✍ زندگی مانند درست کردن چای میماند: ✳ خودبینی ات را بجوشان' ✳ نگرانی هایت را تبخیر کن ' ✳ غم هایت را رقیق کن ' ✳ اشتباهاتت را از صافی بگذران' ✳ و آن وقت طعم خوشبختی را بچش ✳ آنچه "خداوند"میدهد"پایانی"ندارد و آنچه "آدمی"میدهد"دوامی" ندارد، 👈 زندگیتان پراز داده های "خداوند" باشد.

♨️ویدیویی غم‌انگیز از نوزادان نارس در بیمارستان الشفا در نوار غزه که به دلیل کمبود اکسیژن و سوخت، یکی پس از دیگری می‌میرند. جنایتی که دنیا چشمهای کورش رابه روی آن بسته است. این کودکان مانندکودکان اوکراینی چشمهای رنگی وموهای بلوندندارندتاموردترحم قدرتهای بزرگ جهان قراربگیرنداین کودکان محکوم به نابودین چون بخاطردفاع ازسرزمینشان وبازپس گیری آن ازصیهونیسم متجاوزوغاصب عقب نشینی نمی کننداین کودکان معصومانه و مظلومانه شهیدمیشوندتاسختیهای جنگ راکه بردوش والینشان است را نبینند. پس گریه کنیدکه گریه معصومانه شماسندمظلومیت فلسطین مظلوم ومقتدراست خون سرخ شماسندآزادی انسانیت ازچنگال استعمارپلیدوخبیث است. چه بگویم که زبانم ازگفتن قاصراست یابه چه شیوه ای بیان کنم که حق مطلب رابیشتراداکرده باشم به عزت وجلال خدایی قسم که شکست ناپذیروصاحب انتقام است اگرازاین وضعیت اسفناک و بی رحمانه ،انسانی دق کندوبمیردجای سرزنش وجودنداردآه وناله این محرومین ومظلومین قلب آسمان وآسمانیان را آتش زده ومنتظراجازه ازحقتعالی هستند تابرزمین فرودبیاین وبیاریشان بشتابنداماازاهل زمین برای نجاتشان صدایی بلندنشده ونمی شود. #طوفان_الاقصی https://eitaa.com/montazeraan_zohorr

بعضی حرفها را فقط "مردها" می فهمند مثلا تا "مرد" نباشی، نمی فهمی که نامردی یعنی چه تا "مرد" نباشی، نمی دانی که لذت دستگیری از دیگران چیست تا "مرد" نباشی، شدت تلخی ننگ بی‌غیرتی و بی‌ناموسی را درک نمی کنی باید "مرد" باشی که بفهمی در آغوش گرفتن دخترت چه لذتی دارد بابا بابا گفتنش چقدر شیرین است اصلا اگر "مرد" نباشی، نمی توانی درک کنی که وقتی دخترت خودش را توی بلغت می‌اندازد، چطوری انگار خدا یک دفعه همه دنیا را به تو می‌دهد باید "مرد" باشی که مزه شیرین زبانی دخترت را بفهمی اصلا تا کسی "مرد" نباشد، لذت نوازشهای انگشتان کوچک دخترش را درک نمی کند مگر غیر از یک "مرد"، کسی می فهمد تلخی یک جراحت بر اندام دخترش را باید "مرد" باشی تا بدانی وقتی پدری درد کشیدن دخترش را می بیند چه احساسی دارد باید "مرد" باشی تا عمق داغ پدری را که بالای سر دخترش که دیگر نفس نمی کشد نشسته است را درک کنی باید "مرد" باشی تا بدانی هرم آتش اشکهایی که یک پدر بالای سر جنازه دخترش می ریزد، چقدر سوزان است باید "مرد" باشی هرچه بگویم فایده ای ندارد، باید "مرد" باشی تا حال یک "مرد" را درک کنی «مردی» که حالا بعد از دخترش هنوز زنده است و تمام وجودش پر از آتش؛ آتش انتقام انتقام از «نامردهایی» که با «مردها» این چنین می کنند ▫️▫️▫️ سرت را بالا بگیر "مرد" اینجا هم "مرد"ها پا به پای تو اشک ریختند ذره ذره در دلشان آتش انتقام از این نامردها را روشن نگه داشته اند تا روز موعود که با لشکری از «مردان»، دانه دانه اینها را از خانه هایشان بیرون بکشند و مجازات کنند پس صبور و مقاوم باش، "مرد"! https://eitaa.com/montazeraan_zohorr

🖋📖نگاهی فلسفی به عرفان های نوظهور🔥

📗📗📗📗رهگذر پر آشوب، تألیف سید محمدعلی دیباجی (دانشیار دانشگاه تهران)، عبدالرضا آتشین صدف (کارشناس ارشد فلسفه دین دانشگاه تهران) و قادر حافظ (دکترای عرفان دانشگاه ادیان) به نقد مبانی و رویکردهای فرقه‌های نوظهور از منظر فلسفه و حکمت می‌پردازد و عنوان کتاب از شعر حافظ عاریت گرفته ‌شده‌است که گفت: به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب             جهان و کار جهان بی ثبات و بی محل است💠

"قرن 21 قرن انفجار فرقه‌ها نامیده شده‌است. این فرقه‌ها غالبا با شعار وانگیزه اتصال وارتباط با ماوراء شکل می‌گیرند. این ماوراء، حتی در شکل علمی آن هم در برخی فرقه‌ها مطرح شده‌است؛ مثلاً آنها که به بشقاب پرنده‌ها تعلق خاطر دینی پیدا کرده‌اند! از طرفی، فهم ماوراء در ‌ترانس‌فیزیک یا ماوراء الطبیعه مطرح بوده که بخشی از دانش متافیزیک است. طرد این مبحث و تقلیل آن، بلکه نقد و مخالفت با آن در مغرب زمین، با عث چرخش توجه از متافیزیک به ماوراء، با شیوه‌های فراروانشناختی به معنی اعم کلمه (شامل علمی و عرفی) آن شده‌است.

ازفراروانشناسی[1] دو تلقی وجود دارد، یکی از آنها علمی و دیگری در برابر آن است. در فراروانشناسی علمی هیچ تاییدی بر آنچه نتوان بطور علمی و شناختی آن را ثابت نمود، وجود ندارد؛ در صورتی که فراروانشناسی غیرعلمی یک رهگذار پر آشوب است و در آن، درست و نادرست، امر واقع و امر متوهم، معنویت و مادیت و عرفان و طغیان به هم آمیخته است. واگذاری ‌ترانس‌فیزیک به بخش علمی فراروانشاسی از یک جهت مورد نقد است و به بخش عرفی از طرف دیگر و جدی‌تر!

"عرفان‌های نوپدید از واژگان خدا، نفس، روح، تناسخ، مرگ، ارواح، شیاطین، عقل، اراده، خیال، توهم، ادراک و ... سخن می‌گویند؛ از طرف دیگر مقولاتی چون استدلال، منطق، طبیعت، ماوراءالطبیعة، درستی، نادرستی، دین، سعادت  و... نیز مورد بحث آنان است؛ اما همه اهل فلسفه می‌دانند که تمام اصطلاحات و مقولات یادشده در درجه اول فلسفی‌اند و دانش متافیزیک، در دو شاخه مفاهیم فلسفی و الهیات (یعنی امور عامه و الهیات خاص) به این بحثها پرداخته‌است، اما پس از رنسانس و در عصر جدید موضوع متافیزیک و شیوه آن در میان فلاسفه مغرب زمین چرخش اومانیستی، تجربی و زبانی پیدا کرد و از مسیر اصلی خود خارج گشت.

دراین کتاب بحث می‌شود که فرقه‌های نوظهور که به صورت التقاطی یا اختراعی به وجود آمده‌اند، ناشی از جبران خلاء نظام‌های متافیزیکی در غرب است. البته جبران صوری نه محتوایی. حضور اینها در کشورهای شرقی نیز به همین دلیل و نوعی غرب‌زدگی است و در کشورهای اسلامی کاملاً صوری یا سیاسی است؛ و نتیجه عدم توجه و عدم بازخوانی میراث متافیزیک به عنوان دانش بنیادین در عقلانیت و تمدن اسلامی است.