8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پیشنهاد راهبردی استاد پناهیان: از حماسۀ غزه استفاده کنیم!
▫️▫️▫️
❓شما به عنوان والد، معلم، مبلغ، استاد دانشگاه، فعال فرهنگی و... پیشنهادتون برای استفاده از «حماسه غزه» چیه؟
➖ روی چه مفهوم یا مفاهیمی باید تکیه کنیم؟
➖ با چه روشهایی؟
#تصویری
#استادپناهیان
#تربیت_دینی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
01-Panahian-TarbiateDini.mp3
9.65M
🎙مدرس: استاد پناهیان
💎 جلسه اول: تعریف تربیت دینی
➖ تعریف تربیت
➖ تعریف دین
➖ نقش پدر و مادر در تربیت
#تربیت_دینی
#دوره_رایگان
#استادپناهیان
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#باغبان۱
#معرفی_کتاب
🍃 کتاب رویکرد هوش متعادل اثر استاد محمود سلطانی 🍃
سلام به همراهان عزیز کانال جامعه فاطمیه و دوستداران آگاهی🌱
ان شاءالله این پس در بخش#باغبان سعی خواهیم کرد شمارا با یک موضوع کاربردی کتاب هوش متعادل اثر استاد بزرگِ حوزه ی کودک، استاد سلطانی آشنا کنیم.👌
👈مطالب این کلیپ ها تماما از این کتاب برداشت شده و نگاه نو وکاربردی به بحث تربیت فرزند دارد.😊
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
15.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#باغبان۲
#معرفی_کتاب
🍃 کتاب رویکرد هوش متعادل اثر استاد محمود سلطانی 🍃
سلام دوستداران آگاهی🌱
امروزه در دنیا رویکردهای متعددی وجود دارد.
رویکرد غالب در نظام آموزش و پرورش ما رویکرد رفتارگرایی است و رویکردهای شناخت گرایی و انسان گرایی هم کمکم به تقلید از اروپا در حال وارد شدن است.
کتاب رویکرد هوش متعادل حاصل بیش از سی سال کار مداوم با کودک و خانواده ،مطالعه و پژوهش متون معتبر علمی روانشناسی و سنتی و جمع آوری تجربه دیگران ورویکردهای غربی است ومارا بهتر وسریعتر به هدفمان می رساند ........
ادامه در کلیپ بالا🤔🤔🤔
👈مطالب این کلیپ ها تماما از این کتاب برداشت شده و نگاه نو وکاربردی به بحث تربیت فرزند دارد.😊
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اگر پایههای کجشده را عالمانه و مجاهدانه صاف نکنیم،
⭕️ اگر گروهی و دستهجمعی، سطح آگاهی علمی و توان عملی خودمان را بالا نبریم و به روز نکنیم،
⭕️ اگر شکافهای بین خودمان را با ظرافت و حکمت، رفو نکنیم،
⭕️ اگر خودیها را از ناخودیها و نفوذیها، با بصیرت جدا نکنیم،
⭕️ اگر زبان نسل امروز، و علائق و القائاتی که به آنها میشود، و پادزهر این القائات را ندانیم و برایشان اقدام نکنیم 🚸
💢 و به عبارت دیگر، اگر به شیوه علمیعملی، امر به معروف و نهی از منکر نکنیم،
❌ خدا میداند که در فتنه بعدی، چه لغزشها و ریزشها و جابجاییهایی در جمعیت اهلحق اتفاق بیفتد
و آن وقت به درگاه خدا نالهها و تضرعها و توسلها کنیم 😫😩
ولی اجابتی دریافت نکنیم📛
🆘 خودمان و نسلمان را امروز دریابیم
که فردا خیلی زود، دیر میشود
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔹جدا کردن افراد از اعتقادی که دارند
یا مانع شدن از پیوستن افراد به آن اعتقاد، در درجه اول، با ایجاد تزلزل و تردید در باورشان ممکن میگردد.
مادامی که باور افراد مستحکم باشد....👆
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
«روز کوروش» #قسمت_بیستم_چهارم🎬: دنبالهٔ پیراهن زرد رنگ استر چون پرکاهی در هوا تکان می خورد و استر ب
«روز کوروش»
#قسمت_بیستم_پنجم 🎬:
فرمانده راه رفته را به شتاب برگشت،چرا که دوباره خشایارشاه او را احضار کرده بود، نزدیک تالار سلطنتی رسید که استر با قامتی متکبرانه از جلویش رد شد و سوار کالسکه جلوی تالار شد. فرمانده نگاهی به او کرد و زیر لب گفت: تکبر و خودخواهی این دختر مرا به یاد یهودیان می اندازد،اما انها در این قصر جایی ندارند.
روز به شب رسید، در قصر سلطنتی ولوله ای خاموش و پنهانی به پا بود، گویی همه منتظر یک اتفاق بودند.
استر طول و عرض اقامتگاهش را بی هدف می پیمود، امروز چیزی به دهان نبرده بود اما آنقدر ذهنش مشغول بود که حواسش پی شکم خالی اش نبود.
ندیمه، شربتی عسل با گلاب ناب جلویش گرفت و گفت: بانوی من! امروز شما را چه میشود؟! از صبح که برای هواخوری بیرون رفتید، حالتان دگرگون شد و چیزی تناول نکردید، بیا و این شربت را بخور تا قوت از دست رفته بدنتان...
در همین حین صدای نگهبان بلند شد: قاصد پادشاه به دنبال بانو استر آمده است..
استر، ندیمه را کنار زد و شربت عسل از روی سینی بر زمین سرنگون شد و دخترک با شتاب به طرف در رفت.
یک لحظه برگشت به عقب، خودش را در آینه ای که روی دیوار تعبیه شده بود نگاهی انداخت، وسمه زیر چشمش را کمرنگ کرد و روبنده را طوری زد که دو چشم درشتش خوب دیده شود و بعد با سرعت به طرف در رفت.
تالار سلطنتی مملو از جمعیت بود، خشایار شاه بر تختش تکیه داده بود و در مقابلش دو مرد که غرق در غل و زنجیر بود روی زمین زانو زده بودند، به محض ورود استر، خشایار شاه از جا بلند شد و با صدای بلند گفت: و این است فرشتهٔ نجات ما که جانمان را خرید و با اشاره به تختی که مختص ملکه بود و بعد از مرگ ملکه وشتی هیچ کس در آن جایگاه جلوس نکرده بود ادامه داد: بر روی آن تخت بنشین که از تو سوالی دارم و باید با چشم خویش مجازات این خائنین را ببینی..
استر همانطور که لبخند میزد گفت: سلام بر پادشاه بزرگ ایران زمین! همان کنم که فرمودید و به سمت تخت رفت.
استر بر تخت نشست و اطرافش را با دیده تکبر مینگریست و تمام کسانی را که آنجا حضور داشتند، همچون حیواناتی میدید که می بایست در خدمت استر و تمام یهودیان باشند و این آموزه تلمود بود، آموزه ای که مردخای در گوش استر فرو کرده بود: ما قوم برگزیده زمین هستیم، تمام دنیا آفریده شده تا به ما خدمت کنند، فقط ما هستیم که انسان واقعی هستیم و دیگر خلایق چه کوچک و چه بزرگ حیواناتی هستند در قالب انسان که باید به ما بهره برسانند و هر وقت ما اراده کردیم ، بمیرند...
استر لبخندی زد و نگاه به خشایار شاه کرد و خشایار شاه با اشاره به دو مرد در بند گفت: این دو قصد جان ما را کرده بودند که با فراست استر، دختر فرمانده اهرن ، توطئه شان کشف شد و هم اینک دستور میدهیم تا گردن اینان را بزنند.
حال از استر می خواهم تا به ما بگوید، این توطئه را چگونه کشف کرده است؟
استر بر پشتی تخت تکیه زد و با صدایی محکم که از دخترکی جوان بعید بود، اینچنین گفت: سعادتی بود برای این حقیر که جان پادشاه و صاحب این سرزمین را نجات دهم، مردی از نگهبانان که آشنای دور ما بود، این مهم را به گوشم رساند و من هم با تحقیق فراوان به حقیقت ماجرا پی بردم و به شما اطلاع دادم.
خشایار شاه بار دیگر از جا بلند شد و همانطور که به سمت تخت ملکه می آمد گفت: آن مرد را به حضور من آورید، می خواهم جزء حلقهٔ مشاوران خاص من قرار گیرد که حق اوست به این جایگاه برسد و این دختر هم ملکهٔ دربار ما خواهد شد، جارچیان این موضوع را در کوی و برزن جار بزنند و همه بروید آماده شوید که چندین ماه مجلس بزم عروسی در راه داریم..
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
@montazeraan_zohorr
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼