام ناب محمدی از کران تا کران عالم پیچیده بود ، اما حالا فقط کشور گشایی عمر بود که همه به آن افتخار میکردند، کشورگشایی که با شمشیر و خون و خونریزی برخلاف تعالیم اسلام انجام شد و چه غافل بودند اینان و چه صبری دارد خدا و چه صبری دارد ولیّ بلا فصل پیامبرصلی الله علیه واله، علی مرتضی علیه السلام.... فضه آهی از دل برکشید و متوجه شد دو زن وارد مجلس شدند و به طرف خلیفه خودخوانده سوم رفتند ، وقتی به سخن درآمدند ،فضه فهمید که آنها کسی به جز دو زن پیامبر نمی توانند باشند ، یکی از آنان عایشه دختر ابوبکر و دیگری حفصه دختر عمر بود... فضه برایش جالب بود و می خواست بداند این دو برای چه به اینجا آمده اند، پس کمی خود را جلوتر کشید و گوش تیز کرد تا بداند ،قرار است چه بشود... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و پنجاه و دوم: عایشه کمی جلوتر آمد و گفت : همانطور که می دانید و من و این زن همراهم از زنان پیامبر صلی الله علیه واله بودیم و حال در پی میراثی که از همسرمان به ما می رسد و میدانیم اینک در دست شماست آمده ایم و شما موظفید که حق ما را به ما باز پس دهید. عثمان در جای خود جابه جا شد و گفت : به خدا قسم به شما میراث نمی دهم چونکه شهادت شما بر علیه خودتان را به یاد دارم ، شما دو تن نزد پدران خود(ابوبکر و عمر ) شهادت دادید که از پیامبر شنیده اید که فرمود : پیامبر ارثی به جا نمی گذارد و هر چه از او باقی می ماند صدقه است. شما دو تن حتی به این شهادت بسنده نکردید و و این گفته را به یک عرب بیابانی دورافتاده که به پایش بول می نمود و با بولش خودش را تطهیر میکرد یعنی مالک بن حرث بن الحدثان یاد دادید و او همراه شما شهادت داد و یک نفر از اصحاب پیامبر و از انصار جز این عرب بیابانی شهادت نداد. عثمان نگاهی به جمع پیش رویش انداخت و ادامه داد: قسم به خدا! شکی ندارم که آن عرب بیابانی و شما دو نفر به پیامبر نسبت دروغ دادید. فضه با شنیدن این سخنان ، اندکی دلش آرام گرفت و با خود گفت : درست است که او هم بر کرسی خلافت به ناحق تکیه داده اما حرفی زد که عین حق و حقیقت است. در این هنگام عایشه و حفصه در حالیکه زیر لب به عثمان ناسزا می گفتند از مجلس خارج شدند در میانه راه خروج بودند که عثمان صدایش را بالاتر برد و‌گفت :برگردید، آیا شما نبودید که نزد پدرانتان به این مطلب شهادت دادید؟ هر دو روی برگرداندند و‌گفتند: آری.. عثمان گفت : اگر براستی شهادت دادید پس طبق گفته خودتان حقی در اموال رسول الله ندارید اما اگر شهادت دروغ دادید لعنت خدا و فرشتگان و لعنت همه مردم برشما و برکسی که شهادت شما را علیه اهل بیت پیامبر(حضرت زهرا) قبول کرد.... فضه با شنیدن این سخن اشک چشمش دوباره روان شد و با خود گفت : این جماعت خود می دانستند که چه ظلم عظیمی به دختر رسولشان می کنند ، دانسته و آگاهانه ظلم کردند و بی شک عاقبت بدی در پیش خواهند داشت... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و پنجاه سوم: دوران، دوران قدرت نمایی عثمان بن عفان بود و عجیب اینکه ، خلیفه سوم ، دنیایش با دو خلیفه دیگر فرق داشت . اگر آن دو بین مردم بر کرسی ساده می نشستند و در خانه ای مانند دیگر مردم ساکن بودند ، اما این خلیفه طبع شاهانه اش ،بسی بیش از همه بود و در همان اول راه خانه ای محکم با درهای زیبا و بزرگ ساخت که در نظر مردم قصری باشکوه بود و تا به حال مانند آن را ندیده بودند.. دیگر زمین خانه با حصیر یا گلیمی ساده پوشیده نبود بلکه فرش های زیبا و چشم نواز سراسر ،قصر خلیفه را در بر گرفته بود و تزیینات زیبا ،چشم هر بیننده ای را خیره می کرد. و کاش این اسراف بیت المال به همینجا خاتمه می یافت ، خلیفه خود خوانده سوم دوست داشت نه تنها خود شاهانه زندگی کند بلکه نزدیکانش را نیز در این مورد شریک می کرد و از بیت المال مسلمین بذل و بخشش های فراوان به اقوام و امویان می نمود و هرکس نسبش به بنی امیه نزدیک تر بود ، بهره اش از بیت المال بیشتر می شد... این اعمال و‌حرکات آنقدر ادامه داشت که کم کم صدای همه را حتی طلحه و زبیر را در آورد.. عایشه و‌حفصه هم که این بذل و بخشش ها را دیدند طمع کردند و برای طلب میراث پیامبر به او مراجعه کردند که تیرشان به سنگ خورد... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و پنجاه چهار: روزگار بر وفق مراد خلیفه خود خوانده سوم می گشت و عثمان بن عفان مانند انسانی دست و دل باز ، بیت المال مسلمین را در اختیار نزدیکان و اقربا که عموما امویان بودند می گذاشت. عایشه و حفصه که دیدند نصیبی از این بذل و بخشش ها ندارند ، در گوش زنان مدینه از ظلم های خلیفه سوم سخنها می گفتند و مردان مدینه هم که چیزهایی با چشم خود میدیدند که سابقه نداشت ، کم کم صدایشان در آمد و در صدر آنها طلحه و زبیر ،قد علم کردند. خلیفه سوم بی خبر از همه جا ، در قصر بزرگ و سنگی خود آسوده نشسته بود که به او خبر رسید ،مردم طغیان کرده اند ، به کارهایش اعتراض دارند و دیگر نمی خواهند که او زمامدار مسلمین باشد و بر مسند خلافت تکیه زند...آری براستی وقتی که انتخاب، الهی نباشد باید انتظار هر چیزی را داشت ، اینان نمی دانستند که عامل بدبختی و سیه روزی امروزشان ، بیعت شکنی سی و پنج سال پیششان است ، همان زمان که پیامبر دست حیدر کرار را بالا برد و فرمودند:«من کنت مولاه ،فهذا علی مولاه...» آری کسی که به حکم خدا پشت پا بزند و بر مدار هوس های دنیا بگردد ، سرانجام خوبیهای دنیا به آنها پشت پا میزنند... خبر به عثمان بن عفان رسید و ایشان هراسان از جای برخواست و دستور داد ،سریع لشکر را به قصر بخوانید... قاصد سرش را پایین انداخت و گفت : کدام لشکر؟! مردم علم قیام به دست گرفته اند و دور تا دور قصر را محاصره کرده اند ... عثمان رو به قاصد کرد و گفت : از جانب شام خبری نشد؟ معاویه چه میکند؟ در این هنگام یکی از مقربان خلیفه جلو آمد و گفت : معاویه دست دست می کند ، بر خلاف قول حمایتی که داده است ، گویی منتظر است که مردم کار شما را یکسره کنند و این بین نصیبی از خلافت ببرد.... عثمان نمی دانست چه کند ...مانند مرغی سرکنده طول و عرض سالن قصر را میپیمود... ادامه دارد.. 📝به قلم :ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 نگو من نمیتونم از سربازان خاص حضرت باشم. 🌷 میشه آقا باشی... 🌺 استاد شجاعی
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیعه تو غریبه و .منم یه بچه شیعه و.... 🎤کربلایی محمد حسین پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( نماز شب ) دستور خواندن نماز شب 🍏نماز شب يازده‌ ركعت است: چهار تا دو ركعت (مثل نماز صبح) به نيت نماز نافله شب و يك نماز دو ركعت به نيت نماز نافله شَفْعْ و يك نماز يك ركعتي به نيت نماز وَتْر 🍑🍋🍇 1⃣ نيت نماز های چهارتایی (دو رکعته شب):  دو ركعت نماز شب مي‌خوانم قُربة اِلي الله 🍊🍉🍓 - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو الله احد + ركوع + سجده - در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل هو الله احد + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام. 🍓🍊🍇 ✅(نماز شبي كه در قست بالا آمده است را چهار بار تكرار كنيد كه جمعاً هشت ركعت نافله شب مي‌شود). 🍏🍑🍋 2⃣ نماز نافله شفع: نيت: دو ركعت نمازنافله شَفْعْ مي‌خوانم قُربة اِلي الله - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل اعوذ برب الناس + ركوع + سجده. 🍓🍉🍊 - در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام. 🍏🍇🍑 3⃣نماز وتر:( یک رکعت) نيت: يك ركعت نماز وَتْر مي‌خوانم قُربة اِلي الله - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + سه بار سوره قل هو الله احد + يك بار سوره قل اعوذ برب الفلق + يك بار سوره قل اعوذ برب الناس 🍋🍓 - در قنوت: خواندن كامل قنوت + در حاليكه دست چپ به قنوت و در دست راست تسبیح است، 1⃣ چهل نفر( هر کسی میتواند باشد) را دعا کنید ( مثلا اَللّهُمَّ اِغْفِر ل + رضارضایی.. اَللّهُمَّ اِغْفِر لحسن ابراهیمی و.... و در آخر بگوييد ( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنينَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمينَ وَ اَلْمُسلِماتْ ) 2⃣و بعد از آن هفتاد بار بگوييد ( اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبي وَ اَتُوبُ اِلَيه) 3⃣سپس هفت بار بگوييد  (هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار) «اين است مقام كسي كه از آتش قيامت به تو پناه مي‌برد» 4⃣سپس سيصد مرتبه بگوييد ( اَلْعَفو ) 5⃣و سپس يك بار بگوييد ( رَبّ اغْفِرْلى وَ ارْحَمْنى وَ تُبْ عَلىََّ اِنَّكَ اَنْتَ التّوابُ اَلْغَفُورُ الرّحيم ) «پروردگارا ببخش مرا و رحم كن به من و توبه مرا بپذير به راستي كه تو، توبه پذيرنده، بخشنده و مهرباني». + ركوع + سجد + تشهد + سلام 🍏🍊🍎 (تسبيحات حضرت زهرا س:  (34 مرتبه، الله اكبر، 33 مرتبه، الحمد لله و 33 مرتبه، سبحان الله) ✳️ در حديثي آمده: خواندن تسبيحات فاطمه زهرا (سلام الله عليها) از هزار ركعت نماز مستحب، نزد خداوند بهتر است... 🍓🍋🍉 آمرزش اموات مومنین ومومنات فراموش نشود. 🍋اللهم عجل لولیک الفرج