eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
3هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
11.9هزار ویدیو
320 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی نشر مطالب حلال باذکر صلوات برامام زمان عج. ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
"- در تفسیر نعمانی از امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ای ابوالحسن! بر خداوند شایسته است که اهل ظلال (گم شدگان) را به بهشت داخل کند ومنظورش از این، مؤمنانی هستند که در زمان فتنه بر پیروی از امامی که جایگاهش مخفی است واز چشم مردم غایب است، بپاخیزند، پس آنان به امامت او اقرار می کنند وبه دامان او چنگ می زنند ومنتظر خروج او می مانند، آنان یقین دارند که هیچ تردیدی به خود راه ندهند، صبر کنندگان وتسلیم شدگان وفقط از شناختن امامشان واز شناختن شخص او گم شده اند. بر این دلالت می کند آنکه خدای تعالی هرگاه چشمه خورشید را که نشانه برای اوقات نماز قرار داده از بندگانش بپوشاند، بر آنان فرصت را توسعه داده که زوال انجام شده است. وهمین طور است کسی که منتظر خروج امام (علیه السلام) است، که به امامتش دست یازیده، تمام فرایض خداوند که بر او واجب است با حدودشان از او قبول می شود، از معنی فریضه بودن خارج نمی باشند، پس او صبر کننده شکیبا گر است، غیبت امامش به (دین) او ضرری نمی رساند.(۲۰۷) ۱۸- ودر کتاب کمال الدین از محمد بن النعمان، از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) روایت آمده که: نزدیک ترین حالت بندگان به خدای (عزَّ وجلَّ) وخشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که حجت خداوند را نیابند وبرایشان آشکار نشود واز آنان پوشیده بماند که جای او را ندانند ودر عین حال می دانند که دلایل ونشانه های الهی از بین نرفته است، در آن هنگام باید که هر صبح وشام منتظر فرج باشند. وهمانا شدیدترین موقع غضب خداوند بر دشمنانش زمانی است که حجتش را از آنان پوشانیده باشد، که برایشان ظاهر نگردد والبته خداوند می داند که دوستانش به تردید نمی افتند واگر چنین می دانست که آنان به تردید دچار می شوند، حجت خویش را یک چشم بر هم زدن هم از آنان مخفی نمی کرد.(۲۰۸) ۱۹- از امام صادق (علیه السلام) است درباره فرموده خدای (عزَّ وجلَّ): الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب(۲۰۹)؛ الم(از رموز قرآن است). این کتاب بدون تردید هدایتگر تقواپیشگان است، آنان که به غیب ایمان می آورند. فرمود: تقواپیشگان، شیعیان علی (علیه السلام) هستند وغیب، همان حجت غایب است وگواه بر این، فرموده خدای (عزَّ وجلَّ) است که: ویقولون لولا انزل علیه آیة من ربه فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین(۲۱۰) ومی گویند: چرا از سوی پروردگارش آیتی بر او نیامد، پس بگو: به درستی که غیب مخصوص خدا است، شما منتظر باشید من نیز با شما از منتظرانم. ۲۰- در اصول کافی به سند خود از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) آورده که فرمود: زیان ندیده است کسی که در حال انتظار امر ما بمیرد، آن که در خیمه حضرت مهدی (علیه السلام) با سپاهیان او نمرده است.(۲۱۱) ۲۱- در روایت عمار ساباطی که ان شاء الله تعالی خواهد آمد، از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: همانا به خدا سوگند! ای عمار! کسی از شما بر این حالی که در آن هستید نمیرد، مگر آن که نزد خداوند از بسیاری از کشته شدگان در بدر واحد برتر باشد، پس شما را مژده باد.(۲۱۲) ۲۲- در همان کتاب از حضرت امام ابو جعفر باقر (علیه السلام) آمده که ضمن حدیثی فرمود: وبدانید که منتظر این امر همچون ثواب روزه دار شب زنده دار را دارد وهر کس دوران قائم ما را دریابد، پس با او خروج نماید ودشمن ما را به قتل رساند، برای او همچون پاداش بیست شهید خواهد بود وهر کس در رکاب قائم ما (علیه السلام) کشته شود، همچون پاداش بیست وپنج شهید را خواهد یافت.(۲۱۳) ۲۳- در مجمع البیان از حارث بن المغیره آمده که گفت: در محضر ابو جعفر باقر (علیه السلام) بودیم، فرمود: آنکه از شما این امر را شناخته ومنتظر آن باشد وخیر را در آن بداند، مانند کسی است که به خدا قسم! در رکاب قائم آل محمد (علیهم السلام) با شمشیر خود جهاد کرده باشد. سپس فرمود: بلکه والله! مثل کسی است که در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با شمشیر جهاد کرده باشد. سپس بار سوم فرمود: بلکه به خدا قسم! همچون کسی است که در خیمه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شهید شده باشد.(۲۱۴) ۲۴- در تفسیر البرهان، از حسن بن ابی حمزه، از پدرش ابوحمزه (ثمالی) است که گفت: به حضرت ابی عبد الله صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم! سنم بالا رفته واستخوانم سست گشته ومرگم نزدیک شده ومی ترسم پیش از آنکه این امر (حکومت شما) را دریابم، مرگم فرا رسد. فرمود: ای ابوحمزه! هر که به ما ایمان آورد وحدیث ما را تصدیق کرد وبه انتظار دوران ما نشست، مانند کسی است که زیر پرچم قائم (علیه السلام) کشته شود، بلکه به خدا سوگند! زیر پرچم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) (کشته گردد)(۲۱۵). ۲۵- در کتاب کمال الدین، از مفضل بن عمر آمده که گفت: شنیدم حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمود: هر کس در حالی که منتظر این امر باشد
بمیرد، همچون کسی خواهد بود که از خواص حضرت قائم (علیه السلام) بوده باشد، نه؛ بلکه مانند کسی باشد که در پیشگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شمشیر زده است.(۲۱۶) ۲۶- در تفسیر البرهان به سند خود، از مسعدة آمده که گفت: خدمت حضرت امام صادق (علیه السلام) بودم که پیرمرد قد خمیده ای که بر عصایش تکیه زده بود آمد، سلام کرد وامام صادق (علیه السلام) جواب سلامش را داد. پیرمرد عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)! دستت را به من بده که آن را ببوسم، پس آن حضرت دستش را پیش آورد واو دست آن جناب را بوسید وسپس گریست. حضرت امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: ای پیرمرد! چرا گریه می کنی؟ عرضه داشت: فدایت شوم، یابن رسول الله! صد سال است که به پای قائم شما مانده ام، می گویم این ماه است، این سال است، هم اکنون سنم بالا رفته واستخوانم سست گردیده ومرگم نزدیک شده وبه آنچه که برای شما آرزو می کنم نرسیده ام، شما را می بینم کشته شده وآواره اید ودشمنانتان را می بینم که با بالها پرواز می کنند، چگونه گریه نکنم؟! دیدگان حضرت ابی عبد الله صادق (علیه السلام) در اشک نشست، آنگاه فرمود: ای پیرمرد! اگر خداوند تو را باقی گذاشت تا این که قائم ما را ببینی، در مرتبه اعلی خواهی بود واگر مرگ تو فرا رسد، روز قیامت با سپرده گرانبهای محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) محشور خواهی شد وما سپرده گرانبهای او هستیم، که همانا آن حضرت فرمود: من در میان شما دو گوهر گرانبها را بر جای می گذارم، پس به آن دو، دست بیازید که هیچ گاه گمراه نشوید: کتاب خدا وعترت وخاندانم را. پیرمرد گفت:
"پس از این که این خبر را شنیدم، دیگر آسوده خاطر شدم. سپس امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای پیرمرد! بدان که قائم ما (علیه السلام) از صلب حسن عسکری بیرون می آید وحسن از علی متولد می شود وعلی از محمد ومحمد از علی وعلی از موسی واین پسرم از من متولد گردیده، ما دوازده تن هستیم، همگی مان معصوم وپاکیزه می باشیم...(۲۱۷) ۲۷- در روضه کافی به سند خود، از اسحاق بن عمار آورده که گفت: حدیث آورد مرا مردی از اصحابمان، از حکم بن عتیبه که گفت: هنگامی که در محضر امام ابو جعفر باقر (علیه السلام) بودم، خانه پر از جمعیت بود، پیرمردی آمد که بر چوبدستی خود تکیه می زد، تا اینکه بر در اتاق ایستاد وگفت: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا! ورحمت وبرکات خداوند بر تو باد! آنگاه ساکت شد. حضرت ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) فرمود: وبر تو باد سلام ورحمت وبرکات خداوند! سپس پیرمرد رو به سوی اهل مجلس کرد وگفت: السلام علیکم! که همه حاضرین او را جواب دادند وسلامش را پاسخ گفتند. آنگاه رو به سوی حضرت ابوجعفر باقر (علیه السلام) کرد وگفت:
"ای فرزند رسول خدا! فدایت گردم! مرا نزدیک خود جای ده که به خدا سوگند! من شما را دوست می دارم ودوستداران شما را دوست می دارم. به خدا سوگند! دوستی شما وهوادارانتان به خاطر طمع دنیوی نیست ومن با دشمن شما دشمنم واز او بیزارم. وبه خدا سوگند! که دشمنی ام با او وبیزاری ام از او، به خاطر کینه ای میان من واو نمی باشد. به خدا! من حلال شما را حلال وحرامتان را حرام می دارم ومنتظر امر شمایم، پس ای که خداوند مرا فدایت گرداند! عاقبت مرا چگونه می بینی؟ حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمود: به سوی من، به سوی من آی! تا این که او را کنار خود نشانید. سپس فرمود: ای پیرمرد! بر پدرم علی بن الحسین (علیه السلام) نیز مردی وارد شد ومانند سؤال تو را عرضه داشت. پدرم به او فرمود: اگر بمیری بر رسول خدا وعلی وحسن وحسین وعلی بن الحسین وارد می شوی وقلبت سرد ودلت خنک وخرم ودیده ات روشن می گردد وراحتی وریحان با فرشتگان کرام کاتبین را پیش روی خود خواهی دید، همین که جانت به این جا برسد - وبه حلقش اشاره کرد - واگر زنده بمانی خواهی دید، آنچه را که دیده ات به آن روشن شود وهمراه ما در رکن اعلی خواهی بود. پیرمرد عرضه داشت: چگونه فرمودی، ای ابو جعفر! حضرت باقر (علیه السلام) دوباره سخنش را تکرار کرد، پیرمرد گفت: الله اکبر، ای ابو جعفر! اگر من بمیرم بر رسول خدا وعلی وحسن وحسین وعلی بن الحسین وارد می شوم وچشمم روشن وقلبم سرد وخنک وخرم می گردد وتوسط راحتی وریحان وفرشتگان کرام کاتبین مورد استقبال قرار می گیرم، همین که جانم به این جا رسید واگر زنده بمانم، آنچه را که چشمم به آن روشن شود خواهم دید وبا شما در رکن اعلی خواهم بود! سپس پیرمرد به شدت گریست،های های های، تا اینکه صورتش به زمین چسبید واهل خانه چون حال پیرمرد را دیدند به گریه وناله پرداختند. وحضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) اشک ها را از اطراف دیدگانش با انگشت پاک می کرد. آنگاه پیرمرد سر برداشت وبه امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! دستت را به من بده، خداوند مرا قربان تو سازد! آن حضرت (علیه السلام) دست خود را به او داد، پس دست حضرت را بوسید وبر دیدگان خود نهاد وبر صورتش کشید، سپس جامه از شکم وسینه برگرفت ودست آن حضرت را بر شکم وسینه خود قرار داد. پس از آن برخاست وگفت: السلام علیکم! حضرت باقر (علیه السلام) در پی او می نگریست وپیرمرد می رفت، آنگاه روی به جانب حاضرین کرد وفرمود: هر کس دوست می دارد مردی از اهل بهشت را ببیند، به این شخص نظر کند. حکم بن عتیبه گوید: هیچ مجلس گریه وماتمی شبیه آن مجلس ندیدم.(۲۱۸) 📋🌺مبحث دوم - در وجوب انتظار حضرت قائم (علیه السلام) بر همه افراد🔆🕋🔆🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📗📗قسمت 4⃣2⃣ 🟪جلددوم المکارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 دانستن معنای صحیح غیبت، گام اول در شناخت امام و ارتباط با امام است. 🎙 حجت الاسلام والمسلمین دکتر سبحانی 📡رئیس بنیاد بین المللی امامت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆🕋🔆تشرفات 👤ملاقات اکبردلاک خدمت امام زمان 🕋عجل الله فرجه 🎥جناب استاددانشمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبحث دوم - در وجوب انتظار حضرت قائم (علیه السلام) بر همه افراد: و بر این مطلب دلالت می کند -اضافه بر بعضی از آنچه گذشت- روایتی که ثقة الاسلام کلینی (رحمه الله) در اصول کافی به سند خود، از اسماعیل جعفی آورده که گفت: مردی بر حضرت ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) وارد شد وصفحه ای در دست داشت، حضرت باقر (علیه السلام) به او فرمود: این نوشته مناظر کننده ای است(۲۱۹) که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است. عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد! همین را خواسته ام. حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) فرمود: گواهی دادن به این که هیچ معبود حقی جز خداوند نیست واین که محمد بنده ورسول او است واین که اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده وولایت ما خاندان وبیزاری از دشمنمان وتسلیم به امر ما وپرهیزکاری وفروتنی وانتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.(۲۲۰) و در همان کتاب ابوالجارود آمده که گفت: به حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) عرضه داشتم: ای فرزند رسول خدا! آیا مودت ودلباختگی وپیروی مرا نسبت به خودتان می دانید؟ فرمود: آری. عرضه داشتم: من از شما مطلبی را می پرسم ومی خواهم به من پاسخ دهید، زیرا که چشم من نابینا است وکم تر راه می روم ونمی توانم هر وقت بخواهم به دیدار شما بیایم. فرمود: خواسته ات را بازگوی. عرض کردم: دینی که تو وخاندانت خدای (عزَّ وجلَّ) را با آن دینداری می کنید برایم بیان فرمای، تا خدای (عزَّ وجلَّ) را با آن دینداری نمایم. امام باقر (علیه السلام) فرمود: اگر چه مطلب را کوتاه کردی، ولی سؤال مهمی آوردی. به خدای سوگند! دینی را که من وپدرانم خدای (عزَّ وجلَّ) را با آن دینداری می کنیم برایت می گویم؛ گواهی دادن به این که هیچ معبود حقی جز خداوند نیست واین که محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) رسول خدا است واقرار کردن به آنچه از نزد خداوند آورده وولایت ولی ما وبیزاری از دشمنان وتسلیم بودن به امر ما وانتظار قائم ما واهتمام ورزیدن (در امور واجب وحلال) وپرهیزکاری (از کارهای حرام) می باشد.(۲۲۱) و در غیبت نعمانی به سند خود، از ابو بصیر از حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) آورده که روزی آن حضرت فرمود: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای (عزَّ وجلَّ) هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتند: چرا، فرمود: گواهی دادن به این که هیچ شایسته پرستشی جز خداوند نیست واین که محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بنده وفرستاده او است، واقرار کردن به آنچه به آن امر فرموده، وولایت ما، وبیزاری از دشمنانمان - یعنی خصوص امامان- وتسلیم شدن به آنان، وپرهیزکاری، وکوشش واطمینان، وانتظار قائم (علیه السلام). سپس فرمود: به درستی که ما را دولتی است که خداوند هر وقت بخواهد آن را (روی کار) می آورد، آنگاه فرمود: هر کس دوست می دارد از جمله اصحاب قائم (علیه السلام) باشد باید انتظار بکشد وبا پرهیزکاری واخلاق نیک رفتار نماید در حالی که منتظر باشد، پس اگر از دنیا رفت (وپس از مردنش) قائم (علیه السلام) قیام کرد، برای او پاداشی خواهد بود همانند کسی که امام (علیه السلام) را درک کرده، پس جدیت کنید ودر انتظار بمانید گوارای تان باد ای گروه مشمول رحمت الهی(۲۲۲). می گویم: عبارت (یعنی خصوص امامان) احتمال دارد که از فرمایش امام (علیه السلام) باشد، واحتمال می رود که گفته ابوبصیر باشد. وچون منظور از ولایت آن است که امام (علیه السلام) را در تمام امور سرپرست خود قرار داده وپیروی از او در همه موارد واجب بداند، حضرت بیان فرمودند: