eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
299 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🙏🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا بیا که عمر دقایق به سر رسید صبر و قرار این دل عاشق به سر رسید ما مانده ایم و هجمه ی لبخندهای تلخ اینجا زمان فهم حقایق به سر رسید بازار دین فروشی و قحط عقیده هاست درک ظهور منجی صادق به سر رسید این ساقه های شبهه به هرجا تنیده اند تاب و توان نسل شقایق به سر رسید خم گشته قد قامتمان زیر طعنه ها خوف و رجای مومن لایق به سر رسید آقا بیا و منتظران را رو سفید کن شوق حضور و عرض علایق به سر رسید بنشسته ایم عاشقانه در این حصر انتظار فصل الشباب این دل عاشق به سر رسید : در انتظار تو چشمم‌ سپید گشت‌ و غمی‌ نیست اگر قبول‌ تو اُفتد‌ فدای‌ چشم‌ سیاهت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد ما را برای نوکریت اختیار کرد کشتی هیچ‌ کس به دل ما محل نداد اما حسین آمد و ما را سوار کرد تا داغ تو جگر بخراشد به سینه‌ها برق نگاه تو دل ما را شکار کرد گر روضه‌ات نبود که ما دین نداشتیم دین را برای ما غم تو استوار کرد جانم فدای آنکه تمامی عمر خویش بر درگه تو خدمت بی‌انتظار کرد هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی‌رود یک لحظه کسی که برای تو کار کرد دنیا و آخرت همه مدیون زینبیم ما را صدای ناله او بی‌قرار کرد گیرم که گریه‌ها شده مرهم به زخم تو باید به داغ ساقی لشکر چه کار کرد؟ : 💔 مادری آمد و از کـرب وبلا رنگ پرید روضه ای نو شد و دل، باز به دلدار رسید شب جمعه شده و فاطمه فریاد کشید جلوی چشم ترم، از پسرم سر مبرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
این روزها مردم تو را بیمار می­بینند حال و هوای خانه­ ام را تار می­بینند آنها که این مدت نپرسیدند حالت را حالا تورابا خواهش و اصرار می­بینند بدبین ­ترین­ها هم خیالش را نمی­کردند روزی تو را بین در و دیوار می­بینند دیوارهای خانه بیش ازپیش می­سوزند وقتی تورا سرگرم استغفار می بینند فرزندهایم خیره بر طرز نماز تو درسجده رفتن­هات رادشوار می­بینند هرچیز جز بیماری ­ات را تاب می­آرند هی دست برپهلوی خودنگذار، می­بینند کمتر صدا کن فاطمه، آرام جان من همسایه­ ها از ناله­ ات آزار می­بینند : رفته رفته کارمن داردبه خواهش می‌کشد التماست می‌کنم،چیزی نمی‌خواهم، بمان سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بر هر کسی اذنِ دُخُولِ مَرقَدش داد پر داد و پروازی به گِردِ گُـنبدش داد هر زائری شد خاک ره یا خاکبوسش از خاک بر افلاک بُرد و مَسندَش داد از دور هم بر او سلامی داد هر کس هم پاسُخِ او را رضا، هم احمدش داد رِندی طلب میکرد روزی ،روزی از او او روزیّ تا روز محشر مُمتدش داد برهرکه شرحی ازقیامت خواست کافیست یا شرحی ازچشمِ رضا،یا از قدش داد برآنکه مشمول دعـای مـادرش شد اِذنِ بدونِ اِذن، رفت و آمدش داد سوغاتی از او خواستم شیرینتر از عشق سوهانِ قُـم با زعفـرانِ مشهدش داد : اینجا عجیب طعم هوا فرق می کند اصلا شهـر شمـا فرق می کند وقتی که حج ما فقرا مشهد شماست یعنی که قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
ای عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا افتاده ام به گوشه ی عزلت به اشک چشم بی تاب و ناتوان به خدا خسته ام بیا هرکس به طعنه ای بزندنیش خویش را از نیش این و آن به خدا خسته ام بیا از وصف اینکه سختی دوران کشیده ام الکن بُوَد زبان به خدا خسته ام بیا آقا خلاصه که به لبم جان رسیده است ای شاه جمکران به خدا خسته ام بیا هر روز و شب دو مرتبه خون گریه می کنی آقای روضه خوان به خدا خسته ام بیا : هر صبح و شب از شما سرودن عشق است در هر غزلی تو را ستودن عشق است اینها همگی به جای خود خورشیدم در ظهر ظهور با تو بودن عشق است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نام ما را بنویسید گدایان علی نوکرو حلقه به گوشان غلامان علی صاحب کون و مکان است نباشد اغراق تخت شاهی دوعالم بود از آن علی نه فقط روز ازل بلکه فراتراز آن گشته جبریل امین خادم و دربان علی نسل من ایل و تبارو همه ی اجدادم لطف زهراست شدیم بی سروسامان علی بهترین منصب عالم بخدا باشد این بنویسند مرا کلب نگهبان علی می زنم تا ابدالدهر من ازحیدر دم همه ی ارض و سما ریزه خور خوان علی حرمش شد بخداقبله ی جان ودل من زین سبب بود که گشتیم مسلمان علی ظاهرو باطن عالم نبود غیر ازاو این خدا بود که ظاهر شده در جان علی : حضرتِ عشق عجب حال و هوایی داری خودمانیم چه ایوانِ طلایی داری سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام همه_شهدای_مدافع_حرمی وطنی
خواب دیدم قبرتان آخر طلايي می شود بغض مانده در گلو عقده گشایی می شود دور قبر پـاكتان با دست عشاق حسن خشتها بر روي هم،برپا بنایی می شود گنبد و گلدسته و ایوان زیبای بقیع عاقبت یک صبح زیبا رونمایی می شود این دل پردرد من با یاد ارباب كريم درمیان صحن مشغول گدایی می شود با نوای گرم مدّاحان پاک اهلبیت درحریم فاطمه نغمه سرایی می شود با سلامی رو بسوی مرقد پاک حسین در بقیعِ عشق، دلها کربلایی می شود با توسل برغریب نینوا در صحنتان از تمام زائران مشکل گشایی می شود : 💔 حبّت به دل خصم علی جاشدنی نیست والله که مانند تو پیدا شدنی نیست😍 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ،وطنی صلوات
حتی اگر از مال، مالامال باشد نزد تو باید قد آدم دال باشد عبد پشیمان آمده آغوش وا کن مگذار بیش از این پریشان حال باشد اقرار معصیت چرا میخواهی از من بهتر همین که عبد نادم لال باشد اشکی بده محصول باغم پا بگیرید ارزش ندارد میوه وقتی کال باشد وقت گدایی از کریمِ آبرودار خوب است سائل اهل قیل و قال باشد گرچه گناهی در خور عفوت نکردم اما همین عصیان پر از اشکال باشد چشم امیدم روز محشر سوی زهراست مادر همیشه در پی اطفال باشد زهرا خبر دارد که مجنون الحسینیم به خدا قسم این بهترین اقبال باشد پرونده ی ما دست او باشد تمام است هر مشکلی را فاطمه حلٓال باشد این گریه از خوف خدا خوب است اما اشک محرم بهترین اعمال باشد پس تا توان داریم گریان حسینیم در روضه ای چون صحبت از گودال باشد مردی که روزی زینت دوش نبی بود انصاف بُوَد آیا تنش پامال باشد ای نامسلمان ها کمی آزاده باشید ذبح کدامین دین به این منوال باشد زینب به سوی خیمه ها برگشت و میگفت ای وای اگر پای کسی خلخال باشد لبریز بغضیم و امید ما همین است سال ظهور منتقم امسال باشد : ❤️ سر فدای قَدَمَت، ای مَه ڪنعانی من قَدَمی ‌رنجه ڪن،‌ ای دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تڪرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد از دست‌ مسلمانی من ** *سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،* *روزتون معطر به صلوات* **
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود