✴️ طور سينين، همان وادى سينا ميان مصر و فلسطين امروزى است.
⚜در برخى روايات، به قرينه «طور سينين» و «البلد الامين» كه اشاره به دو مكان مقدس است، آمده است كه مراد از «التين و الزيتون» نيز محلّ رويش اين دو ميوه مى باشد و ايه را اشاره به شهرهاى مدينه و بيت المقدس دانسته اند.(۱)
✴️در ميان خوردنى ها، ميوه ها و در ميان آنها ميوه هاى قنددار و چربى دار براى سوخت و ساز بدن بيشتر مورد نياز است. «التين و الزيتون»
✴️ از امتيازات اسلام داشتن سرزمين امن است حتى براى گياهان و حيوانات. «البلد الامين»
💥 نام انجير يكبار و زيتون، شش بار در قرآن آمده است و هر دو داراى خواص غذايى و درمانى فراوانى هستند. انجير براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفيد است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پيرى هستند به خوردن آن سفارش شده اند. بر اساس برخى روايات، انجير ميوه اى بهشتى است و در طبّ قديم، معجون انجير و عسل براى زخم معده و انجير خشك براى تقويت فكر سفارش شده است.
امام رضاعليه السلام فرمود: انجير بوى دهان را مى برد، لثه ها و استخوان ها را محكم مى كند، مو را مى روياند، درد را برطرف مى سازد و مثل دارو مؤثر است. زيتون، بلغم را برطرف مى سازد، رنگ صورت را صفا داده اعصاب را تقويت نموده، بيمارى و درد و ضعف را از بين مى برد و آتش خشم را فرو مى نشاند.(۲)
📜 مراد از «ثمّ رددناه اسفل سافلين» دست برداشتن گروهى از انسانها از فطرت اوليه الهى است كه خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده كه هر كس چنين كند، خداوند او را در پست ترين جايگاه ها قرار مى دهد و گرفتار شقاوت و عذاب مى شود.
-----
۱) تفسير نورالثقلين.
۲) بحارالانوار، ج 66، ص 183 به نقل از تفسير نمونه.
🌸🍃🌻🍃🌸
📲 *جهت عضویت* 👇
💫💫💫💫💫💫
*📲*جهت عضویت در*
*گروها* 👇
https://chat.whatsapp.com/EiUZxUywFDv0vEBuX4UT0N
*منتظران ظهور* (1)
💫💫💫💫💫💫💫
منتظران ظهور* *(2)
https://chat.whatsapp.com/FrXx8kh4OJUDphUrs9m5P0
💫💫💫💫💫💫
* *منتظران ظهور* ( 3 )
https://chat.whatsapp.com/LCmUHx8vsu0Ic0mULzog5i
💫💫💫💫💫💫
منتظران ظهور* * ( 4 )
https://chat.whatsapp.com/HDp68BbVGNa6AHgLHy5Vfq
💫💫💫💫💫💫
*منتظران ظهور* ( 5 )
https://chat.whatsapp.com/DolkJk7GfarCxgUvNmTQ0p
💫💫💫💫💫💫
*منتظران ظهور* ( 6 )
https://chat.whatsapp.com/Ckx014SEEpD52GR8jG3YVC
💫💫💫💫💫
*منتظران ظهور*( ۷ )
https://chat.whatsapp.com/CROUy3ron9zCXk3WTxTq2i
💫💫💫💫💫
💠💠💠💠💠💠
*🌹*مطالب هفت گروه مشترک*🌹
✅ نعمت هاى دنيوى حتى خوردنى ها، قداست دارد و مورد سوگند الهى واقع شده اند.
🌷«و التين و الزيتون»
✅ سلامتى كه از طريق غذا به دست مى آيد و امنيّت، مهم ترين نيازهاى مادّى انسان است.
🌷«التين و الزيتون... البلد الامين»
✅ قداست وحى، به زمين ها نيز سرايت مى كند.
🌷«طور سينين»
✅ امنيّت شهر مكّه، دعاى حضرت ابراهيم است كه گفت: «ربّ اجعل هذا بلداً آمنا»(۱) و اين دعا مورد استجابت واقع شد. «هذا البلد الامين»
✅ انسان در آفرينش بر همه موجودات برترى دارد.
🌷«خلقنا الانسان فى احسن تقويم»
✅ خداوند بر آغاز و فرجام انسان حاكم است.
🌷«خلقنا... رددنا»
✅ انسان در اصل خلقت پستى ندارد و سقوط او در طىّ مراحل زندگى واقع مى شود.
🌷«خلقنا الانسان فى احسن تقويم ثمّ رددناه اسفل سافلين»
✅ انسان كه برترين مخلوق است، سقوطش نيز از همه موجودات پست تر است.
🌷«احسن تقويم... اسفل سافلين»
(چنانكه در آيات ديگر نيز مى فرمايد: «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»(۲))
✅ دورى از ايمان و عمل صالح سبب سقوط است و ايمان، عامل دورى از هر گونه پستى و نزول است.
🌷«رددناه اسفل سافلين الاّ الّذين آمنوا و عملوا الصالحات»
✅ با آنكه خداوند خالق انسان است و هرگونه بخواهد حق دارد با مخلوقش رفتار كند، امّا او بر اساس عدل، حكم مى كند و بهترين داوران است.
🌷«احكم الحاكمين»
-----
۱) بقره، 126.
۲) اعراف، 179.
🌸🍃🌻🍃🌸
📲 *جهت عضویت* 👇
*📲*جهت عضویت در گروها*
💠💠💠💠💠💠
*عالم پس از مرگ*( ۱)
https://chat.whatsapp.com/D8PitdsCWGR0djKCNx1hZD
💫💫💫💫💫
*عالم پس از مرگ*( ۲)
https://chat.whatsapp.com/GKcw3FHpmt1AzfKkvR87CT
💫💫💫💫💫💫
*عالم پس از مرگ*( ۳)
https://chat.whatsapp.com/F2kEHiJzOPP7GNh9InFsDv
💫💫💫💫💫💫
*عالم پس از مرگ*(۴)
https://chat.whatsapp.com/EwYE06FwBEjHGusHUMe6Xv
💫💫💫💫💫
*عالم پس از مرگ*(۵)
https://chat.whatsapp.com/L2bAdHzLRg5BkqeX6T74EZ
💠💠💠💠💠💠
*🌹مطالب گروهای عالم پس از مرگ مشترک*🌹
این دعاهای زیبا
تقدیم به همه عزیزان
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌸
🌸 اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن 🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن🌸
🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن🌸
قراربگذاریم هرشب وهرروز برای سلامتی وظهوراقاومولامون صاحب الزمان صلوات بفرستیم....
🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و سهل مخرجهم🌷
کانال پیام رسان ما در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
#از کرونا تا بهشت #قسمت ۱۰۵🎬: طارق با تحکمی درصدایش گفت:سلما از تو بیش از این توقع داشتم,نه اینکه
#از کرونا تابهشت
#قسمت۱۰۶ 🎬:
بدوو وارد حیاط خانه شدم پایین چادرم اومد زیر پام وتلوتلو خوران به طارق خوردم که جلو در هال انگار خشکش زده بود...
از بالای شانه ی طارق داخل هال رانگاه کردم تا ببینم چی شده؟!
وای خدای من ,این اینجا چکار میکرد؟؟مگه قرار نبود...
علی مثل نگین انگشتری گرانبها بود که ابوعلی وخاله وفاطمه وحسن وحسین وزهرا وعماد دوره اش بودند...همه اشک میریختند,هیچ کدامشان قدرت تکلم نداشتند
حسین وحسن سرشون را گذاشته بودند روی شانه ی علی که الان زانو زده بود ومثل میوه نارسی به درخت چسپیده بودند وخیال کنار کشیدن نداشتند,فاطمه وخاله مدام قربان صدقه علی میرفتند ابوعلی به سجده شکر رفته بود وعماد وزهرا هم با اشکهای بیصدایی که میریختند شاهد زیباترین صحنه ی زندگیشان بودند وطارق از همه مبهوت تر...با انگشتم به شانه های مردانه اش زدم وگفتم:راه را باز نمیکنی داداش؟می خوام میهمان ویژه ام را بهتان معرفی کنم...
طارق با شرمندگی برگشت طرفم,من را محکم تواغوش گرفت وروی سرم یه بوسه زد وگفت:ببخش سلما من زود قضاوت کردم,اما خیلی بی معرفتی...چرا توکه میدونستی من وعلی چقد هم را دوست داریم زودتراز اینا بهم نگفتی؟
درحالیکه دستم دور کمر طارق بود وارد هال شدم وگفتم:معرفی میکنم...علی نجفی...میهمان ویژه ی امشب...البته صاحبخونه است هاا چون از گور برخواسته میهمان هست...
بااین حرف من همه زدند زیر خنده وجمع شاد ما که برای دیدن امام زمان عج له له میزد,با وجود علی,شادتر ومسرورتر شد...
اما نمیدانستم که بازهم ازمایشهای خداست که صبر مرا بیازماید ومرا پاک کند برای,قرب الهی اش...
#ادامه دارد...
🖊به قلم...ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از کرونا تا بهشت
#قسمت۱۰۷ 🎬:
جمع خانواده مان جمع بود ,بچه ها از خوشحالی درپوست خود نمیگنجیدند,طارق وعماد وعلی رفتند بیرون تا داخل شهر گشتی بزنند وحسن وحسین هم سراز پانشناخته به دنبالشان روان شدند,قرار نبود به کوفه بروند اما با شور وشوقی که حسن وحسین برای دیدار امام داشتند,گمان میکنم ,کارهای علی را که درنجف میبایست انجام دهند,نیمه کاره رها کنند وسراز کوفه در اورند...
من وفاطمه وزهرا هم دراشپزخانه مشغول تدارک شام هستیم,طبق گفته ی علی که البته اختصاصی وپنهانی به من گفت ودیگران متوجه نشدند,امام ,صبح فردا عازم بیت المقدس است,گویا لشکر شعیب بن صالح ,موفق به شکست واز بین بردن سفیانی شده اما یهودیان ومسیحیان صهیون ساکن بیت المقدس ,مثل همیشه خود را محق وقوم برگزیده میدانند وباهم متحد شدند وتمام یهودیان ومسیحیان دنیا را البته انانی که هنوز به حضرت ایمان نیاوردند را به کمک طلبیدند تا با حضرت مقابله نمایند.باید این را هم بگم که خیلی از کشورهای بزرگ دنیا که مذهب رسمی کشورشان مسیحیت و..بوده,ندای حق طلبی درونشان بیدارشده وتغییر دین ومذهب داده اند وگوش به فرمان حضرت هستند.
دنیای اسلام خود باید یکدست شود ,خیلی از علمای کشورهای اسلامی که تا پیش از ظهور مولا ,داد غیبت امام رامیزدند وگریه بر نبودن حضرت سرمیدادند ,مثل اینکه احکام مطرح شده از سوی امام بر مذاقشان خوش نیامده که علم طغیان برافراشته اند.
وبه قول علی,اسیاب به نوبت,اول بیت المقدس فتح شود,بعد امام خود بهتر میداند بااین افراد چه کند..
اما من دل در دلم نیست از خبری که علی قبل از رفتن به من داد....
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
#از کرونا تابهشت
#قسمت۱۰۸ 🎬:
علی قبل از اینکه ازخانه بیرون برود گفت که قرار است حضرت ,فردا به طرف بیت المقدس حرکت کند,علی هم که یکی از,سرداران سپاه حضرت است همراه ایشان راهی است ومن هم قراراست باانها همراه شوم,ان شاالله که این رفتن منتهی,به پیداشدن زینب وعباس شود,آه عباسم,زینبم...با به یاداوردن عباس وزینب اشکم جاری شد, درحالیکه پلو را دم میدادم ,ناخوداگاه گفتم,عباس.. زینب.. عزیزانم..وزهرا که انگار از زمان امدنش منتظر,تلنگری بود تا عقده ی دلتنگی اش را,برای تنها خواهرش زینب وبرادرعزیزش عباس دراورد,زد زیر گریه...خاله وابوعلی هم داخل اشپزخانه شدند واز,حال وهوای جمع متوجه قضیه شدند,انها دیگر بدتر ازما گریه را سر دادند که دراین هنگام با,صدای دادوهوار حسن وحسین که مشخص بود از هیجان زیاد به,سمت هال میدوند,ما کمی از درد فراق فرزندانمان بیرون کشیده شدیم...
حسن وحسین وارد هال شدند وبه دنبال انها طارق وعماد وعلی...زهرا وفاطمه نفسی عمیق کشیدند وناگاه با هم گفتند:عجب بوی خوشی وفاطمه روکرد به طارق وگفت:عه پس رفته بودید پی خرید عطر...چقدر هم خشبوست...
طارق درحالیکه به سمت مهدی که روی کاناپه داشت بازی میکرد,میرفت ومهدی را دراغوش گرفت گفت:بله...عطربهشتی باید خوشبو باشد...این عطر حضور درخدمت مهدی زهراس ست ,فاطمه خانم...این عطر مولاعلی ع و اولادش است,این عطر یوسف تازه از سفر امده است,این عطر جنت است که درزمین پیچیده...
وهمه بازهم ,باهم اشک از چشمانمان جاری شد ولی اینبار اشک شوق واشک حضور درمحضر مهدی زهرا س بود...
من درست حدس زده بودم,مردان زندگی من همه باهم به محضر مولا شرفیاب شده بودند,حسن وحسین از دیدار حضرت خاطرات میگفتند واز,شیرین زبانیهایشان درمحضر امام داستانها میگفتند...حسن وحسین اسمان را در زمین سیر میکردند ....ومن عرش اسمان را برزمین میدیدم...
باید راهی میشدم...باید اماده میشدم...فردا روز بزرگی بود,من وعلی میرفتیم وبچه ها دوباره تنها میشدند..
#ادامه دارد..
💦🌧💦🌧💦🌧