eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
2.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
9.3هزار ویدیو
296 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🌱🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن اهل کله پاچه خوردن نبودم، ولی بدم‌هم نمی‌آمد. از خوردنش معلوم بود آرش کله پاچه خور است. دارچین را برداشتم و کمی روی لقمه ام پاشیدم. آرش نگاهی به دستم انداخت و گفت: –چرا اینقدر بی میل می خوری؟ خوشت نمیاد؟ ــ بی میل نمی خورم، فقط خوردنش کمی سخته. لبخندی زدو گفت: – می خوای برات لقمه بگیرم؟ منتظر جواب من نشدو یک تکه‌ی کوچک نان برداشت و شروع کرد به لقمه درست کردن، زیر لب با خودش می گفت: –الان یه لقمه ی فینگر برات درست می کنم که یه دفعه بزاری تو دهنت و خلاص. بعد لقمه را جلوی دهانم گرفت و گفت: –حالا بگو آآرش... لقمه اش آنقدر کوچک بود که همه اش در دهانم جاشدو با خوشحالی گفت: –دیدی، اصلا سخت نبود. لبخند از لبهایم جمع نمیشد. عمیق به چشم هایم نگاه کرد. –لبخند می زنی چقدر خوشگل تر میشی. سرم را پایین انداختم. دوباره یک لقمه ی دیگر درست کردو گفت: –آرش. سرم را بلند کردم و خنده ام گرفت و لقمه را از دستش گرفتم. – آموزش ها افاقه کرد دیگه خودم می خورم. بعد از خوردن صبحانه نمک دان را برداشت و گفت: – دستت رو بیار. با اکراه دستم را باز کردم. باتعجب گفت: – چیه؟ نگاهی به دستش انداختم. – این که نمک دریا نیست . نگاهی به نمکدان انداخت. – عه، ازاین نمک بی بخاراست؟ خندیدم و گفتم: آقاآرش. با شیطنت گفت: – جانم، لقمه می خوای؟ ــ نه، دیگه جا ندارم. بعد اخمی شیرینی کرد. – آقا، گفتن نداشتیما، وگرنه... چشم هایم را دوختم به میز و آرام گفتم: – میشه زودتر بریم. –چرا نشستیم دیگه. نگفتم برام سخته، دیدن کله های پخته شده و ردیف شده روی پیشخوان. وقتی سکوتم را دید، بلند شد. سوار ماشین شدیم. گوشی‌اش زنگ خورد. گوشی را برداشت و گفت: –سلام بر مادر عزیزم. ــ کجا می خواستی باشم، با نامزدم امدم... کمی اخم هایش در هم شد و گفت: – خب دیشب می گفتید. ــ آخه نمیشه تا بعدازظهر با راحیلم، بعدم سرکار. خب یه آژانس بگیرید برید و بیایید دیگه... کمی سکوت کردو بعد گفت: – ببینم چی میشه... سعی می کنم. تماس را قطع کردو با حرص به روبرو خیره شد. تا مقصد که یک پارک بزرگ و زیبا بود حرفی نزد. وارد پارک که شدیم، دست هایش را در جیبش گذاشت و باهم، هم قدم شدیم. پارک خیلی خلوت بود، فقط قسمتی که وسایل ورزشی داشت، چند نفر در حال ورزش بودند. چند دقیقه ای به سکوت گذشت، دلم می خواست بپرسم چه شده، ولی ترسیدم دخالت باشه، یا دلش نخواهد در مورد مادرش حرف بزند. پارک یک دریاچه ی خیلی کوچیک داشت که چندتا اردک داخلش بودند. با ذوق گفتم: – چقدر نازن، نه؟ زل زد به اردک ها وهمانجور که سرش را تکان می داد گفت: – آره. اخم نداشت ولی خوشحال هم نبود. روبرویش ایستادم. – آرش جان. انگار فقط معطل همین یک کلمه بود که لبهایش به خنده کش بیایدو بگوید: – جان آرش. من هم لبخند زدم. –خوبی؟ لبهایش جمع شدوکمی جدی گفت: – راحیلم. ــ بله. شاکی نگاهم کرد. منظورش را فهمیدم وآرام گفتم: –جانم. ــ خوشم میاد که زود می گیری. اگه الان بهت بگم من باید برم یه جایی و برنامه ی امروزمون روبندازیم یه روز دیگه، تو ناراحت میشی؟ ــ کجا؟ ــ مامان وقت دکتر داشته، یادش رفته زودتر بهم بگه، شبم کیارش اینارو دعوت کرده باید براش خرید کنم. البته تو روهم دعوت کرد. امروزکلا گرفتارم. بدون این که خودم در جریان باشم. سکوت کردم و چیزی نگفتم، که با نگرانی گفت: –اگه تو نخوای نمیرم، زنگ می زنم میگم یه فکر دیگه کنه. ــاونوقت ناراحت نمیشند؟ سرش را انداخت پایین و آرام گفت: –ناراحت که میشه. ــ همیشه تو کارهای مربوط به مامانت رو انجام میدی؟ سرش را به علامت تایید تکان دادومن ادامه دادم: –اگه این بار نرید برای من بد میشه، مامان ناراحت میشه وممکنه از چشم من ببینه. تو نگاهش تعجب را دیدم، لبخندی زدم و ادامه دادم. –پس بهتره بری و اختلاف بین عروس و مادرشوهر نندازی. فقط قبلش اگه می تونی من رو تا یه ایستگاه مترو برسون. می خوام برم خونه ی سوگندبرای ادامه ی کار خیاطیم. نگاه قدر شناسانه ایی به من انداخت و بعدهم زد زیره خنده. با تعجب نگاهش کردم. –حرفم خنده دار بود؟ همانطور که سعی می کرد خنده اش را کنترل کند گفت: –آخه هنوز رفتن، نرفتن من معلوم نشده، تو واسه خودت فوری برنامه ی کلاس خیاطیتم ریختی. من‌هم خندیدم. –خواستم از وقتم استفاده کنم دیگه. نق بزنم و غصه بخورم خوبه؟ ایستادو صورتم را با دستهایش قاب کردو عاشقانه چشم هایم را کاوید وگفت: – راحیل تو واقعا فرشته ایی؟ از خجالت صورتم داغ شد، چشم هایم را به اطراف چرخاندم. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
منظورم را متوجه شدو کمی فاصله گرفت. – اینجا پرنده هم پر نمی زنه، چه برسه آدم، نگران چی هستی؟ حرفی نزدم و او بعد از چند دقیقه پرسید: ــ پس من شب میام دنبالت. سکوت کردم و دوباره گفت: –اگه تا غروب خونه سوگند می مونی بیام همونجا دنبالت. ــ نه، اونجا دو سه ساعت بیشتر نمی مونم، میرم خونه، با این لباسها که نمیشه بیام مهمونی. 🍁به قلم ‌لیلا‌فتحی‌‌پور🍁 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 برخی آیات مهدویت در جزء پنجم 1️⃣ نساء : 47 👈🏻 فرو رفتن سپاهیان سفیانی در منطقه بیداء 2️⃣ نساء : 59 👈🏻 زمامداران معصوم در طول تاریخ 3️⃣ نساء : 69 👈🏻 همراهی با امام مهدی (عج) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) 🔵 جزء پنجم 🌕 حضرت مهدی (عج) بهترین رفیق https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفسیر آیات مهدوی (۵) 🌕 سوره ملک ، آیه ۳۰ ♦️موضوع: غیبت امام 🔵 ویژه ماه مبارک رمضان 🎙 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1- از بدی های دیگران بگذرید، خدا هم از شما می گذرد.(نساء: 149) 2- به قراردادهایی که می بندید، وفادار باشید.(مائده: 1) 3- در رعایت حقوق دیگران و کارهای خوب به همدیگر کمک کنید. (مائده: 2) 4- طعام اهل کتاب برشما و طعام شما برای آنان حلال است. (مائده: 5) 5- هرکس برای زنده نگه داشتن انسانی تلاش کند انگار به همه مردم زندگی بخشیده است. (مائده: 32) 6- برای رسیدن به خدا به دنبال وسیله«مثل نماز،انفاق و آبروی مقربان درگاهش» باشید. (مائده: 35) 7- از قصاص کردن بگذرید که کفاره گناهانتان خواهدبود. (مائده: 45) 8- به جای بحث های اختلافی و بی فایده در کارهای خوب از همدیگر سبقت بگیرید. (مائده: 48) 9- از رابطه و رفاقت با کسانی که دین شما را مسخره می کنند، بپرهیزید. (مائده: 57)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تندخوانی‌جزء 6۩معتزآقائی.mp3
4.02M
👆👆🌸🍃 (تندخوانی) ️⃣ توسط استاد معتز آقایی 🕛 زمان34 دقيقه 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💐 *جزء ششم هديه به پیشگاه مقدس حضرت امام امام سجاد (علیه السلام)* 💎 *وبه نیت* 💐ظهور وسلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) 💐شفای بیماران 💐شادی ارواح طيبه شهداء اسلام ودر گذشتگان 💐حاجت روایی شرکت کنندگان درختم 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
6⃣ دعای روز ششم ماه رمضان 🎞 استوری ❇️ اللَّهُمَّ لاَ تَخذُلنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعصِيَتِكَ 🔶 اى خدا مرا در اين روز بواسطه ارتكاب عصيانت خوار مساز ❇️ وَ لاَ تَضرِبنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ‏ 🔶 و به ضرب تازيانه قهرت كيفر مكن ❇️ وَ زَحزِحنِي فِيهِ مِن مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ 🔶 و از موجبات خشم و غضبت دور گردان ❇️ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنتَهَى رَغبَةِ الرَّاغِبِينَ‏ 🔶 به حق احسان و نعمتهاى تو به خلق اى منتهاى آرزوى مشتاقان. 🎙 با صدای قاسم موسوی قهار 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢↶ شرح دعای روز ششم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِکَ】 خدايا من را به واسطه تعرض گناہ خوارم نكن ↩️ گناہ آدم را خوار و عبادت و بندگی آدم را عزيز می‌كنند اگر اهل طاعت و بندگی شويد عزيز می‌شويد اما اگر اهل گناہ باشيد كسی دوستتان ندارد 〖إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا〗 يعنی هر كه ايمان بياورد و عمل صالح بكند ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افكنيم 【وَلا تَضْرِبْنى بِسِياطِ نَقِمَتِکَ】 خدايا من را به تازيانه عذابت نزن ↩️ «لا تضرب» واژہ نهی است اما در اينجا دعاست اگر من به شما بگويم «لاتضرب» اين نهی است اما كوچكتر به بزرگتر بگويد و ما به خدا كه بگوئيم «لاتضرب» دعاست 【وَ زَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ】 خدايا من را از موجبات سخطت دور گردان ↩️ روايتی است كه برخی گناهان خدا را به غضب می‌آورد و آنگاہ خدا قسم می‌خورد كه به عزت و جلال خودم ديگر تو را آمرزش نمی‌كنم با اينكه خدا «ارحم الراحمين» است اما مثلاً از من با اين محاسن و عمامه توقع ندارد كه به نامحرم نگاہ كنم لذا خدا به غضب می‌آيد حديث هست كه: هفتاد گناہ جاهل را می‌آمرزند قبل از آنكه یک گناہ عالم را بيامرزند 【بِمَنِّکَ وَ اَيادیکَ】 به حق احسان و نعمت‌هائی كه به من داده‌ای خدايا اين چند تا دعا را دربارہ من مستجاب كن 【يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ】 ای خدايی كه منتهای رغبت مشتاقان هستی ✍ ای كاش در مساجد كه اين دعاها خواندہ می‌شود معنی آن نيز بيان شود تا مردم وقتی دعا می‌كنند با حضور قلب اين دعاها را بخوانند و در خودشان بيان كنند به مردم بگويند كه بخاطر گناہ عذاب می‌شوند و اين حادثه‌ها در سراسر جهان بخاطر گناہ است 🌸°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌸 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
💔 به قربان افطار و خرما و نجوای تو سحرهای پر گریه و سوزش و آه تو کجا می نشینی اذان ها، فدایت شوم به قربان آن سفره ی سرد و تنهای تو
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در ماه رمضان قرآن را بسيار تلاوت كنيد.✨
1- نظام هستى ازلى و ابدى نيست و سرانجام دستخوش تغيير و تحول خواهد گرديد. 2- قدرت خداوند نسبت به درهم پيچيدن آسمان‌ها، به آسانى پيچيدن يك طومار است. 3- تمثيل، بهترين و رساترين راه براى تفهيم و تفهم است. 4- همان گونه كه پيچيدن يك طومار به معناى محو نوشته‌هاى آن نيست، درهم پيچيده شدن آسمان‌ها نيز نشانه نابودى آفريده‌ها نيست. 5- هرگونه تغيير و تحوّل در آسمان‌ها با خواست و اراده‌ى الهى است. 6- خدا مخلوقات درهم‌پيچيده را مانند آفرينش اوّل باز خواهد آفريد. 7- وعده‌هاى الهى حتمى است و عملى مى‌شود.
🗝 امام کاظم ؏ ؛ هرگاه از چیزے به هراس 🕸 افتادی صد آیه از هر جای قرآن بخوان سپس سه بار بگو ⇩⇩⇩ 《 اللّهمَّ اکشِفْ عَنّی البَلاء 》 📚 ثواب الأعمال ۱۲۹ آ 👈 هرڪس را بخواند خداوند متعال گناهان او را بیامرزد و از کسانی باشد که به حق و صبر وصیت کردهباشد?. 📚 ختوم و اذکار ۱۸۷/۱ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🌺✨ وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾