eitaa logo
🌹 منتظران ظهور🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
8.9هزار ویدیو
295 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🌱🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: آقا محمود گلویی صاف کرد و سعی کرد که طوری وانمود کند که چماق را ندیده و قدم زنان خودش را به تنه درخت رسانید و شاخهٔ بزرگ دو شاخه ای را که کنار درخت افتاده بود برداشت و همانطور که با آن بی هدف روی زمین خط های کج و‌معوج می کشید گفت: خوب پس با خودتون نشستن حرف زدین و تصمیم گرفتین و بریدین و دوختین و ما باید تنمون کنیم آره؟! در این هنگام فتانه زهر خندی زد و از زیر چادر رنگی اش نوشته ای را بیرون آورد و به طرف محمود داد و گفت: هر جور دوست داری فکر کن، مهم اینه الان اینجایی و باید این نوشته را امضا کنی. محمود کاغذ دست فتانه را گرفت و لبخند تمسخر آمیزی روی لبانش نشست و هر چه می خواند،آن لبخند جایش را به عصبانیت میداد، محمود کاغذ را به طرف فتانه تکان داد و گفت: گفتم که باغ برات لقمهٔ بزرگی هست، میبینم به باغ هم قناعت نکردی و انگار چنگال تیز کردی که تمام دارو ندار منِ بیچاره را بالا بکشی هاا؟! فتانه با اشاره ای نامحسوس به سعید و مسعود رو به محمودگفت: حالا هر چی اونجا نوشته باید امضا کنی و در همین حین چماق را از زیر زانویش بیرون کشید و‌ادامه داد: وگرنه با این مجبورت میکنیم که... محمود که از عصبانیت خون خودش را می خورد کاغذ را مچاله کرد و توی صورت فتانه پرت کرد و همانطور که شاخه خشکیده و بزرگ درخت را دوباره برمی داشت گفت: بچه میترسونی؟! چنان با این چوب سیاهت کنم که ... ناگهان چوبی از پشت سر بر وسط شانه های محمود آمد و نفس کشیدن را برایش سخت کرد، محمود همانطور که با دست شانه اش را می مالید و ناله می کرد سرش را به عقب برگرداند و تا چشمش به سعید افتاد گفت: ای نمک به حرام تو... یکباره مسعود مانند قرقی وسط حصیر پرید و چاقوی کنار هندوانه را برداشت، فتانه هم از جا بلند شد،چماق را به گوشه ای انداخت و داسی را که وسط شاخه های درخت پنهان کرده بود بیرون کشید و در یک چشم بهم زدن به طرف محمود حمله کرد و گفت: من خوددددم میکشمت و جسدت هم بین همین باغ دفن می کنم، از اول هم باید خودم میکشتمت و داس را بالا آورد و محمود خودش را عقب کشید و داس بر بازوی او نشست و خون فواره داد.. عاطفه با دیدن این صحنه شروع کرد به جیغ کشیدن و داد و هوار کردن و مردم رهگذر را به کمک طلبیدن، یک لحظه حواس ها از سمت محمود پرت شد و همه متوجه عاطفه شدند و نی خواستند به هر طریقی شده او را ساکت کنند، مسعود که پشت سر محمود بود، مانند گرگی زخمی به سمت عاطفه هجوم برد و فتانه هم به طرف او رفت، محمود فرصت را غنیمت شمرد و به سمت در باغ شروع کرد به دویدن، این مابین سعید حواسش به او بود و درحالیکه چوب دستش را در هوا می چرخاند پشت سر پدرش حرکت کرد. محمود مانند قرقی خودش را به ماشین رساند و سوار ماشین شد، سعید هم به او رسیده بود و جلوی ماشین ایستاده بود و می‌خواست مانع حرکت او شود، چوب کلفت دستش را با شدت روی شیشه ماشین فرود آورد و گفت: کجا فرار می کنی؟! شیشه جلوی ماشین پر از ترک های ریز و درشت شد و محمود شروع کرد به دنده عقب آمدن، اصلا نمی دانست چه می کند و به فکر عاطفه هم نبود که چه به سرش خواهد آمد و فقط می خواست از این مهلکه بگریزد. آنقدر دنده عقب امد تا به پیچ‌جاده خاکی رسید و با یک حرکت ماشین را در جاده انداخت و پایش را روی گاز فشار داد، آنقدر رفت که مطمئن شد دست مسعود و فتانه و سعید که در آخرین لحظه داخل آیینه ماشین در باغ دیده بودشان، به او نمی رسند. وارد جاده خروجی روستا شد و تازه آنموقع متوجه شد که کف ماشین انگار جویی از خون روان است، خونی که از بازویش بیرون میزد او را بی حال کرده بود، چشمانش سیاهی می رفت اما محمود باید فرار می کرد و خود را به جای امنی میرساند. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت @montazeraan_zohorr 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: خبر کتک خوردن محمود به روح الله رسید و عاطفه هنگامی که این خبر را میداد ،خیلی گریه کرد و پشیمان بود از اینکه با اصرارش موجب اذیت پدرش شده و خدا را شکر می کرد که فتانه و بچه هایش نتوانستند به نیت اصلیشان که همان گرفتن اسناد از محمود و کشتن او بود برسند، عاطفه بعد از فرار پدرش متوجه شده بود که این جمع فقط برای کشتن محمود دسیسه کرده بودند و طبق پیش بینی خودشان،قبل از مرگ او تمام اموال او را به نام خودشان می کردند و یکباره محمود ناپدید میشد و هیچ کس نمی فهمید که او در باغی دفن شده که روح الله، آباد کرده بود. روح الله سعی می کرد این اخبار بد به گوش همسرش فاطمه نرسد، زیرا این زن پاک و معصوم باردار بود و باید آرامشش حفظ میشد، اما اذیت های فتانه تمامی نداشت و او سعی می کرد به هر طریقی شده زهرش را به محمود و فرزندانش بریزد، انگار عهدی کرده بود که اینچنین روی آزار و اذیت هایش پایبند بود. نزدیک زایمان فاطمه بود، هنوز در همان زیر زمین نمور ساکن بودند، زیر زمینی که درست است باعث خراب شدن جهیزیه لوکس فاطمه شده بود اما انگار برایشان خیر و برکت هایی هم داشت، ماه هشتم بارداری فاطمه بود که تلفن منزلشان به صدا درآمد، فاطمه گوشی را برداشت و صدای پدر شوهرش در گوشی پیچید: الو، فاطمه، دخترم... فاطمه که تعجب کرده بود گفت: الو...سلام بابا، خوبین؟ چی شده با تلفن خونه تماس گرفتین؟ محمود گلویی صاف کرد و گفت: با گوشی روح الله تماس گرفتم، منتها جواب نداد، گفتم به خونه زنگ بزنم، راستش فرداشب یه مهمونی توی شهر گرفتیم، زنگ زدم که شمام بیاین.. فاطمه با تعجب گفت: مهمونی؟! برای چی؟! تو شهر؟ یعنی خونهٔ منورخانم؟! محمود نفسش را بیرون داد و گفت: آره همون خونه که منور ساکنش بود، حالا بیاین خودتون متوجه میشین و با زدن این حرف سریع خدا حافظی کرد و گوشی را قطع کرد. انگار آقا محمود نمی خواست بیش از این چیزی بگوید و شاید نیرویی پشت سرش او را مجبور می کرد که تماس را نصف و نیمه قطع کند. فاطمه متعجب از این تماس و متعجب تر از این میهمانی هزاران فکر به ذهنش خطور کرد: نکند فتانه را طلاق داده و توی خانه منور میهمانی گرفته؟! و احتمال میداد به همین دلیل باشه وگرنه هیچ علت دیگری برای این مهمانی نمی توانست داشته باشد. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی بر اساس واقعیت @montazeraan_zohorr 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی " خنده های بی صدا" " مجموعه ۹ داستان کوتاه طنز" اثر محبوبه سلطان زاده تهیه شده در ایران صدا https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر پر ماجرا قسمت اول سفر پرماجرا قسمت دوم سفر پرماجرا قسمت سوم سفر پرماجرا قسمت چهارم سفر پرماجرا قسمت پنجم سفر پرماجرا قسمت ششم سفر پرماجرا قسمت هفتم سفر پرماجرا قسمت هشتم سفر پرماجرا قسمت نهم سفر پرماجرا قسمت دهم سفر پرماجرا قسمت یازدهم سفر پرماجرا قسمت دوازدهم سفر پرماجرا قسمت سیزدهم سفر پرماجرا قسمت چهاردهم سفر پرماجرا قسمت پانزدهم سفر پرماجرا قسمت شانزدهم سفر پرماجرا قسمت هفدهم سفر پرماجرا قسمت هجدهم سفر پرماجرا قسمت نوزدهم سفر پر ماجرا قسمت بیستم سفر پرماجرا قسمت بیست و یکم سفر پرماجرا قسمت بیست و دوم سفر پرماجرا قسمت بیست و سوم سفر پرماجرا قسمت بیست و چهارم سفر پرماجرا قسمت بیست و پنجم سفر پرماجرا قسمت بیست و ششم سفر پرماجرا قسمت بیست و هفتم سفر پرماجرا قسمت بیست و هشتم سفر پرماجرا قسمت بیست و نهم سفر پرماجرا قسمت سی ام سفر پرماجرا قسمت سی و یکم سفر پرماجرا قسمت سی و دوم سفر پر ماجرا قسمت سی و سوم سفر پر ماجرا قسمت سی و چهارم سفر پرماجرا قسمت سی و پنجم سفر پرماجرا قسمت سی و ششم سفر پرماجرا قسمت سی و هفتم سفر پرماجرا قسمت سی و هشتم سفر پرماجرا قسمت سی و نهم سفر پرماجرا قسمت چهلم سفر پر ماجرا قسمت چهل و یکم سفر پرماجرا قسمت چهل و دوم سفر پرماجرا قسمت چهل و سوم سفر پرماجرا قسمت چهل و چهارم سفر پرماجرا قسمت چهل و پنجم سفر پرماجرا قسمت چهل و ششم سفر پرماجرا قسمت چهل و هفتم سفر پرماجرا قسمت چهل و هشتم سفر پرماجرا قسمت چهل و نهم سفر پرماجرا قسمت پنجاهم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و یکم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و دوم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و سوم سفر پر ماجرا قسمت پنجاه و چهارم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و پنجم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و ششم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و هفتم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و هشتم سفر پرماجرا قسمت پنجاه و نهم سفر پرماجرا قسمت شصتم سفر پرماجرا قسمت آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️آیت‌الله‌بهجت(ره)؛ پنج ندای امام زمان(عج) به اهل عالم الی یا اهل عالم انا المهدییییییی😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5949503687578617689.mp3
7.93M
ویژه (عج) 🍃از کدوم مسیر میایی 🍃که بیقرارت بشینم 🎙 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ♥️ 🍃 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ🍃 🍃 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🍃 🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی:جمعه ۰۷ مهر ۱۴۰۲ هجری شمسی میلادی:Friday 29 september 2023 قمری:الجمعة ۱۳ ربیع الاول ۱۴۴۵ هجري قمري 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكری عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (١۰۰۰ مرتبه) 👈یا نور (۲۵۶مرتبه) برای عزیز شدن 🙏بارالها درفرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره ازمشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع روز: 🇮🇷روز بزرگداشت شمس 🇮🇷روز آتش‌نشانی و ایمنی 🇮🇷روز بزرگداشت فرماندهان شهید دفاع مقدس 🇮🇷شهادت سرداران اسلام : فلاحی،فکوری، نامجو،کلاهدوز و جهان آرا (۱۳۶۰ه ش) 🗓روز شمار تاریخ: 💐⏳۰۴ روز مانده به میلاد حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم (۵۳ سال قبل هجرت ) روز اخلاق و مهرورزی و 💐ولادت باسعادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام موئسس مذهب جعفری(۸۳ه ق) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣مهدی جان ( عج ) ☘ ای لحظه به لحظه درتماشای همه دیروزی و امروزی و فردای همه ☘ از تو خبری نیامد و پــیر شـــدیم ای بـاخبر از بــی خبری های همه 💕 اللهم عجل لولیک الفرج 💕 🌸 خدایا ازت سپاسگزارم که روز دیگری بر من عطا کردی که می‌بینیم خورشید بی دریغ می‌تابد درختان میوه می‌دهند خلقت هستی در کل در خدمت آدمیزاد است و تو بی هیچ انتظاری می‌بخشی و می‌دهی 🌸 خدای خوبم نیک می‌دانم اگر آدمی لطفی به کسی بکند در انتظار دریافت است اگر مهربانی کند چشمش به دنبال مهربانی‌ست 🌸 خدایا هر زمان که توانستیم مثل کائنات بی‌دریغ و بی‌انتظار باشیم آن وقت است که در آرامش واقعی به سر خواهیم برد وقتی انتظار از دیگران را حذف کنیم به سوی مؤفقیت پیش می‌رویم و خلقت هستی پاسخ تمام اعمال خوب ما را به بهترین نحو ممکن می‌دهد پس کمک کن که از هیچکس انتظار نداشته باشیم 🌸 الهی به ما دلی ده که شوق طاعت افزون کند نفسی ده که حلقه بندگی تو گوش‌ کند جانی ده که زهر حکمت تو نوش کند و زبانی ده که شکر تو گوید
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ 🔥 ✨حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: شراب ريشه همه ناپاكيهاست، هر كس آنرا بنوشد نمازش تا چهل روز پذيرفته نمى شود، اگر شراب در درونش باشد و بميرد با مردن زمان جاهليت مرده است.✨
1- ايمان از عمل جدا نيست. 2- اگر همه‌ى اعمال صالح بود، كارساز خواهد گشت. كلمه‌ «الصَّالِحاتِ» با الف و لام نشانه همه كارهاى نيك است. 3- تشويق در كنار تهديد، از شيوه‌هاى تربيتى قرآن است. 4- لذّت‌هاى دنيا، نگرانى از دست دادن دارد، امّا نعمت‌هاى بهشت، جاودانه است. 5- با مقايسه‌ى وعده‌هاى دروغ شيطان و وعده‌هاى راست خدا، به وعده‌ى الهى دل ببنديم.
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف می زنی و درد دل باز می گویی تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که فرشتگانم بر تو فرود آورده اند و من بدان وسیله با تو سخن می گویم
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🦋 🦋 📗تفسیر 📖هـرروز انس با قرآن مجید 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 ❀‏ موضوع ❀‏ 🗒️ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺠﺴّﻢ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. 📖❀‏ سوره النمل/ آیہ (٩٠و٨٩) اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖمْ بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖمِ 🔺«٨٩» ﻣَﻦ ﺟَﺂءَ ﺑِﺎﻟْﺤَﺴَﻨَﺔِ ﻓَﻠَﻪُ ﺧَﻴْﺮٌ ﻣِّﻨْﻬَﺎ ﻭَﻫُﻢ ﻣِّﻦ ﻓَﺰَﻉٍ ﻳَﻮْﻣَﺌِﺬٍ ﺁﻣِﻨُﻮﻥَ 🔻ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻜﻲ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ (ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ) ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﻠﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﺮﺍﺱ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﻳﻤﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 🔺«٩٠» ﻭَﻣَﻦ ﺟَﺂءَ ﺑِﺎﻟﺴَّﻴِّﺌَﺔِ ﻓَﻜُﺒَّﺖْ ﻭُﺟُﻮﻫُﻬُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻟﻨَّﺎﺭِ ﻫَﻞْ ﺗُﺠْﺰَﻭْﻥَ ﺇِﻟَّﺎ ﻣَﺎ ﻛُﻨﺘُﻢْ ﺗَﻌْﻤَﻠُﻮﻥَ 🔻ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺪﻱ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ (ﺩﻭﺯﺥ) ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﻮﻧﺪ، (ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ:) ﺁﻳﺎ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺳﺰﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ؟ 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🔍❀‏ تفسیرنور❀‏🔎 🔹✍🏻ﭘﻴﺎم ﻫﺎ:🔹 ١- ﻋﻠﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﻴﻚ ﻣﺎ، ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻧﻴﻜﻲ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. «ﺍﻧّﻪ ﺧﺒﻴﺮ ﺑﻤﺎ ﺗﻔﻌﻠﻮﻥ ﻣَﻦ ﺟﺎء ﺑﺎﻟﺤﺴﻨﺔ» ٢- ﻣﻬﻢ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎم ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻚ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ، ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﻱ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ. «ﻣَﻦ ﺟﺎء ﺑﺎﻟﺤﺴﻨﺔ ﻓﻠﻪ ﺧﻴﺮ ﻣﻨﻬﺎ» ٣- ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎﺳﺖ. «ﻣﻦ ﺟﺎء ... ﻓﻠﻪ ...» (ﻫﺮ ﻋﻤﻠﻲ ﻋﻜﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﻲ ﺩﺍﺭﺩ). ٤- ﻧﻴﻜﻲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻨﻜﺮﺍﺕ ﻣﻄﺮﺡ ﻛﻨﻴﻢ. «ﻣﻦ ﺟﺎءﺑﺎﻟﺤﺴﻨﺔ»، ﺳﭙﺲ «ﻣﻦ ﺟﺎءﺑﺎﻟﺴﻴﺌﺔ» ٥ - ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺷﺪ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎ، ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ. «ﻣﻦ ﺟﺎء - ﻓﻠﻪ ﺧﻴﺮ ﻣﻨﻬﺎ» ٦- ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻭ ﺗﻬﺪﻳﺪ، ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﻮﺛﺮﻧﺪ. «ﻣﻦ ﺟﺎء ﺑﺎﻟﺤﺴﻨﺔ - ﻣﻦ ﺟﺎء ﺑﺎﻟﺴﻴﺌﺔ» ٧- ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ. (ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻌﻀﻲ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳﺖ، «ﺍﻟﻀِﻌﻒ» ﺑﻌﻀﻲ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ «ﺍَﺿﻌﺎﻓﺎً»ﺑﻌﻀﻲ ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ «ﻓﻠﻪ ﻋَﺸﺮ» ﺗﺎ ﻫﻔﺘﺼﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻛﻪ «ﺧﻴﺮٌ ﻣﻨﻬﺎ» ﻫﻤﻪ ﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ٨ - ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﻱ، ﻋﺎﻣﻞ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ. «ﻣَﻦ ﺟﺎء ﺑﺎﻟﺤﺴﻨﻪ - ﻣِﻦ ﻓﺰﻉ ﻳﻮﻣﺌﺬ ﺁﻣﻨﻮﻥ» ٩- ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﻣﻄﻠﻖ ﺍﺳﺖ، ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺑﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻘﺪﺍﺭ، ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﺎﺳﺖ. «ﺧﻴﺮٌ ﻣﻨﻬﺎ» ١٠- ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ، ﺧﻮﺍﺭﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. «ﻛُﺒَّﺖ ﻭﺟﻮﻫﻬﻢ» ١١- ﻛﻴﻔﺮﻫﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﺗﺠﺴّﻢ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﺎﺳﺖ. ﺁﺭﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﻖّ، ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﻨﺪ. «ﻫﻞ ﺗﺠﺰﻭﻥ» ١٢- ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ، ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳﺖ؛ «ﺧﻴﺮٌ ﻣﻨﻬﺎ» ﻭﻟﻲ ﻛﻴﻔﺮﻫﺎﻱ ﺍﻭ ﻳﻚ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭ ﻋﺎﺩﻟﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ. «ﻣﺎ ﻛﻨﺘﻢ ﺗﻌﻤﻠﻮﻥ» ١٣- ﻣﻌﺎﺩ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ. «ﻭﺟﻮﻫﻬﻢ» ١٤- ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺠﺴّﻢ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. «ﻫﻞ ﺗﺠﺰﻭﻥ ﺍﻟﺎّ ﻣﺎ ﻛﻨﺘﻢ ﺗﻌﻤﻠﻮﻥ» 🔹❀‏ حدیث روز 🔹❀‏ 🕋 پيامبر صلي الله عليه و آله : 🔺أفضَلُ أعمالِ اُمَّتي إنتظارُ الفَرَجِ ؛ 🔻برترين اعمال امّت من انتظار فرج است . 📚✍🏻كمال الدّين ، ص 644 . 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🗓️ امروز: جمعہ ☀️٠٧/مهرماه/١٤٠٢/٠٧   🌙۱٣/‌ربیع الاول/١٤٤۵/۰۳        2023/09/Sept/29🌲 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 📿❀‏ذڪـرِ روز 📿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان (حضرت مهدے) تعجیل فرما 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🚩🌥️ هـر روز صبح به رسم ادب و ارادت ✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩 🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🤲🏻 دعای فرج🤲🏻 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِاَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ