🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
💠 نهج البلاغه و شرح آن # ادامه خطبه ۲۶# جلسه ۶۶ # بخش ۱
📌خطبه ۲۶ به چند بخش تقسیم شده است . پر واضح است که در این خطبه توسط مرحوم رضی تقطیع صورت گرفته و برخی قسمتها را حذف نموده اند .
قسمت اول خطبه در مورد اوضاع و احوال دوران جاهلیت بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام ، برای تاریخ گزارش فرمودند که مردم در دوران جاهلیت نه فقط از نظر علم و آگاهی و معرفت و خداپرستی ، بسیار ضعیف و حتی در جهات منفی بودند ، بلکه از نظر مادی و معیشتی نیز در شدید ترین و سخت ترین حالات به سر می بردند .
🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
♦️ بخش دوم خطبه ♦️
در قسمت دوم این خطبه ، حضرت پاسخ دو یا سه سوال مهم تاریخی را بیان می فرمایند .
این قسمت در ارتباط با وضعیت غصب خلافت است و اینکه چه شد که ایشان در برابر آن تحول تاریخی ( چرخش مسیر خلافت از جایگاه اصلی خودش به جایگاه دیگری ) سکوت کردند و اقدام جدی به عمل نیاوردند .
❓❓❓سوال مهمی که امروزه زیاد مطرح می شود ↙️
چرا امیرالمؤمنین علیه السلام با آن همه پشتوانه کلامی و حدیثی از جانب پیامبر ، با تکیه بر فرمایشات پیامبر برای بدست آوردن حق خود ، اقدام نکردند ⁉️ چرا با آن همه شجاعت و دلاوری رو در روی دستگاه غاصب خلافت نیاستادند و حق خود را نگرفتند ⁉️
پاسخ امیر مؤمنان به تمام کسانی که این سوال برایشان مطرح است
⬇️ ⬇️ ⬇️
🍃 ﻓَﻨَﻈَﺮْﺕُ ﻓَﺈِﺫَا ﻟَﻴْﺲَ ﻟِﻲ ﻣُﻌِﻴﻦٌ ﺇِﻻَّ ﺃَﻫْﻞُ ﺑَﻴْﺘِﻲ ﻓَﻀَﻨِﻨْﺖُ ﺑِﻬِﻢْ ﻋَﻦِ اﻟْﻤَﻮْﺕِ 🍃
🔸 ترجمه :
در کار خود فکر کردم پس دیدم معینی ندارم ( یاوری ندارم) مگر اهل بیت من ( کسی جز خاندان من یعنی بنی هاشم ، یاور من نیست ) من بخل ورزیدم که اینها را به کام مرگ بکشانم. من آنها را باز داشتم از اینکه کشته شوند .
🔸 معنی واژگان :
¤ فَنَظَرتُ = در معنای تحت اللفظی یعنی نگاه کردم و در معنای دیگر یعنی فکر کردم ، اندیشیدم ، تأمل کردم
¤ ضَنِنتُ = بَخِلتُ
⭕️ توضیحات تکمیلی :
امام در اولین پاسخ می فرمایند ، من اگر می خواستم مقاومت کنم در برابر کسانی که به ناحق بر کرسی خلافت تکیه زدند ، باید با اینها درگیر می شدم . شرایط به گونه ای نبود که امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد بروند و سخنرانی کنند و آنها اشتباهشان را بپذیرند . آنها تا پای جنگ و خونریزی ایستاده بودند ؛ لذا امیرالمؤمنین باید شمشیر کشیده و با آنان درگیر می شدند . درگیر شدن و برخورد نظامی مستلزم داشتن نیروی کافی است . ایشان هر اندازه قوی بودند ، عاقلانه نبود که یک تنه یا با عده بسیار کمی در برابر یک گروه بزرگ قرار بگیرند .
📃 در تاریخ از قول امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمودند :
☆لو وَجَدتُ أربعین ذَوِی عَزم لَقاتلتُ☆
اگر چهل نفر یار ثابت قدم میداشتم میجنگیدم.
🔹[منبع : ابن میثم بحرانی ، شرح نهج البلاغه ، ج ۲ ، صص۲۶_۲۷]
امام این جمله را مکرراً می فرمودند ، برای اینکه در طول تاریخ این سوال پاسخ داده شود که چرا علی بن ابیطالب دست به شمشیر نبردند و با حکومت وقت یکی پس از دیگری با خلفاء نجنگیدند تا حق خودشان را بگیرند ⁉️ با کدام یاور ⁉️
ایشان به ۴۰ مرد جنگی هم راضی بودند ، اما نبود !!! بنی هاشم عده شان به چهل نفر نمی رسید و همه کشته می شدند .
امام در جمله بعد می فرمایند : من نخواستم خویشاوندانم را به کام مرگ بکشانم ، خودم هم کشته شوم و چیزی هم حاصل نشود .
از این فرمایش حضرت این گونه بدست می آید که با آن عده انگشت شمار ( اباذر ، مقداد و سلمان و چند نفر دیگر که خویشانشان بودند ) اگر می جنگیدند ، همه کشته می شدند و تاریخ ، حرکت علی علیه السلام را محکوم می کرد . البته حضرت اقدامات کلامی بسیاری نمودند . احادیث پیامبر را مکرراً برای آنها می گفتند و گوشزد می کردند .
در نهایت حضرت را به زور شمشیر بردند برای گرفتن بیعت❗️حضرت در شجاعت بی نظیر بودند ولی در برابر تعداد بسیار آنان نهایتاً کشته می شدند .
✅ نکته مهم این است که اگر حضرت آن وقت شهید می شدند بدست ابوبکر که یار غار پیامبر بود و پدرزن ایشان . در اینصورت اصلا شهادتی مطرح نمی شد .
این اولین پاسخ حضرت 👆
◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
❓❓❓سوال دومی که امروزه مطرح می شود این است که ↙️
اهل تسنن می گویند شما شیعیان کاسه داغ تر از آش هستید . علی بن ابیطالب اگرچه در ابتدا مخالف بود ولی بالآخره خلافت خلفاء را پذیرفت . پس چرا شما اینقدر مخالفت می کنید ❓ مگر شما شیعه علی نیستید❓
پاسخ امیرمؤمنان به تمام کسانی که این سوال برایشان مطرح است ⬇️ ⬇️ ⬇️
🍃 ﺃَﻏْﻀَﻴْﺖُ ﻋَﻠَﻲ اﻟْﻘَﺬَﻱ ﻭَ ﺷَﺮِﺑْﺖُ ﻋَﻠَﻲ اﻟﺸَّﺠَﺎ ﻭَ ﺻَﺒَﺮْﺕُ ﻋَﻠَﻲ ﺃَﺧْﺬِ اﻟْﻜَﻈَﻢِ ﻭَ ﻋَﻠَﻲ ﺃَﻣَﺮَّ ﻣِﻦْ ﻃَﻌْﻢِ اﻟْﻌَﻠْﻘَﻢِ🍃
🔸ترجمه :
چشمانم را که پر از خاشاک بود فرو بستم و با همان گلویی که گویا استخوانی در آن گیر کرده بود ، ( جرعه حوادث ) را نوش
یدم . صبر کردم در حالیکه بغض گلویم را گرفته بود ( تنفسم مشکل شده بود) و خلافت خلفاء ( در طول این ۲۵ سال) برای من تلخ تر از طعم عَلقَم بود .
🔸معنی واژگان :
¤ اَغظَی از غَض است ( غضّ بصر : چشم بستن)
¤ کَظَم = راه تنفس
¤ عَلقَم = حنظل ( درختی که میوه بسیار تلخی دارد)
⭕️ توضیحات تکمیلی :
در توضیح بیشتر این عبارتِ حضرت باید گفت شبیه این جمله را ما در خطبه سوم ( شقشقیه) دیدیم . آنجا نیز حضرت فرمودند :
[ ﻓَﺮَﺃَﻳْﺖُ ﺃَﻥَّ اﻟﺼَّﺒْﺮَ ﻋَﻠَﻲ ﻫَﺎﺗَﺎ ﺃَﺣْﺠَﻲ ﻓَﺼَﺒَﺮْﺕُ ﻭَ ﻓِﻲ اﻟْﻌَﻴْﻦِ ﻗَﺬًﻱ ﻭَ ﻓِﻲ اﻟْﺤَﻠْﻖِ ﺷَﺠًﺎ ] من دیدم اگر صبر کنم در برابر این جریان عاقلانه تر است .
صبر کردم در حالیکه خار در چشم و استخوان در گلویم بود .
در خطبه ۲۶ حضرت عبارتی شبیه به آن را می فرمایند ، ولی در واقع با این جمله حضرت پاسخ سوال دیگری را می دهند .
اگرکسی بگوید من صبر کردم در حالیکه خار در چشمم فرو رفته بود ، یعنی رضایت دادم ؟!
اگر کسی بگوید من صبر کردم در حالیکه استخوان در گلویم بود ، یعنی رضایت دادم ؟!
این جمله را حضرت در نهج البلاغه مکرر فرموده اند . حتی اهل سنت هم آن را نقل کرده اند . غافل از اینکه این جمله پیامی برای تاریخ است و پاسخ این پرسش است که علی بن ابیطالب اگرچه سکوت کردند ، اما این سکوت علامت رضایت نبود ! اگر ایشان از سکوت خویش راضی بودند ، نمی فرمودند خار در چشمم فرو رفته ! پس ناراحت بودند . ایشان لحظه ای به خلافت ابوبکر راضی نبودند . از کارهای خلیفه اول و دوم و سوم ، سر سوزنی رضایت نداشتند و این نسبت ناروا است به مولای متقیان 😔
✅ نکته جالب این است که این خطبه ها مربوط به زمان خلافت خودشان است . یعنی بعد از آن دوران ! این نشان می دهد که حضرت تا آخر به خلافت آن سه تن راضی نبودند که در زمان خلافت خویش مکرر این مطالب را بیان فرمودند . اگر ایشان فقط در ابتدا نارضایتی داشتند که پس از سالها دیگر بازگو نمی کردند .
۲۵ سال سکوت کردند در شرایطی که گویا خاشاک در چشم ایشان فرو رفته و استخوان در گلویشان گیر کرده بود .
این پاسخ حضرت به دومین سوال 👆
◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # ادامه خطبه ۲۶ # جلسه ۶۶ # بخش ۲
❓❓❓سومین سوالی که مطرح می شود این است که ↙️
آیا علی بن ابیطالب بالآخره با خلفاء بیعت کردند یا خیر ❓
📃 از نظر منابع تاریخی شیعه این مسأله بسیار مشکوک است . یعنی سند قطعی و قابل اعتماد مبنی بر اینکه علی بن ابیطالب علیه السلام با ابوبکر بیعت کرده باشد ، نداریم .
اما اهل سنت می گویند علی بن ابیطالب بیعت کردند . پشتوانه ادعای آنان نیز حدیثی است از قول عایشه که در صحیح بخاری نقل شده است و غالباً معتقدند این اتفاق افتاده است . بیشتر اهل سنت بر این قول هستند که علی بن ابیطالب ، مادام که فاطمه زهرا سلام الله علیها زنده بودند ، بیعت نکرده است ؛ اما زمانیکه فاطمه علیها سلام از دنیا رفتند ، دیگر کسی توجهی به علی نمی کرد ( این عبارت در صحیح بخاری آمده است) لذا علی یک روز از خانه به مسجد آمد و به ابوبکر گفت می خواهم با تو بیعت کنم .
❌ دلایل رد این حدیث از طرف شیعه ↙️
⬅️ اولاً گفتند فاطمه زهرا ۶ ماه بعد از پیامبر زنده بودند ( زنده بودن فاطمه زهرا سلام الله علیها ، قول بین ۷۵ روز تا۹۵ روز است )
⬅️ ثانیاً سوال مهم تاریخی این است :
اگر مشروعیت خلافت ابی بکر به این است که علی علیه السلام نیز با او بیعت کند ، این ۶ ماه چطور خلافت ابی بکر مشروع بوده است ⁉️
پس همه اقدامات ابی بکر خلاف شرع بوده است .
شیعه می گوید علی بن ابیطالب یا اصلاً بیعت نکردند و یا به این صورت که شما گزارش می کنید نبوده است .
حال اگر فرض کنیم ثابت شود که علی علیه السلام بیعت کردند . آیا از نظر ما قابل توجیه است ⁉️ بله حتی اگر این روایت صحیح باشد که حضرت مدتی در ابتدای امر بیعت نفرمودند ولی در نهایت بیعت فرمودند .
پاسخ این مسأله ⬅️ مرحوم سید شرف الدین در کتاب "المراجعات" این را پاسخ دادند .
آنجا آمده است که هم بیعت نکردن علی دلیل داشته و هم بیعت کردن ایشان .
به فرض آنکه بپذیریم آن حضرت بیعت کرده باشند .
🔻بیعت نکردنشان برای اینکه بگویند حق من غصب شده است . برای دفاع از حق خلافت خودشان بوده تا ثابت شود که ابی بکر به ناحق بر کرسی خلافت تکیه زده است .
🔻بیعت کردنشان برای حفظ اسلام و جلوگیری از تفرقه و تشتت بوده است . بالآخره اخبار داخلی مسلمانان به گوش کشورهای همسایه از جمله ابرقدرت روم و ابرقدرت ایران می رسید . آنها می دانستند که پیغمبر اکرم از دنیا رفته و کسی را به عنوان جانشین به جای خود قرار داده که عده ای آمده اند ، او را کنار زده و خودشان در مسند حکومت قرار گرفته اند . آنها می فهمیدند این زمینه اختلاف و تشتت میان مسلمانان است . بالآخره قدرت اسلام برای آنها تهدید تلقی می شد . اگر خبر تفرقه مسلمانان به گوش آنان می رسید
هاشمی:
در اولین فرصت و با یک حرکت کل عربستان را فتح می کردند و دیگر از اسلام چیزی باقی نمی ماند .
علی بن ابیطالب دورنمای شرایط را می بینند . ایشان می خواستند بین مسلمین وحدت وجود داشته باشد . پس اگر هم ایشان بیعت کرده باشند به این دلیل است که ضعفی در درون جامعه اسلامی دیده نشود که دستمایه حمله مخالفان به دولت اسلامی باشد .
◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # ادامه خطبه ۲۶ # جلسه ۶۶ # بخش ۳
♦️بخش سوم خطبه♦️
در قسمت سوم این خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره به ماجرای دیگری در تاریخ دارند که مربوط می شود با معامله ای که معاویه با عمروعاص انجام داد.
بعد از پیروی برق آسای سپاه مدینه به فرماندهی امیرالمؤمنین علیه السلام در بصره و شکست اصحاب جمل ، معاویه نامه ای دریافت کرد از جانب امیرالمؤمنین مبنی بر اینکه باید بیعت کنی . معاویه سفیر حضرت را معطل کرد ، مقداری با مردم شام گفتگو کرد تا ببیند مردم شام آیا آماده حمایت از او هستند که به عنوان خونخواهی عثمان قیام کند یا خیر . همچنین با برادرش مشورت کرد و او به معاویه گفت تو نیاز به یک مشاور قوی داری و او کسی نیست جز عمروعاص .
این بود که معاویه برای عمروعاص نامه نوشت و او را دعوت کرد به شام برای آماده شدن در جنگ علیه امیرالمؤمنین .
عمروعاص خوب می دانست که با معاویه هم جهت شدن به معنای فروختن آخرت و از دست دادن دین است ؛ لذا در صدد آمد که دعوت معاویه را بپذیرد مشروط بر آنکه اگر آخرتش بر باد می رود لا اقل دنیایش تأمین باشد . دستمزدی که عمروعاص در نظر می پروراند ، حکومت مصر بود . در تاریخ نوشته اند که عمروعاص دو پسر داشت که با آنها مشورت کرد . یکی از پسرانش به او گفت دعوت معاویه را قبول نکن ! تو به معاویه نیازی نداری ! پسر دیگرش گفت قبول کن ! همکاری با معاویه در خونخواهی عثمان کار مهمی است . بالآخره در حال تردید ابیاتی نیز سرود :
مُعاوِیة لاَ أُعْطِیکَ دِینی وَ لَمْ أَنَل
بِهِ مِنْکَ دُنْیَا فَانْظُرَنْ کَیْفَ تَصْنَعُ
اى معاویه! دینم را به تو نمى دهم که در مقابل آن به دنیا هم نرسم، بنگر که چه باید بکنى؟!»
فإن تعطنی مِصراً فأربح بِصفَقهٍ
أخذتَ بها شیخاً یضُرّ و یَنفَعُ
اگرحکمرانی مصر را به من ببخشی سود کرده ام. چون در عوض آن سالخورده ای گرفته ای که هم سود و هم زیان ، عایدت می سازد
امروزه عده ای از روشنفکران به جوانان تلقین می کنند که اگر دلایل حقانیت علی کافی بود ، یا اگر دلایل حقانیت اسلام کافی باشد ، یا اگر دلایل وجود خدا کافی باشد ، باید همه مردم دنیا یا شیعه یا مسلمان یا مُوَحد باشند . پس چرا همه شیعه نیستند و عده زیادی از مردم دنیا مسلمان نیستند و عده ای خداپرست نیستند ؟!
اگر شیعه برحق است پس چرا همه مسلمانان شیعه نیستد ؟! چون دلایلش کافی نیست.
👈این استدلال خیلی هم پیش پا افتاده و بی اهمیت نیست ؛ ولی یک سری پیش فرض دارد .
⏪⏪ خوب دقت کنید ⏩⏩
کافی بودن ادله مقتضی برای پذیرش حق است . نباید مانعی هم در کار باشد .
از نگاه فلسفی ⬅️ گفته می شود برای تحقق هر امری باید مقتضی موجود باشد و مانع مفقود .
🔻مثال ۱ : اگر خواستید آتش روشن کنید باید چوب داشته باشید به علاوه ماده ای آتش افزا برای روشن کردن آتش .......ولی همه می دانیم که چوب نباید نمناک باشد! ( خیسی چوب مانع است)
🔻مثال ۲ : برای روشن شدن برق باید اتصال برقرار باشد و لامپ هم سالم باشد .
پس برای پذیرش حق ، هم باید دلایل کافی در میان باشد و هم مانعی از پذیرش حق در وجود خود شخص نباشد ( یعنی زمینه پذیرش را داشته باشد)
اگر عده زیادی دعوت انبیاء را نپذیرفتند به خاطر ناکافی بودن ادله انبیاء نبود ، بلکه به خاطر این بود که نمی خواستند بپذیرند تا موقعیتشان را از دست ندهند .
عمروعاص می داند حق باعلی و معاویه باطل است ، اما اگر بخواهد حقانیت علی را ثابت کند برای همیشه مصر را از دست خواهد داد . او در زمان خلافت عمر ، خودش جزء فاتحان مصر بود . و پیش از این تا ۴ سال در حکومت عثمان حاکم مصر بود و طعم حاکمیت و درآمد مصر را چشیده بود . و وقتی بعداً عثمان او را کنار زد خیلی ناراحت شده بود . ( برایش عُقده شده بود . می خواست هرطور شده آن را بدست آورد)
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # ادامه خطبه ۲۶ # جلسه ۶۶# بخش ۴
(ادامه قسمت سوم خطبه)
در ادامه خطبه حضرت می فرمایند :
🍃ﻭَ ﻟَﻢْ ﻳُﺒَﺎﻳِﻊْ ﺣَﺘَّﻲ ﺷَﺮَﻁَ ﺃَﻥْ ﻳُﺆْﺗِﻴَﻪُ ﻋَﻠَﻲ اﻟْﺒَﻴْﻌَﺔِ ﺛَﻤَﻨﺎً ﻓَﻼَ ﻇَﻔِﺮَﺕْ ﻳَﺪُ اﻟْﺒَﺎﺋِﻊِ ﻭَ ﺧَﺰِﻳَﺖْ ﺃَﻣَﺎﻧَﺔُ اﻟْﻤُﺒْﺘَﺎﻉِ ﻓَﺨُﺬُﻭا ﻟِﻠْﺤَﺮْﺏِ ﺃُﻫْﺒَﺘَﻬَﺎ ﻭَ ﺃَﻋِﺪُّﻭا ﻟَﻬَﺎ ﻋُﺪَّﺗَﻬَﺎ ﻓَﻘَﺪْ ﺷَﺐَّ ﻟَﻈَﺎﻫَﺎ ﻭَ ﻋَﻼَ ﺳَﻨَﺎﻫَﺎ ﻭَ اﺳْﺘَﺸْﻌِﺮُﻭا اﻟﺼَّﺒْﺮَ ﻓَﺈِﻧَّﻪُ ﺃَﺩْﻋَﻲ ﺇِﻟَﻲ اﻟﻨَّﺼْﺮِ .🍃
🔸ترجمه :
عمروعاص با معاویه بیعت نکرد مگر زمانی که شرط کرد که معاویه بر آن بیعت بهایی به او بپردازد . پس ظفر نیابد دست آن فروشنده ( برخی گفته اند این جمله حضرت نفرین است و برخی گفتند جمله خبری است) و خوار شود قول و قرار آن کسی که خریدار بود ( معاویه) ای مردم عمروعاص به معاویه پیوسته است . اینها دست در دست یکدیگر دادند برای مقابله باشما . شما آماده شوید برای جنگ ( به زودی معاویه و ی
ارانش جنگی را علیه شما به پا خواهند کرد = جنگ صفین ) آتش جنگ را می بینم که شعله ور شده است . بیرق جنگ بلند شده است . صبر و شکیبایی را شعار خود قرار دهید که به یاری و پیروزی نزدیک تر است .
🔸معنی واژگان :
¤ لم یُبایع = فاعل ( منظور همان عمروعاص است)
¤ بایع = بیعت کننده ، فروشنده ( عمروعاص)
¤ مُبتاع = بیعت پذیرنده ، خریدار( معاویه)
¤ اَهبة = آمادگی / تَأهُّب = آماده شدن برای انجام کاری
¤ شَبَّ = شعله ور شده ، روشن شده
¤ لَظا = همان شعله آتش
¤ سَنا = بلندی
¤ واستشعروا = شعار خود قرار دهید
⭕️ توضیحات تکمیلی :
وقتی عمروعاص به نزد معاویه در شام آمد ، معاویه به او گفت :
◽️يا أَباعبدِالله! أَدعُوکَ اِلَى الْجِهادِ هذَا الرَّجُلِ الَّذى عَصَى اللهَ وَ شَقَّ عَصَى الْمُسلِمينَ وَ قَتَلَ الْخَليفَةَ وَ أَظْهَرَ الْفِتْنَةَ وَ فَرَّقَ الْجَماعَةَ وَ قَطَعَ الرَّحِمَ»!
اى اباعبدالله (کنيه عمروبن عاص است) من، از تو دعوت مى کنم که با اين مرد که به نافرمانى خدا برخاسته و وحدت مسلمانان را به اختلاف مبدل کرده و خليفه را کشته و فتنه را آشکار ساخته و جمع مردم را به پراکندگى کشانده و قطع رحم کرده است، پيکار کنى».
عمروعاص گفت :معاویه منظورت کیست؟!
معاویه گفت :معلوم است علی را می گویم .
عمروعاص گفت : علی را اینگونه خطاب می کنی ؟! سپس ادامه داد :
◽️وَ اللهِ! ما أنْتَ و علىُّ بِجَمْلَى بَعير لَيْسَ لَکَ هِجْرَتُهُ وَ لاسابِقَتُهُ وَ لاصُحْبَتُهُ وَ لاجِهادُهُ و لافقْهُهُ و لاعلْمُهُ. وَ وَاللهِ! اِنَّ لَهُ مَعَ ذلِکَ لَحْظاً فِى الْحَرْبِ لَيْسَ لاَِحد غَيرَهُ;
به خدا سوگند! اى معاويه! تو، با على، هرگز برابر نيستى; نه افتخار او را در هجرت با پيامبر دارى و نه سابقه او را در اسلام و نه همنشينى اش با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) را و نه جهادش را و نه فقهش را و نه علمش را. افزون بر اين، به خدا سوگند! او، بهره وافرى در جنگ دارد که هيچ کس به پاى او نمى رسد ـ
[منبع : ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه]
معاویه گفت : خب حرف حسابت چیه ؟
عمروعاص گفت : من حکومت مصر را می خواهم .
معاویه گفت : عمروعاص من دوست ندارم مردم بگویند عمروعاص به خاطر دنیا با معاویه همکاری کرده است .
عمروعاص خندید و گفت : معاویه دست از این حرفها بردار ! اگر قول می دهی مصر را به من برگردانی ، با تو همکاری می کنم و گرنه خیر .
معاویه پذیرفت که در قبال همکاری عمروعاص حکومت مصر را به او برگرداند . و تا پایان حکمیت عمروعاص در کنار معاویه ماند .
✨ توضیحات بیشتر ان شاء الله در خطبه های دیگر خواهد آمد✨
🍃والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته🍃
🎇🎇🌿🌿🌹🎇🎇
رود)
🔸معنی واژگان :
¤ اُدیلَ ،دَوال : جابجا شدن ، نقل مکان کردن
✨وَ سِيمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ.. ✨
🔶🔸ترجمه : محو می شود ( از خطرها پاک می شود ) و از عدالت منع می شود ( کسی به دادش نمی رسد)
🔸معنی واژگان :
¤ سِیمَ ، سامَ = اَعرَضَ لِلهَلاک : مواجه با هلاکت شدن
¤خَسف ، خُسوف : مَحو شدن ، از دست رفتن نور و جِلوه
¤ نَصف : عدالت
✴️✳️✴️✳️✴️✳️
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸
🌹ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
💖ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ💖
🌷ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌷
🌺ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌺
💐ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎته💐
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸
🌺السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌺
🌸 السلام علیک یا ابوالفضل العباس ع🌸
✨✨🍃🌹التماس دعا🌹🍃✨
💦💠💦💠💦💠💦💠💦
*❄️💠زیارت امام عصر*
*(عجل الله تعالی فرجه الشریف)*
*در هر صبحگاه💠 ❄️*
*🌟اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ 🌟*
💠💦💠💦💠💦💠💦💠
.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c